بخشی از مقاله

تقارن و تعادل در معماری


چکیده:
این مقاله با مروری کوتاه بر دو مفهوم تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری و ارتباط آن با طراحی کالبدی در معرفی این آیتم های شاخص به معماران ، طراحان شهری و معماران منظر دارد. مقاله مذبور همچنین توجه خود را به معرفی مفاهیمی نظیر توازن که توازن را می توان ترکیبی از

تقارن و تعادل دانست( که دارای خصوصیاتی از هر دو می باشد) معطوف ساخته است. در این مقاله ، اهمیت شناخت این مفاهیم برای مقاصد طراحی ( به ویژه معماری و طراحی شهری ) به دلیل ایجاد یک چاچوب کلی برای تحلیل رابطه بین فرم ها و بناها ارائه شده است و همچنین برای درک بهتر ویژگی هایی از این دو مفهوم از تصاویر متنوعی استفاده شده است.
در انتها این نوشته از نمونه موردی: نمای اصلی خانه بروجردی ها واقع در کاشان بهره گرفته شده است.

مقدمه
معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت اصول طراحی در معماری و شهرسازی دارند. زیرا این اصول با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. به این ترتیب یکی ازمفاهیم و اصول بنیادی معماری بلاخص در ایران تقارن و تعادل بشمار می رود.


تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است.
چنانچه انرژي بصري همه عناصر به گونه اي سامان داده شوند كه كه هيچ بخشي انرژي بصري ديگر بخشها را از بين نبرد و باعث اغتشاش بصري نشود تركيبي موزون و متعادل بوجود ميايد.

تقارن
تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است. به عبارت دیگر " اگر در موقعیتی خاص ، یک معمار عوامل حاکم بر ایجاد طرح را در یک زمان و از بیرون اعمال کند، مساله تقارن معمولا در کلیه جهت های ساختمان رعایت می شود.(1) "
چهار تاقی بنایی است دارای تقارن مرکزی است. برای نمونه می توان ازبنای هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بنای دارای تقارن محوری نام برد.


بنای هشت بهشت اصفهان

همچنین باید در نظر داشت که " واژه تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات دیگر از قبیل تعادل و توازن و همچنین بدون وجود تناسب در معماری به معنای کامل خود نمی رسد و قابلیت نقد و بررسی واقعی را پیدا نمی کند؛ چنانچه توازن با ریتم و تواتر همراه و توام است ، تناسب نیز تابع مقیاس است. (2)"
تقارن در معماری بخاطر خاصیت ویژه خود که به نوعی الگو گرفته از پدیده های طبیعی است جای بحثی برای منتقد نمی گذارد ، به دیگر معنی اگر در این معماری ( معماری متقارن ) معماری خالی از هر ارزش معمارانه دیگر باشد و به اصطلاح یک معماری تک بنیانی باشد که بر اساس تقارن شکل گرفته ، هندسه و ترکیب بندی متقارن آن اثر امری بدیهی و بدون دلیل نمایان می کند و مورد قبول قرار می گیرد و نیازی به ارائه دلایل و توجیهات برای این ترکیب نداریم.


1- صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
2- فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
برای نمونه می توان به مثالی که در کتاب « ارزشهای پایدار در معماری » آمده است اشاره کرد ؛ در این مثال ایوان در سه موقعیت مختلف در بنا قرار گرفته که در حالت الف بخاطر تقارن موجود در طرح ، ایوان بدون توجیهی قابل قبول است ولی برای حالات ب و ج نیاز به ارائه دلیل و توجیه برای ترکیب بندی جدید ایوان باعث ایجاد معماری چند بنیانی می شود که این ترکیب بندی جدید با گذشت زمان و تاثیرات اجتماعی دچار تغییر و تحول شده و به ایجاد ترکیبات تازه ای در معماری منجر می شود.

استاد کریم پیرنیا درباره قرینگی بناهای مسکونی و بناهای عمومی می گوید که " از عمده ویژگی های مسجد ها و مکانهای معتبر عمومی این است که در مساجد بنا باید « جفت» باشد یعنی قرینگی کامل حفظ شود تا نگاه به مرکز مجموعه که مهمترین قسمت بناست جلب گردد، درست برعکس خانه های مسکونی که سعی می شد « پا جفت » باشد، یعنی متنوع باشند و نیازمندی

های روزانه را برآورده سازند. حتی در بنایی مانند کاخ سروستان در فارس ، یک گنبد خانه در وسط بنا شده که در یک طرف آن اتاقی مربع شکل و در طرف دیگرش اتاقی بسیار کشیده جا دارد که سفره خانه است. یک طرف آن نیز ایوان بنا شده و یک طرفش حوضخانه است. اما در مجموع مرکز بنا اهمیت بیشتری دارد و با گنبدی رفیع پوشیده شده است. (3)


چینگ تقارن را به دو قسمت تقسیم می کند: 1- تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول یک محور اتلاق می شود. 2- تقارن شعاعی ، که از عناصر مشابهی تشکسل شده که حول دو یا چند محور متقاطع در یک نقطه مرکزی ، به حالت متعادل قرار گرفته اند. (4)

3- صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
4- فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262


"… [ اصطلاح « تقارن » ] تعادل خاصی که ناشی از طرز قرار گیری عناصر « منعکس شده » از یک سو ، و محور از سوی دیگر است - مثل آیینه – تقارن همانا مورد خاصی از طریق جهت گیری عناصر است. روان شناسی گشتالت نشان داده است که عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است.
… تقارن چیزی است عیان و واضح . کلاسیک ها این وضوح انکار ناپذیر را برای عرضه قدرتی ، حکومتی یا مذهبی – که خود بر « انکار ناشدنی » بودنش تصریح می کند – مورد استفاده قرار می دادند. (5)


فون مایس در کتاب خود به نام نگاهی به مبانی معماری ، تقارن را به دو بخش تقسیم می کند: "… استفاده از تقارن در معماری ، دارای دو مبانی نظری با ماهیتی متفاوت است :
1) تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی : … در تقارن محوری از اشغال کردن مرکز با عنصری صلب و پر پرهیز می گردد. … از دوران مصری ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مرکزی یا دو طرفه عمدتا برای ساختمانهای مذهبی و آنهایی که در پی نمود بخشیدن به قدرت دنیوی بودند، مورد استفاده قرار می گرفت. … استفاده بیش از حد از تقارن محوری احتمالا نقشی غیر مستقیم در کمرنگ شدن یا به عبارتی بی اعتباری آن در دوره معاصر داشته است.
2) تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز: تقارنی است که در اثر ایجاد چارچوب ها ، طاق ها ، گنبد ها ، دهانه های ساده و... ایجاد می شود. ... این تقارن اغلب نوعی معذب شدن عجیب و غریب را دامن می زند ، و این حتی در کارهای استادان بزرگ نیز مشاهده می شود. آنچه در این میان آزار دهنده است، نه خود تقارن ، بلکه رویکرد محوری نسبت به آن است ، که در اغلب مواقع حکم پیامد منطقی آن را دارد. (6)
فون مایس در ادامه به جنبه دیگری از تقارن اشاره می کند " ... یک جنبه ثانویه و کمی هم پیچیده تر در تقارن وجود دارد که می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هنگامی که شکلی متقارن برای دوم – بدون سلسله مراتب – تکرار می گردد، آنگاه ما با سه محور متعارض یا رقیب یرو کار پیدا می کنیم و دیگر قادر نیستیم که انگاره یا تصویر متقارن را جدا کنیم . (7)
5- صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50
6- فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262
7- صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 54

تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. در باغ های ایرانی به وفور از این اصل استفاده شده است. کوشک های ساخته شده متقارن بوده و بر روی محور یا مرکز تقارن واقع اند. اوج قرینه سازی را می توان در محورهای اصلی دید. در محور اصلی حتی درختان،

درختچه ها و گل ها نیز قرینه کاشته شده اند. باغ های مستطیلی بسته به مکان قرار گیری کوشک، یک یا دو محور تقارن و پلان های مربع اغلب چهار محور تقارن دارند.

بنای آکروپولیس در یونان


سقف بازار اصفهان


گاه تقارن در معماری را می توان در یک تک بنا دید که هر یک از این تک بناهای متقارن عناصری هستند که خود مجموعه ای نا متقارن را تشکیل می دهند ، آکروپولیس در یونان و بازار اصفهان در ایران از نمونه های بارز این نمونه هستند، هر چند این بازار از ترکیب تعدادی سرا، مسجد ، کاروانسرا و مدرسه تشکیل شده که هر یک به تنهایی شکلی متقارن هستند ولی در کل ، مجموعه نا متقارنی را تشکیل می دهند.

افشار نادری با افراطی خواندن اصل تقارن در معماری ایران می نویسد: " یکی از اصول ، بلکه یکی از گرایش های افراطی در معماری ایران تقارن است. بسیاری از الگوها مانند چهارایوانی ، چهارصفه ، هشتی و... بر مبنای تقارن ساخته شده اند. تقارن نیز مانند بسیاری از جنبه های معماری ایران از قدیمی ترین انتظام های فضایی و فرمال شناخته شده توسط بشر است و ریشه آن به شناخت ابتدایی بشر از اندام خویش و سایر پدیده های طبیعی باز می گردد. (8)
تقارن در بدنه فضاهای شهری عبارت است از ترتیب و آرایش عناصر و اجزاء هما

نند در دو سوی یک محور. تقارن در معماری و فضای شهر ایرانی همواره قرین وحدت و با عناصر پر قدرت مرکزی به صورت طاقنما یا ورودی همراه بوده است. توجه و هدایت به مرکز و مبدا در شیوه هنر ایران سابقه دارد. ترکیب متقارن در این صورت با داشتن خصوصیت مرکزیت دارای وحدت شکلی نیز می باشد.
در ترکیب نماهای شهری در بدنه یک خیابان یا میدان ممکن است نمایی به خودی خود دارای تقارن یا تعادل نباشد، اما در جمع با نماهاب مجاور تقارن و یا تعادل حاصل شود. (9)


8- صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 54
9- چینگ. فرانسیس. معماری: فرم، فضا و نظم. 342
تعادل


چنانچه انرژي بصري همه عناصر به گونه اي سامان داده شوند كه كه هيچ بخشي انرژي بصري ديگر بخشها را از بين نبرد و باعث اغتشاش بصري نشود تركيبي موزون و متعادل بوجود ميايد.
به طور طبيعي انسان هنگام مشاهده اشياء و مناظر انهارا با حور هاي افقي و عمودي ذهني فطري خود مقايسه ميكند و وجود و ياعدم تعادل را در انها تشخيص ميدهد.
ايجاد تعادل وظيفه و كار طراح در ارائه اثر است در صورت عدم تعادل اثري ناقص بوجود خواهد امد وتا ثير مطلوبي بر مخاطب نخواهد گذاشت.

انواع تعادل
بطور كلي دو نوع تعادل در اثار تجسمي وجود دارد:
الف : تعادل متقارن :اين تقارن كاملا طبيعي و سهل الوصول است و به راحتي قابل درك ميباشد.بسياري از اثار معماري جهان و ايران بر اين اصول بنا شده اند.
ب: تغادل نا متقارن:ذر اين روش بر خلاف تعادل متقارن ايجاد تعادل بر اساس فاصله شكلها و عناصر نسبت به محورهاي افقي و عمودي وسط كادر تعيين نمي شود ، بلكه انرژي بصري شكلها بر اساس اندازه ،جهت و تيرگي- روشني ،رنگ و بافت و شكل جاي انها را نسبت به يكدير و نسبت به كادر تصوير روشن ميكند


در هنر جديد بيشتر از تعادل غير متقارن كه نشان دهنده مهارت و تسلط طراح است بهره ميگيرند.

تعادل معمولاً در يك منظره مي توان بسهولت يك محور پيدا كرد . ما بيشتر عادت داريم موضوعات را با توزيع كردن قسمتها بر روي محورهاي عمودي درك وقبول نماييم . ما اين رضايت بصري را به عنوان تعادل تشخيص مي دهيم . وقتي هر دو سمت يك محور شكل يكديگر باشند ، آنها در حالت قرنيه بوده واجسام در دو سوي محور ، كاملاً يكسان اند و بستگي مستقيم با اجسام ديگر موجود در آن چارچوب دارند . هر جزو آن به عنوان واحدي از مجموعه به حساب مي آيد . گاهي در يك طرح قرينه روي يك جسم تكيه بيشتري مي شوند .چنين جسمي ممكن است مبدأ‌ يا انتهاي يك محور اصلي

باشد . يك طراح قرنيه كنترل و قدرت را نشان مي دهد ، منظره را سيستماتيك مي كند و خطوط را سخت . در هر صورت بايد هماهنگي عميقي بين آنها باشد . در قرنيه سازي ، واحدها تكرار مي شوند و هر واحدي در نوع خود قابل توجه است . طرح قرنيه بايد بيانگر يك عمل قرنيه باشد . متضاد طرح با قاعده و متقارن ، طرح نامتقارن است .
. مناظر زيباي طبيعت هرگز متقارن نيستند . ولي توازني بين دو سوي محور برقرار است . اين توازن را " تقارن نظري " مي نامند . براي ايجاد فضايي طبيعي و زيبا هميشه بايد توازن را در نظر داشت و تقارن نظري كامل به وجود آورد .
تقارن يك فرمول طراحي است كه شايد از هزاران سال پيش در انبيه و مناظر سبز به كار رفته است . از طريق تقارن مي توان به سهولت توازن در منظره ايجاد كرد . امروزه بيشتر معماران منظر ، راه حل نامتقارن را درايجاد توازن و تعادل توصيه مي كنند

 

در نمونه بارز تعادل میتوان از مجموعه نقش جهان اصفهان نام برد، این مجموعه دارای تقارن نیست ولی دارای تعادل می باشد. در نمونه ای دیگر در معماری غیر ایرانی می توان از مجموعه دیر برای راهبه های دمینپک در پنسیلوانیا، با طرحی از لویی کان را نام برد.


میدان نقش جهان اصفهان

فون مایس در مورد تعادل می نویسد: " تعادل بصری را نمی توان به شکلی عینی نمایش داد ؛ چنین چیزی موضع ارزیابی های فرعی است و با این حال میزان تفاوت ها و اختلاف عقیده ها چندان زیاد نیست . (10)"


توازن را می توان ترکیبی از تقارن و تعادل دانست، که دارای خصوصیاتی از هر دو می باشد. " در مواردی که انگیزه ایجاد طرح درونی است، محور اصلی توجه و دقت و تعادل و توازن است. ... بسیاری از مساجد و خانه های شهری را که هر چند در حفظ اصول هندسی تقارن مرکزشان کوشش شده اما تقارنشان در پاسخگویی به فشارهای محیطی بالاخره از هم پاشیده و به توازن انجامیده است را می توان دلیلی بر این اصل دانست. مانند بنای مسجد جامع اصفهان که لبه های آن با محیط اطراف ممزوج شده است. (11) "

مسجد جامع اصفهان

تعادل زمانی آشکار است که عناصر مرتب شده و یا کنار هم قرار گرفته باشد، زیرا با توجه به محور غیر فیزیکی ، هیچ عامل مشترک دیگری جز موقعیتشان وجود ندارد . سازمان یا ساختاری متقارن ، که از آم می توان کلیت مجموعه یا دست کم بخش مناسبی از آن را دید ، در مقایسه با چیزی که نا متقارن است ، همچون مغناطیس عمل میکند. (12) "

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید