بخشی از مقاله

روستاي سنگ بن (طالقان)


مقدمه:
يادمان طالقان
طالقان (زادگاه مردان خدا)
منطقه سردسير و كوهستاني طالقان واقع در شمال غربي تهران بزرگ با قدمت تاريخي بيش از هزار سال، علاوه بر داشتن تشكيلات اداري و حكومتي، داراي قوانين و مقررات اجتماعي خاص منطقه اي بوده كه بر اساس آن امور اجتماعي در هر روستا توسط اشخاص مورد تائيد و انتخاب 3

 

مردم اداره و اجراء مي شد. اغلب روستاهاي بزرگ علاوه بر داشتن مسئولاني از قبيل: كدخدا يا دهبان، پاكار، دشتبان، ميرآب و چوپان كه امور اجتماعي و اداري و كشاورزي و دامداري را اجراء مي نمودند، يك شخصيت علمي و مذهبي براي اجرا و انجام امور تبليغات ديني و احكام شرعي معاملات و عقود اسلامي، و برنامه هاي مذهبي در ماه هاي رمضان المبارك، محرم الحرام، ايام سوگواري، اعياد و ميلاد چهارده معصوم عليهم اسلام و نيز مراسم نماز ميت و مجالس ختم از دنيا رفتگان وجود داشت و بعضي از اين روحانيون بزرگ داراي شاگردان علوم ديني نيز بودند.


منطقه طالقان عليرغم كوهستاني و سردسير بودن و كمبود اراضي كشاورزي آبي مردماني سخت كوش داشته و با كشاورزي و دامداري مايحتاج زندگي خود را تامين مينمودند.
زنان زحمتكش هر روستا علاوه بر انجام امور خانه داري در كنار همسران خود در فصل بهار و تابستان در كار كشاورزي ياور مردان خود بودند و در ساير فصول و اوقات فراغت به بافتن قالي و قاليچه و گليم و جاجيم و چادر شب و پارچه كرباسي و دستكش و جوراب و شال گردن پشمي ضمن تامين نياز خانواده با فروش مازاد آن قسمتي از نيازهاي ديگر خود و خانواده خود را فراهم مي نمودند، در حقيقت هر زني بازوي كارآمد همسرش بود.

 


علاوه بر كشاورزي، دامداري و پرورش گاو و گوسفند در روستاها از اهميت زيادي برخوردار بود، اين كار به دو صورت انجام مي گرفت يكي نگهداري گاو و گوسفند به صورت محدود در روستا در تمام فصول سال و ديگري به صورت كلي و سپردن آنها به شبان يا چوپان در طول نه ماه.
نگهداري گوسفندان نيز به دو روش انجام مي شد، يكي چوپان محلي كه در مقابل دريافت مزد در ازاء تعداد گوسفندان هر روستائي و چراي آنها در طول روز در مراتع و تپه هاي اطراف روستا و تحويل گوسفندان به صاحبان آنها در غروب هر روز و روش ديگر سپردن گوسفندان به چوپانان حرفه اي و بزرگ براي سه فصل شبانه روزي بهار و تابستان و پائيز در قبال پنير نسبت به تعداد دام هاي شيري و چراي آنها در دامنه كوه هاي سرسبز دور دست آبادي.


علاوه بر امور كشاورزي و دامداري عده اي از اهالي هر روستا به كارهاليي از قبيل داد و ستد و خريد و فروش مواد غذائي و ملزومات زندگي و گاو و گوسفند و اسب و قاطر و چهارپا و عده اي ديگر نيز به حرفه هاي فني مانند بنايي ، نجاري، خياطي، آهنگري، مسگري و رنگرزي اشتغال داشتند.
رويهم رفته در گذشته نه چندان دور بيش از نود درصد نيازمنديهاي زندگي در هر روستا توسط خود آنها تامين مي شد. از جمله فعاليت هاي در خور توجه و ارزنده مردم طالقان كسب علم و دانش متداول و علوم ديني و نيز آموزش آن به فرزندان پسر و دختر خود در سه ماه زمستان و اوائل بهار در مكتب خانه ها بود.


در مكتب خانه ها علاوه بر آموزش مقدماتي مانند نماز و تعليمات ديني به تدريج آموزش قرائت قرآن مجيد و سپس كتاب هاي رايج آن زمان و ديوان اشعار شاعران معروف و آنگاه نوشتن تدريس مي شد. پس از طي اين مراحل جواناني كه داراي استعداد بالقوه ذاتي و داراي امكانات مالي خانوادگي بودند جهت تكميل تحصيلات دانشگاهي حوزوي به شهرهاي تهران، قم و نجف اشرف جهت كسب علوم و معارف اسلامي مي رفتند و عده اي ديگر كه توانائي مالي نداشتند به شهرهاي استان مازندران و گيلان رهسپار مي شوند و در طول سه فصل پائيز و زمستان و بهار با دائر نمودن مكتب خانه به شغل شريف معلمي اشتغال مي ورزيدند، بنحوي كه اين اشخاص سهم بزرگي در امر آموزش فرزندان اهالي اين منطقه داشته اند.


يكي ديگر از مشاغل پر ارزش و جاودان هنري مردم طالقان كتابت قرآن مجيد، دواوين شعراء، رسائل و مراثي بزرگان شعر و ادب و نيز ساختن قلمدان هاي بسيار نفيس با طرح نقاشي و تذهيب بر روي قلمدان بوده و در حال حاضر به تعداد زيادي از اين كارهاي هنري در موزه هاي تهران و آستان قدس رضوي و يا نزد بازماندگان اين هنرمندان موجود مي باشد. پس از جنگ جهاني دوم و تحولات اجتماعي و علمي جديد در اروپا و سپس كشورهاي آسيائي از جمله كشور ما ايران و تاسيس مراكز علمي دانشگاهي به خصوص در شهر تهران، به علت نزديكي منطقه طالقان به تهران و نيز علاقه مندي وافر مردم اين خطه عده زيادي از جوانان پس از كسب تعليمات مقدماتي به اين شهر عزيمت نموده و به تحصيلات عالي اشتغال ورزيدند، ما حصل اين برنامه ها ظهور شخصيت هاي بزرگي در مشغل استادي دانشگاه و كرسي وزارت، قضاوت و مقامات عالي فرهنگي و در زمينه علوم اسلامي در مقام مقدس مجتهد واعظ، خطيب و نويسنده در خدمت جامعه ديني و علمي ايران بوده است.


1- مشخصات عمومي محل:
استان تهران – شهرستان ساوجبلاغ در فاصله 80 كيلومتري مركز شهرستان ساوجبلاغ بخش طالقان و دهستان پائين طالقان و ده سنگ بن
وجه تسميه آن: چون در دامنه كوه واقع شده است و بر روي سنگ بنا شده است اين روستا به نام سنگ بن خوانده مي شود كه در گذشته با همين وجه تسميه و در حال حاضر نيز با همين وجه تسميه يعني چون بر روي دامنه كوه بنا شده است به نام سنگ بن خوانده مي شود.

 


تعيين فاصله روستا تا روستاهاي مجاور كه عبارتند از : فاصله روستاي سنگ بن تا كماكان 5 كيلومتر. تا كلانك 15 كيلومتر. تا شهراسر 20 كيلومتر و تا رشنا بدر 24 كيلومتر. تا مركز استان فاصله روستاي سنگ بن 120 كيلومتر مي باشد و تا شهر نيز 135 كيلومتر مي باشد و تا بخش طالقان 10 كيلومتر است.
2- موقعيت طبيعي روستا: منطقه كوهستاني طالقان به صورت دره اي بزرگ از شرق به غرب و دره هاي كوچك متعدد شمالي و جنوبي در ميانه جنوبي و رشته جبال سر به فلك كشيده البرز مركزي

در شمال غربي تهران قرار گرفته است. طالقان از سمت شمال مجاور روستاهاي تنكابن و رودبار و از سمت جنوب به روستاهي شمالي شهرستان ساوجبلاغ محدود و منتهي مي شود. جاده اصلي و آسفالته طالقان از طريق تهران، كرج، هشتگرد، آبيك، و زياران به سمت شمال شرقي به مركز طالقان به نام شهرك به طول 140 كيلومتر و امتداد آن به روستاهاي ديگر كه اكثراً آسفالته

بوده و فاصله آنها تا شهرك از سه الي سي كيلومتر مي باشد. در سال 1379 جاده جديد و ميان بر طالقان از شهر جديد هشتگرد به سمت شمال و با احداث يك تونل به مركز طالقان در حال اجراء و انجام استكه در حدود پنجاه كيلومتر مسير آن كوتاه تر خواهد شد و به تكميل و بهره برداري اين جاده تاثير عميقي بر پيشرفت اقتصادي منطقه خواهد داشت.


وسعت و موقعيت: موقعيت روستاي سنگ بن نسبت به روستاهاي مجاور اين چنين است كه در شرق زيدشت و كلانك در غرب نساء، در شمال شهراسر، رشنابدر، سوهان، كماكان و در جنوب هيچ روستايي به علت قرار گرفتن كوهستان وجود ندارد مي باشد. در شنال شرقي روستاي سنگ بن، روستاي آرموت قرار دارد و آردكان، دنبليد. در شمال غربي روستا، روستاي كش، كشه رو، لوهران، تكه نوبد، خوران، خورانك، موچان قرار دارد. جنوب غربي روستاي سنگ بن روستاي نساء قرار دارد.
در جنوب شرقي روستاي سنگ بن، روستاهاي فشندك، زيدشت قرار دارد.
آب و هوا و اقليم:
ميانگين بارندگي 560 ميليمتر است و در حداقل 300 و حداكثر 800 ميلي متر در سال بارندگي در اين روستنا وجود دارد. دوره يخ بندان حدود 140 تا 150 روز پيش بيني مي شود كرد. ارتفاع از سطح دريا اين روستا حدود 2000 تا 3000 متر مي باشد. حداقل دما 17- درجه سانتي گراد و حداكثر دما 30 درجه سانمتي گراد مي باشد. فصل بارش عموماً از اواسط آبان ماه شروع مي شود و تا پايان ارديبهشت بارندگي ادامه دارد. و طي ماه هاي اواسط آذر تا پايان فروردين بارش عموماً برف و تگرگ و بقيه به صورت باران مي باشد.


مدت بارندگي در روستاي سنگ بن 170 تا 180 روز مي باشد.
و خسارات بارندگي با توجه به كوهستاني بودن اين روستاو منطقه اي كه در آن قرار گرفته همه ساله كشاورزان با خطر سرمازدگي باغي و كشاورزي روبه‌رو هستند.
طرح و پيشنهاد: پيشنهاد ما اين است كه با توجه به اين كه در اين روست بارندگي تا حدي مناسب مي باشدسعي كنيم كه به كشت گياهان مناسب به اين بارندگي پرداخته و سطح زير كشت گندم و جو را بالا ببريم زيرا هم اكنون به علت خشك سالي شديدي كه در اين منطقه در اين چند سال اتفاق افتاده امكان كشت وجود ندارد ولي با مناسب شدن بارندگي مي توانيم اميد داشته باشيم كه به وسيله مردم و همچنين توجه دولت بتوانيم به كشت گندم و جو و باغداري در سطح گسترده و علمي بپردازيم.


آب و هواي روستا: آب و هواي روستا به علت كوهستاني بودن داراي تابستانهاي معتدل ولي زمستان هاي سرد و خشك مي باشد.
بادها: بادهايي كه از طرف كوهستان به سمت طالقان مي وزد و از 10 صبح تا 2 تا 3 بعدازظهر ادامه دارد و فصل وزش آنها پائيز و تابستان و زمستان است و جهت وزش آنها از غرب به شرق است و گاهي اوقات از جنوب به سمت شمال است. موقع خرمن كه مي شد با شانه هاي چوبي و آهني خرمن را باد داده و گندم و جو را از كاه جدامي كردند به اين وسيله و سپس با اين الكهاي مختلف ريز و درشت گندم و جو را كاملاً از كاه پاك مي كردند و جدا مي كردند و سپس در جوالهاي مخصوص بار الاغ و قاطر مي كردند و به كندو كه انبار مخصوص روستا بود مي بردند. پس از جمع

 

اوري خرمن گندم ها را جهت آرد كردن به آسياب آبي محل منتقل مي كردند. سودش اين است همين كه در امر كشاورزي و جدا كردن كاه و گندم كمك مي كرده است. ولي زيان آن اين است كه گندم موقعي كه نرسيده است در حال خوشه بستن است اين بادهاي محلي به خوشه گندم و دانه هايش آسيب فراوان مي رساند كه در اصطلاح محلي مي گفتند: گندم را باد گرفته يعني خوشه سبك مي شد و دانه گندم لاغر و سبك بود.


3-1-3-1 رطوبت نسبي: تنها ايستگاه رطوبت سنجي كه به حوضه نزديك بوده و اطلاعات كامل و قابل اطميناني از وضعيت نم هوا در اختيار مي گذارد ايستگاه سينوتپيك قزوين واقع در غرب حوضه مي باشد در جدول (10) اطلاعات مربوط به ميانگين هاي رطوبتي نسبي در يك دوره 25 ساله از سال (86-1961) است.
براساس اين جدول پيشينه رطوبت نسبي مشهود مي گردد كه سالانه آن 4/68 درصد و نوسان ماهانه آن بين 3/56 درصد در ماه اوت (مرداد) تا 8/80 درصد در ماه ژانويه (دي) است. متقابلاً كمترين ديدبانيهاي مشاهده شده مربوط به نيمروز است كه متوسط آن برابر 2/39 درصد و ميانگين ماهانه آن بين 2/25 در ماه مرداد (اوت) تا 8/61 در ماه ژانويه نوسان دارد.


ميانگين سه ديدباني (صبحگاهي، نيمروز، شامگاه) به عنوان برآيند روزانه با متوسط سالانه 51 درصد و دامنه تغييرات حدود 30 تا 71 درصد در ماه هاي تير و دي را معمولاً به عنوان رژيم معرف رطوبت نسبي معرفي مي نمايد. با اين وجود گفتني است كه ميانگين سه ديدباني همه جا از ميانگين حقيقي شبانه روزي رطوبت بالاتر است. چه در اين ميانگين مي بينيم حقيقتي كه بين 2 تا 4 بعدازظهر حادث مي شود منظور نگرديده است. براساس اين ارقام ميانگين حقيقي رطوبت نسبي در طي سال برابر 47 درصد است كه در مقياس ماهانه بين 34 درصد در مرداد ماه تا 48 درصددر دي نوسان دارد.


با پيدايش بشر بر روي پهنه زمين، با گذشت زمان آدمي آموخت كه نيازهاي خود را برطرف سازد و هر جا آبي وجود داشت بشر در اطراف آن ساكن شد و تمدنهاي ابتدايي در مناطق نزديك رودخانه ها پديد آيد. با گذشت قرن ها، شهرها شكل گرفت و جمعيت زياد گرديد. از طرفي انسان آموخت كه از مواهب الهي بهره برداري كند ولي هيچگاه آدمي نخواسته يا نتوانسته است به بهترين شكل از نعمات خداوندي بهره ببرد.
آب در جوامع و شهرهاي بزرگ كنوني داراي بار سياسي، اجتماعي وسيعي است و همواره فكر و توجه اداره كنندگان سطح بالاي جامعه را به خود مشغول داشته و به عنوان يك عنصر كليدي در توسعه اقتصادي و اجتماعي مطرح مي باشند.


آب در ايران از نظر ماهيت عامل تعيين كننده خط مشي هاي توسعه خواهد بود، پژوهش هاي انجام شده بر روي آب بر اين نكته تاكيد دارد كه چنانچه مساله جمعيت با روند كنوني افزايش يابد و كشور سعي نمايد كه به اهداف اقتصادي و اجتماعي خود جامع عمل بپوشاند نيازمند بهره گيري بهينه از منابع آبي موجود و توسعه منابع آبي به منظور دست يابي به خودكفائي غذايي و پيشرفت صنعتي و بهبود شرايط زندگي در همه ابعاد مي باشد.
آب مايه حيات بزرگترين نعمت خدادادي است كه استفاده بهينه از آن در كشور به عمل نمي آيد و با اجراي پروژه هاي آبي خاكي در سالهاي اخير تا حد زيادي ، بسياري از آبهاي سطحي كشور مهار شده اند كه الزام تداوم اين نوع عمليات امري اجتناب ناپذير است. از طرفي هيچ طرح اجرايي بدون مطالعات قبلي قابل اجرا نبوده و تضميني براي موفقيت آن نيست.


امروزه، در هر اقتصاد ملي پوياني، برنامه ريزي هاي عمران منطقه اي از اركان اساسي رشد و توسعه به شمار مي روند و لازمه هر گونه برنامه ريزي منطقي شناخت دقيقي از بستر محيط جغرافيايي مورد تجزيه و تحليل سيستماتيك قرار گيرد.
بخش اعظم اين شناخت در حيطه دانش جغرافيا قرار مي گيرد زير اين شاخه از دانش بشري تمامي اجزاء نظام هاي اكولوژيكي متشكل از محيط طبيعي و انساني را مورد ارزيابي و بررسي مبتني بر مشاهده و آزمايش قرار داده، و روابط علت و معلولي حاكم بر ساخت هاي اكولوژيكي واحدهاي جغرافيايي را تبيين مي نمايد.


در اين راستا جغرافياي طبيعي با طراحي مدلهاي فيزيكي از ساختمان سنگ شناسي، تكتونيكي، شرايط اقليمي، خصوصيات هيدرولوژيكي، مقاومت خاك ساختار ژئومرفولوژيكي و ... در ارتباط با قلمروهاي زيستي، به ويژه فعاليت هاي انساني و اكولوژيكي تاثيرات متقابل بين پارامترهاي مزبور، سهم عمده اي را در ارائه معناي برنامه ريزي به منظور فراهم آوردن امكان حداكثر بهره برداري معقول از توانهاي محيط طبيعي با حفظ تعادل هاي اكولوژيكي، عهده دار است، به هر صورت

جغرافيايي طبيعي به توصيف و تشريح سيماهاي سطح زمين و اتمسفر مجاور آن پرداخته و قلمرو بحث آن موضوعات عمده اي مثل اب و هواي منطقه، آب در اشكال مختلف آن، ناهمواري ها، خاكها و پوشش گياهي را كه سازند اكوسيستم ها در چشم اندازهاي طبيعي مي باشند، در بر مي گيرد.

6-2 آبهاي سطحي:
با توجه به شرايط اقليمي منطقه منطقه كه موجب فراواني آبهاي سطحي حوضه شده و بيشتر به شكل آبراهه هاي اصلي و فرعي هستند. «كه در حوضه آبخيز طالقان 72 رودخانه و 25 رودخانه، فصلي وجود دارد.»
كه در دو طرف رودخانه طالقان شاهرود در دامنه هاي شمالي و جنوبي به سوي شاهرود جريان مي يابند. البته به علت بارندگي بيشتر در شمال آن، رودهاي بيشتري را نسبت به جنوب داريم و به همين علت در دامنه جنوبي نسبت به دامنه شمالي پراكندگي زمين هاي كشاورزي در ارتباط با اب هاي سطحي كمتر است.
طالقان رود در داخل ارتفاعات البرز مركزي در منطقه دره طالقان در يك مسير شرق با كمي تمايل به شمال غرب در جريان است كه پس از برخورد با الموت رود در محل شيركوه، شاهرود خوانده مي شود و پس از مسافتي در منطقه لوشان به سد منجيل مي ريزد.
وسعه حوضه آبخيز طالقان رود در ايستگاه كلينگ 812 كيلومتر مربع است كه منطقه مورد مطالعه به دليل كوهستاني بودن و برفگير بودن منطقه و خصوصيات زمين شناسي و اقليمي آن داراي چشمه سارهاي متعددي مي باشد كه در آبدهي رودخانه مؤثر است.


«شيب رودخانه شاهرود از ارتفاعات 2600 متري در مشرق تا ارتفاع 500 متري غرب نزديك لوشان امتداد مي يابد. رودخانه شاهرود به طول تقريباً 205 كيلومتر از جنوب شرقي به طرف شمال غربي در جريان است. همچنين آب رودخانه هاي فرعي آن كه حاصل از آب شدن برف در ارتفاعات شمال و جنوب دره و جريان هاي فرعي مربوط به چشمه هايي است كه از كوه ها جاري مي شود.»
رودخانه هاي مهمي كه در منطقه طالقان جريان دارند و در واقع سرچشمه طالقان رود هستند:
- شاهرود: اين رودخانه در حقيقت سرمنشاء اصلي طالقان رود است. مشاهده مي گردد كه اين رود روستاهاي گته ده، گراپ، در اين را مشروب كرده و سپس به چندين رودخانه فصلي و دائمي ملحق شده و طالقان رود را مي سازد.


- رودخانه علي زان: اينرود كه از رشته كوه هاي شمالي منطقه سرچشمه گرفته و در نهايت در روستاي جوستان به طالقان رود مي ريزد.
- رودخانه ناريان: اين رود از شمال شرقي حوضه سرچشمه گرفته و چون از ابتداي روستاي ناريان عبور مي كند و اراضي آن را مشروب مي كند به اين اسم معروف است كه به سمت جنوب در حركت بوده و در نتيجه به رودخانه طالقان مي ريزد.
- رود گراپ است كه از سمت مشرق سرچشمه گرفته تا اين كه در زير روستاي گراپ به رود گته ده پيوسته و از شرق به غرب در جريان است.
- رودخانه خچيره: اين رودخانه كه از كوه و از كش سرچشمه گرفته و از قسمت جنوب به شمال مي آيد و به سر رود ديگر مي پيوندد كه اين چهار رودخانه پس از اين كه بهم پيوستند به باديزن مرسوم مي گردند.
- رودخانه كهر كبود: كه در شمال طالقان واقع شده كه از كوه عقيق سرچشمه و از شمال به جنوب جاري مي شود و در نتيجه به رودخانه طالقان مي ريزد.
- اورازان رود: اين رود از ارتفاعات 3000 متري در جنوب حوضه سرچشم

ه گرفته و به طرف شمال جريان دارد و روستاي اورازان را مشروب كرده و در نهايت به طالقان رود مي ريزد.
- رودخانه زالوچاي: كه از ارتفاعات جنوبي طالقان سرچشمه گرفته و بعد از عبور از روستاهاي وركش و جزن و مشروب كردن آنها به طرف شمال جريان مي بايد و در آخر به طالقان رود مي ريزد.
- رودخانه خسبان: رود خسبان با مساحت تقريبي حوضه آبگير 45 كيلومتر مربع از دامنه شمالي از ارتفاعات 4000 متري البرز كوه سرچشمه مي گيرد و بدليل ارتفاع زياد منطقه و برفگير بودن آن رودي دائمي را به وجود مي آورد، قابل ذكر است كه اين رود در تابستان به مصرف آبياري اطراف روستاهاي جزنيان خسبان مي رسد و مقدار آب كمتر مي شود.


- رودخانه حسنجون: با مساحت تقريبي حوضه آبگير 120 كيلومتر مربع از ارتفاعات البرز كوه از كوه هاي شمالي طالقان سرچشمه گرفته ، از جمله شاخه هاي فرعي آن كه به نام هرنج در ارتفاعات 2200 متري و شاخه ديگر آن كولج است كه به رودخانه طالقان مي ريزند. اين رود بدليل وسعت زياد حوضه آبگير و ارتفاعات پربرف و سرچشمه سارها، از بزرگتريسن شاخه هاي طالقان محسوب مي گردد.
- رودخانه فلك آباد: اين رود با طول تقريبي 8 كيلومتر از كوه ارچنگ واقع در رشته كوه طالقان در جنوب حوضه سرچشمه گرفته و به سمت شمال جريان دارد كه در نهايت به طالقان رود مي ريزد اين رود در مسير خود روستاهاي زيديشت، فشندك را مشروب مي سازد.
- رودخانه اوچان: كه از كوههاي شمال غربي طالقان سرچشمه گرفته و پس از عبور از شرق روستاي اوچان به طالقان مي ريزد.
البته قابل ذكر است كه رودهاي فرعي بسياري در حوضه جريان دارند كه در شرح همة آنها لزومي ديده نمي شود. مطالعه و آمار برداري رودخانه طالقان از سال 1328 با تاسيس ايستگاه اندازه گيري در گلينگ توسط اداره آبهاي سطحي آغاز و تا سال 1372 ادامه داشت. و از سال 1342 طرح آبياري دشت قزوين اقدام به اندازه گيري آب و جمع آوري آمار نموده، همچنين در سال 1347 در محل كماكان اقدام به تاسيس ايستگاه اندازه گيري آب نموده است و به دليل مجهز بودن اين دو ايستگاه از آنها استفاده شده است.


«آب در كماكان در دو گزارش شركت مهاب قدس و شركت ژاپني كاژه سانيو 1/1 برابر آب در گلينگ فرض شده است. با توجه به وسعت حوضه آبگير در گلينگ 960 كيلومتر مربع در كماكان 1060 كيلومتر مربع و در سنگبان 1130 كيلومتر مربع و توزيع بارندگي در حوضه آبريز (كماكان 450 ميليمتر گته ده بالاترين ارتفاع 700 ميليمتر) فرض مذكور تقريباً صحيح مي باشد. پر آبترين سال مشاهده شده در اين مدت 22 سال در ايستگاه گلينگ 1024 ميليون متر مكعب در سال آبي 48-1347 وكم آب ترين سال 39-1338، 207 ميليون متر مكعب مي باشدوميزان متوسط ياميانگين آب رودخانه

دراين مدت‌5/463 ميليون متر مكعب مي باشد»چون حوضه آبگير اينرودخانه در ارتفاعات البرز كه در فصل زمستان پوشيده از برف است قرار گرفته است در نتيجه در فصل بهار حالت سيلابي پيدا مي كند و حداكثر آبدهي آن در ماه هاي ارديبهشت و خرداد است كه به تدريج كم شده و در اواخر تابستان به جريان دائم حدود دو تا سه مترمكعب در ثانيه مي رسد كه اين وضع تقذيباً تا بهار آينده ادامه دارد.
6-2-1- دبي رودخانه طالقان:
طبق جدول شماره (15) كه بر اساس آمار 35 ساله تهيه شده است متوسط دبي سالانه رودخانه طالقان رود در ايستگاه گلينگ برابر 55/13 متر مكعب در ثانيه مي باشد.
حجم كل متوسط سالانه آب عبارت است از :
متر مكعب
ميليون متر مكعب
كم آب ترين سالها، سال آبي 43-42 با دبي متوسط سالانه 2196 متر مكعب در ثانيه معادل 4/67 ميليون متر مكعب در سال بوده و پر آب ترين سال، سال آبي 48 تا 47 با دبي متوسط ساليانه 89/35 متر مكعب در ثانيه معادل 4/817 ميليون متر مكعب در سال بوده است.
پراكنش دبي آب در ماه هاي مختلف سال در اين رودخانه يكسان نبوده است. (جدول 15) ارديبهشت با دبي متوسط 43 متر مكعب بر ثانيه پر آب ترين ماه شهريور با دبي متوسط ماهانه 4 متر مكعب كم آب ترين ماه بوده است.
6-3- آبهاي زير زميني


آب زير زميني همانطور كه از اسمش پيداست در زيرزمين است ديده نمي شود و معلوم نيست در چه نقاطي و چه طبقاتي و چه عمقي از زمين قرار دارد. حجم و وسعت آن چه اندازه است؟ كيفيت آن چگونه است؟ آيا اصولاً مي تواند مورد استفاده قرار گيرد يا نه و براي چه مصارفي قابل استفاده است؟
اينها مطالبي است كه با مطالعه و از طريق راه هاي مناسب مي توان جواب داد تا بتوان از راههاي مناسب (حفر قنات، چاه و غيره) آب مورد

نياز را از منابع زيرزميني بدست آورد و به شكل صحيحي از آن بهره برداري نمود.
«قسمتي از نزولات جوي كه سفره هاي آب زيرزميني را به وجود مي آورند كه تجمع اين آبها بستگي به قابليت نفوذ و تخلخل زمين مربوطه دارد. آبهاي نفوذي در زيرزمين از عمق معيني بيشتر نفوذ نكرده و بر روي طبقه اي نفوذ ناپذير كه آن را سنگ كف سفره مي نامند ذخيره مي شود. قسمتي را كه آب در آن ذخيره مي شود به نام سفره آبدار مي نامند اين قسمت خود به دو بخش تبخيري و اشباعي تقسيم مي شود.»


آن چه مدنظر است ناحيه اشباعي بوده كه در آن آبهاي نفوذي به صورت مولكولي نگهداري مي شود كه در منابع آبي، نقش مهمي دارد.
در اين حوضه سفره هاي آب زيرزميني در مجاورت رودخانه تشكيل شده است كه اين سفره ها كوچك و ارتباط هيدروليكي با يكديگر ندارند. به همين علت بررسيهاي هيدرولوژيكي در اين زير حوضه انجام نگرفته و از طريق بيلان هيدروكليماتولوژي در سطح آن و ارتفاعات و تلفيق آن دو، شماي كلي بيلان آب سفره هاي زيرزميني اين حوضه مشخص شده است.
تغذيه آبهاي زيرزميني:
مهمترين تغذيه آبهاي زيرزميني، همان آب نفوذي رودخانه ها و سيل آبهاست. به همين دليل در مناطق كوهستاني به دليل فراواني نزولات جوي تغذيه آبهاي زيرزميني به دشتها بيشتر است از جمله منطقه مورد مطالعه ما طالقان كه شامل اين خصوصيات است.
در ضمن در مناطق كوهستاني درجه حرارت كمتر در نتيجه تبخير آب كمتر صورت مي گيرد و مقدار نفوذ آب در زمين به علت وجود گسلها و شكاف سنگ هاي كوهستاني بيشتر است. عواملي كه توضيح داده شد در منطقه باعث مي شود كه سفره هاي آب زيرزميني بسيار غني باشد. همين

وجود مخروطه افكنه ها و طبقات قابل نفوذ و پادگانه هاي قديمي از منابع ذخيره آب به شمار مي روند مواد تشكيل دهنده اين پادگانه كه اغلب قلوه سنگ و قطعه سنگهايي است كه به وسيله قطري از آهك محافظت مي شود و در روي اين تشكيلات مارني قرار گرفته اند. كه بعد از هر بارندگي، آ ب پس از عبور از قلوه سنگ به طبقه مارني رسيده و ذخيره مي شود و رطوبت حاصل از آن نيز باعث مي شود كه يك پوشش گياهي در روي قشر آهكي ديده شود و در چنين مواقعي است كه چشمه ها پديدار مي شوند.


در منطقه طالقان به اين نكته بايد توجه داشت كه از آبهاي زيرزميني غني، استفاده اندكي و يا در بعضي از مناطق اصلاً استفاده نمي شود، مگر از چشمه ها، مردم در اين منطقه به علت وفور آب هاي سطحي از يك طرف و كمبود زمين هاي كشاورزي از طرف ديگر، چون منطقه كوهستاني است و اغلب زمين هاي تراس بندي شده اند و از همه مهمتر به دليل شرايط طبيعي منطقه و قطعه قطعه بودن مزارع از ابهاي سطحي بيشتر استفاده مي شود . در ضمن بارندگي در منطه براي كشت ديم مناسب مي باشد.
در مناطقي كه آبهاي زيرزميني به شكل چشمه ها در سطح زمين جاري مي شود سطح اساس رودخانه هاست، چرا كه در مناطق كم ارتفاع به خصوص در فصل بهار كه آب زيرزميني مي جوشد و نفوذ آب در تشكيلات مارني و ليموني و اشباع مواد به آساني صورت مي گيرد و باعث حركت توده اي از زمين مي شود.
در طالقان آن روستاهايي كه از رودخانه دور هستند، از ابهاي زيرزميني به شكل چاه و قنات استفاده مي كنند. به طور كلي بيشترين استفاده از چشمه ها و كمترين استفاده از چاه و قنات مي باشد. و تنها آن دسته از روستاهايي كه در دامنه هاي جنوبي طالقان هستند به دليل

بارندگي كم و آبهاي سطحي كمتر، از قنات استفاده مي كنند. ولي در دامنه هاي شمالي به دليل بارندگي بيشتر از رودهاي دائمي و فصل استفاده مي شود و قناتي وجود ندارد.« تعدد رشته قنات در طالقان، 19 رشته بيان گرديده است از خصوصيات رشته قنات هاي اين منطقه اين است كه تعداد چاه ها و طول آنها كم است و ميزان آ ب آن تابع نزولات جوي مي باشد.»
«تعداد چاه هاي عميق 6 حلقه و نيمه عميق 81 حلقه در طالقان آمارگيري شده است و تعداد چشمه هاي دائمي منطقه طالقان 570 دهنه مي باشد و بالا بودن سطح سفره آب زيرزميني را مي رساند.»


در بعضي از مناطق آب چشمه ها را به صورت استخر ذخيره كرده در نزديكي روستاي كركبود و خسبان مورد استفاده شرب و كشاورزي قرار مي دهند و از چشمه هاي آب شور در طالقان نمك به دست مي آورند. اين چشمه هاي نمكي در سه منطقه ديده مي شوند:
1- پائين روستاي وشته
2- در منطقه اي بين روستاي پشته و روستاي جزن واقع شده
3- منطقه اي در نزديكي قريه سفنجخاني كه اكثراً جنوب شرقي شهرك، مركز طالقان را شامل مي گردد.

نوع خاك و خاك شناسي روستا:
منطقه بيشتر شامل ارتفاعات مركزي البرز مي شود در گوشه جنوب غربي دشت قزوين اتوبان قزوين كرج عبور مي كند. كوهها به سمت غرب تا شاهرود، سفيد رود، درياچه خزر به وسيله رود الموت و رود طالقان كشيده شده اند با قسمتي از علم كوه (4860 متر) به سمت شمال به وسيله سه هزار رود و ازا رود كشيده شده است. قسمت جنوبي به دشت قزوين كشيده شده است، اتوبان قزوين كرج به وسيله دو جاده در دسترس مي باشد. يكي به طول 7 كيلومتر شمال غربي آبيك را به جويستان در دره طالقان متصل مي نمايد و ديگري از قزوين به شهرك در دره الموت كشيده شده است.


رگه هاي كشيده شده از سوبات پرتي كابرين پسين و پالزوئيك در قسمت هاي شمالي و جنوبي منطقه به وسيله سنگ هاي پالئوژن و نگوژن جدا شده اند. به طور كلي منطقه از چين هاي شرقي به غربي و اغلب با برخورد اعضاء وارونه تاثير پذير شده اند. رسوبات منطقه، اطراف علم كوه در شمال شرقي به وسيله سنگ هاي گرانيتي فرو رفته است.
مروري بر شكل كرسيبها
در قسمت جنوبي طالقان حدود بيش از هزار متر از رسوبات پري كامبرين پسين منطقه اي دگرگون شده زير سنگ هاي لالون كامبرين رار گرفته است. قسمت زيرين حدود 400 متر كمتر از سنگ هاي رستي و فسيل هاي گياهان شكل گرفته است. منطقه معدني آهكي و مركز سلطانيه (1250-100 متر) به طور موضعي در ميان سنگ هاي رستني خاكستري تيره شاله و با منطقه كه در يك گروه قرار مي گيرد. معدن آهك از منطقه اي شاكه سنگ هاي فسيلي و به وسيله قسمت اصلي قرمز رنگ سنگ هاي رستني متحول شده پيشرفته است.
اينها با همديگر منطقه باروت زايگون و تا ماسه سنگ لالون پيشرفت نموده است با مطالعه و

مقايسه نمودن سنگ هاي قسمت شمالي رود، الموت ترتيب واقعي بسيار كمي ديده مي شود.
سنگريزه لالون ( تا 650 متر) در جنوب شامل سنگ هاي رستني و فسيلي به وسيله سنگ هاي سفيد كوارتز شوسيده شده است رگه هاي ميلا از (100 تا 700 متر) مي باشد معدن سنگ آهك در پائين ترين قسمت شامل سنگ آهك فسيلي و خاك آهك روي آن مي شود. صدور به طرف سنگ هاي رستني، سنگ ريزيه و كوارتز مي باشد جانداران سه قسمتي (trilobites) در بستر و گرپتوليتز در سنگ هاي رستني در وسط سنگ هاي آهكي چه پيشنهادي مي گردد؟ ميان اردويسين.
در مسافت زيادي از شمال اردهه در تمام معادن سلطانيه به طرف شكل گيري مبدا بر خلاف كمر است. شرق علم كوه يك سنگ آهك صورتي 200 متري (شكل گيري لشكرك) كه شامل ميلا است وجود دارد كه باقيمانده از دوره آخرين پري كامبرين شكل گرفته است.
دو رديف متمركز سنگ هاي پالئوزويك زبرين ديده مي شود. در قسمت جنوبي 100 متر گدازه هاي اوليه با لايه هاي نازك مي باشد (رگه هاي جيرود) كه باقيمانده از رگه هاي ميلا مي باشد. در شمال شرقي لايه زبرين كار بنونب فروس سنگ معدن آهك سيارك (تا 600 متر) كه مطابق سنگ رستني پركامبرين نمي باشد. در هر دو منطقه رگه هاي دورود تا 150 متر از جنوب تا شمال نازك و نازك تر مي شود. قسمت بالاي برجسته معدن آه دوته (تا 500 متر) در جنوب به وضوح به طور برجسته ديده مي شود.
ولي با پيشرفتگي در معدن آهك مبارك در شمال وجود دارد. در شمال دره طالقان و در قسمت

جنوبي بستر سنگ آهك ديده مي شود؟ رگه هاي نسن از صفحات قهوه اي و خاكستري سنگ آهك تا معادن رگه هاي اليكا (تا 250 متر) قسمت اصلي زيرين ژوراسيك رگه هاي شمشك (حداقل 1000 متر) از بيشترين سنگ ريزه هاي خاكستري به قهوه اي و سنگ هاي رستني تشكيل شده است يك كوارتز گرد در قسمت زيرين در شمال وجود دارد. در جنوب معدن زغال سنگ قرار دارد مخصوصاً قسمت زيرين آن باقيمانده از دوران سنگ هاي ترياسيك پيشين و ظاهراً از رگه هاي قديمي تر مي باشد مخصوصاً نزديك آبيك.
شمشك تا جنوب به صورت امونيت تا معدن داليچاي ادامه دارد ( تا 60 متر) و از آنجا تا رگه هاي لار پيشرفت دارد كه اين چرخش به وسيله سنگ هاي رستني خاكستري به صورت رگه هاي دوار

تيزكوه ادامه دارد. در شمال شمشك حداقل 1500 متر گدازه هاي اوليه با لايه هاي آهكي اپتين سمنانين به سمت پايه ادامه دارد. دوره پالئوژن (رگه كرج) از دو قسمت متمايز تشكيل يافته است:
قسمت زيرين تا 3000 متر از سنگ هاي آتشفشاني شامل معادن آهكي نيومولتيك مي باشد. و قسمت زيرين تا 2500 متر عمدتاً از گدازه هاي متخلخل كه مربوط به دوره ائوسن سين به اليگئوس مي باشد.
سنگ هاي آتشفشاني سبز اسيدي زيرين از رگه هاي واستيك تشكيل يافته و به سمت شمال و شمال شرقي از گلهاي گدازه اي آهكي اشراف داشته و در حال حاضر در شمال تقذيباً به شكل حوضچه رود وجود دارد. وجود اسيدي احتمالي سبب نفوذ و تراكم در نزديكي زياران ديده مي شود.
پيشرفت گدازه هاي آتشفشاني كه به طرف بالا، برگشت آن در منطقه اكنون به صوره توده گدازه نشان داده مي شود. بشيترين گدازه هاي آتشفشاني به صورت سنگ سياه از نوع باسنيت و آندزيت و از نوع كوارتز سبز زيتوني مي باشد. ترتيب لايه باسنيت به صورت فنوكريست تا اطراف طالقان تا وسط توده گدازه وجود دارد. صخره هاي قرمز رنگ اغلب به وسيله آب تصفيه شده پر گرديده است و معمولاً تا بالا وجود دارد. ديواره ضخيم كوه البرز يك تغذيه كننده مهم از اين گدازه ها بوده ، زماني كه نفوذ دانه هاي مركزي ممكن است به عنوان تجمع سنگ هاي سياه به صورت تراكم اوليه در منطقه اميرنان در غرب طالقان ديده مي شود.
حوضچه هاي رودخانه هاي الموت و طالقان در بين كوه ها بيش از 2000 متر از لايه هاي قرمز رنگ نسل جديد تشكيل يافته است. اين سنگ هاي آهكي گرد از قطعات سنگ آهكي ريز به وجود آمده است. شيب هاي تند رسوبات پروانه اي مانند از حاشيه حوضه رود به وجود مي آورد تا موقعي كه سنگ هاي آهكي نازك و باريك در درياچه هاي موقتي يا خشك شده ته نشين مي شوند. برآمدگي آهكي ا

وليه از سنگ هاي تيره در حوضه رود و هچنين در روشن ترين قسمت طالقان ديده مي شود.
دو نسل از سنگ ريزه پلي استين دشت قزوين به وجود آورده است. نسل جوانتر به كل پروانه اما قديمي تر اكنون تكه تكه مي باشد. در دره هاي الموت و طالقان به وسيله سنگ ريزه هاي در سطوح مختلف و معمولاً سنگ هاي نرم و مسطح پوشانده شده است.
يكي مانند سطح نزديكي معدن در قسمت جنوبي دره الموت، گدازه هاييكه پخش شده به شكل مخروط آتشفشاني در غرب دامنه كوه البرز سطوح فرسايش يافته ديگر در دره طالقان در دشت شيب دار وسيع به وسيله سنگ ريزه هاي پلي استن پوشيده شده است. جنوب شهرك (طالقان) توده هاي دائمي مزوزوئيك آهكي بيش از يك كيلومتر مربع پوشانده و به سمت جنوب طالقان نيز پيشروي نموده است رسوبات اخير شامل آبرفت و رسوبات پروانه اي دره هاي الموت و طالقان را تشكيل داده اند و دشت قزوين همچنين سنگ ريزه و صخره ها بيشترين قسمت علم كوه، و زمين هاي جمع شده عصر يخبندان كوه البرز و علم كوه مي باشد. اگر چه انجماد مدت زيادي در كوه البرز نمي گذرد، بعضي از زمين هاي جمع شده عصر يخ بندان علم كوه هنوز توسط مقدار كمي از يخها با شكاف هاي عصر يخ بندان در بالا آنها ديده مي شود.
ديواره هاي اوليه و مياني ممكن است به وسيله حوادث آتشفشاني تغذيه مي شود و رگه هاي پالئوژن اولي را از بين برد. شيبهاي تند منوزوئيد در سنگ هاي آتشفشاني در نزديكي علم كوه و در جنوب طالقان فرو رفته است اين ديواره ها ممكن است از دوره پالئوژن و گدازه هاي تغذيه شده آن باشد ديواره غرق شده شامل ميكاي سياه در شمال شرقي علم كوه و در ارود مي باشد. و ممكن همزمان با اين مونزوئيدها و جلوتر ممكن است نامتجانس باشد كوارتز علم كوه به صورت گلهاي پخته شده پالئوژن در حلقه هايش مي باشد. آن داراي ديواره غرق شده و سقف ثابت است.
ساختمان و شكل طبقات زمين
روند ارتفاعات شرقي غربي مخصوصاً سمت جنوب رودخانه طالقان و شمال رود الموت بر مبناي تاريخي از دوران پري كامبرين مي باشد. تاثير آنها از لايه هاي آهكي يا هيچ لايه و به صورت نيمه نيمه در ارتفاعات ديده مي شود. سنگ هاي پري كامبرين پسين و پالزئويك در اطراف طالقان به ويژه در شمال وليان به خوبي ديده مي شود. خيلي موضعي به عنوان مثال در شمال آبيك. شكل

موضعي همراه با جابجا شدن و بريده شده در دوران ترياسيك پسين اتفاق افتاده است. پيچ هاي كوچك طي ژرياسيك و كرتاسه در چين خوردگي هاي عميق و فرسايش زياد به صورت انبوه سنگ هاي پالئوژن ملاحظه مي شود. سنگ هاي آهكي دوره پالئوژن در شمال گواهي مي دهد كه نفوذ سنگ هاي آهكي تا پاي بلندي ها ادامه دارد. تطبيق ارتفاعات شرق به فرب توسط فرسايش شديد ادامه داشته و آنها مربوط به قبل سنگ هاي قرمز رنگ نئوژن مي باشند كه تجمع حوضه هاي رود در ميان كوه در بين رگه هاي دوره پالئوژن هستند. سنگ هاي نئوژن گواهي رشد تجديد حوادث در پاي ارتفاعات و آنها شامل شديدترين تراكم منطقه را تحت تاثير قرار داده اين حادثه سبب جابجايي برعكس و فراز و نشيب پاي ارتفاعات كه شكل طبقات زيرين (سنگريزه پلي استن قديمي) به وجود آمده است.
زمين شناسي اقتصادي


تحقيقات معادن منطقه كاملاً فلزي نيستند . زغال سنگ در رگه هاي شمشك در قسمت جنوبي طالقان رگه هاي زغال سنگ نزديك آبيك و ارتفاعات، به صورت محدود ديده مي شود. همچنين نزديك ابيك يك دشت سيماني از ته نشين سنگ هاي فيروزتيك بهره برداري مي شود. تعداد معدودي كوره آهك پزي در منطقه عمومي استفاده مي شود. سنگ هاي آهكي ,وجود متعلق به دوره كرتاسه (رگه هاي تيز كوه) ممكن است بهترين چشم انداز داشته باشد. اگر چه استفاده ديگري نيز دارد. نزديك زاورك (منطقه الموت) كلسيم با كيفيت خوب وجود دارد. لايه هاي كلسيمي ممكن است ارزش اقتصادي در نئوژن دره طالقان داشته باشد، نمك معمولي (سفيد) از تبخير چشمه هاي نور از نئوژن نزديك جزن توليد مي گردد. رگه هاي باريت تا پهناي يك متر در پالئوزوئيك و سنگ هاي قديمي در پالئوژن در منطقه جنوبي وجود دارد. اينها در مناطق زياد ولي از نظر تعداد مقدار كمي كار مي كنند. معمولاً آنها مسيرهاي سولفات سرب و مس و توليدات اكسيد آنها را نشان مي دهند. مسيذرهاي سولفات مس گدازه هاي پالئوژن نزديكي پرچان را نشان مي دهد. زماني كه سنگ هاي آبي تيره در زمين هاي مرتفع در شمال زياران وجود دارد فقط بالاي لايه هاي كرتاسه، پالئوژن بوده و ارزش اقتصادي زيادي دارد. پيرولوميت معمولاً در رگه هاي پالئوژن – نئوژن ديده مي شود. در بين حلقه نوراني علم كوه لايه هاي آهنربايي در سنگ هاي آهكي دوره پركامبرين ديده مي شود موقعيكه رگه هاي آهني كوارتز در دوران پركامبرين و سنگهاي گدازه كرتاسه اتفاق افتاده است. وقوع سنگ هاي مغناطيسي و كربناتي در اين منطقه معدني صورت مي گيرد. ساختمان خوب و جاده سنگي در رگه هاي زيادي وجود دارد. كوارتزيت هاي واقعي در پالئوزويك و اسيدهاي آتشفشاني در پالئوژن ممكن در شيشه سراميك و صنايع نسوز به كار مي رود.
4- مسائل اقتصادي (روستا):
نحوه بهره برداري از زمين:وسعت زمين هايي كه براي زراعت و باغها مورد استفاده قرار مي گيرد 26 هكتار مي باشدو وسعت باغات و زمين هاي كشت شده سيب 16 هكتار و انگور 9 هكتار انگور ديم 6 هكتار مي باشد. 29 هكتار كل سطح سالانه آبي و ديمي 2/16 هكتار كل سطح آن مي باشد. باغ و قلمستان 9/12 هكتار و 7/1 هكتار گندم آبي و 6/8 هكتار گندم ديم و 6/4 هكتار جو ديم و 66/9 هكتار يونجه و اسپرم و 6 هكتار لوبيا و 3/0 هكتار سيب زميني كشت مي شود در اين

روستا نوع بهره برداري سنتي مي باشد و تغييرات در بهره برداري سنتي و اراضي زراعي سيب به خاطر شرايط اقليمي و شرايط مساعد براي احداث باغات سيب مناسب است تركيب بافت بهره برداري ها خرده مالكي سنتي و به صورت يك روستا و مزرعه و نوع اراضي نيز تپه ماهور اتس و كشت علوفه يونجه مي باشد و دانه هاي روغني در اين روستا كشت نمي شود. صيفي جات و حبوبات ناچيز و صرفاً فقط براي كشاورزان و مصرف خانواده هاي آنان مي باشد. در روستاي سنگ بن باغات گردو 2 هكتار و با توجه به سياست هاي جهاد كشاورزي منطقه در جهت تبديل اراضي باير رها شده به باغات ميوه حدود 1 هكتار گردو كاري در اين روستا صورت مي گيرد. فرش

محصولات توسط خود توليد كنندگان و خرده فروشي و اهالي روستا كه در تهران زندگي مي كنند و در تابستان فقط براي تعطيلات تابستاني به روستا مي آيند به آنها محصولات فروخته مي شود.
بذر: محلي و فقط سيب زميني از بذر آئولا. بذر اصلاح شده عموماً از طريق مصرفي جهاد كشاورزي به مراكز توليد بذر كه مورد تائيد كارشناسان مي باشد و تهيه به نرخ دولتي .


بذر: اصلاح شده گندم (والفجر) و لوبيا اصولاً چيتي و سيب زميني يهمان آئولا مي باشد سيب نيز اخيراً در جهت افزايش راندمان توليد از نهال هاي پايه مالينگ استفاده مي شود. پايه مالينگ نيز نهالهايي است كه ارتفاع آن از 1 متر به بالاتر نمي آيد و شاخه و برگ كم و محصول بيشتر و با كيفيت تر و جاي كمتري مي گيرد. در خصوص تبديل باغات ديم نيز با توجه به ميزان بارندگي كه ميانگين آن 560 ميليمتر در سال و حداقل بارندگي 300 تا 800 ميليمتر بارندگي سالانه است كه توصيه مي كنند كه از نهال هاي بادام ديم دير گل استفاده شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید