بخشی از مقاله

مقدمه
«اول العلم معرفه الجبار» آغاز دیانت از خداشناسی است و بنیاد معرفت نیز بر همین منوال استوار است، سخن از خدا کهنگی ندارد، همان سان که آب هرگز کهنه نمی شود مادامیکه عطش هست، جهان معاصر در عطش خدا خواهی می سوزد، هر چند خود نمی داند.
شکر و سپاس خدای منان که توفیق تحقیق و مروری در دریای بی کران این آیات مبارکه شامل حالم شد.

سوره سجده آیه 18
افمن کان مؤمناً کمن کان فاسقا لایستون
ترجمه : آیا کسی که مؤمن است همانند کسی است که فاسق است؟ نه هرگز این دو برابر نیستند.
نمونه: جمله به صورت استفهام انکاری مطرح شده، استفهامی که پاسخ آن از عقل و فطرت هر انسانی می جوشد که این دو هرگز برابر نیستند، در عین حال برای تاکید، با ذکر جملۀ «لایستوون» این نابرابری را مشخص تر می کند.


در این آیه «فاسق» در مقابل «مومن» قرار گرفته و این دلیل بر آن دارد که فسق مفهوم گسترده ای دارد که هم کفر را شامل می شود و هم گناهان دیگر را،
چرا این کلمه از جمله «فسقت الثمره» (یعنی میوه از پوستش خارج شد و یا در موردی که هستۀ خرما از گوشت آن جدا می شود و به بیرون می افتد ) گرفته شده، سپس به خارج شدن از اطاعت فرمان خدا و عقل، اطلاق گردیده است، و می دانیم هر کس کفر می ورزد و یا مرتکب گناهانی می شود از فرمان پروردگار خود، خارج شده است این نکته نیز قابل توجه است، که میوه مادامی که در پوست خود قرار دارد سالم است، همینکه از پوست خارج شد، فاسد می شود، و بنابراین فاسق شدنش همان و فاسد شدنش همان.


جمعی از مفسران بزرگ در ذیل این آیه نقل کرده اند که روزی «ولید بن عقبه» به «علی (ع) » عرض کرد من از تو با زبانی گسترده تر و فصیحتر و نیزه ای تیزتر دارم (اشاره به اینکه به پندار خودش هم در سخنوری و هم در جنگ جوئی پیشتاز تر است).
علی (ع) در پاسخ او فرمود: لیس کما تقول یا فاسق! «این چنین نیست که تو می گوئی ای فاسق» اشاره به اینکه تو همان کسی هستی که در داستان جمع آوری زکات از طایفه «بنی المصطلق» آنها را متهم به قیام بر ضد اسلام کردی و خداوند در سوره حجرات در آیه 6 یا ایها الذین آمنوا آن جائکم فاسق بنبا فتبینوا ... تو را تکذیب و فاسق خواند .


بعضی در اینجا افزوده اند که آیه افمن کان مؤمنا کمن کان فاسقاً بعد ازاین گفتگو نازل شده اما با توجه به اینکه سوره مورد بحث (سوره سجده ) در مکه نازل گردیده و داستان «ولید» و در بنی المصطلق» در مدینه اتفاق افتاد به نظر می رسد که این از قبیل آیه بر یک مصداق روشن باشد.
ولی بنا بر قول بعضی از مفسران که آیه فوق و دو آیۀ بعد از آن را مدنی می دانند، مشکلی از این نظر باقی نمی ماند و مانعی ندارد که این سه آیه بعد از گفتگوی فوق نازل شده باشد.
سوره سجده آیه 18
افمن کان مؤمنا لمن کان فاسقا لایستون.
المیزان : آنکه مومن است با آنکه عصیان پیشه است چگونه مانند و یکسانند.
در تفسیر قمی در رواییاتی از ابن الجاورد از امام باقر (ع) آمده است که علی (ع) و ولید بن عقبه با هم مشاجره کردند و ولید می گفت به خدا قسم م از تو شجاعترم و نیزه من از نیزه تو تیزتر و در صف تیر اندازان ثابت قدم تر. و علی (ع) فرمودند ساکت باش تو فاسق هستی و بس که این آیه نازل شد.


در کتاب احتجاج از حسن بن علی (ع) در حدیثی که را جع به احتجاج آن حضرت با عده ای از اطرافیان معاویه است فرمود که ای ولید تو چگونه علی (ع) را ناسزا می گویی در حالیکه خداوند ا را در 10 آیه از قرآن مومن خوانده است؟ و تو را در قرآن فاسق معرفی کرده؟ و سوره 18 سجده را تلاوت کردند.


سوره انفال آیه 62
هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین.
ترجمه: او همان کسی است که تو را با یاری خود و مومنان تقویت کرد.
نمونه
بارها خطرات بزرگی برای تو فراهم ساختند و نقشه ی خطرناکی که طرح کردند که از طریق عادی غلبه بر آن ممکن نبود اما تو را در برابر همه اینها حفظ کرد. به علاوه این مومنان مخلص که گرد تو را گرفته اند و از هیچ گونه فداکاری مضایقه ندارند قبلا مردمی از هم پراکنده و با یکدیگر دشمن بودند خداوند نور هدایت بر آنها پاشید و در میان دلهای آنها الفت ایجاد کرد. مانند: اختلاف طایفه اوس و

خزرج و یاران مهاجر پیامبر که از مکه آمده بودند پیش ازاسلام با هم دوستی نداشتند و سینه هایشان از کینه ی یکدیگر پر بود اما خداوند همه آن کینه ها را شست و از میان برد بطوری که از 113 نفر رزمندگان بدر که حدود 80 نفر از مهاجران و بقیه از انصار بودد ارتشی کوچک یک پارچه و متحد بوجود آمد که دشمن را در هم شکست. این الفت و پیوند دلها از طرق مادی و عادی امکان

پذیر نبود اگر تمام آنچه را در روی زمین خرج می کردی هیچگاه نمی توانستی در میان دل هایشان الفت ایجاد کنی ولی این خدا بود که در میان آنها بوسیله ایمان الفت ایجاد کرد. در اینجا باید به دو نکته توجه کرد:


اول: بعضی از مفسران آیه توفیق را تنها اشاره به اختلاف اوس و خزرج که از انصاربودند دانسته اند ولی با توجه به این که مهاجران و انصار هر دو در یک صف به یاری پیغمبر برخواستند روشن می شود که مفهوم آیه یک مفهوم وسیع است.
دوم: این قانون تنها مربوط به مسلمانان نخستین نبوده امروز هم که اسلام سایه خود را بر سر هشتصد میلیون مسلمان جهان گسترده و از نژادها مختلف و اقوام کاملا متفاوت و گروههای اجتماعی متنوع پیروانی دارد هیچ حلقه اتصالی نمی تواند آنها را بهم متحد سازد (جز حلقه اتصال ایمان و توحید) اموال، ثروتها به تنهایی کاری از آنها ساخته نیست باید همان شعله ای در دل ها افروخته شود که در قلوب مسلمانان نخستین بود و نصرت و پیروزی نیز تنها از همین راه اخوت اسلامی میسر است.


سوره انفال آیه 62
هو الذی ایدک بنصره و با لمؤمنین .
و اگر دشمنان بفکر فریب دادن توباشند البته مطمئن باش که خدا ترا کفایت خواهد کرد اوست که به نصرت خود و یاری مومنان ترا موید و منصور گردانید.
المیزان
در الدرامنثور آمده است که ابن عساکر از ابی هریره روایت کرده است که گفت:
بر عرش خدا نوشته شده : «لا اله الا انا وحدی لا شریک لی محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی»
معبودی نیست غیر از من به تنهایی و مرا شریکی نیست محمد بنده و فرستاده من است که او را به وسیله علی (ع) تایید نمودم.


آیه هوالذی ایدک بنصره و بالمومنین، متعرض آن است.
در تفسیر برهان از شرف الدین نجفی نقل کرده که گفته است تاویل این آیه را ابو نعیم در حلقه اولیا به سند از ابن هریره آورده و گفته است که این آیه در حق علی (ع) نازل شده است و مقصود از کلمه مؤمنین حضرت علی (ع) است.
سوره انفال آیه 64
یا ایها النبی حسبک الله و من اتبعک من المؤمنین.
ترجمه : ای پیامبر، خداوند و مومنانی که از تو پیروی می کنند برای حمایت تو کافی است.
نمونه
بعضی از مفسران نقل کرده اند که این آیه هنگامی نازل شد که طائفه یهود «بنی قریظه» و« بنی نضیر» به پیامبر (ص) هشدار داد که به آنها اعتماد و تکیه نکنند، بلکه تکیه گاه خود را تنها خدا و مومنان قرار دهد.
حافظ «ابو نعیم» که از علمای معروف اهل سنت است در کتاب فضائل الصحابه به اسناد خود نقل کرده است که این آیه دربارۀ علی بن ابیطالب نازل شده و منظور از مؤمنین علی (ع) است . کراراً گفته ایم که اینگونه تفسیرها وشان نزول ها ایه را منحصر و محدود نمی کند بلکه منظور این است شخصی مانند علی (ع) که در صف اول مومنان قرار دارد نخستین تکیه گاه پیامبر بعد از خدا میان مسلمین است هر چند که دیگر مومنان نیز در صفوف بعد یار و یاور پیامبر (ص) هستند.
سوره انفال آیه 64


یا ایها النبی حسبک الله و من اتبعک من المومنین.
ای رسول، خدا ترا کفایت کند و مومنانیکه پیروان تواند.
المیزان
نظر علامه در مورد کلمه اتباع در جمله «من اتبعک من المومنین » اگر به معنب پیروی در تمام جهات از پیامبر اکرم (ص) باشد پس می شود گفت که منظور علی (ع) است.
درالدرالمنثوراست که بزاز از ابن عباس روایت کرده که پس از اینکه عمر مسلمان شد مشرکین گفتند مسمانان امروز از ما انتقامشان را گرفتند و خداوند این آیه را نازل فرمود. ولی ولی علامه می فرماید این سخن درستی نیست چون پیامبر در آن زمان موقعیت و قدرت جنگیدن نداشتند تا محتاج یاوری باشند و خداوند هم این آیه را نازل کنند. و همچنین عمر چهلمین نفری بود که مسلمان شد در حالی که این آیه در مدینه در ضمن آیات سوره انفال شده و عدۀ مسلمانان هم در آن زمان صدها نفر بوده بوده است. ابن اسحاق و ابن ابی حاتم از زهری روایت کرده اند که این آیه دربارۀ انصار نازل شده است یعنی روزی که انصار به آنحضرت ایمان آوردند و یا اینکه از آن حضرت پیروی کرده اند.
سوره احزاب آیه 23
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من تضی نحبه و منهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلً .


ترجمه: در میان مومنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بسته اند ایستاده اند بعضی از آنها به عهد خود وفا کرده ، جان را به جان آفرین تسلیم نمودند و در میدان جهاد شربت شهادت نوشیدند و بعضی در انتظارند .
نمونه
این آیه اشاره به گروه خاصی از مومنان است که د رتاسی به پیامبر از همه پیشگامتر بودند و بر سر عهد و پیمانشان با خدا یعنی فداکاری تا آخرین نفس و اخرین قطرۀ خون ایستادند. دهیچ گونه تغییر وتبدیل در عهد و پیمانشان ندارند و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکردند (وما بدلوا تبدیل).


دانشمند معروف اهل سنت و حاکم ابوالقاسم حکانی ، با سند از علی (ع) نقل می کند که فرمود: آیه : رجال صدقو ، عاهدوالله علیه دربارۀ ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را می کشم (و قبلا مردای از ما همچون حمزه سید الشهدا (ع) شربت شهادت نوشیدند) و من هرگز در روش خود تغییر نداده، بر سر پیمانم ایستاده ام.
بعضی دیگر گفته اند جمله « من قضی مخبر» اشاره به شهیدان بدر و احد است. و جمله « و منهم من نیتظر» اشاره به مسلمانان راستین دیگری استت که در انتظار پیوند یا شهادت بودند.


آیه مفهوم وسیعی دارد که همه شهدای اسلام را که قبل از ماجرای جنگ احزاب شربت شهادت نوشیده بودند شامل می شوند و منتظران نیز تمام کسانی بودند که در انتظار پیروزی و شهادت به سر می بردند و افرادی همچون حمزه سید الشهدا (ع) و علی (ع) در راس این دو گروه قرار داشتند. لذا در تفسیر «صافی» چنین آمده است یاران امام حسین (ع) در کربلا هر کدام که می خواستئد به میدان بروند با امام (ع) می کردند و می گفتند سلام بر تو ای پسر رسولخدا (سلام و وداع) امام علی (ع) نیز به آنها پاسخ می گفت و پس این آیه را تلاوت می فرمود: فمنهم من تفی غبه و منهم من ینظر.
از کتب مقاتل استفاده می شود که امام حسین (ع) این آیه را بر کنار جنازه شهیدان دیگری تلاوت فرمود. و از اینجا روشن میشود که آیه چنان مفهوم وسیعی دارد که تمام مومنان راستین را در هر عصر و هر زمان شامل می شود، چه انها که جامه شهادت در راه خدا بر تن پوشیدند و چه آنان که بدون هیچگونه تزلزل بر سر عهد و پیمان با خدای خویش ایستادند و آماده جهاد و شهادت بودند.


سوره احزاب آیه 23
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من یتنظرو ما بدلوا تبدیلا.
المیزان
در مجمع البیان آمده است که ابوالقاسم حکانی از عمر و بن ثابت از ابی اسحاق از علی (ع) روایت کرده که فرموده آیه رجال صدقوا، عاهدوا لله علیه درباره ما نازل شده.

سوره مائده آیه 55
انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون .
ترجمه: سرپرست و رهبر شما تنها خدا است. و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز رابر پا می دارند ودر حال رکوع زکات می پردازند.
نمونه


شان نزول آیه ولایت است.
در تفسیر مجمع البیان و کتب دیگر از عبدالله بن عباس پنین نقل شده که روزی در کنار زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر (ص) حدیث نقل می کرد ناگهان مردی که عمامه ای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبه که ابن عباس از پیغمبر اسلام (ص) حدیث نقل می کرد او نیز با جمله «قال رسول الله» حدیث دیگری از پیامبر (ص) نقل می نمود . ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند، او صورت خود راگشود و صدا زد ای مردم! هر کس مرا نمی شناسد. بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا (ص) شنیدم، و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد، و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ می گویم هر

دو کور باد که پیامبر فرمود علی (ع) پیشوای نیکان است، و کشندۀ کافران، هر کس او را یاری کند، خدایاری اش خواهد کرد، و هرکس دست از یاری اش بردارد، خدا دست از یاری او بر خواهد داشت. پس این را اضافه کرد : مردم روزی از روزها با رسول خدا (ص) در مسجد نماز می خواندم، سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باشد که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم

ولی کسی جواب مساعد به من نداد، در همین حال علی (ع) در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آنحضرت بیرون آورد، پیامبر (ص) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد، هنگامی که از نماز فارغ شد، سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت : «خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او اسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند، و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود و زیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در

کارهایش شریک سازی . خداوندا! من محمد پیامبر و برگزیدۀ توام ، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی (ع) را وزیر من گردان تا بوسیله او پشتم قوی و محکم گردد.
ابوذر می گوید: هنوز دعای پیامبر (ص) پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) گفت : بخوان ، پیامبر (ص) فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا ...
البته این شان نزول از طرق مختلف نقل شده که گاهی در جزئیات و خصوصیات با هم تفاوتهایی دارند ولی اساس و عصاره همه یکی است.

سوره مائده آیه 55
انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون.
المیزان
آیه در رابطه با ولایت علی (ع) است، و در کتاب برهان و کتاب غایه المرام از صدوق و علیه الرحمه روایت می کند که او در ذیل آیۀ انما ولیکم الله و رسوله ... به سند خود از ابی الجارود از حضرت ابی جعفر (ع) روایت می کند که فرمود طائفه ای از یهود مسلمان شدند از آن جمله عبدالله بن سلام و ثعلبه و ابن یاسین و ابن صوریا بودند.همگی خدمت رسولخدا (ص) عرض کردند با نبی الله حضرت موسی وصیت کرد به یوشع ابن ابن نون و او را جانشین خود قرار داد و او وصی شما کیست یا

رسول الله ..؟ در پاسخ این سئوال این آیه نازل شد: انما ولیکم الله ... انگاه رسولخدا فرمود برخیزید همه برخواسته به مسجد آمدند مردی فقیر و سائل از مسجد بطرف آنجناب می آمد حضرت فرمود: ای مرد ایا کسی بتو چیزی داده ! عرض کرد اری این انگشتر را یکنفر همین اکنون به من داد پرسید چه کسی؟ عرض کرد این مردی که مشغول نماز است. پرسید درچه حالتی بتو داد؟ عرض کرد در حال رکوع، حضرت تکبیر گفت ! اهل مسجد همه تکبیر گفتند حضرت رو به آن مردم کرده فرمود پس از من علی ولی شماست!


سوره توبه آیه 19
اجعلتم سقانه الحاج و عماره المسجد الحرام کمن امن بالله و الیوم الاخرو جاهد فی سبیل الله لایستوون عند الله و الله لایهدی القوم الظالمین.
ترجمه: آیا سیراب کردن حجاج و اباد ساختن مسجد الحرام را همانند (عمل) کسی قرار دادید که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و در راه او جهاد کرده است.
نمونه
(این هر دو ) هرگز نزد خدا مساوی نیستند، و خداوند گروه ظالمان را هدایت نیم کند .
شان نزول :
دانشمند معروف اهل سنت حاکم «ابوالقاسم حکانی» از «بریده» نقل می کند که شیبه و عباس هر کدام بر دیگری افتخار می کردند و دراین باره مشغول بودند که علی (ع) از کنار آنها گذشت و پرسید به چه چیزی افتخار می کنید؟


عباس گفت امتیازی به من داده شده که احدی ندارد و آن آب دادن به حجاج خانه است. شیبه گفت من تعمیر کنندۀ مسجد الحرام (و کلید دار خانه کعبه) هستم. علی (ع) گفت: با اینکه از شما حیا می کنم باید بگویم که با این سن کم افتخاری دارم که شما ندارید، آنها پرسیدند کدام افتخار؟
سوره توبه آیه 19
اجعلتهم سقایه الحاج و عماره المسجد الحرام
(آری9 کسانیکه ایمان آورده و (از وطن مالوف) مهاجرت نموده و در راه خدا با اموال و جانهای خود مجاهدت نمودند نزد خدا درجه و منزلت بزرگ ترند و ایشان آری تنها ایشانند رستگاران.
المیزان
این آیه در مورد بحث میانه دو طایفه از اعمال نیک نبوده ، بلکه از آیات بر می آید که نامبردگان میخواستند غیر اعمال نیک یعنی سقایت و عمارت بدون ایمان را با اعمال نیک یعنی ایمان و هجرت و جهاد با ایمان را مساوی دانسته، و یا از آنها بهتر بدانند، که این در حق علی بن ابیطالب (ع) نازل شده، «اجعلتم سقایه الحاج و عماره المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله فرمود : من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر (ص) آوردید . عباس

 

 

خشمناک برخاست و دامن کشان به سراغ پیامبر (ص) آمد و به عنوان شکایت گفت ایا نمی بینی علی چگونه با من سخن می گوید؟ پیامبر فرمود: علی را صدا کنید، هنگامی که به خدمت پیامبر (ص) آمد فرمود چرا با این گونه سخن گفتن با عمویت عباس علی (ع) عرض کرد ای رسول خدا ! اگر من او را ناراحت ساختم با بیان حقیقتی موجه است در برابر گفتار حق هر کس میخواهد ناراحت شود، و هر کس میخواهد خشنود!
جبرئیل نازل شد و گفت ای محمد! پروردگارت به تو سلام می فرستد و می گوید : اجعلتم سقایه الحاج و ... این آیات را بخوان « آیا سیراب کردن حجاج و عمران مسجد الحرام را هم چون ایمان به خدا و روز رستاخیز و جهاد در راه او قرار دادید، هرگز مساوی نیستند.
سوره مریم آیه 96
آن الذین امنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا .
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند خدای رحمان برای آنها محبتی قرار خواهد داد.
نمونه شان نزول آیه از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که نشان می دهد نخستین بار این آیه در مورد علی (ع) نازل گردیده.


اثیبی در تفسیر خود فرمود: که رسول خدا (ص) به علی فرمود: بگو خداوندا! برای من مهدی نزد خودت قرار ده و در دلهای مؤمنان مودت مرا بیفکن در این هنگام آیه آن الذین آمنوا ... نازل گردید.
2- ابن عباس می گوید : یعنی آیۀ آن الذین آمنوا ... دربارۀ علی بن ابیطالب (ع) نازل گردیده و معنی آن این است خدا محبت او را در دلهای مومنان قرار می دهد.
3- در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم : که پیامبر (ص) در آخر نماز خود

با صدای بلند به طوری که مردم می شنیدند در حق امیر مومنان علی چنین دعا می کرد: خداوندا محبت علی (ع) را در دلهای مومنان بیفکن و هم چنین هیبت و عظمت او را در دلهای منافقان در این هنگام آیۀ فوق و ایه بعد از آن نازل شد.
4- در کتاب « صواعق» از عمر بن حنیفه در تفسیسر این آیه چنین نقل می کند : هیچ فرد با ایمانی پیدا نمی شود مگر اینکه در درون قلبش ، محبت علی و خاندان او است.

سوره مریم آیه 96
آن الذین امنوا و عملوا الصالحات یسجعل لهم الرحمن ودا.
کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند خدای رحمان برای آنها محبتی قرار خواهد داد.
المیزان
کلمه ود، و مودت بمعنای محبت است.


در روایت شان نزول از طرق شیعه و اهل سنت آمده که آیه شریفه درباره علی (ع) نازل شده است و در بعضی دیگر که تنها از طرق اهل سنت نقل شده که درباره علی (ع) نازل شده است و در بعضی دیگر که تنها از طرق اهل سنت نقل شده که درباره مهاجرین حبشه نازل شده.و در تفسیر قمی به سند خود، از ابی نصیر، از امام صادق (ع) روایت کرده که گفت: از آن جناب از ایه پرسیدم، فرمود: یعنی خدا برای آنان محبت و ولایت امیرالمومنین را قرار میدهد و این همان ودّی

است که خدا در این ایه وعده داده است علامه می گئید این روایت را کافی به سند خود از ابی نصیر از آن جناب روایت کرده و در الدرالمنثوراست که ابن مردویه و دیلمی از براء روایت کردند که گفت:
رسول خدا (ص) به علی فرمود بگو: « اللهم اجعل لی عندک عهداً و اجعل لی عندک ودا و اجعل لی فی صدور المومنین موده» بعد از این جریان خدای تعالی این آیه را فرستاد. و آنگاه اضافه کرد که این آیه در حق علی نازل شده و در همان کتاب است که طبرانی و ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده اند که گفت: این آیه درباره علی ابن ابیطالب نازل شده و فرمود: مقصود از «ود» محبت در قلوب مومنین است!

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید