بخشی از مقاله

مقدمه
عموماً در شرايط مختلف، عوامل توليد موجود و در دسترس (اعم از انساني و غيرانساني)، با محدوديت روبرو مي‌باشد. با توجه به رشد جمعيت و افزايش تقاضا براي مواد غذايي، يك مشكل مهم محدوديت عوامل توليد است. اين محدوديت‌ها، استفاده مطلوب و بهينه از منابع توليد

كشاورزي را از طريق انجام تحقيقات مناسب براي افزايش كارايي عوامب توليد ضروري مي‌نماياند.
زراعت پنبه و صنايع وابسته به آن در اقتصاد كشاورهاي در حال توسعه به دليل ايجاد اشتغال و افزايش درآمد، اهميت دارد. در ضمن دانه پنبه يك منبع مناسب براي تامين پروتئين و روغن موردنياز در تغذيه بسياري از اين كشورها بوده و از ايننظر پنبه بعد از سويا قرار دارد.
پنبه در حال حاضر در 75 كشور كه 70 كشور از آنها جزو كشورهاي درحال رشد محسوب مي‌شوند، توليد مي‌گردد و تعداد افرادي كه تنها در اين كشورها به نحوي از اين محصول امرار معاش مي‌كنند، حدود 200 ميليون نفر برآورد شده است. بدين ترتيب سهم پنبه در كمك به اقتصاد و پيشرفت جامعه روستايي در جهان سوم قابل توجه مي‌باشد.


در كشور ما نيز پنبه يكي از مهمترين منابع صادراتي غيرنفتي است، چنانچه پنبه به روش صحيح و پيشرفته توليد شود، محصول پربركتي است كه نه تنها درآمد خوبي براي كشاورزان تامين خواهد كرد، بلكه محصولات فرعي و صنايع وابسته به آن مي‌تواند سهم مهمي در بالا بردن سطح اقتصاد كشور داشته باشد. در اين زمينه فعاليت‌هاي مختلفي نظير صنايع پنبه پاك‌كني، روغن‌كشي، تهيه غذاي دام، نساجي و فرآورده‌هاي ديگري را مي‌توان نام برد كه همگام با افزايش توليد، در بالا بردن سطح اشتغال و درآمد ملي تاثير دارد. اگر اين منافع با ارزي كه از صدور مازاد آن حاصل مي‌شود، درنظر گرفته شود، اهميت اقتصادي اين محصول بيشتر مشخص مي‌شود.


تاريخچه پنبه در ايران
به لحاظ سنويت، تاريخچه دقيقي در دست نيست، ولي هرودوت در تاريخ نوشته است كه يكي از دلايل پيروزي سپاه ايران در جنگ‌هاي صحرايي بر سپاه روميان، اين بوده كه لباس آنها از جنس پشم شيشه نبوده است. در دست نوشته‌اي اسلامي به كشت پنبه در نواحي ساوه و شوشتر اشاره شده و اولين پنبه از هندوستان در سال 1282 به ايران وارد شد. با آغاز مشروطيت و آغاز روابط ايران با ساير كشورها، واردات بذر پنبه نيز آغاز شد.


در سال‌هاي 1342.43، توليد پنبه در ايران به 152 هزارتن رسيد. در سال 1345 كه سال سياه پنبه ايران است، در منطقه گرگان آفت كرم خاردار شروع به طغيان كرد و تمامي مزارع پنبه را از بين برد كه خوشبختانه با اعلام قرنطينه و سمپاشي جدي، تا به حال اثري از آن پيدا نشد.
بيشترين و بهترين ركود توليد پنبه در ايران، متعلق به سال 1353 است. ركود توليد در اين سال به 50 هزارتن رسيد. متاسفانه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، صادرات پنبه كه ساليانه بيش از 15

هزارتن بود، از رونق افتاد و پنبه به عنوان دومين محصول صادراتي كه بعد از نفت جايگاه خود را از دست داد و تا به حال هنوز نتوانسته‌ايم نه به اين ركورد، بلكه از رقم ناچيز 50 هزارتن نيز پا را فراتر ننهاديم.
مشخصات گياهشناسي پنبه
پنبه گياهي گلدار، دولپه، از خانواده Malvaceae و از جنس Gossypium است. اين جنس داراي 4 گونه زراعي است كه هر يك داراي عملكرد و خصوصيات متفاوتي هستند. به عنوان مثال Gossypium herbaceum گونه‌اي ديپلوئيد و متحمل به استرس است، در حالي كه Gossypium bombadence رقمي تتراپلوئيد و داراي الياف بسيار بلند و متحمل به بيماري‌هاست(1).


ارقام وحشي پنبه نيز داراي صفات مطلوب متعددي نظير مقاومت به استرس كم‌آبي و شوري يا فقر خاك هستند كه انتقال اين گونه صفات از طريق به‌نژادي از ارقام وحشي به ارقام زراعي به دليل ناسازگاري بين اين ارقام و يا سقط جنين امكام‌پذير نيست(2.3). برطرف نمودن ناسازگاري‌هاي موجود و توليد هيبريدهاي جديد، تنها به طريق كشت بافت ممكن است. يكي از اصول اوليه در

بكارگيري تكنيك كشت بافت در اصطلاح گياهان زراعي، قابليت كالوس‌زايي و باززايي است (7).
پنبه از جمله گياهاني است كه از قابليت بسيار پاييني برخوردار است (5.11). پنبه و چگونگي رشد اين گياه، بستگي به شرايط جوي دارد. مي‌تواند به عنوان يك گياه يكساله رشد كند (در مناطق معتدل و سردسير) و يا مي‌‌تواند به عنوان يك گياه چندساله و دائمي ادامه حيات دهد (گرمسير).
نكات فني در زراعت پنبه
1. آماده‌سازي و بستر كشت مناسب از نكات مهم مي‌باشد كه بايستي رعايت شود.
2. بهترين زمان شخم در زراعت پنبه، زمستان و بهار مي‌باشد.
3. تاريخ كشت 15 فروردين در مناطق شمالي و 15 ارديبهشت در جنوب استان مي‌باشد.
4. بهترين عمق كاشت، 4 الي 5 سانتيمتر مي‌باشد.
5. قبل از كاشت از سموم علف‌كش، پيش‌رويشي استفاده شود.
6. جهت كاشت از رديف‌كار استفاده شود.
7. مي‌بايست قبل از كاشت و بذرپاشي، دستگاه رديف‌كار از نظر ريزش تنظيم شود.
8. ميزان بذر مورد نياز در هكتار، 40 كيلوگرم نوع كركدار مي‌باشد.
9. عمليات برداشت بايد حداقل يك اسعت بعد از طلوع آفتاب انجام گيرد تا در اين فاصله سطح برگ‌ها و پنبه كه از شبنم خيس است، خشك شود.
10. از برداشت قوزه‌اي پنبه باز و نارس كه معمولاً داراي رطوبت زيادي مي‌باشند، جداً خودداري گردد.
11. از ريختن وش در كيسه‌هاي پلاستيكي خودداري شود.
12. براي دوختن و بستن كيسه‌هاي پنبه از نخ‌هاي پلاستيكي و نايلوني استفاده نشود.


تاثير حرارت بر پنبه
صفر بيولوژيك يك گياه يا درجه حرارت پايه يك گياه، 13 تا 15 درجه سانتيگراد است، ولي شرايط جوانه‌زدن مطلوب و سريع بودن، دردسر وجود حداقل 22 درجه سانتيگراد در خاك است.
درجه حرارت‌هاي پايين بين 15 تا 18 درجه سانتيگراد كه در اوايل فصل كاشت و در اوايل ارديبهشت رخ مي‌دهند، افزايش بيماري مرگ گياهچه مي‌شود. عامل بيماري در زمان كم فعال مي‌شود. مناسب‌ترين درجه حرارت براي رشد پنبه، 21 تا 26 درجه در زمان رشد رويشي گزارش شده است. در زمان گل‌دهي و ميوه‌دهي، 26 تا 32 درجه سانتيگراد، بهترين درجه حرارت گزارش شده است و در زمان رسيدن پنبه، شكوفايي قوزه‌ها هرچه درجه حرارت بالاتر باشد، براي گياه مطلوب‌تر است. پنبه گياهي است كه مي‌تواند به راحتي تنش‌هاي حرارتي بالا را تحمل كند (35 تا 45 درجه

سانتيگراد)، البته شرط اصلي، وجود رطوبت در خاك است. در اين صورت در اثر تنش خشكي، ريزش گل و قوزه شدت مي‌يابد.
نور در پنبه
به طور كلي در گروه گياهان گرمادوست و نورپسند قرار دارد. نور فاكتور مهمي در ميزان فتوسنتز، گلدهي و ميوه‌دهي گياه است. شرط اصلي كشت پنبه، علاوه بر درجه حرارت خوب و مناسب، رطوبت و نور كافي نيز مي‌باشد.
رطوبت
پنبه گياهي است كه به آب كافي براي موفقيت در كشت نياز دارد. در صورت كمبود آب و افزايش حرارت، گياه زودرس شده و سريعاً به گل مي‌رود.
حساسترين مرحله رشد در پنبه نسبت به كم‌آبي، مرحله زايشي است، ولي به طور كلي كشت موفق پنبه منوط به آبياري منظم و همچنين تنظيم دقيق فاصله بين آبياري‌ها و ميزان آبياري است.
خاك
پنبه، دامنه سازگاري بالايي نسبت به انواع خاك دارد، ولي به طور كلي خاك‌هايي با ساختمان مناسب و عالي و با نفوذ براي كشت پنبه مناسب است. پس خاك‌هاي شني و رسي و حاصلخيز مطلوب گياه پنبه است. خاك‌هاي كم‌عمق، مناسب كشت پنبه نيستند. پنبه به pH خاك زياد حساس نيست. پنبه جزو دسته گياهان مقاوم به شوري است و اين به دليل جذب انتخابي ريشه در پنبه است.

 

كوددهي در مزارع پنبه
پنبه گياهي است كه كشت آن موجب فقر مزرعه نمي‌شود، چون وشي كه توليد مي‌شود و از مزرعه خارج مي‌شود، داراي درصد كمي از مواد معدني است و اين درصد ناچيز موجب فقر غذايي نمي‌شود. لذا قسمت اعظم موادي كه از خاك جذب شده است، توسط شاخ و برگي كه به گياهان توليد كرده‌اند يا توليد كرده است، در مزرعه باقي مي‌ماند، به خاك خواهد برگشت. بنابراين بايد از خروج اين بقايا بعد از برداشت محصول از مزرعه جلوگيري كرده، به ميزان مناسب از عناصر خاك احتياج دارد:


ازت
ازت ماده‌اي است كه كمبود آن در گياه پنبه باعث كاهش رشد شاخه‌هاي رويشي و كاهش قوزه مي‌گردد. تا زماني كه به حداكثر رشد خود مي‌رسيد، بايد ازت كافي در اختيار گياه باشد.
فسفر
عنصري است كه در پنبه موجب زودرسي، افزايش تعداد گل‌هاي اوليه و در تغذيه و رشد گياه نقش اساسي دارد.
پتاس
پتاس، در مقاومت گياه به بيماري‌ها، زودرسي، بلوغ و تشكيل گل نقش مهمي دارد. پتاس، عنصر مهمي است كه با كمبود آن در گياه پنبه، توليد يك بيماري فيزيولوژيك به نام زنگ مي‌نمايد كه با كمبود پتاس در خاك برگ‌ها به رنگ صورتي يا سبز، سبز مايل به زرد درآمده و لكه‌هاي قهوه‌اي نكروز شدن بين رگبرگ‌ها ظاهر مي‌شود كه در نهايت خشك مي‌شوند و به صورت سوختگي درمي‌آيد و برگ ريزش مي‌كنند.


سرزني پنبه
در منطقه مرسوم است همين كه بوته پنبه به حدود يك متر رسيد، ساقه پنبه را با دست يا با داس قطع مي‌نمايند و به اين ترتيب از رشد طولي بوته جلوگيري و به آن امكان مي‌دهد كه به جاي رشد طولي، شاخه‌هاي جانبي ايجاد كرده كه معمولاً داراي گل و قوزه بيشتري خواهد بود. اين عمل كه حاصل تجربه كشاورزان پنبه‌كار منطقه مي‌باشد، بوسيله كارشناسان و متخصصين رد نشده است.
بيماري‌هاي پنبه
مرگ گياهچه
يكي از بيماري‌هاي پنبه كه در اوايل رشد بوته‌ها حمله مي‌نمايد، مرگ گياهچه و سياهي طوقه است. گاهي گياهچه زير خاك مبتلا شده و ديگر سر از خاك درنمي‌آورد.
خسارت بيماري
خسارت اصلي اينگونه بيماري‌ها، كاهش تعداد گياهان در مزرعه در اوايل كشت، تحمل هزينه‌هاي واكاري و در نتيجه افزايش هزينه توليد محصول، يكنواخت نشدن مزرعه، ديررسي و درنهايت كاهش محصول مي‌باشد.
علائم بيماري
اينگونه بيماري‌ها معمولاً در 4-3 هفته اول كاشت گياه ظهور مي‌نمايد و بعد از اين مدت به علت محكم شدن بافت گياه و از بين رفتن بعضي شرايط مشاعد براي ظهور بيماري كاهش مي‌يابند. به طور كلي، چهار گروه از علائم بيماري در مزارع مشاهده مي‌شود:
الف) پوسيده شدن بذور در خاك: بيشتر زماني اتفاق مي‌افتد كه در زمان برداشت، هوا مرطوب و باراني بوده و در زمان كاشت بذور زود هنگام و در خاك با رطوبت زياد و دماي سرد (كمتر از 18 درجه سانتيگراد) كاشته شوند.


ب) مرگ گياهچه قبل از بيرون آمدن از خاك: بيشتر زماني اتفاق مي‌افتد كه كاشت زود هنگام بوده و در رطوبت زياد خاك و دماي كم كاشته شود. زمين سخت و خوب آماده نشده باشد ، سطح خاك سله بسته و قدرت رويش بذور كم باشد و در نتيجه بيرون آمدن گياهچه از خاك به سختي صورت گيرد.
ج) مرگ گياهچه بعد از بيرون آمدن از خاك: زماني اتفاق مي‌افتد كه گياهچه از خاك بيرون آمده و از محل طوقه گياه مورد حمله عوامل بيماري قرار گرفته و گياهچه از محل طوقه از بين مي‌رود.
د) بلايت گياهچه: زماني اتفاق مي‌افتد كه برگ‌هاي حقيقي ظاهر شده و قسمت‌هاي هوايي گياله مورد حمله قرار مي‌گيرند.
عوامل بيماريزا


تعداد زيادي از عوامل وجود دارند كه باعث ظهور علائم ذكر شده مي‌شوند كه ممكن است بذرزاد يا خاك‌زاد باشند.
مهمترين اين عوامل، قارچ‌هاي رايزوكتونيا، پيتيوم، فوزاريوم و آلترناريا مي‌باشد. قارچ پيتيوم،‌ بيشتر باعث مرگ گياهچه و بذر قبل از بيرون آوردن از خاك و رايزوكتونيا بيشتر باعث مرگ گياهچه بعد از بيرون آمدن از خاك و آلترناتيو باعث بلايت گياهچه مي‌شود.
قارچ‌هاي رايزوكتونيا و پيتيوم، قسمت اعظم زندگي خود را درون خاك مي‌گذرانند و شرايط نامساعد محيط را با توليد اندام مقاوم تحمل مي‌كنند و در بهار با مساعد شدن شرايط فعاليت خود را شروع كرده و به قسمت‌هاي حساس گياه پنبه حمله مي‌كنند.
كنترل بيماري


1. بذر مورد استفاده براي كاشت از محصولي باشد كه در هواي خشك برداشت شده و داراي قوه ناميه مناسب و سالم باشد و حتي‌الامكان از محصول چين اول باشد.
2. بذور بايد بعد از برداشت در انبار با شرايط مناسب نگهداري شوند و در زمان كاشت كرك‌گيري شده باشند.
3. در صورت امكان در زمين كه سال قبل پنبه كاشته شده است، از كاشت مجدد پنبه خودداري شود.
4. عمق كاشت بذر مناسب بوده و از 5 سانتيمتر تجاوز نكند.


بوميري پنبه
نشانه‌هاي بيماري
بوته‌هاي مبتلا به بيماري به صورت تك تك در سطح مزرعه ظاهر شده، اندازه آنها كوتاهتر و برگ‌ها و قوزه‌هايي كه روي اين بوته‌ها ايجاد مي‌گردد، كوچك مي‌باشد. برگ‌ها زرد متمايل به قهوه‌اي و به تدريج از قاعده بوته شروع به ريزش مي‌كند و ساقه عريان باقي مي‌ماند. واريته‌هاي حساس دچار پژمردگي شده و خيلي زود بوته مي‌ميرد. اين بيماري معمولاً هنگامي در مزرعه شيوع مي‌يابد كه ارتفاع بوته‌ها 30-20 سانتيمتر است. چنانچه پس از بارندگي هوا خشك شود، بوته‌ميري شدت مي‌يابد. بوته‌هاي بزرگ مبتلا رشد نكرده و قوزه‌ها زودتر از معمول باز مي‌شوند.
عامل بيماري
عامل بوته‌ميري پنبه قارچي به نام Fusarium oxysporum مي‌باشد. بيماري مزبور در خاك‌هايي كه دچار كمبود پتاسيم است، بيشتر شيوع مي‌يابد و قارچ اغلب از طريق زخم‌هاي ريشه كه ممكن است بوسيله نماتدها، بالاخص نماتدهاي مولد غده ريشه و نماتد مولد زخم ايجاد مي‌گردد، وارد گياه مي‌گردد و خسارت بيماري ارتباط به جمعيت اين نماتدها در خاك دارد.


انتشار قارچ توسط آب، ماشين‌آلات و ادوات كشاورزي و بذر آلوده انجام مي‌شود. درجه حرارت اپي‌مم براي رشد و فعاليت بيماري، 30 درجه سانتيگراد مي‌باشد و به طور كلي بيماري در خاك‌هاي شني و سبك شدت دارد.
مبارزه
بهترين راه مبارزه، كشت ارقام مقاوم پنبه مانند واريته‌هاي: Stoneville، Coker, Empire و غيره مي‌باشد.
برقراري تناوب زراعي سه ساله توام با غلات و مبارزه عليه نماتدهاي خاك و استعمال كودهاي پتاسه در كاهش بيماري موثر است.

آفات پنبه
تريپس زرد پنبه
Trips flarus schrank (Thripidae, Thysanopt.)
شكل‌شناسي
تريپس زرد پنبه، حشره بسيار ريزي است كه رنگ آن زرد و ماده بالغ داراي سه جفت پا و بدون كشيده و بال‌هاي پر مانند مي‌باشد. پوره‌ها بدون بال هستند. تريپس مزبور داراي حركت سريعي است و به خوبي مي‌تواند از روي بوته‌اي به بوته ديگر انتقال يابد.


نحوه خسارت
اين حشره به جوانه‌ها، برگ‌ها و قوزه‌هاي نورس بوته حمل كرده و در اطراف رگبرگ‌هاي زيري برگ لكه‌هاي فرورفته براقي ايجاد مي‌كند كه به تدريج رنگ نقره‌اي به خود مي‌گيرند. در سطح برگ‌هاي آلوده، شكاف‌هايي ديده مي‌شود. در نتيجه حمله آفت، رشد بوته كم شده و علاوه بر به تعويق افتادن برداشت، مقدار محصول پنبه نيز تقليل مي‌يابد.
مبارزه
معمولاً خسارت وارده توسط تريپس چنانچه بوته‌ها رشد كرده و قوي باشند، چندان زياد نيست و آفت مزبور بيشتر روي بوته‌هاي جوان صدمه مي‌رساند. براي مبارزه شيميايي از سموم فسفره و يا سمومي كه اخيراً براي مبارزه با ساير آفات بكار مي‌رود، مي‌توان استفاده نمود.

شته پنبه و جاليز
Aphis gossypii (Aphididae, Homop.)
شكل‌شناسي
شته ماده بكرزا و بدون بال، تخم‌مرغي شكل و كمي چاق بوده و طول آن 8/1 ميلي‌متر و عرض آن در ناحيه شكم 9/0 ميليمتر مي‌باشد. رنگ اين شته متغير، برخي از آنها سبز پررنگ، برخي سبز مايل به زرد يا زرد رنگ و يا خاكستري متمايل به سبز هستند. كورنيكول‌ها، دم و شاخك‌ها سياهرنگ هستند.


نحوه خسارت
بر اثر تغذيه هزاران شته از گياه، ميزبان ضعيف شده و برگ‌ها پيچيدگي پيدا مي‌كنند و نتيجتاً گياه كمتر محصول داده و يا به طور كلي بار نمي‌دهد. بر اثر فعاليت شته در پشت برگ‌ها شيره‌اي نيز ترشح مي‌گردد كه به همين علت زارعين اصفهاني به آن شته روغن چراغي مي‌گويند. در مزارع پنبه، شته در اوايل رشد گياه حمله نموده و شيوه‌اي نيز كه ترشح مي‌گردد، باعث نامرغوبي الياف پنبه مي‌گردد.
مبارزه
در پنبه چون شته‌ها پشت برگ پنبه هستند، بايستي:
1) سموم سيستميك باشد. سموم سيستميك، جذب گياه مي‌شوند (سم وارد سيستم آوندي مي‌شود). مثل سيستوكين، اكاتين و ديمتئوات.
2) به صورت تماس مستقيم با حشره باشد. مانند چس (chess) كه مانع تغذيه شته مي‌شود و خرطوم شته را فلج مي‌كند.
كرم قوزه پنبه
Heliothis ormigera
كرم قوزه، يكي از آفات مهم پنبه محسوب مي‌شود. به گياهان ديگر از قبيل توتون، گوجه‌فرنگي، يونجه و .... نيز حمله مي‌نمايد. حشره مزبور پلي‌فاژ و در دنيا بيش از 70 گونه ميزبان براي آن گزارش شده است.


شكل‌شناسي
رنگ بال‌هاي جلويي پروانه زرد خاكستري يا زرد مايل به سبز يا مايل به پشت گلي است و روي هر بال يك لكه كوچك گرد به رنگ سياه و يك لكه لوبيايي تيره ديده مي‌شود. بال‌هاي عقبي سفيد روشن و در حاشه خارجي و دروني منقوش به يك نوار نسبتاً بزرگ قهوه‌اي رنگ است كه حدود يك سوم بال را مي‌پوشاند. رنگ بدن آن متنوع و از سبز تا سياه متفاوت است. تخم حشره گرد و پهن بوده و رنگ آن ابتدا زرد و بعداً متمايل به سبز مي‌گردد. قطبين تخم توسط 14 خط به هم متصل مي‌شوند.


مناطق انتشار
كرم قوزه در اكثر مناطق ايران و بالاخص در نواحي پنبه‌كاري شمال كشور شيوع دارد.
نحوه خسارت
لاروهاي جوان پس از خروج از تخم، ابتدا از پارانشيم برگ تعذيه نموده و رگبرگ‌ها را باقي مي‌گذارد. سپس به غنچه، گل و قوزه حمله كرده و با سوراخ كردن قوزه‌ها و ورود به داخل آنها از الياف پنبه تغذيه كرده و قوزه‌هاي باقيمانده هم‌طول الياف شان كوتاه و به علاوه كثيف بوده و ارزش خود را از دست مي‌دهند. كرم قوزه در بالاي قوزه پنبه سوراخي ايجاد نموده و قسمتي از بدن خود را داخل آن كرده و قسمت خلفي را روي جدا خارجي قوزه معلق مي‌نمايد و فضولات سبز رنگ خود را در حوالي قاعده قوزه‌ها پراكنده مي‌سازد. هر كرم، 6 تا 20 غنچه و قوزه را مي‌تواند مورد حمله قرار دهد.


مبارزه
در رابطه با مبارزه زراعي عليه كرم قوزه پنبه، توصيه مي‌گردد كه پس از جمع‌آوري محصول، زمين شخم عميق زده شود تا بدينوسيله لانه‌هاي زمستاني آفت در خاك تخريب گردد. اين عمل تا 50 درصد شفيره‌ها را تلف مي‌نمايد.
براي مبارزه شيميايي عليه كرم قوزه، 3-2 نوبت سمپاشي توصيه مي‌شود. بدين ترتيب كه سمپاشي اول در نيمه دوم تير يا اوايل مرداد و سمپاشي دوم را در نيمه دوم مرداد و بالاخره سمپاسي مرحله سوم را در نيمه دوم شهريور بايستي انجام داد. سمومي كه عليه اين آفت مصرف مي‌شود، عبارتند از لاروين، آوانت 250 سي‌سي در هكتار.
سنگ تخم پنبه
Oxycarenus hyalipennis costa


شكل شناسي
حشره كامل نر 8/3 و ماده آن 5/4 ميليمتر طول دارد. سر حشره ساهرنگ، منقوط و از موهاي سفيد پوشيده است. رنگ بدن حشره قهوه‌اي تيره متمايل به سياه مي‌باشد.
نحوه خسارت
طرز خسارت اين آفت، بدين ترتيب بوده كه از بذور رسيده تغذيه مي‌كند و به هيچ وجه صدمه‌اي به الياف پنبه وارد نمي‌سازد. سنگ شيره كوتيلودون بذر را مكيده و بذور صدمه ديده قوه ناميه خود را از دست مي‌دهند و از طرفي مقدار محصول تخم پنبه تا 15% كاهش مي‌يابد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید