بخشی از مقاله

رياضيدانان مسلمان

ابوالوفا محمد بن يحيي بن اسماعيل بوزجاني

يكي از مفاخر علمي ايران و از بزرگترين رياضيدانان و منجمان دوره اسلامي است در روز چهارشنبه اول ماه رمضان 328 هجري قمري در شهر بوزجان(تربت جام فعلي) چشم به جهان گشود. وي از همان سنين كودكي به خاطر هوش سرشار، تيز بيني و كنجكاويش مورد توجه خانواده و اقوامش قرار گرفت ابوالوفا علم هندسه و عدد را نزد عموي خود ابوعمر و مغازلي و دايي خود ابوعبدالله

محمد بن عنبسه فرا گرفت. دوراني كه ابوالوفا در آن مي زيست شرايط مناسبي براي رشد او فراهم شد. استفاده از محضر استادان، كتابها و مراكز علمي گوناگون، امكان پر گشودن ذهن را براي او فراهم ساخت وي در دوران حكومت سلسله آل بويه زندگي مي كرد. ابوالوفا در سن 20 سالگي به عراق مهاجرت كرد وتا پايان عمر در بغداد زندگي كرد. او به ياري همكارانش در رصد خانه بغداد به رصد پرداخت او يكي از مشهورترين منجمان زمان خود بوده است. وي گاهي در

كارهاي علمي با شخص معاصر خود ابوريحان بيروني به وسيله مكاتبه شريك مساعي داشته است. او سنت گذشتگان را مبني بر تلفيق كار علمي همراه با نگارش شرحهايي بر آثار قدما ادامه داد و شرح هايي بر آثار كساني چون اقليدس و ديونانتوس نوشت.
بوزجاني روشهاي محاسبه اي را كه كارمندان و بارزگانان در كشورهاي شرق اسلامي در كارهاي روزانه انجام مي دادند آنها را به صورت منظم و مدون در آورد.
از كارهاي جالب ديگر بوزجاني، حل يك مساله جالب است كه در آن از قضيه فيثاغورث استفاده نشده است. تقسيم يك مربع به تعداد معلومي از مربع هاي كوچك تر يا تشكيل يك مربع بزرگ با تعداد معيني از مربع هاي كوچك به وسيله پهلو به پهلو قرارر دادن آنها از كارهاي ديگري است كه او انجام داده است.


بوزجاني در مجالس علمي زيادي شركت داشت كه حتي عمر خيام هم در آثار خود از مسائل رياضي مختلفي ياد مي كند كه دانشمنداني مانند: ابوسهل كوهي، ابوالوفاي بوزجاني و ابو حامد صاغاني در دربار عضد الدوله سخت به آن مشغول بوده اند.
تا كنون در غرب پژوهش هاي فراواني درباره آثار بوزجاني انجام شده است. جنجال برانگيز ترين پژوهش مربوط به«سديو» رياضي دان و ستاره شناس فرانسوي است. او در اين پژوهش ادعا مي كند كه بوزجاني 9 قرن پيش از«تيكو براهه» منجم دانماركي در اختلاف سوم حركت ماه را كشف كرده است» از جمله آثار وي در زمينه رياضي مي توان از:


1- كتاب اعمال هندسي 2- مجسطي 3- كتاب حساب 4- رساله در تركيب اعدادالوفق در مربعات 5- جواب نامه بوزجاني به ابوعلي حبوبي در باره محاسبه مساحت مثلث بدون به كاربردن ارتفاع آن 6- المدخل آلي صناعه الاثحاطيقي
7- رساله في النسبه و التعريفات 8- رساله في جمع اضلاع المربعات و المكعبات
به طور كلي مهمترين آثاري وي شامل: كتاب في يحتاج اليه الصانع من الاعمال الهندسيه و كتاب المجسطي يا كتاب الكامل است
سرانجام ابوالوفا بوزجاني در سال 388 هجري قمري در بغداد چشم از جهان فرو بست.


ابن سينا
شيخ الرئيس حجه الحق ابوعلي حسين بن عبدالله حسين بن علي بن سينا مشهور به ابن سينا كه در سال 370 هجري قمري در افشنه نزديك بخارا متولد شده و در آنجا به كسب علم پرداخت. از تحصيلات مقدماتي از حمله ادبيات، قرآن، فقه و حساب را نزد پدر آموخت و براي فراگرفتن منطق و هندسه و نجوم نزد ابوعبدالله ناتلي رفت. او از همان كودكي بسيار خارق العاده بود و دانش زمان خود را به سرعت فراگرفت. ابن سينا تا چهارده سالگي پيش تمام استادان بخارا رفت و هرچه آنه

ا مي دانستند، فراگرفت. در دوره پادشاهي نوح بن منصور، هفتمين امير ساماني، بوعلي شانزده سال داشت كه پدر و مادرش يكي پس از ديگري با فاصله كمي از دنيا رفته بودند. بوعلي درس طب را نزد ابومنصور نوح قمري مي خواند. او در سن شانزده سالگي به طبابت پرداخت. وي پس از درمان كردن نوح بن منصور ساماني به دربار او راه يافت. شهرت طبابت ابن سينا در شهر پيچيد و مريض هايي كه از معالجه نا اميد مي شدند نزد او مي آمدند و شفا مي يافتند و اين شهرت روز

افزون سبب شد تا آوازه او به گوش سلطان محمود نيز برسد. مامور او را دعوت كرد تا به غزنين برود، اما ابن سينا به دليل خشونت و تعصب ديني سلطان محمود دعوت او را رد كرد و از خوارزم فرار كرد. در آن زمان به او لقب بوعلي سينا دادند به علت زنده نگه داشتن نام پدر بزرگ (علي) و نام جدش (سينا).
ابن سينا پس از فرار از خوارزم مدتي را در تركستان و خراسان به سر برد و سپس وارد گرگان شد و در آنجا به طبابت پرداخت. سپس به ري رفت و در آنجا مجدالدوله ديلمي را كه به بيماري ماليخوليا مبتلا شده بود، درمان كرد. او در همدان مقام وزارت شمس الدوله را به دست آورد و از حمايت علاالدوله كاكويه برخوردار گشت.


در مدت نه سالي كه ابن سينا در گنگانج به سر مي برد كتابهاي زيادي نوشت از جمله رساله اي در مورد فن موسيقي، قصيده اي در منطق، رساله اي درباره نبض كتابي مربوط به فلسفه و رساله اي درباره افسردگي و علل آن. در اين مدت ابوريحان بيروني هم در دربار خوارزم بود. ابن سينا و بيروني مباحثات زيادي با هم داشتند.
سرانجام ابوعلي سينا در همدان در سال 428 هجري قمري در گذشت. از جمله معرفترين آثار او مي توان به دانش نامه علايي كه به زبان فارسي است و همچنين مهم ترين اثر فلسفي او به نام شفا كه شامل چهار بخش (منطقي، طبيعيات، رياضيات و مابعد الطبيعه) است را نام برد. اين اثر و كتاب بعدي به نام قانون كه دايره المعارف طبي است هر دو به زبان عربي مي باشند. از جمله كتاب هايي كه در مورد علم رياضيات نوشته است كتاب «رساله الي ابوسمل المسيحي في

الزاويه» است. به طور كلي ابن سينا از دانشمندان علوم رياضي، هندسه، نجوم، منطق، فلسفه و طب بود و وي از جمله دانشمنداني بود كه هم در زمان خودش و هم سال ها و قرن ها پس از مرگش مورد احترام همه مردم و حكما بوده است. از جمله امام خميني (ره) كه در مورد ابن سينا در شرح حديث از امام محمد باقر(ع) به عنوان رئيس فلاسفه اسلام ياد مي كند و نيز در كتاب چهل حديث خود در شرح حديثي از امام جعفر صادق(ع) از وي به عنوان امام فن و فيلسوف بزرگ اسلام نام برده اند.



خوارزمي
ابو جعفر محمد بن موسي خوارزمي يكي از دانشمندان بزرگ ايراني، منجم، رياضي دان و جغرافيدان در سال 185 هجري قمري در نزديكي بغداد پا به عرضه وجود نهاد.
او بزرگترين عالم زمان و عصر خويش است و اجدادش اهل خوارزم بودند اما به احتمال زياد خودش از اهالي قطر بولي منطقه اي نزديك بغداد بود.
او در زمينه زياضيات و نجوم مهارت بسزايي داشت. وي در اين رياضي دان دوره اسلامي است كه آثارش به دست ما رسيده است. وي در زمان خلافت مامون عضو دارالحكمه بود كه گروهي از دانشمندان بغداد به سرپرستي مامون قرار داشتند و مورد توجه خليفه وقت بود. او كتاب جبر و مقابله خود را كه درباره رياضيات مقدماتي است و اولين و اولين كتاب جبر است كه به عربي نوشته شده آن را به مامون تقديم كرد.
كتابهاي او در زمينه جبر، حساب، نجوم كه به زبان عربي نوشته شد هم در كشورهاي اسلامي و هم در كشورهاي اروپايي تاثير بسزايي داشت.


كتابهاي ديگر اوكه درباره ارقام هنري است بعد از آن كه در قرن دوازدهم به زبان لاتيني منتشر شد تاثير خاص بر روي اروپائيان گذارد و نام خوارزمي مترادف با هر كتابي كه درباره حساب جديد بود فراگرفت و از همين جا اصطلاح جديد الگوريتم به فضاي قاعده محاسبه رواج يافت.
از جمله كتابهاي ديگر او و در زمينه رياضي مي توان مختصر من حساب الجبر و القابله، كتاب الجمع و التفريق و زيج را نام برد. وي سال 233 هجري قمري درگذشت.

محمد بن احمد ابوريحان بيروني
رياضي دان، منجم، جغرافيدان و فيلسوف مشهور ايراني و يكي از دانشمندان و نام جهان است كه در سال 362 هجري قمري در ناحيه جنوب درياچه آرال در بيرون خوارزم به دنيا آمد به همين دليل به بيروني معروف شد، او از همان اوان كودكي شروع به آموختن علم و دانش كرد اولين استادش او نصر منصور بود كه به پرورش وي همت گماشت، هفده ساله بود كه با كمك يك حلقه مدرج ارتفاع نصف النهار خورشيد را اندازه گرفت. وي اوايل عمر را در خدمت مامونيان خوارزم و سپس چند

سالي را در جرجان در دربار شمس المعالي قابوس ابن وشمگير گذراند و از حمايت و كمك وي برخوردارشد. و كتاب آثار الباقيه را در آن جا به نام او تاليف كرد. كه در اين كتاب درباره زبان و تاريخ و سنتهاي ملل ايراني و يهود و مسيحيت قبل از اسلام مي باشد. پس از تصرف خوارزم از سوي سلطان محمود غزنوي به غزنه برده شده و از آن پس چند بار در جنگهاي محمود در هندوستان همراه وي بود. اين بزرگ مرد و دانشمند زبان عربي و فارسي را به خوبي مي دانست هر چند كه زبان مادرش خوارزمي بود اما نوشته هاي علمي اش را به زبان عربي مي نوشت او همچنين بر

اثر معاشرت با علما و حكماي هند به زبان هندي نيز تسلط پيدا كرد تا آنجا كه به كمك حكيمهاي هندي چند كتاب علمي هندي را به عربي ترجمه كرد و كتابهايي از عربي را به زبان سانسكريت ترجمه كرد پس از آن كه اطاعاتش بيشتر شد كتاب التحقيق ما للهند را به رشته تحرير در آورد. از جمله هاطرن بيروني پزشك مشهور ايراني شيخ الرئيس ابو علي حسين بن عبدالله بن سينا مي

باشد. كه در همين زميان بو علي سينا و بيروني سوال و جواب و بحث تندي درباره ماهيت و نحوه انتقال نور و حرارت با يكديگر داشته اند. بيروني در حدود سال 420 كتاب التفهيم لاويل صناعته التنجيم درباره نجوم و هندسه و كتاب ديگر خود را به نام قانون مسعودي كه آن را به سلطان مسعود غزنوي تقديم كرده است كه بيشتر در زمينه علوم و نجوم و هندسه مي باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید