بخشی از مقاله

بادگیر

ميراث گذشته
در كشور ما در طي قرون متمادي تمام ساختمان‌ها با توجه به اقليم و شرايط محيطي ساخته مي‌شده است. آفتاب، باد، رطوبت، سرما و گرما و به طور كلي شرايط آب و هوايي و جغرافيايي، تاثير مستقيمي در معماري سنتي ايران در مناطق مختلف داشته است. بارزترين روش تهويه طبيعي ساختمان بادگير است. باديگرهايي با اشكال مختلف در بسياري از شهرهاي مركزي و جنوبي ايران بر حسب سرعت و جهت باد مطلوب طراحي و اجرا شده‌اند. از نام‌هاي باستاني و گوناگون آن مانند واتفر، بادهنج، باتخان، خيشود، خيش‌خان، خيشور، ماسوره و هواكپ‌ برمي‌آيد كه پديده‌اي بس كهن است.
باد پس از برخورد با سطوح فوقاني به دالان‌هايي هدايت مي‌شود كه با سطح آب داخل حوض‌خانه برخورد كرده (مثل بادگير باغ دولت آباد يزد) و فضاي داخلي اتاق را خنك مي‌كند و در مناطق مرطوب باد فقط از كانال‌هاي خشك عبور مي‌كند (مثل بادگيرهاي بنادر جنوبي) و فضاي اتاق را تهويه مي‌كند.
شاهکار مهندسي معماري سنتي ايران
کمي به دور و بر خود نگاه کنيد؛ کولرهاي آبي و گازي ، پنکه ، فن کويل و چيلر هواي خنکي را براي ساختمان ، فراهم مي کنند و از سوي ديگر، انواع مختلف يخچال ها و فريزرها که محصولات غذايي و نوشيدني ها را در محيط خنک و مناسبي نگاهداري مي کنند.
آنچه ما را به اين توانايي پيشرفته در فراهم ساختن امکانات سرمايشي رسانده است ، دانش تهويه مطبوع نام دارد. اما آيا تاکنون از خود پرسيده ايد که مردم کشورمان پيش از پيشرفت دانش تهويه مطبوع به شکل امروزي ، چگونه شرايط مناسب هوايي را براي خود فراهم مي کردند؟
آيا آنان آب و هواي گرم تابستاني را تحمل مي کردند و دسترسي به آب خنک را آرزويي محال مي دانستند؟ مسلما استفاده از آب خنک چشمه ها در مناطق کوهپايه اي و کوهستاني و سفر کردن به مناطق خوش آب و هوا يکي از اين راه حل ها بوده است.
ولي جالب است بدانيد نياکان ما پاسخهاي ديگري نيز ابداع کرده بودند که مي توانست شرايط بسيار مناسبي را در فضاي خانه ايجاد کند و اين کارها با توجه به آن که هيچ انرژي خاصي مصرف نمي کند، از شاهکارهاي مهندسي به شمار مي رود.
تاکنون فکر کرده ايد پنکه چگونه هوا را مطبوع مي کند؟ هنگامي که پره هاي پنکه مي چرخند، هواي پشت با فشار به جلو حرکت مي کند و جريان مصنوعي هوا ايجاد مي شود. اين جريان هوا با عبور از مجاورت پوست بدن روند انتقال حرارت بدن انسان را سرعت مي بخشد و ما احساس خنکي مي کنيم.
بادگير هم وسيله اي است که هوا را جريان مي بخشد. با اين تفاوت که در پنکه ، جريان برق موتور الکتريکي را و چرخش پره هاي متصل به موتور هوا را به حرکت درمي آورد؛ در حالي که بادگير بادي را که در فضاي بيرون مي وزد، مهار و به داخل خانه هدايت مي کند.
بادگيرها را معمولا متناسب با مصرف و نياز خانوار طراحي مي کردند و مسلما هر چه ابعاد ورودي بيشتر باشد، حجم هواي ورودي هم بيشتر خواهد بود. ارتفاع بالاتر هم در کارکرد بهتر بادگير موثر است.
دليل آن هم اختلاف سرعت باد در ارتفاع هاي مختلف است ؛ در مجاورت زمين ، سرعت هوا صفر است و هر چه بالاتر مي رويم ، سرعت باد بيشتر مي شود تا به مقدار ثابت خود دست يابد.
از سوي ديگر، در مجاورت زمين گرد و غبار زيادي وجود دارد که با افزايش ارتفاع کاهش مي يابد، به اين ترتيب با افزايش ارتفاع ، به هوايي با سرعت بالاتر و گرد و غبار کمتر دسترسي خواهيم داشت.
ورودي بادگير را معمولا در زيرزمين قرار مي دهند تا از خنکي زيرزمين هم استفاده شود و فضاي مطبوع و شرايط مناسب فراهم شود.
بادگيرهاي سنتي را مي توان يک نمونه عالي هنر مهندسي به شمار آورد که در حالي که هواي بيرون بسيار گرم است و از آسمان آتش مي بارد، بدون صرف هيچ گونه انرژي و صرفا با طراحي مناسب سيستم هدايت هوا، شرايط خنک با تفاوت دماي حدود 30درجه با بيرون را فراهم مي کنند.
البته بادگير سنتي ، به دليل ورود گرد و غبار به منزل و همچنين استفاده نکردن از سرمايش تبخيري محل اشکال است که ايراد دوم در برخي نمونه ها مرتفع شده است.
در اين نمونه ها، باد در مسير ورود به منزل از سطوحي نمناک عبور مي کرده و بخشي از حرارت خود را صرف تبخير آب مي کرده به اين ترتيب هوايي مرطوب تر و خنک تر به دست مي آمد که شرايط مطلوب تري فراهم مي کرد.
اين فرآيند مشابه همان اتفاقي است که درون کولر آبي روي مي دهد. دکتر مهدي بهادري نژاد، استاد دانشگاه صنعتي شريف و چهره ماندگار مکانيک کشور نيز در چند نمونه جديد، از پره هاي مرطوب در ستون بادگير و پوشال مرطوب در ورودي بادگير استفاده کرده است.
اين بادگيرهاي جديد که در مسجد دانشگاه يزد نصب شده است ، قدرت خنک سازي بيشتري نسبت به بادگير سنتي دارند و مي توانند کاملا جايگزين کولر آبي شوند.
تنها ايرادي که به آنها وارد است ، وابسته بودن آنها به جريان طبيعي باد است که البته در مناطق بادخيز، چندان جدي به نظر نمي رسد.
سقف گنبدي و الگوي بال هواپيما
اگر هنگام عبور از بازار قديمي يا شبستان يک مسجد نگاهي به بالاسر خود بيندازيد، مي توانيد گنبدهاي کوچکي را مشاهده کنيد که بعضا سوراخي در بالاي سقف خود دارند. شايد به فکرتان رسيده باشد که اين سوراخ ها براي تابيدن نور خورشيد به محيط پايين تعبيه شده باشد، ولي کاربري اين سقفهاي گنبدي به مراتب بيشتر از اين حرفهاست.
هنگامي که باد از روي يک سطح منحني ، مثلا يک نيمکره عبور مي کند، در بالاترين نقطه منحني به حداکثر سرعت خود مي رسد و در مقابل ، فشارش به شدت افت مي کند. اين افت فشار نسبت هوايي که در زير وجود دارد، موجب مي شود نيرويي به طرف بالا ايجاد شود.
در بال هواپيما، اين نيرو تعادل هواپيما و حرکت به سمت بالا را تامين مي کند. ولي در سقف گنبدي اين نيرو موجب مي شود هوا از سوراخ درون سقف به بيرون جريان پيدا کند و هواي محيط زير سقف تهويه شود.
البته خود سقف گنبدي هم در کاهش انتقال حرارت از بيرون به داخل ساختمان نقش مهمي به عهده دارد. آنچه گفته شد، مهمترين کاربري حرارتي سقف گنبدي است ، ولي مهمترين کاربري آن ، پوشاندن سطوح وسيع است و ابتدا براي اين منظور مورد استفاده قرار مي گرفته است ؛ ولي هنگامي که کارايي حرارتي اين نوع سازه کشف شد، حتي در ساختمان ها و خانه هاي معمولي که مي شد سقف آنها را به شيوه مسطح ساخت ، مورد استفاده قرار گرفت.
حياط ميزبان تابستاني اهالي خانه
در خانه هاي سنتي ايران ، حياط نقش بسيار مهمي از نظر ايمني ، امنيتي و راحتي اعضاي منزل به عهده داشته است. ولي حياط علاوه بر اينها از نوعي کاربري حرارتي نيز برخوردار بوده است.
خانه به صورتي ساخته مي شد که اتاقها دور حياط قرار گيرند و ديوارها روي حياط سايه بيندازند. در حياط هم يک حوض و يک باغچه نسبتا انبوه وجود داشت و به عنوان بخشي از فضاي مسکوني مورد استفاده قرار مي گرفت.
در روزهاي تابستان ، خانمهاي خانه بيشتر وقت خود را در حياط مي گذراندند و صبحها در حياط صبحانه مي خوردند و تا حوالي ساعت 10که حياط هنوز در سايه بود، در آنجا به سر مي بردند. پس از آن به زيرزمين بادگيردار مي رفتند، ناهار مي خوردند و استراحت مي کردند و بعد، حوالي ساعت 16که حياط دوباره سايه مي شد، دوباره به حياط مي آمدند و اصطلاحا صفا مي کردند!
در واقع ، در تابستان ها اهالي منزل وقت کمي را در داخل اتاقها مي گذراندند. بررسي ها نشان داده است وجود حياط، انرژي مورد نياز براي خنکي ساختمان را کاهش مي دهد، زيرا وجود حوض و گل و گياه باغچه ، هواي ورودي به اتاقها را خنک تر مي کند (البته نه خيلي زياد) و از طرف ديگر، چون عمده زمان حضور ساکنان در حياط مي گذرد، پس انرژي خنک سازي ساختمان درطول روز کاهش مي يابد.
زيرزمين و خنکي اهدايي زمين
زمين خاصيت جالبي دارد. در تابستان ها اگر چند متر پايين تر از سطح زمين را بررسي کنيم ، متوجه مي شويم دما کمتر از سطح زمين است و در زمستان ها دما بيشتر از سطح زمين است.
مي توان نشان داد در عمق پنج ، شش متري سطح زمين ، تغييرات دما در طول سال تقريبا ثابت و مقدار آن برابر متوسط دماي هوا در طول سال است. بدين سان مي توان از اين خاصيت براي طراحي يک زيرزمين يا يک سرداب استفاده کرد. در زمانهاي گذشته ، بادگيرها را به زيرزمين متصل مي کردند تا از خنکي بادگير هم استفاده کنند.
استاد در مورد کارايي حرارتي زيرزمين ها مي گويد: جالب اينجاست در زيرزمين ، خنک شدن به دو شيوه حاصل مي شود. يکي انتقال حرارت از طريق جابه جايي با هواي خنک و ديگري ، انتقال حرارت از طريق تشعشع با ديوارهاي خنک زيرزمين.
بدن انسان ، حرارتي معادل يکصد وات توليد مي کند. براي آن که انسان در شرايط مناسب راحتي به سر برده اين مقدار حرارت بايد دفع شود و در صورتي که بتوان از شيوه تشعشع استفاده کرد، آن گاه بخش اعظم اين حرارت به اين شيوه دفع مي شود. بنابراين ديوارهاي خنک از مزيت هاي مهم زيرزمين محسوب مي شوند.
در کشورهاي خارجي و از جمله ايالات متحده ، کتابخانه هايي وجود دارند که براي کاهش هزينه هاي انرژي خود، مخزن کتابها و سالن مطالعه را به زيرزمين انتقال داده تا از اين خاصيت زيرزمين نهايت استفاده را ببرند. جالب اينجاست که اين نمونه ها هم در منطقه بسيار گرم وهم در منطقه بسيار سرد واقع شده اند.
استفاده از سرماي زمستان براي تابستان
چهار سيستم فوق ، يعني بادگير، سقف گنبدي ، حياط و زيرزمين براي خنک سازي در طول روز استفاده مي شد. ولي شيوه هايي هم براي حفظ برودت زمستان تا تابستان و استفاده از آنها وجود داشت که آب انبار و يخچال (چاله هاي يخي) از آن جمله به شمار مي روند.
در آب انبار، آب سرد زمستان در سردابي زيرزمين جمع آوري مي شد و با روشهاي مختلف ، از انتقال حرارت بيرون به داخل جلوگيري مي شد. استفاده از بادگير و سايه انداختن ، دو روش براي خنک نگاه داشتن آب در آب انبار بود. در روش چاله هاي يخي هم در شبهاي صاف زمستان ، لايه هايي از يخ مي ساختند و آنها را در چاله هايي نگاهداري مي کردند تا در تابستان از آنها استفاده شود.
البته هر دوي اين روشها بسيار غيربهداشتي بودند، ولي مردم آن زمان چاره ديگري نيز نداشتند! به نظر مي رسد اجداد ما، مهندساني عالي بودند که انواع شاهکارهاي مهندسي را خلق کرده اند.
ولي مشخص نيست چرا نتوانسته اند در زمينه هاي بهداشتي نوآوري داشته باشند و اين شاهکارهاي مهندسي خود را بي عيب و نقص تحويل دهند!

بادگير، يك روش ابداعي ايراني
بادگیر براي ايجاد فضاي خنك در داخل منازل گرم كويري است . اين دستگاه تهويه مطبوع ، ساليان درازي از روزگاران دور ، فضاي زندگي مردم ايران را قابل تحمل كرده است . بادگيرها معمولاً برجكهاي كوچكي به صورت چهارضلعي يا چند ضلعيهاي منتظمند كه ساختار مثلث در آنها به هيچ وجه ديده نميشود. بادگير تشكيل شده است از برجكي تقريباً مرتفع‏تر از جاهاي ديگر خانه در روي بام. عموماً بادگيرها بر روي قسمتي از خانه‌هاي كويري به نام حوضخانه بنا مي‌شده‌اند.
حوضخانه ايواني كوچك بوده است كه در انتهاي اتاقهاي تابستاني هر عمارت قرار داشته است اتاقهاي تابستاني تشكيل شده‌اند از اتاقهايي با ابعاد بزرگ و درهاي زياد ــ گاهي اوقات تا 5 در ــ به دليل جريان يافتن هوا در آنها كه در انتهاي آنها حوضخانه بود. حوضخانه به شكل فضاي رابط ميان حياط خانه و اتاقهاي تابستاني است. در ميان اين فضا، حوض كوچكي بود و دليل نامگذاري اين فضا نيز به علت وجود اين حوض در ميان اين فضا بود. بادگيرها دقيقاً در بالاي اين حوض قرار دارند، ولي از طريق منافذي كه دارند جريان هوا را به روي آب حوض هدايت ميكنند. بادگيرها عموماً از خشت وگل ساخته مي‌شده‌اند و براي محكم بودن آنها در مقابل وزش باد از تيرهاي چوبي در ساختمان استفاده ميشده است. بادگير به صورت تزئيني با آجرهاي نقشدار آراسته ميشد. بادگيرها داراي منفذهاي ورودي به صورت قوسهاي زيبايي بوده‌اند.
نحوة كاركرد بادگيرها به صورت كولرهاي آبي امروز كار مي‏كرده‏اند، به اين صورت كه باد از منافذ بادگير به آن وارد شده و به صورت مجمع به روي حوض آب هدايت مي‌شد، پس از برخورد بر روي آب حوض عمل تبخير انجام مي‌گرفت. عمل تبخير عملي است گرماگير كه موجب سرد شدن باد وارد شده از دهانه بادگير مي‌شده است و سپس باد سرد وارد اتاقهاي تابستاني شده و باعث سرد شدن هواي درون اتاقها مي‌شده است. در بعضي از عمارتهاي قديمي كه متعلق به افراد ثروتمند بود، حوضخانه فضاي دربسته‌اي بود و اتاقهاي تابستاني منافذ و دالانهايي داشت ــ مانند كانالهاي كولر ــ كه باد خنك از اين دالانها وارد اتاقهاي خانه مي‌شد و اين امر در صورتي بود كه اتاقهاي تابستاني تعدد داشت. از استفاده‌هاي ديگر بادگيرها به عنوان سردكردن فضاي سرداب براي نگهداري مواد غذايي و نيز خنك نگهداشتن آبِ آب انبارها بود.
بيشترين تعداد بادگيرها را در دشتهاي خشك و سوزان كاشان، يزد، جهرم، طبس، اروند و كرانه‏هاي خليج فارس مي‏توان مشاهده كرد . در ساخت بادگيرها از توانايي‏هاي معماري ايراني به خوبي بهره گرفته شده؛ به گونه‏اي كه بادگيرها علاوه بر آن كه اهداف زيست محيطي را برآورده مي‏كنند، جزيي از ساختمان‏هاي زيباي چشمگير نيز به شمار مي‏آيند.
رهگذران با عبور از كوچه‏هاي شهر، با تماشاي بادگيرهاي متنوع، از لذت بينايي نيز بهره مي‏گيرند . بادگيرها انواع مختلفي دارند، اما يك نوع از آنها منحصر به فرد است به نام بادگير چپقي كه در حال حاضر يك نمونه از اين نوع بادگير در سيرجان باقي مانده است برخي از بادگيرهاي مشهور عبارتند از: بادگير عمارت بروجرديها در كاشان، بادگير عمارت عباسيون (عباسيها) دركاشان، اين بادگير پائينتر از سطح حياط بود، بادگير عمارت طباطبايي در كاشان، بادگير عمارت دولت‏آباد در يزد كه با ارتفاع 18 متر بلندترين بادگير موجود است.
بادگيرهاي آب انبار شيش بادگيري در يزد همانطور كه از نام آنها پيداست 6 عدد ميباشد.عمارت بادگير، نگين مجموعه كاخ گلستان، بنايي متعلق به دوران سلطنت فتحعلي شاه كه در ضلع جنوبي باغ گلستان ساخته شد و در زمان ناصرالدين شاه با تصرفات عمده‏اي كه در آن انجام گرفت به شكل امروزي درآمد. وجه تسميه اين بنا به علت وجود برجهاي بادگير به منظور توليد هواي خنك، مطبوع و انتقال آن به داخل عمارت حوضخانه و تالار اصلي بوده است. در زير تالار و عمارت مزبور حوضخانه وسيعي وجود دارد كه چهار بادگير بلند پوشيده از كاشي‏هاي معرق، آبي، زرد و سياه با قبه‏هاي زرين در چهار گوشه آن باعث خنك شدن هواي حوضخانه، تالار و اطاقها مي‏شود.
باد روي زمين عامل مهمي در تبادل دما، رطوبت و انتقال ذرات معلق است. اين امر در ايجاد شرايط آسايش انسان يا اخلال در آن نقش مهمي دارد. جا به جايي هوا در بالا بردن سطح كارآيي ذهني و فيزيكي افراد و كاهش ميزان ابتلا به بيماري‌ها بسيار موثر است. همچنين مي‌تواند عاملي در كاهش مصرف سوخت‌هاي فسيلي باشد. اهميت باد در طرح و ساخت محيط مسكوني از ديرباز مورد توجه بوده است. ارسطو چهار قرن قبل از ميلاد و ويترويرس معمار روسي يك قرن قبل از ميلاد از روش استفاده باد در معماري و شهرسازي صحبت مي‌كنند.

استفاده از بادگير از سنوات بسيار قديم در ايران متداول بوده است. بادگير ها با اشكال مختلف در شهر هاي مركزي و جنوب ايران ساخته شده كه هر كدام بر حسب ارتفاع و جهت باد مطلوب طراحي و اجرا شده اند. تا قبل از اختراع كولر برقي و گسترش آن در شهر هاي مختلف، از بادگير در ابنيه مختلف مسكوني، مذهبي و خدماتي استفاده مي شده است و هنوز هم مي توان باقيمانده اين بادگير ها را در اقليم گرم و مرطوب جنوب در شهر هايي مانند بندر عباش، بندر لنگه، قشم، بوشهر و اقليم گرم خشك نواحي مركزي مانند كرمان، نايين، يزد، طبس، كاشان، سمنان، اصفهان و حتي نواحي جنوب شهر تهران مشاهده نمود.
عملكرد بادگير بدين صورت است كه باد مطلوب را گرفته و آن را به داخل اطاق هاي اصلي ساختمان، آب انبار و يا سرداب هدايت مي كند. در بعضي از مساجد حاشيه كوير مانند مسجد قديمي اردكان و مسجد جامع فيروز آباددر استان يزد دريچه بادگير درست در بالاي محراب قرار دارد. به اين ترتيب باد مطلوب وارد بخش هاي مختلف ساختمان مي گردد و باعث تهويه و خنكي آن مي شود.
شهر تاريخي يزد به شهر بادگير ها معروف است و به تحقيق، نسبت به ساير شهر هاي مركزي ايران داراي بيشترين تعداد بادگير است. در اين شهر مرتفع ترين بادگير جهان يعني بادگير باغ دولت آباد وجود دارد كه داراي حدود 34 متر ارتفاع است. ارتفاع دهانه فوقاني بادگير 11 متر مي باشد. اين بادگير هشت طرفه، باد را از هر سمتي كه بوزد به درون ساختمان هدايت مي كند.
در اينجا لازم به توضيح است كه بعضي از بادگير ها فقط از طريق جابجايي هوا (Convection) داخل بنا را خنك مي سازند و بعضي ديگر هم از طريق جابجايي هوا و هم از طريق تبخير (Evaporation) اين عمل را انجام مي دهند. سيستم برودتي بادگير باغ دولت آباد از طريق روش دوم است، بدين صورت كه جريان هوا پس از ورود به داخل ساختمان از روي يك حوض سنگي كوچك و فواره رد مي شود و سپس از آنجا به ساير اطاق ها هدايت مي گردد. اطاق زير بادگير كه حوض و فواره در آن قرار دارد به صورت هشتي (هشت ضلعي) است و در هاي متعددي در آن وجود دارد. در هر زمان كه نياز به خنك نمودن اطاق خاصي باشد، در بين آن اطاق و اطاق هشتي زير بادگير را باز مي نمايند.
جهت تقويت عملكرد خنك سازي بادگير و استفاده از برودت تبخيري، از روش هاي ديگري نيز استفاده مي شده است. به عنوان مثال در شهر بم بادگيري وجود دارد كه از ساختمان حدود 50 متر فاصله دارد و با يك كانال زيرزميني به آن مرتبط است. در بالاي اين كانال يك باغچه قرار دارد. بعد از آبياري باغچه، رطوبت آن به ديوار هاي كانال ارتباطي نفوذ مي كند و نسيم بادي كه از بادگير به سمت ساختمان جريان دارد را خنك تر مي نمايد. در بعضي از موارد نيز در روي دهانه بادگير حصير، سوفال و يا بوته هاي خار قرار مي دادند و روي آن آب مي پاشيدند و بدين طريق رطوبت و برودت هاي هواي ورودي را افزايش مي دادند. تا پيش از پيدايش يخچال برقي، در بسياري از خانه ها مواد غذايي را در محوطه زير بادگير نگاه مي داشتند تا خنك بماند و دير تر فاسد شود
بادگير و هواكش روي گنبد و يا بام، جزء جدايي ناپذير آب انبار هاي نواحي مركزي ايران است. محيط مرطوب آب انبار با استفاده از جريان هوا باعث برودت و خنكي آب ذخيره شده مي شود.
بايد توجه داشت كه در مناطق گرم و خشك مركزي ايران، به دليل خشكي هوا، آب سريعتر تبخير مي شود و علاوه بر ايجاد برودت در محيط، باعث افزايش رطوبت نسبي هوا نيز مي گردد. در نتيجه هم گرما و هم خشكي بيش از حد هوا را كاهش مي دهد و محيطي مطبوع براي ساكنين ساختمان ايجاد مي نمايد. ولي استفاده از اين روش در بادگير هاي جنوب كشور كه داراي اقليمي گرم و مرطوب است، ممكن نمي باشد. زيرا اولاً به دليل بالا بودن ميزان رطوبت نسبي و اشباع نسبي هوا از بخار، تبخير آب به سهولت صورت نمي گيرد و در ثاني اضافه نمودن هواي نم دار به محيطي كه هواي آن بيش از حد آسايش انسان مرطوب است، شرايط زيستي را مشكل تر مي نمايد. بدين جهت بادگير هاي جنوب فقط از طريق جابجايي هواي داخل ساختمان، باعث كاهش دماي فضاي آن مي شوند.
بادگير ها معمولاً يك طرفه، چهار طرفه و يا هشت طرفه مي باشند. در شهر يزد تمامي بادگير ها مرتفع و چهار طرفه يا هشت طرفه هستند. ولي برعكس در شهر ميبد كه در 50 كيلومتري غرب شهر يزد است، بادگير ها كوتاه و يك طرفه هستند. اين امر بدين خاطر است كه در ميبد باد هاي كويري توام با گرد و غبار از سمت كوير مي وزد و اهالي مجبورند كه بادگير هاي خود را پشت به اين باد و در جهت باد مطلوب بسازند. ولي در يزد، چون بين دو رشته كوه قرار گرفته، باد هاي كويري كمتر جريان دارد و مي توان بادگير هاي مرتفع چند طرفه احداث نمود.
در شهر هايي كه باد مطلوب نيز داراي قدري گرد و غبار است مانند گناباد در استان خراسان معمولاً يك فضاي خاكريز در زير بادگير ايجاد مي كنند. مقطع كانال بادگير را در اين قسمت نسبت به مقطع بالاي آن قدري عريض تر مي گيرند تا سرعت باد كاهش يابد و غبار و خاك در آن ريخته شود. باد پس از ورود به دهانه بادگير و عبور از محوطه خاكريز قدري صافتر شده و وارد اطاق مي گردد.

بادگير هاي يك طرفه عموماً كوتاه هستند و آنها را نمي توان در محيطي كه داراي گرد و غبار نسبتاً زيادي است، مرتفع بنا نمود. ولي بادگير هاي چهار و هشت طرفه داراي ارتفاع بيشتري هستند. خصوصاً بادگير هاي بسيار بلند را هشت طرفه احداث مي كنند تا در مقابل فشار باد پايداري بيشتري داشته باشد و شكل بدنه بادگير باعث عبور جريان باد با فشار كمتري شود.
در خانه هاي مسكوني چهار فصل كه داراي حياط مركزي هستند، معمولاً بادگير را در قسمت تابستان نشين ساختمان احداث مي كنند و اين بادگير به اطاق اصلي يا تالار و سرداب يا زيرزمين ساختمان مرتبط مي باشد. نمونه بارز آن را مي توان در خانه بروجردي ها در كاشان ملاحظه نمود. در اين قسمت از ساختمان علاوه بر بادگير، هواكش هاي تعبيه شده بر روي گنبد تالار نيز به تهويه محيط داخل كمك مي كند. در اين ساختمان عملكرد خنك سازي بادگير فقط به صورت جابجايي هوا صورت مي گيرد. البته در مورد سرداب، چون بدنه كانال بادگير در زيرزمين قرار دارد و لذا قدري مرطوب مي باشد، در نتيجه برودت تبخيري نيز به مقدار مختصري در خنك نمودن فضاي سرداب تاثير مي گذارد.
از خصوصيات ديگر بادگير مي توان از اثر دودكش نام برد. در مواقعي كه باد جريان نداشته باشد، هواي گرم داخل بنا صعود مي‌كند و از طريق بادگير به خارج بنا منتقل مي شود و بدين صورت كماكان يك جريان هوا در داخل ساختمان برقرار مي گردد هرچند كه شدت آن كمتر از مواقعي است كه باد در محيط خارج جريان داشته باشد.
بهترين نمونه بادگير ها در جنوب كشور را مي توان در بندر لنگه و بندر كنگ كه در 6 كيلومتري غرب بندر لنگه است ملاحظه نمود. هنوز هم بادگير هاي حجيم چهار طرفه، نمود اصلي اين دو بندر قديمي مي باشند. طرز كار بادگير هاي اين منطقه مشابه نواحي مركزي ايران است، فقط همان گونه كه عنوان شد، عملكرد برودتي اين بادگير ها فقط از طريق جابجايي هوا صورت مي گيرد. مطلب ديگر اينكه نسيم هواي بين خشكي و دريا و به طور كلي باد هاي محلي در اين مناطق از شدت كمتري نسبت به نواحي مركزي ايران برخوردارند و لذا بايد بادگير ها حجيم تر باشند تا بتوانند جريان بيشتري از هوا را به درون اطاق انتقال دهند. در بعضي موارد مساحت مقطع بادگير به بيش از 8 متر مربع مي رسد و بر روي كل بام اطاق قرار مي گيرد. در بندر لنگه در نزديكي ساحل تعداد بادگير ها بيشتر است و حجم آن ها نيز بزرگتر مي باشد، ولي هرچه از ساحل دور شويم، تعداد اين بادگير ها و ابعاد آنها كمتر مي شود به نحوي كه در سمت شمالي بندر تعداد اندكي بادگير وجود دارد.
همان گونه كه در عكس ها و اشكال اين قسمت مشاهده مي شود، اغلب بادگير ها داراي چوب بست هايي هستند كه دو طرف دهانه بادگير را به هم متصل مي كنند و انتهاي اين چوب بست ها از بدنه بادگير بيرون مي باشد. اين چوب بست ها جهت افزايش استحكام و مقاومت بادگير در مقابل فشار باد است و به صورت كششي كار مي كنند و نمي گذارند كه پره هاي داخلي و بدنه بادگير از يكديگر جدا شوند. علت آنكه انتهاي اين چوب ها را نمي برند اين است كه در زمان تعمير و مرمت بادگير، داربست ها را به اين چوب ها متصل مي كنند و از روي داربست ها، تعميرات لازمه را انجام مي دهند.


از جمله مشكلاتي كه در رابطه با بادگير وجود دارد اين است كه با وجود كليه تمهيدات، باز هم مقداري گرد و غبار وارد فضاي داخل بنا مي شود. به علاوه پرندگان، جانوران موذي و حشرات نيز از طريق مجراي بادگير وارد فضاي داخل مي شوند. همچنين كنترل كامل مقدار جريان هوا و ميزان رطوبت و برودت ميسر نمي باشد. لذا بادگير به تدريج جاي خود را به كولر آبي در نواحي مركزي و كولر گازي در نواحي جنوبي كشور داده است. در ميبد در بعضي از خانه ها از مجراي بادگير جهت انتقال كانال كولر استفاده مي شود و كولر را در مقابل بادگير و در سمت رو به باد مطلوب قرار مي دهند. بدين نحو عملكرد جديد بادگير تنها به عنوان محافظ كولر در مقابل باد هاي كويري و عبور كانال كولر است.


قطعاً از بادگير به صورت گذشته نمي توان استفاده نمود و تامين برودت و تهويه ساختمان تنها به وسيله بادگير ديگر ميسر نمي باشد. البته با نصب تور سيمي ريز بر روي بادگير، مقداري از مشكلات حل مي شود.


قابل ذكر است كه حسن فتحي، معمار نامي مصر در داخل كانال بادگير هايي كه براي ساختمان هايش طراحي نموده، از يك فواره، يك پمپ آب كوچك، چند ورق حلبي سوراخ دار و يك تشت آب استفاده نموده است. در مواقعي كه جريان باد گرم و يا خشك باشد و يا هنگامي كه داراي مقداري گرد و غبار است، پمپ آب را روشن مي كنند و آب فواره بر روي ورق هاي حلبي و نهايتاً به داخل تشت آب مي ريزد و سپس مجدداً اين آب از طريق پمپ به فواره منتقل مي شود و بدين

ترتيب نه تنها هوا خنك و مرطوب مي گردد، بلكه مقداري از گرد و غبار آن نيز كاسته مي شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید