بخشی از مقاله

بيماريهاي ويروسي که در دام موجب سقط ميشود


بيماريهاي ويروسي که در گاو موجب سقط ميشود:
1-تورم تاولي وعفوني مهبل و فرج(IBR)
اين بيماري با بيماري تورم دانه دار مهبل وفرج و يا بيماري آميزشي دانه دار متفاوت بوده و بايد ازآنها تفريق شود
بيماري هميشه از طريق مقاربت جنسي منتقل نمي شودتماس نزديک از طريق ليسيدن ناحيه مبان دو راه ونيز استفاده از مني آلوده در تلقيح مصنوعي ميتواند موجب عفونت دستگاه تناسلي شود . انتقال ويروس عامل بيماري در بدن به وسيله گلوبولهاي سفيد صورت ميگيرد .
نشانيها:


بعضي از بيماران هيچگونه ناراحتي آشکاري را نشان نمي دهندو برخي اشکارا داراي درد هستند در برخي از حيوانات که پوست فرج داراي رنگ روشن است فرجداراي قرمزي کمي مي باشد متورم بوده و مقدار کمي ترشحات د روي آن مشاهده ميشود .تاولهاي چرکين به قطر حدود 2 ميليمتر مشاهده ميشودکه داراي مرکز زرد رنگ ميباشد.و اطراف ان به رنگ زرد ميباشدوحلقه قرمزي اطراف ان را احاطه کرده است.


اشتها و توليد شير در اين حيوانات تغييري نميکند .
دوره کمون بيماري در دامهاي آزمايشگاهي 12 ساعت مي باشد و ترشحات مهبل پس از 24 ساعت قابل مشاهده ميباشد که در دام اين دوره پس از 48 ساعت ميباشد.که ترشحات به رنگ سفيد متمايل به زرد ميباشد
که چسبنده ومخاطي ميباشد .دو روز بعد از عفونت درجه حرارت بدن بالا ميرود و براي 3-7 روز اين روند ادامه دارد .که ترشحات سرمي بيني به مقدار کم تورم پلک وسقط مشاهده گردد.
وقوع سقط به سن جنين بستگي دارد گاوهايي که تا5.5ماه آبستن هستند س

قط نمي کنند.گاوهايي که تا 5.5ماه ا بستن هستند پس از بيمار شدن سقط نميکنند در حالي که حدود نيمي از گاوهايي که از ماه ششم آبستني به بعد بيمار مي گرددند23-52 روز پساز ابتلا جنين را سقط ميکند . نوع سقطي که به طور طبيعي در نتيجه بيماري ايجاد ميشود با سقط جنين هايي که به طور آزمايشي ويا در نتيجه واکسناسيون با ويروس شده اند در خلال ابستني ايجاد مي شود مشابه است.
تشخيص :
اولين وسيله براي تشخيص بيماري :علائم ونشانيهاي آن است عوارض ويژه اي راکه بيماري در مهبل ايجاد ميکند ودر مورد اخير درجه حرارت بدن نيز ميتواند مورد بررسي قرارگيرد .
در گسترش سلولهاي پوششي مهبل پساز آنکه نمونه با مايع بويين تثبيت شدهو با هماتوکسيلسن و ائوزين رنگ آميزي شد گنجيده گيهاي داخل هسته اي مخصوص عفونتهاي ويروس هرپس را مي توان مشاهده کرد .
تغييرات بافت شناسي :
شامل کانونهاي نکروزه به قطر حد اکثر نيم ميليمتر است که غالبا در سطح وسيعي ازکبد ديده ميشود اين گونه از کانونها مي توانند در ششها طحال تيموس غدد لمفاوي و کليه ديده شود در مواردي تورم نکروزان جفت نيز وجود دارد که مي توان ا نرا در تشخيص بيماري به کار گرفت . برخلاف سلولهاي مهبل در سلولهاي جنين سقط شده نمي توان گنجيدگي را مشاهده نمود فقدان انها ممکن است به دليل شدت تجزيه شدن بافت بدن جنين باشد
تشخيص سرو لوزيکي بيماري مشکل است زيرا فاصله بين عفونت و سقط غالبا طولا ني است ودر نتيجه نمونه خوني را که پس از بروز سقط تهيه ميکنند تا ميزان افزايش پاد تن سرم را اندازه گيري کنند ممکن است جواب درستي را ارائه ندهد.تنها راه شناسايي بيماري جدا کردن ويروس ان از بافت بدن جنين سقط شده است .اين کا ر نيز تنها در تعداد محدود يا از جنينها عملي است زيرا بدن انها در موقع سقط فاقد ويروس است .
در مواردي که شکل حاد بيماري شيوع دارد با تهيه دو نمونه سرم خون با اصله 15 روزبيماري را مي توان تشخيص دادافزايش پاد زهر خنثي کننده عفونت در نمونه هاي تهيه شده بيانگر وجود عفونت فعال مي باشد در اينگونه ازمايشها اگر غلظت ويروي ثابت وغلظت سرم متغير باشدخنثي شدنويروس برابرلگاريتم دو را ملاک تشخيص بيماري قرار ميدهند .همچنينجدا کردن ويروس از محيط کشتي که از بافت بدن حيوانات مبتلا تهيه شده باشد ميتواند موئد نتايج فوق باشد .
انترو ويروس:
اين بيماري ميتواند موجب نا منظم شدن سيکل تناسلي و کاهش نسبت باروري و مشکلات

نازايي شود .
مسئله سقط جنين نيز ممکن است در سطح گله مشاهده شود در دامهايي که سقط کرده اند سروتيپ اف.266آ را توانسته اند جدا نمايند ولي ويوسدر دامهايي که به طور تجربي مبتلا گرديده اند قادر به ايجاد سقط جنين نيست .
انتقال بيماري به دام سالم از راه آميزش گاو نر آلوده که داراي علائم باليني بيماري است يا از راه آلوده شدن مهبل به مدفوع در خلال جفت گيري صورت ميگيرد .در حيوانات تجربي انتقال بيماري ا

ز طريق تماس مستقيم نيز اتفاق افتاده است .
نشانيها:
متعاقب جفتگيري ترشحات از مهبل خارج شده ومخاط مهبل وعنق پر خون ميشود همراه با اين علائم در داخل مهبل در داخل مهبل ترشحات زرد رنگ ژله مانند تشکيل مي شود که مقدار ان بين چند ميلي ليترتا چند صد ميلي ليتر متغير است .خروج متناوب اين ترشحات موجب آلوده شدن دم وکفل دام مبتلا مي شود .
در اين بيماري تب وجود ندارد . از علائم ديگر اين بيماري تولد نوزاد زود رس و سقط در 5ماهگي ميباشد .
البته سقط جنين ميتوانددر اواخر آبستني نيز روي دهد .
عامل بيماري ظاهرا در بدن دامي که سقط مي کند باقي نمانده ودر ابستني بعدي تاثيري روي جنين ندارد .
تشخيص:
بيماري را تنها به روش هاي آزمايشگاهي ميتوان شناسايي کرد تعيين ميزان افزايش پادتن خنثي کننده در دو نمونه سرمي که با فاصله 15روز تهيه شده است دقيق ترين روش در تشخيص بيماري خواهد بود . در صورت امکان اندازه گيري مقدار پاد تندر آزمايش مانع انعقاد خون نيز ميتواند در تشخيص بيمايري کمک بکار رود اولين نمونه سرم را بايد بلا فاصله پس از مشاهده بيماري تهييه نمود .
جدا کردنويروس از ترشحات مخاطي مهبل پس از کشت دادن نمونه در محيط بافت زنده ويا در تخم مرغ جنين دار مي تواند مکمل تشخيص سرولوژيکي بيماري باشد البته اگر تنها يک سرو تيپ ويروسدر بيماري غالب باشد جدا کردن آن مشکل خواهد بود .
در گله اي که داراي ترشحات مخاطي ازمهبل بوده است وبه نازايي باليني مبتلا بوده اند ويروس را توانسته اند از دو درصد نمونه ترشحات مهبلي جدا نمايند و در گاوهايي که وجود عفونت در انها قبلا تاييد شده بود ويروس از5 درصدنونه هاي مهبل جدا گرديد . در اينگونه موارد ش

ناسايي نوع ويروس الزامي است .
2-(BVD-MD) اسهال ويروسي گاوان :
اين ويروس را از گاوي که چند شکم زاييده است از ترشحات مخاطي عنق جدا نموده اند.
ويروس ميتواند از جفت عبور کند و جنين را مبتلا سازد عوارض حاصله در جنين ميتواند مواردي نظيرسقط جنين –زايمان زود رس موميايي شدن جنين –نارسايي ژنتيکي در جنين يا مرگ آن را باعث شود.
ويروس BVD _MD در اکثر گاوداريها شيوع دارد ولي نسبت سقط جنين گاو به دليل ابتلا لين ويروس خيلي کم است اگر بدن جنين سقط شده داراي پادتن ضد ويروس باشد دراين

صورت مني توان بين ويروس وسقط رابطه اي قائل شد.
ويروس در صورت مبتلا نمودن گاوهاي آبستن ايجاد عفونت ويروسي کرده وظاهرا در تمام مراحل ابستني ميتوامد از جفت عبور کند .سقط ممکن است چندين ماه پس از وقوع عفونت مشاهده شود بيماري در گاو ممکناست به شکل خفيف يا بدون علائم بالينمي نيز ظاهر کردد .
علائم ويژه عفونت در جنين شامل تورم غير چرکين و نکروز شدن عمومي بدن همراه با بزرگ شدن دستگاه رتيکلو اندوتليال در جنينهاي مسن تر است .
تشخيص:
بيماري بر اساس تاريخچه ان عيار پادتن وجود پادتن ضد ويروس در بدن جنين و علائم ويژه بيماري در جنين تشخيص داده ميشود علائم بيماري اگر چه چندان خاص نيستند ولي براي تشخيص بيماري بيشتر از شيوه جدا کردن ويروس کاربرد دارد
سقط جنين ويروسي در گوسفند
بيماري بردر :

عامل بيماري نوعي ويروس است که شباهت بسيار زيادي با ويروس BVD_MDدارد .ولي از نظر آنتي ژنيسيته و خصوصيات فيزکي- شيميايي از ان قابل تفکيک است ميشهايي که به طور طبيعي يا تجربي به اين بيماري مبتلا ميشوند پاد تن ضد ويروس BVD –MD را ميتوان از انها جدا نمود عامل بيماري در جنين هاي گاو بز و خوک نيز بيماري زا است .
از علائم عصبي بيماري لرز ميباشد که ممکن است در کار شير خوردن بره اختلال ايجاد کند نسبت مرگ ومير در هفته اول بالاست و رشد برها خيلي کند است ودر صورت زنده ماندن بره ها لرز به تدريج از بين مي رود ولي قدرت باروري آنها پايين خواهد بود بره هايي را که در آنها علائم عصبي و رشد ووضعيت ناقص پشم دوام ميابد اصطلا حا مو لرزان مي نامند.
در مراحلاوليه آبستني ويروس ممکن است به جفت حمله ور شود ودر نتيجه نقاط نکروز در جفت ايجاد شود در جنين عارضه خاصي ککه قابل روئت باشد ايجاد نمي شود بجز اين که بدن ان فاقد چربي است .
بيماري معمولا ميشها را در شکم اول آبستني مبنلا مي سازد ودر سن بالا به ندرت اتفاق ميافتد .
مگر اينکه در گله سابقه قبلي بيماري وجود نداشته باشد . ميشها بعد از بيماري تا پايان عمر مصونيت ميابد مهمترين راه سرايت عفونت به دامهاي ديگر از طريق مجاورت آنها با يکديگر ميباشد که البته اين عمل به طور تجربي امکان پذير نبوده است انتشار بيماري به طريق آميزشي تا کنون مشاهده نشده است .
تشخيص بيماري بر اساس علائم باليني و آزمايشات آسيب شناسي دستگاه عصبي صورت ميگيرد روش درماني يا پيشگيري خاصي براي بيماري وجود نداارد و بره هاي مبتلا بايد کشتار گردند.

سقط جنين ويروسي در اسب
ويروس تورم بيني و شش اسب:
ويروس تورم بيني و شش اسب به عنوان سقط جنين ابتدا در ايلات متحده معرفي و پس از ان در اکثر دنيا گزارش گرديد اين ويروس هم چنين ميتواند موجب اگزانتم آميزشي گردد .
تورم عفوني سرخرگ اسب نيز ابتدا در ايلات متحده شناسايي شد اين .ويروس در مقايسه

با ويروس تورم بيني وشش اسب شيوع کمتري در دنيا دارد ودر بعضي از کشورها به صورت سقط جنين پراکنده مشاهدنه ميشو.د عفونت مزيور تا کنون در انگلستان و ايرلند مشاهده نشده است عامل بيماري احتمالا توگا ويروس است هر دو بليناري فوق احتمالا از طريق تنفسي انتقال ميابد .
ضايعات جنيني:
ويروس تورم سرخرگ اسب :در عفونتهاي تورم سرخرگ ويروسي اسب بسياري از جنين ها تلف شده وقبل از سقط شدن ممکن است جنين وارد مرحله اتوليز گردد عارضه اصلي بيماري تحلي

ل و نکروز شدن ماهيچه هاي سرخرگهاي کوچک است ومتعاقب آن گلوبولهاي سفيد از مجاري عروقي تراوش نموده وبدن دچار خيز ميشود اين عوارض در سراسر بدن مشاهده ميشود در ابتداي امر سلولهاي ماهيچه صاف نکروز ميشود
تشخيص:
در تورم ويروس سرخرگ علائم تنفسي و سقط باهم اتفاق مي افتد در حالي که در تنفس بيني و شش بين ايين دو عارضه فاصله وجود دارد بيماري ميتوان با معاينات بافت شناسي اعضاي بدن جنين تشخيص داد.
ويروس بيماري را ميتوان از دستگاه تنفس دام وجنين سقط شده جدا نمود نمودار افزايش پاد تن نيز ميتواند در جهت تاييد بيماري به کاتر رود آزمايش دو نونه سرم براي تشخيص تورم بيني وشش داراي ارزش چنداني نيست چون ميزان افزايش پادتن سرم را در خلال 2 تا3 هفته از عفونت مي توان مشخص کرد در حالي که سقط مي تواند تا 4 ماه پس از شروع عفونت اتفاق افتد ودر اين موقع مقدار پائ تن سرم پايين خواهد بود اين آزمايش را ميتوان در تورم ويروسي سرخرگ به کار گرفت .
تب دره ريف
مقدمه: طبق گزارشاتي كه در ماه سپتامبر سال 2000 ( شهريور ماه سال 1379 ) منتشر شده است بيماري ويروسي تب دره ريفت ، كه از مهمترين بيماريهاي مشترك بين انسان و دام مي باشد در ميان دامها و جمعيت انساني ساكن در ناحيه جنوب شرقي شبه جزيره عربستان ، درنواحي مرزي بين يمن و عربستان سعودي، شايع و باعث بيماري و تلفات قابل توجهي در بين افراد و دامها شده است . بيماري تب دره ريفت ، بيشتر يك بيماري منتقله توسط پشه ها ، بخصوص پشه هاي آئدس ( Aedes Spp ) و كولكس پايپينز ( Culex Pipiens ) محسوب مي گرددو چون اين پشه ها

درهمه نقاط جهان از جمله ايران يافت مي شوند و توسط باد دهها كيلومتر مي توانند جابجا شوند احتمال شيوع آن ، درساير نقاط جهان نيز وجود دارد . با وجود اين اكنون در حدوديك قرن اززمان مشاهده و شناسايي بيماري تب دره ريفت در دامها و ساكنين قارهآفريقا مي گذرد اما اين اولين بار است كه اين بيماري در خارج از قاره آفريقا ، باعث همه گيري و تلفات انساني و دامي مي گردد . تاريخچه و اپيدميولوژي بيماري :
اين بيماري نام خود را از دره ريفت آفريقا گرفته است . دره ريفت در قلب آفريقا ، در شمال از كور خاتمه مي يابد . همه گيريهاي تب دره ريفت از سال 1910 م . ، بصورت دوره اي ، در دامها و ساكنين اين دره اتفاق افتاده است . با اينهمه همه گيريهايي نيز در خارج دره ريفت از جمله نواحي مرتعي شرق و جنوب آفريقا اتفاق افتاده است كه همگي با بارندگيهاي شديد و مداوم يا تغيير در اكولوژي منطقه و در نتيجه تكثير و افزايش پشه هاي ناقل ربط داده شده اند . همه گيريهاي بيماري در دوره هاي 5 الي 20 ساله و گاهي سي ساله اتفاق مي افتد بنابراين گاهي خاموشي طولاني مدت بيماري ، باعث ظن ريشه كني بيماري در منطقه مي گردد .
د ركشور كنيا همه گيريهاي انساني ، هميشه با همه گيريهاي دامي مرتبط بوده است . همه گيري اين بيماري در دامها ، خسارات اقتصادي سنگيني به صنعت دامداري وارد مي كند . همه گيري بيماري در سال 1950 و 1951 م . باعث تلفات حدود /000/100 راس گوسفند در كشور كنيا گرديد . در سال 1977 اين بيماري حدود /000/200 نفر از مردم ساكن دلتاي رودخانه نيل در مصر را مبتلا نمود كه از اين تعداد حداقل 598 نفر فوت كردند . علت شيوع بيماري در مصر ، ايجاد سد بزرگ آسوان در سالهاي 1970 الي 1977 و تغييرات اكولوژيكي حاصل از آن و تكثير شديد ناقلين بيماري ، مشخص گرديد . منبع دقيق آلودگي در اين كشور ،‌هنوز مشخص نشده است اما ورود افراد مبتلا ، حمل دامهاي آلوده از طريق رودخانه نيل ، ورود پشه هاي آلوده توسط هواپيما و انتقال پشه هاي آلوده توسط باد از كشور سودان ، مواردي است كه مورد سوء ظن قرار گرفته است . همه گيري بيماري در موريتاني در سال 1987 نيز ، به ايجاد سد روي رودخانه سنگال ارتباط داده شد .
اگر چه گزارشات مربوط به همه گيري در جنوب شرقي شبه جزيره عربستان يعني منطقه جيزان ( فرمانداري الهديده ( Al Hudaydah ) هنوز كامل نشده است اما گزارشات اوليه حاكي است كه در اين مناطق ، صدها نفر به اين بيماري مبتلا شده و دهها نفر در اثر ابتلا در گذشته اند و اگر چه تلفات دامي در منطقه مشاهده شده است اما از ميزان آن ، گزارشي موجود نيست . لازم به ذكر است منطقه اي كه بيماري در يمن از آن گزارش شده است اخيراً زير بارش شديد باران قرار داشته است .
آلودگي ممتد در افريقا در مناطق محدودي ديده ميشود كه در اين مناطق همه ساله آلودگي در نشخواركنندگان مشاهده مي گردد و اين موضوع مي تواند نحوه بقاي ويروس در محيط را مشخص

نمايد . نقطه ديگري كه درباره بقاي ويروس در محيط تذكر آن لازم است بيولوژي خاص بعضي از پشه هاي آئدس است . تخم اين پشه ها مي تواند حتي براي چندين سال در محيط و خاك خشك زنده باقي بماند . در واقع دوره اي از خشكي براي تفريخ اين تخمها ضروري است . اين پشه ها تخمهاي خود را در مناطق مرطوب مي گذارند و هنگامي كه سيلابها راه مي افتند و بارندگيهاي مداوم صورت مي گيرد اين تخمها به پشه تبديل شده و به شدت تكثير مي يابند . ويروس تب دره ريفت از طره ها تا آخر عمر باقي مي ماند . افزايش پشه هاي آئدس آلوده ، باعث افزايش انتقال ويروس بخصوص به گاوها مي گردد زيرا اين پشه ها ، گزش گاو را نسبت به ساير حيوانات ترجيح مي دهند . در مراحل بعدي ، افزايش آلودگي گاوها ، باعث آلودگي ساير ناقلين مي گردد و اين ناقلين باعث همه گيري در ساير حيوانات و انسان ميگردند . بنابراين بنظر مي رسد كه همه گيريها در اثر افزايش ناقلين در مناطقي اتفاق مي افتد كه آلودگي در آن وجود دارد . در همه گيري مصر بيشترين نقش را پشه هاي كولكس پايپينز بر عهده داشته اند . لازم به ذكر است اين پشه در ايران نيز به وفور وجود دارد و حتي اغلب پشه هايي كه در داخل شهر تهران باعث گزش انسان مي شوند همين پشه ها مي باشند . اين پشه ها هنگام روز معمولا در چاههاي خانه ها پناه مي گيرند . ميزان مرگ و مير در دامهاي جوان بالا مي باشد وميزان سقط در نشخواركنندگان بسيار بالا مي باشد
مشخصات ويروس عامل بيماري :
ويروسي از خانواده Bunyaviridae و جنس Phlebovirus مي باشد .
مقاومت نسبي به عوامل فيزيكي و شيميائي :
دما : ويروس چندين ماه در دماي OC 4 زنده مي ماند . در سرم با حرارت OC 56 بمدت 120 دقيقه ويروس غير فعال مي شود .
PH : نسبت به PH قليائي مقاوم است ولي با PH كمتر از 6.8 غير فعال مي شود .
مواد شيميائي : توسط اتر و كلروفورم غير فعال مي شود
ضد عفوني كننده هاي محيط ( Disiuffectants ) : با محلولهاي قوي سديم يا كلسيم هيپوكلريت غير فعال مي شود و بقاياي كلرين بايستي بيشتر از ( 5000 PPM باشد ) .
بقاياي ويروس: ويروس در ترشحات خشك شده زنده مي ماند و در بدن بعضي از ناقلين بند پا تكثير پيدا مي كند . ويروس ميتواند درتماس با فنل 0.5 % در دماي OC 4 بمدت 6 ماه زنده مي ماند .
ميزبانهاي ويروس :


•گاو ، گوسفند .‌بز ، شتر ، بعضي از جوندگان
•نشخواركنندگان وحشي ، گاوميش ، Wildebeest , Antelopes
•انسان به اين بيماري خيلي حساس است از جمله هاي بيماري مشترك فوق العاده مهم مي باشد .
انتقال عامل بيماري :
•حشرات خون خوار خيلي از گونه ها ( Manson

ia , Eretmapo dite , culex , Anopheles , Aedes و … ) بعنوان ناقلين فيزيولوژيك عامل را انتقال ميدهند . حشرات Aedes بعنوان reservoir مي باشند .
پشه كولكس در حالت مكيدن خون انسان
•انتقال مستقيم ( آلودگي مستقيم ): در هنگام كار با دامهاي آلوده و گوشت و شير آلوده به عامل بيماري در انسان اتفاق مي افتد .
منابع ويروس :
•براي دامها : جمعيت دامي وحشي و ناقلين
•براي انسان : ترشحات بيني ، خون ، ترشحات واژن بعد از سقط در دامها ، حشرات، گوشت آلوده ، احتمالاً از طريق aerosols و مصرف شير خام .
وقوع بيماري :
تب دره ريفت بطور گسترده اي در كشورهاي افريقايي متعاقب با بارندگي شديد و تراكم بالاي حشرات ناقل گزارش شده است . اولين بروز اپيدمي بيماري خارج از افريقاي تحت صحرائي در سالهاي( Sub – Saharan Africa ) در سالهاي 78-1977 در دامها و انسان در كشور مصر ثبت گرديد در سال 1987 در موريتاني و مجدداً در سال 1993 در مصر بيماري گزارش گرديد . آلودگيهاي ( Infections ) آزمايشگاهي در ساير نقاط دنيا گزارش گرديده است .
تشخيص بيماري :
دور كمون بيماري 6 – 1 روزمي باشد .
تشخيص باليني :
•گوساله : تب (40-41) درجه سانتيگراد خمودگي ، ( depression ) ميزان مرگ و مير 10 تا 70 درصد
•بالعين ( گاو) : تب (40-41) درجه سانتيگراد ، ترشح بزاق بيش از حد معمول ، anorexia ، ضعف، اسهال بدبو ، كاهش راندمان توليد شير ، سقط جنين ممكن است تا 85% جمعيت گله اتفاق بيفتد .
گوسفند - بز و خوك
• بره ها : تب (40-41) درجه سانتيگراد Anorexi، ضعف ، مرگ در طي 36 ساعت بعد از تلقيح ويروس . ميزان مرگ و مير دامهاي با سن زير يك هفته تا 90% مي باشد براي دامهاي با سن بيشتر از يك هفته تا 20% مي باشد.
•بالغين : تب (40-41) درجه سانتيگراد ترشحات موكوپرولنت از بيني ، استفراغ ، در مي

شهاي حامله سقط ممكن است به 100 % برسد و ميزان مرگ و مير به 20-30 % برسد .
انسان
سندرم شبيه آنفلوانزا با تب (8/37-41) درجه سانتيگراد ، سر درد ، درد عضلاني ، ضعف epigastric dis comforty nausea ، ترس از نور و بهبود از بيماري 4-7 روز طول مي كشد
اختلالات حاصل از ابتلاء عبارتند : اختلال در شبكيه چشم retinopathy ، كوري Meningo – encephalitis ، سندرم خونريزي دهنده با زردي ، خون ريزي Petechige و مرگ مي باشد

.
ضايعات :
•نكروز كبدي بصورت گسترده و نقطه اي نقاط نكروتيك با قطري حدود 1mm
•پر خوني ، بزرگي و تغيير رنگ كبد با خونريزي هاي زير كپسولي .
•هموراژيك جلدي گسترده ، خونريزيهاي Petechlap , echymotic بر روي غشاهاي سروزي viscerap , parietaf كبد
•كبدهاي Brown – yellowish در جنينهاي سقط شده .
•بزرگي ، ادم ، خونريزي و نكروز غدد لنفاوي
•پرخوني و خونريزي قسمت قشري كليه ها و كيسه صفرا
•انتريت خونريزي دهنده
•زردي ( درصد كمي )
يك زن مبتلا به تب دره ريفت

تشخيص تفريقي :
بلوتانگ ، بيماري Wesselsbron ، تب سه روزه ( Ephemeral fever ) بروسلوز ، ويبريوز ، تريكوموناسيس ، بيماري گوسفند نيروبي ( NSD ) ، بيماري قلب آبي ( Heart Water ) سقط اندميك گوسفندان ، Towic plants ، سپتيسمي باكتريايي ، طاعون و P.P.R
تشخيص آزمايشگاهي
- تشخيص عامل بيماري ( روش ارجح )
•تلقيح به موش يا هامستر
•تلقيح به بره هاي 2 – 1 روزه
•تلقيح به تخم مرغهاي جنين دار
•تلقيح به كشت سلولي ( BHK –21 , CER , VERO ) خطوط سلولي اوليه حشره به كليه بره ، بزغاله و سلولهاي بيضه ) همراه با IF
•تشخيص AG ويروسي با استفاده از IF در بخشهاي CRYOSTAL يا در گسترشهاي Impression كبد طحال و مغز ، همچنين ID , CFI از سوسپانسيونهاي بافت .


•تشخيص AG در خون : ايمينوديفوژن ، ارزيابي ايمني آنزيم
تستهاي سرولوژيكي :
•اليزا ، IGM , IGg
•خنثي سازي ويروس VN
•تست فلورسنت آنتي بادي
•خنثي سازي كاهش پلاك

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید