بخشی از مقاله


مقدمه:
بلوص معرب بلوچ است، یکی از معانی لغوی آن "علامتی را گویند که بر تیزی تاق و ایوان نصب کنند و نام ولایتی هم هست و تاج خروس را نیز گفته اند و آن گوشتی باشد که بر سر خروس رسته است (اینها را می توان در فرهنگ های معین و عمید نیز دید) بدین ترتیب از آنجا که برخی از بلوچان دستار خود را مانند تاج خروس بر سر خویش استوار می کنند، ممکن است به این نام خوانده شده باشند."


علاوه بر آن تفاسیر و معانی دیگری نیز برای کلمه بلوچ آمده است که برخی از آنان بر پایه منطق و استدلال علمی و زبان شناسی استوار نیستند "از نقطه نظر جعفری (جعفری، 1343 هـ ش (الف) 771- 770) برخی آن (بلوچ را از ترکیب دو کلمه "بل" Bal و "اوچ" uch می دانند). وی اضافه می کند: "بل "همان" بهل" فارسی است و "اوچ" هم"اوز uz" به معنی بلند است، پس بلوچ، پهلوان برزو بلند را گویند، شاید همین طور باشد و این نام را چنانکه بسی پیش از آنکه بلوچان و شاید در زمان ساسانیان یا از آن هم پیشتر که به مکران و کرمان تا فارس و خوزستان راه یافته بودند، به آنان داده اند و چون اینان با بلوچان بالا بلند تر و نیرومندتر از خود روبرو شده و زبون آن گشته، آنان را پهلوان بالا بلند خواندند".


برخی نظیر جعفری بلوچ را برلیچ یعنی باشندگان دشت های لخت و بیابان برهنه تعبیر کنند و بعضی بلوچ را مترادف کوچ خوانند و گویند که بلوچها در دشتها می زییند و کوچ ها در کوه ها، مگر در مجاروت هم. صدها سال قبل از میلاد گویند که بلوچها از حلب به سوی شرق حرکت کردند، آنها مالدار و کوچی بوده، جاییکه سرسبز و شاداب بوده و علوفه فراوان، سکونت گزیدند که یکی ازین محلات برز کوه یا البرز است که بعداً از آنجا بسوی جنوب حرکت کرده و در مکران (اسم اولی بلوچستان) مسکن گزین شدند.


برخی از دانشمندان معتقدند که بلوچ ها از طوایف آریایی اند که در محدوده سرزمین امروزی خویش زندگی کرده اند. مانند موج دریا گاهی پیش رفته و زمانی هم به عقب زده شده اند ولی همیش با بیگانگان مغرور در ستیز بوده اند. بلوچستان با دریای مکران ساحل طولانی داشته و دارای بنادر چابهار، تیس، پزم، راخج، کنارک، گواتر وغیره است. چابهار بندر عمده معاملات تجارتی بلوچستان است و سایر بنادر عمدتاً در خدمت ماهیگیری اند.


بلوچها علاوه بر بلوچستان در سیستان، خراسان، مازندران، کرمان و تهران بود و باش دارند و لهجه های بیشتر مروج درین بخش بلوچ نشین عبارت اند از: رخشانی، سرحدی، سراوانی وغیره.
قبایل زیر: اسماعیل زی، ریکی، لاشار، یاراحمدزی، گمشادزی، مزارزی، میربلورزی، شالی بر، سهراب زی، رودینی، مگسی، رخشانی، اربابی، گورگیج، براهوی، ساسولی، ناروی، شاهوزی، هاشمزی، خاشی، بزرگزاده، بلیده ای، سالارزی، باران زی، برهان زی، بامری، نوشیروانی، دامنی وغیره در بلوچستان ایران زندگی می نمایند.


قبایل بلوچ:
عشایر اصلی خراسان که به حرفه ی بافندگی اشتغال دارند و تقریباً همه ی آن ها جزء گروه بلوچ های قدیم به شمار می ورند از این قرارند:
قبیله محل
بهلولی خاف و جنگل (تربت حیدریه)
بایزیدی محولات (تربت حیدریه) قائن
کلاه درازی تربت حیدریه ترشیز (کاشمر)


جان میرزایی زاوه و علیک (تربت حیدریه)
رحیم خانی تربت حیدریه و سرخس
براهویی تربت حیدریه و سرخس
کور خیلی(سالار خانی) تربت حیدریه و جنگل
حسن زایی مختلف


جان بیگی (بلوچهای جدید) رشخوار (تربت حیدریه)
از صورت اسامی مذکور می توان استنباط کرد که اغلب قبایل و عشایری که به قالی بافی اشتغال دارند در اطراف تربت حیدریه مسکن گزیده اند.
طوایف بلوچ:


طوایف مختلف بلوچ در خراسان در زمان سلطنت نادر شاه افشار به خراسان انتقال یافته و در شهرهای مختلف آن از جمله تربت جام و تربت حیدریه ساکن شده است. به غیر از این دو شهر گروهی از این طوایف در شهرهای درگز، سرخس، تایباد و حتی مشهد اسکان یافتند.
تیره های دیگری (سالارخانی ها و رحیم خانی ها )در اطراف خواف و سرخس می باشند و به قالی بافی به همان درجه از اهمیت می نگرد که بهلولی ها و بالاخره بلوچ های مستقر در زابل و

حومه را از تیره های سارانی، رخشانی، بارانی، جهاندیده که از بافته های آن ها از نظر کیفیت به مرغوبیت قالیچه ها، گلیم ها، خورجین های تیره های ذکر شده نبوده و بیشتر کشابهت به بافته های افغانستان دارد. برخی از مهم ترین طوایف بلوچ خراسان عبارتند از میر رحمانی، سالارخانی، سید محمد خانی، پریکاری، رحیم خانی، عیسی زایی، زرداد خانی، چاکرزایی، شانبری، کوهکن و سنگ چولی.


فرش بلوچ:
قالی بلوچ به طور کلی دارای ابعاد کوچک و متوسط است. کوچکترین آن ها به عرض 80 تا 90 و طول 120 و 140 سانتی متر و قالیچه های بزرگتر به اندازه های تقریبی 100 در 150 سانتی متر و دو ذرعی های آن ها به ابعاد تقریبی 200×110 سانتی متر می باشد. بافت کلگی و کناره هایی در اندازه های متوسط نیز در میان آن ها معمول است. همچنین این قالی ها سبک وزن بوده و

قیمت نسبتاً پایین آن سبب شده است که این قالی ها در اروپا زیاد رواج یابند. این قالی یک نمونه مشخص از هنر دستی را به نام هنر دستی مرزی تشکیل می دهد که در هر یک از این هنرها می توان عناصر تعداد زیادی از تمدن ها را پیدا کردو تأثیر فرهنگ ترکمنی توسط مایه های گوناگون رنگ های بلوطی و قرمز تیره رنگ های تیره (آبی تیره) و در پیاده کردن طرح های هندسی و منظم مثل شش ظلعی، لوزی، هشت ضلعی، قلاب و غیره در این قالی ها ظاهر می گردد. تأثیر تمدن فارسی را نیز در قالب پاره ای نقش ها طبیعت گرایانه می بینیم که در متن و حاشیه ی آن ها دیده می شود.


ویژگی های فنی بافت:
شیوه ی بافت یک پود، یک پود نازک مهم ترین ویژگی قالیچه های بلوچی می باشد و نوع گره آن ها فارسی حداکثر 1600 گره در دسی متر مربع و در موادر استثنایی 3000 گره در دسی متر مربع می باشد. استفاده از موی بز در کنار پیچ فرش ها از ویژگی قالیچه های بلوچ می باشد که در

بافت های قدیم و جدید بلوچی است. تار و پود و پرز آن ها اکثراً از پشم است. پشم های محلی که استفاده از چله پشم در بافت های قدیمی از ویژگی های مهم آن بود که در سال های اخیر کاربرد نخ پنبه تا حدی از اصالت اولیه این بافته ها کاسته است و همچنین دار به صورت افقی است.
رنگ:
رنگ قالیچه های بلوچی معمولاً طبیعی بوده و اکثراً از رنگ های تیره بویژه سیاه، لاکی سیر، قهوه ای، شتری، سماقی، بژ، سرمه ای می بادش که در بازار این دست بافت ها را بعضاً سیاه کار می نامند. در واقع استفاده از چهار و حداکثر پنج رنگ شیوه ی کار این بافندگان می باشند. استفاده از رنگ های شیمیایی نامرغوب که باعث درخشنگی کاذب می گردد از دیگر مشخصات قالیچه های جدید بلوچ خراسان می باشد.


طرح:
فرش های بوجی غالباً در سبک هندسی و تحت تأثیر طرح های ترکمن، قفقاز، و هم چنین ایل افشار بافته می شود. یکی از طرح های مورد علاقه بافندگان بلوچی طرح آخوندی است که بیشتر در ناحیه ی سرخس بافته می شود. در زمینه ی بژ رنگ قالیچه که بصورت محراب طراحی شده نقش درختی خدنگ و استوار مملو از برگ های سه پره و پنج پره گل های سه پره و پنج پره است دیده می شود.


طرح های بوته ای هراتی، مینا خوانی را بعضاً در سبک هندسی می بافند. مینا خوانی که از یک تاری از گل های سرخ کوچک، گل های ختمی و گل های سفید شبیه به نرگس تشکیل شده و همه ی این ها در روی یک زمینه ی آبی تیره قرار گرفته اند و اطراف و حاشیه ی قالی طراز هایی از گل و گیاه می بینیم که دارای همان طرحی هستند که در زمینه ی قالی دیده می شوند. در این جا رنگ مسلط قرمز آجری است که تیره می باشد و با مقداری کمی از رنگ بلوطی تیره، سفید خاکستری رنگ یا به رنگ عاج مخلوط شده است.


يكي ديگر از طرحهاي معروف بلوچها طرح «مشهد- بلوچي» كه در آن متن قاليچه بصورت مشبك تقسيم شده و در داخل هر يك از خانه هاي اين شبكه شكل الماس مانندي بافته شده است. رنگ زمينه اين قاليچه ها اغلب به رنگ قرمز و خطوط شبكه برنگ آبي فيلي نيلي و پرزهاي آن بلند و ابريشم مانند مي باشند.
در قالي هاي نمازي، نقش محراب يا طاقنما، كه اغلب در زمينه به رنگ گندمگون يا قهده اي خيلي روشن، تقريباً هميشه داراي يك درخت زندگي بسيار بلند است كه شاخه هاي ساده شده اي با برگهاي دندانه داري به دو رنگ وجود دارند معمولاً به رنگ قرمز و آبي. در بالاي قوس دو عدد مستطيل را مي بينيم كه داراي نقش هاي گياهي «هندسي و منظم» هستند كه گاهي شكل ساده شده‌ي كف دست بجاي نقوش گياهي درون اين دو عدد مستطيل ديده مي شوند كه براي گذاشتن كف دو دست نماز گزاري كه به سجده رفته در نظر گرفته شده اند. كه اين نقش به پنجه اكبر معروف است.


بلوچها به تقليد از بافندگان ايل افشار قاليچه هاي با طرحهاي مرغي نيز مي بافند. طرح طاووسي يكي از انواع آن است. در اين طرح چهار طاووس قرمز و سبز در زمينه سرمه اي فرش ترنج كوچك الماس مانندي را در بر گرفته اند و ممكن است اين موتيف چهار طاووسي در طول فرش در چند نوبت تكرار شود. در زمينه لچكهاي بهم پيوسته فرش كه غالباً به رنگ بژ هستند نيز نقوش اين پرندگان توأم با گلدانهاي گل بافته شده اند. حاشيه‌ي اين قاليچه ها با اشكال هندسي پوشيده شده است.


عمده ترين و شناخته ترين طرحهاي قاليچه هاي بلوچ كه به صورت ذهني بافته مي شود عبارتند از:
1- گل شفتالو 2- سه خشتي 3- سنگ چولي (نام یکی از طایفه های قدرتمند بلوچ که اکثر این طرح ها در مرکز و شرق خراسان چون تربت حیدریه و تربت جام ساکن هستند) 4- فتح ا... خاني 5- يعقوب خاني 6- دخترقاضي 7- گوزني 8- چشمه گل 9- مدد خاني 10- چهار مرغ 11- طاووسي 12- كشميري 13- گاو و برج 14- كلاه دراز يا كلاه بلند (در اصل همان ماهی هراتی می باشد، اما ماهی آن ماند تیغ ماهی است) 15- علي اكبر خاني 16- برگ تاكي 17- گل شيخي يا كله قندي 18- گل اشرفي 19- گل ستاره 20- پر جلكي 21- عبدالسرخ كاشمر 22- گل بادامي 23. چهار مرغ (که مقصود همان چهار مرغ زیر کوه قائن است) 24. تمینگ (نام روستایی از توابع تربت جام در شمال شرق خراسان می باشد)


نقشه های بعدی به ترتیب، نقشه های تصویری، لچک ترنج، شکارگاه، تلفیقی، گلدانی واگیره (تکراری)، هراتی و سرهم سوار می باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید