بخشی از مقاله

بررسي جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگري تماشاگران در ورزشگاهها

فهرست مطالب
سپاسگزاري 3
تقدیم به 4
بررسي جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگري تماشاگران در ورزشگاهها 5
چكيده: 5
مقدمه: 9
ادبيات و پيشينه تحقيق : 14
ضرورت تحقيق : 18
علل و عوامل پرخاشگري در ورزشگاهها: 23
نتيجه‏گيري: 28
پيشنهادات: 32
منابع و مآخذ فارسي: 40
منابع و مآخذ لاتين: 41

بررسي جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگري تماشاگران در ورزشگاهها
چكيده:
هدف اين مطالعه بررسي علل و عوامل خشونت و پرخاشگري تماشاگران ورزش در ورزشگاه‏ها و راهكارهائي جهت كاهش اين معضل اجتماعي است تا با تحليل كاركرد اجزاي‌ تشكيل دهنده‏ي ساختار رفتار تماشاگران ، مشخص شود اختلال در كدام يك از آنها سبب بروز ”سوءكاركرد“ مي‏گردد.
گسترش روزافزون ورزش سبب شده است كه مرزهاي جغرافيايي، نژادي، قومي، سياسي و عقيدتي را در نوردد. تحليل‌گران اجتماعي و فرهنگي در دهه‏هاي اخير به پژوهش درباره‏ي انواع آداب، مناسك، ارزش‏ها و الگوهاي اجتماعي رايج در ورزش مبادرت ورزيده‌اند. از جمله مسائل مهمي كه به ويژه در دو دهه‏ي اخير مورد توجه انديشمندان اجتماعي و جامعه شناسان قرار گرفته،

بررسي و تبيين رويدادها و حوادث خشونت بار مربوط به مسابقات ورزشي است. ”خشونت ورزشي“ چيست و چه عامل‌هايي در بروز آن مؤثر هستند ؟ پرخاشگري به رفتار و عملكردي گفته مي شود كه از روي نيت و قصد قبلي همراه با يك رفتار به منظور آزردن جسمي و روحي انجام گيرد. بايد توجه داشت كه نيت و هدف آزردن مهم است اگر در پياده رو شخصي با سرعت در حال

راه رفتن باشد و در اين بين ، به فرد ديگري برخورد كند ، چون نيت آسيب رساندن را نداشته ، پرخاشگر نيست . اما اگر به قصد آسيب رساندن به فرد تنه بزند ، پرخاشگر است . از طرف ديگر ا

گر شخصي در حين سوار شدن در مترو بخواهد عمدا پاي فرد ديگري را لگد بزند اما موفق نشود چون عملي صورت نگرفته ، پرخاشگر بحساب نمي آيد.در ورزش نيز اينگونه اتفاقات زياد روي مي دهد.
بسياري از ‌انديشمندان با استفاده از چارچوب‏هاي نظري متفاوت براي ‌پاسخ دادن به اين پرسش تلاش‌كرده‏اند. تحقيق حاضر به كاوش نمونه‏اي از معضل هاي اجتماعي حايز اهميّت در ورزش ،

يعني خشونت و پرخاشگري تاكيد دارد. در اين پژوهش، رفتارهاي پرخاشجويانه و بعضاً خشونت‏آمي

ز تماشاگران مسابقات ورزشي ، مورد مطالعه‏ي جامعه‏شناسانه قرار گرفته‏اند.متغيّرهاي اهميّت و حساسيت نتيجه‏ بازي از نظر كسب امتياز و تعيين جايگاه تيم‏هاي مورد علاقه در رده‏بندي مسابقات قهرماني،حركات خشونت‏آميز و پرخاشجويانه بازيكنان در هنگام بازي و كيفيت داوري‌، عمدتاً بر بروز

پرخاشگري كلامي طرفداران فوتبال تأثير مي‏گذارند. متغيّرهاي سن، ميزان كنترل و نظارت خانواده، پايگاه اقتصادي و اجتماعي تأثير منفي برگرايش طرفداران تيم‏هاي ورزشي مورد مطالعه به انجام

رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت‏آميز دارند. متغيّرهاي سابقه‏ي دعوا و نزاع، سابقه‏ي تنش و ناكامي در فعاليّت‏هاي تحصيلي و آموزشي، مصرف سيگار، سابقه‏ي تنش در محيط خانواده، سابقه‏ي رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان داراي سابقه‏ جنايي، ارتباط با خويشاوندان

داراي سابقه‏ي جنايي، عزيمت جمعي و گروهي به ورزشگاه‌ و ناسازگاري انتظارات ورزشي و راه‏هاي تحقق آنها، داراي تأثير مستقيمي برگرايش به ارتكاب رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت‏آ

ميز ورزشي طرفداران تيم‏هاي ورزشي دارند. فعاليت هاي آموزشي از طرف خانواده ، آموزش و پرورش ، رسانه ها و مطبوعات مي تواند موجب كاهش فرايندپرخاشگري در ميادين ورزشي و ورزشگاهها شود.ارائه خدمات رفاهي و تفريحي در ورزشگاهها و فراهم آوردن امكانات لازم در اين مكانها ، شناسائي افراد خاطي و داراي سابقه دعوا و خرابكاري از طرف نيروي انتظامي و حتي المقدور جلوگيري از ورود اين افراد به ورزشگاهها و سالنهاي ورزشي ، بالا بردن اطلاعات فني ، روانشناسي و مديريتي داوران مي تواند در كاهش رفتارهاي پرخاشگرايانه تماشاگران تاثير بسزائي داشته باشد.
ورزش و تربيت بدني يك نهاد اجتماعي است كه مي تواند موجب تعالي جسم و روح شود . ورزشكاران الگوهاي رفتاري مهمي براي نوجوانان و جوانان هستند. ورزشگاهها مكانهائي مقدس و داراي احترام هستند چون در اين محيط است كه روح و جسم افراد و اخلاقيات در آن مي بايست به حد كمال برسد. نوجوانان و جوانان تحت تاثير شرايط موجود در ورزشگاهها قرار مي گيرند پس سالم سازي محيط ورزشي موجب تاثير مثبت در روحيه و رفتار جوانان و بالعكس ، پرخاشگري و خشونت ، تاثيري منفي بر ابعاد وجودي فرد مي گذارد.



مقدمه:
ورزش و فعاليّت‏هاي مربوط به آن، زمان و انرژي فراواني از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جايگاه مهمي در فرهنگ جوامع پيدا كرده است. رقابت‏هاي ورزشي، ورزشكاران و تماشاگران را در وضعيت‏هايي قرار مي‏دهند كه ممكن است‌ قواعد، هنجارها و تقسيم كار رايج به آساني نقض و به رويارويي‏هاي پرخاشجويانه و خشونت‏آميز منجر شود. آشكارترين نمونه‏ي رفتار خشونت‏آميز بين ‌

طرفداران رشته هاي مختلف ورزشي، پديده‏ي موسوم به”اوباشگري“است كه امروزه به شكل نسبتاً سازمان يافته‏اي در كشورهايي كه در زمينه ورزش پيشرفت چشمگيري داشته اند ،به ويژه در اروپا رواج دارد. پژوهشگران و نظريه‏پردازان علوم اجتماعي دلايلي را مطرح و تفسيرهاي متفاوتي در مورد رفتار اوباشگرانه ‌و خشونت تماشاگران مسابقات ارائه داده اند كه گستره‏ي آن، از دگرگوني‏هاي كلان اجتماعي تا عامل‌هاي خُرد را دربر مي‏گيرد. با گسترش تدريجي ‏فرهنگ ‌طرفداري و تماشاگري در ورزش، همچنين مسايل پرخاشگرانه آن نظر محققان و پژوهشگران را در سالهاي اخير به خود معطوف داشته است.
برخي از جامعه شناسان پرخاشگري را واكنشي غريزي به ناكامي و رقابت براي دستيابي به منابع مي‏دانند، كه عمدتاً از طريق برخورد بدني تجلي مي‌يابد.”اريش فروم“ همه‏ي اعمالي را كه سبب آسيب رساندن به شخص، شيي يا جانور ديگر مي‏شود يا با چنين قصدي صورت گيرد پرخاشگري مي‏نامد”اسميت“ و ”بوند“پرخاشگري‌ را ‌هر نوع ‌رفتاري تعريف مي‌كنند كه ‌به ديگري آسيب وارد مي‌سازد . ارونسون خشم و پرخاشگري را عملي مي‌داند كه هدفش اعمال صدمه، آسيب و رنج است . در تعريفي ديگر از پرخاشگري چنين آمده است:” هر نوع رفتاري كه معطوف به آسيب رساندن يا اعمال صدمه به فرد ديگر است و عليرغم ميل وي صورت مي‏گيرد.
براساس نظر بارون ، پرخاشگري كنشي است كه شامل هر دو شكلِ آسيب‏رساني بدني و رواني است، جنبه تعمدي دارد، امري تصادفي به شمار نمي‏آيد، تنها شامل افراد انساني مي‏گردد، و در آن آسيب‏رساني به اشياء مورد نظر نيست. ”بركويتز“نيز با تعريف پرخاشگري به عنوان آسيب رساندن عمدي به ديگري، مي‏افزايد اين آسيب ممكن است رواني يا فيزيكي باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسيب از پرخاشگري متمايز مي‏شود و كنشي است كه عامل آن به عمد تلاش براي آسيب‏رساني فيزيكي به ديگري مي‏نمايد .
كاكلي“ در تعريفي نسبتاً جامع از پرخاشگري آن را چنين تعريف مي‏كند: ”پرخاشگري ناظر به رفتاري است كه با نيت تخريب اموال يا صدمه زدن به شخص ديگر انجام مي‏شود و متضمن بي توجهي محض به سلامت ديگران و احتمالاً خود است؛ پيامدهاي پرخاشگري ممكن است فيزيكي يا روان

شناسانه باشد. وي آنگاه در تعريف خشونت و تمايز آن از پرخاشگري به كنش فيزيكي اشاره مي‏كند: ”خشونت، كنشي فيزيكي است كه با بي توجهي كامل به سلامت خود و ديگران، يا به منظور آسيب رساندن به شخص ديگر يا تخريب دارايي‏ها انجام مي‏شود.
بنابراين، مي‏توان خشونت و پرخاشگري را از نظر مفهومي به عنوان كنش و عملي در نظر گرفت كه از روي اراده و آگاهي، به منظور آسيب‏رساني فيزيكي يا روحي– رواني به ديگري انجام مي‌پذيرد. افزون براين، در تعريف پرخاشگري و خشونت، به عامل بي‌توجهي به پيامدهاي عمل كه منجر به آس

يب ديدگي ديگران يا خود مي‏شود نيز تاكيد مي‏شود. بنابراين، خشونت با رفتار، كنش و كاربرد نيروي فيزيكي آسيب‏زا مشخص مي‏گردد. همچنين، خشونت را مي‌توان به مثابه‏ تجلي افراطي و شديد خشم و عصبانيت به شكل احساسي يا كلامي در نظر گرفت.


پرخاشگري و خشونت به هم مرتبط هستند، امّا وضعيت‏هاي متفاوتي را به وجود مي‏آورند. پرخاشگري در عرصه‏ي فعاليّت‏هاي ورزشي به شكل ابزاري و بازتابي يا كلامي و فيزيكي تجلي مي‏يابد و

از سوي افراد حاضر و شركت‏كننده در رويدادهاي ورزشي در قبال ساير بازيكنان، تماشاگران، مربيان، مقامات ورزشي، عامه‏ي مردم و اموال صورت مي‏گيرد.

ادبيات و پيشينه تحقيق :
”پيترمارش“و همكارانش در دانشگاه آكسفورد به دو نوع پرخاشگري، يعني پرخاشگري واقعي و آييني عقيده دارند. اولي را اعمال خشونت جسماني عليه ديگران تعريف مي‏كنند و دومي را كِنايي يا نمادين مي‏نامند. پرخاشگري آييني محصول توافق در مورد مجموعه‌اي از قواعد است كه از گفته‌هاي شركت‏كنندگان در آن مي‏توان استنباط كرد. قواعد درباره زمان مناسب حمله، شكل و اهداف حمله، و ختم آن است .
برخي محققين براساس شيوه‏ي تجلي پرخاشگري و خشونت ، آن را به دو نوع كلامي و فيزيكي تقسيم‏بندي كرده‏اند. پرخاشگري كلامي در جريان تقابل و روياروئي دو فرد يا گروه و از طريق تهديد، جنجال، تمسخر و استهزاء و سخنان توهين‏آميز بروز مي‏كند. دانينگ و همكارانش در دانشگاه ليسستر با اشاره به فرضي و خيالي بودن تقسيم‏بندي‏هاي صورت گرفته در مورد انواع خشونت و پرخاشگري، حالت‏هاي مختلف آن را رفتار واقع بر طيفي مي‌دانند كه بازتاب آميزه‌اي از فكر و احساس است و هيچ شكلي از خشونت در آن هرگز به ‌صورت خالص يافت نمي‌شود. به بيان اين پژوهشگران ”خشونتِ ابزاري مي‏تواند هيجان انگيز هم باشد، يا خشونت عاطفي ممكن است طراحي يا تدارك شده باشد.
ارونسون با تمايز بين دو نوع پرخاشگري، يعني پرخاشگري ابزاري و بازتابي يا عاطفي، امكان وقوع هر دو را در عرصه‏ي ورزش متذكر مي‏شود .پرخاشگري بازتابي با هدف آسيب فيزيكي يا رواني انجام مي‏شود. هدف از اين نوع پرخاشگري كه احساسي بوده، آسيب‏رساني است پرخاشگري ابزاري شامل ضرب و جرح و ايجاد درد و رنج به عنوان ابزاري براي دستيابي به يك هدف است كه شكل محسوس آن مي‏تواند دستيابي به هدف‏هاي‌ گوناگوني مانند پاداش مادي، پيروزي، افتخار يا تحسين باشد. اين نوع پرخاشگري، خشونتي غيراحساسي و هدف از آن انجام وظيفه است . دانينگ و همكارانش در دانشگاه ليسستر با اشاره به فرضي و خيالي بودن تقسيم‏بندي‏هايي كه‌ در مورد انواع خشونت و پرخاشگري‌ صورت گرفته، حالت‏هاي گوناگون آنها را رفتارهايي مي‏دانند كه بازتاب

آميزه‏اي از فكر و احساس هستند و هرگز در آنها هيچ نوع خشونتي به صورت خالص يافت نمي‏شود . بنابراين، هرگاه طرفداران يك تيم ورزشي با هدف تضعيف روحيه بازيكنان تيم حريف بخواهند زمينه‌اي براي پيروزي تيم خود ايجاد كنند، شعارهاي تحقيرآميز مي‏دهند ‌يا به اصطلاح به پرخاشگري ابزاري مبادرت مي‏ورزند. امّا اگر طرفداران، اشيايي به سوي بازيكنان تيم حريف پرتاب، ‌‌يا نزاع فيزيكي كنند، آنگاه گفته مي‏شود مرتكب خشونت فيزيكي شده‏اند. حال اگر اتفاقي خلاف ميل طرفداران يك تيم روي دهد- مانند خطاي بازيكن تيم حريف روي بازيكن تيم محبوب‏ يا تصميم‏گيري داور به زيان تيم مورد علاقه در پاسخ رفتار يا اعمال پرخاشجويانه و خشونت آميز از خود بروز ميدهند، آنگاه مرتكب پرخاشگري بازتابي شده‏اند، اين نوع پرخاشگري نيز مي‏تواند كلامي يا فيزيكي باشد.
از جمله نظريه‏هايي كه در سال‏هاي اخير ،توجه جامعه‏شناسان را در تبيين و تحليل مسائل اجتماعي موجود در عرصه‏ي ورزش و رويدادهاي مربوط به آن، از قبيل خشونت و پرخاشگري به خود معطوف كرده است، ديدگاه كاركردگرايي ساختي است .‌‌ديدگاه كاركردگرايي ساختي ب

ه نقش سيستم‏هاي اجتماعي يا جوامع، اجزاء، ساختارها، يا نهادهاي مختلف در يكپارچگي، هماهنگي، سازگاري و سلامت كل سيستم يا جامعه توجه دارد. براساس ديدگاه كاركردگرايي ساختي، نيروي محركه‏ي موجود در كليه‏ي جنبه‏هاي زندگي اجتماعي، تمايل هر سيستم اجتماعي به حفظ خود در وضعيتي متعادل است، به گونه‏اي كه امكان استمرار عملكرد مؤث

ر آن را ممكن مي‏سازد. اين تعادل در راستاي گسترش و شكل‏گيري وفاق، ارزش‏هاي مشترك و عملكرد هماهنگ در عرصه‏هاي اصلي زندگي اجتماعي (مانند خانواده، اقتصاد، دين، آموزش

و پرورش، سياست و…) است.
داده‏هاي يك پژوهش نشان مي‏دهد بخش عمده‏اي از تماشاگران به پرخاشگري كلامي مبادرت مي‏ورزند، و برخي ، معادل 6 درصد مرتكب خشونت نيز مي‏شوند. ميانگين خشونت و پرخاشگري ورزشي بين تماشاگران كه مبادرت به پرتاب اشياء به داخل زمين مي‏كنند، بيش از دو و نيم برابر تماشاگراني است كه فقط به ناراحتي اكتفا كرده و واكنشي نشان نمي‏دهند.


ضرورت تحقيق :
اگرچه مشخص‏ترين كاركردهاي اجتماعي نهاد ورزش تفريح، سرگرمي ‌و كسب هيجان ذكر شده است، اما افزون بر اين، كاركردگرايان ساختي كاركردهاي ديگري مانند افزايش سازگاري رواني و اجتماعي افراد، جامعه‏پذيري با نقش‏هاي اجتماعي، همبستگي اعضاي جامعه از طريق علايق و فعاليت‏هاي مشترك ورزشي، ايجاد هويت ملي و اجتماعي، و فراهم ساختن عرصه‌اي مناسب براي افزايش تحرك اجتماعي را نيز جزو كاركردهاي مهم نهاد ورزش برمي‌شمارند ، كه نمايش اجتماعي ورزش تماشاگران، بينندگان، و ورزشكاران را در هر سن و موقعيت اجتماعي، تشويق به پذيرش ارزش‏هاي فرهنگي رايج مي‏كند. برخي از اين انديشمندان با تاكيد بر ورزش‏هاي جمعي و گروهي كه بين جوانان انجام مي‌شود، نتيجه مي‌گيرند كه مشاركت در چنين ورزش‏هايي، تجربه‏ها و درس‏هاي ارزشمندي در مورد زندگي به جوانان مي‌آموزد. همچنين، فعاليت‏هاي ورزشي از طريق بازنمايي‌هاي جمعي اعضاي يك جامعه را با يكديگر پيوند مي‌دهند. همچنين، فعاليت‏هاي ورزشي در جوامع صنعتي ساز و كاري است كه افراد جامعه را از ”با هم بودن“ آگاه مي‌سازد و به اين ترتيب عاملي براي برقراري ارتباط اجتماعي بين آنها مي‌گردد. در جوامع پيشرفته صنعتي، ورزش يكي از عرصه‏هاي محدودي است كه افراد كماكان مي‌توانند به تقويت مهارت‏هاي فيزيكي خويش و بهبود سلامت و تندرستي‏شان بپردازند .
جامعه‏شناساني كه با استفاده از ديدگاه كاركردگرايي ساختي به تحقيق و مطالعه درباره

مسائل اجتماعي ورزش مي‌پردازند، توجه خود را معطوف به اين موضوع مي‌كنند كه ورزش با چه كاركردهايي و از چه طريق به تحقق نيازهاي سيستمي‌– همنوايي، انسجام و همبستگي، هدف يابي، و مديريت تنشها و حفظ الگوها – كمك مي‌كند. به اين ترتيب، مي‌توان اذعان نمود كه در تئوري كاركردگرايي ساختي ارتباط بين مشاركت ورزشي و شكل گيري شخصيت اجتماعي مناسب يكي از محورهاي مهم و مطالعه پژوهش به شمار مي‌آيد. در اين مطالعه به بررسي اين موضوع پرداخته مي‌شود كه آيا فعاليت‏هاي ورزشي مي‌توانند تجربه‏هايي از جامعه‏پذيري ارائه كنند ك

ه از طريق آنها مردم ارزش‏ها و هنجارهاي اجتماعي را فرا گيرند، و آيا فعاليت‏هاي ورزشي مي‌تواه رهايي از تنش‏ها و ناكامي‌هاي خويش نمايند، به گونه‏اي كه نظم و ثبات جامعه نيز حفظ شودفعاليت‏هاي ورزشي و عرصه‏هاي برگزاري آنها حيطه‏ي مناسبي براي تخليه سودمند انرژي پرخاشجويانه و خشونت‏آميزي است كه احتمالاً در ساير عرصه‏هاي زندگي اجتماعي متراكم

شده‏اند. خشونت و پرخاشگري در صورتي كه خارج از ضوابط و مقررات حاكم بر ميادين ورزشي صورت پذيرد، به عنوان ”رفتاري كجروانه“ و داراي كاركرد نامناسب تلقي مي‌شود كه بر ساختار نهاد ورزش و سيستم عملكردي آن پيامدهاي سوء و منفي مي‌گذارند. از اين منظر، مي‏توان خشونت و پرخاشگري را به عنوان رفتاري كجروانه كه نتيجه‏ كاستي در تركيب اجزاي مختلف تشكيل دهنده‏ي رفتار است مورد مطالعه قرار داد.
ورزش بخشي از يك سيستم ساختاري و كلان اجتماعي است كه به همراهِ، و در كنار ساير نهادهاي اجتماعي كاركرد و نقش موثر و سودمندي در حفظ نظم و ثبات اجتماعي دارا مي‌باشد.
در صورتي كه بين اهداف فرهنگي جامعه و ابزارهاي نهادي تحقق آنها شكاف ايجاد شود، ثبات اجتماعي دچار اختلال مي‌شود. مقاله‏ي حاضر به تفسير و تبيين پديده‏ي خشونت و پرخاشگري تماشاگران مي‏پردازد.

علل و عوامل پرخاشگري در ورزشگاهها:
عواملي مانند وضعيّت تجرد/ تاهل، مصرف مواد مخدر، تعداد تماشاگران، سابقه‏ي برگزاري مسابقه بين دو تيم، كيفيّت گذران اوقات فراغت، فروپاشي خانواده مي تواند از علل پرخاشگري افراد باشد. همچنين، متغيّرهاي اهميّت و حساسيّت نتيجه‏ بازي از نظر كسب امتياز و تعيين جايگاه تيم‏هاي مورد علاقه در رده‏بندي مسابقات قهرماني، حركات و اعمال خشونت آميز و پرخاشجويانه‏ بازيكنان در هنگام بازي، و كيفيّت داوري عمدتاً بر بروز پرخاشگري كلامي طرفداران تيم‏هاي مورد اشاره تأثير مي‏گذارند. متغيّرهاي سن، ميزان كنترل و نظارت خانواده، پايگاه اقتصادي و اجتماعي داراي تأثير منفي و معناداري بر گرايش طرفداران تيم‏هاي ورزشي دارند، و متغيّرهاي سابقه‏ي دعوا و نزاع، سابقه‏ي تنش و ناكامي در فعاليّت‏هاي تحصيلي و آموزشي، مصرف مشروبات الكلي، مصرف سيگار، سابقه‏ي تنش در محيط خانواده، سابقه‏ي رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان داراي سابقه‏ي جنايي، ارتباط با خويشاوندان داراي سابقه‏ي جنايي، عزيمت جمعي و گروهي به ورزشگاه، ارتباط با باشگاه و مسئولان آن، ناسازگاري انتظارات ورزشي با شيوه‏هاي تحقّق آنها داراي تأثير مثبت و معنادار بر گرايش به ارتكاب رفتارهاي پرخاشجويانه و خشونت‏آميز ورزشي

طرفداران تيم‏هاي ورزشي مي‏باشند.
تجربه‏ي حاصل از مشاهدات نشان مي‏دهد كه افزايش تعداد تماشاگران در ورزشگاه به گونه‏اي معنادار سبب افزايش پرخاشگري كلامي مي‏گردد. در مجموع، اين فرضيه كه افزايش تعداد تماشاگران به تنهايي سبب افزايش خشونت و پرخاشگري ورزشي مي‏گردد ، تأئيد نمي‏گردد و اين امر هنگامي‏كه با عامل‌هاي ديگري مانند سوء مديريت، برنامه‏ريزي نامناسب و...همراه شود، اح

تمال شكل‏گيري رويدادهاي خشونت آميز و پرخاشجويانه را به وجود مي‏آورد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید