بخشی از مقاله

چكيده

روندهاي موجود در فناوري‌ اطلاعات‌ و ارتباطات

آلوين و هايدي تافلر در اثري كه با عنوان ”خلق يك تمدن نوين“در سال 1995 منتشر نمودند, بيان مي‌دارند كه اقتصاد الكترونيكي نمادين, اساساً با اقتصاد صنعتي قرن نوزدهم و بيستم متفاوت است. آن‌ها معتقد به ظهور تحول عظيمي به سمت كارهاي فكري هستند. برخلاف مشاغل سنتي, ديگر كارگران ”كارگران فكري“‌اي هستند كه اطلاعات را تفسير مي‌كنند.
كشاورزان نيز براي محاسبه تركيبات پرورش حبوبات, تركيبات كود و ميزان ورود مواد شيميايي از كامپيوترها استفاده مي‌نمايند. كارگران خط توليد هم براي مديريت جوشكارهاي روباتي يا مونتاژگران و جريان خط توليد, صفحه‌هاي نمايش و ميزهاي مراقبت را نظارت مي‌كنند.
بانكداران براي مدل‌كردن بازارهاي مالي از كامپيوترهاي همراه‌شان ياري مي‌گيرند. تعداد افرادي كه به‌جاي جابجا نمودن اشياء فيزيكي, كارشان بكارگيري علائم و نمادها است درصد روبه‌رشدي از كل جمعيت را تشكيل مي‌دهند. در اصل تافلرها معتقدند كارگران دانشي جايگزين كارگران دستي مي‌شوند.
تافلرها به‌وضوح تصريح مي‌دارند كه تغييرات ساختاري عميقي در اقتصاد درحال‌رخ‌دادن است و اينكه فناوري اطلاعات تنها وسيله‌اي است كه براي مديريت تقاضاهاي اقتصاد قرن بيست‌ويكم به آن نيازمنديم. اين اقتصاد بسيار متنوع‌تر, سريع‌التغييرتر و پيچيده‌تر از اقتصاد سنتي است. اين سطح بالاتر از تنوع, سرعت و پيچيدگي متناظراً نيازمند جهشي به سمت يكپارچگي پيشرفته‌تر است. در عوض, اين تقاضاها به‌شدت سطوح پردازش دانش را ارتقا مي‌دهند.
تافلرها به تقاضاي درحال ‌رشد براي محصولاتي اشاره مي‌كنند كه به‌عنوان بخشي از سيستم‌هايي ديده مي‌شوند كه از همه‌سو در حال گسترش هستند. توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان مي‌خواهند بدانند كه محصول از كجا مي‌آيد, چگونه ساخته شده است, چه فعاليت‌هاي براي نگهداري آن لازم است, و نيازمند چه خدمات پس از فروشي است.


در يك عصر قرن بيست ‌ويكمي از محصولات ساده‌اي كه بخشي از سيستم‌هاي پيچيده هستند, از فناوري اطلاعات براي مديريت سرعت و پيچيدگي سيستم‌ها استفاده مي‌شود. فناوري‌هاي اطلاعات, مخابرات يا فناوري‌هاي ارتباطات, اصطلاحاتي هستند كه اغلب به‌صورت قابل‌تعويض استفاده مي‌شوند. اين فناوري‌ها, ابزاري براي انتقال بلادرنگ متن, صدا و داده‌هاي ويدئويي در هر جاي جهان فراهم مي‌كنند. آن‌ها امكان ذخيره آسان داده‌ها را نيز فراهم مي‌نمايند و امكان بازيابي داده‌ها را در هر زماني, ميسر مي‌سازند. ما در اينجا از اصطلاح فناوري اطلاعات به جاي ديگر تعابير استفاده مي‌كنيم.
انفجارها و انقلاب اي نوآوري

 

بروز تغييرات عمده در چگونگي گذران زندگي‌, هدايت كسب‌وكار, و توليد غذاها و كالاهايي كه مصرف مي‌كنيم, اصلاً مقوله‌ي جديدي نيست. انفجارهاي نوآوري كه حدوداً هر 55 سال يك‌بار اتفاق مي‌افتند, باعث اين‌گونه تغييرات مي‌شوند. انفجار نوآوريِ دوره بين سال‌هاي 1980 تا 1910 ميلادي, خودرو, هواپيما, چراغ‌هاي الكتريكي, تلگراف بي‌سيم, فيلم حلقوي, تصاوير متحرك و راديو را به ارمغان آورد. در دهه 1930, انفجار نوآوري ديگري, الياف پلاستيكي, وسايل خانگي, هواپيماهاي جت, و تلويزيون را به زندگي بشر ارزاني داشت. اگرچه انفجارهاي نوآوري تغييراتي ايجاد مي‌كنند, اما انقلاب‌ها همه چيز را متحول مي‌سازند. اولين انقلاب, انقلاب كشاورزي بود كه انقلاب چاپ و انقلاب صنعتي به دنبال آن ظهور نمودند. اما امروز نوبت انقلاب ديجيتال رسيده است. سه جزء اصلي اين عصر ديجيتالِ نوين عبارتند از: كامپيوترها (كه امكان ذخيره داده‌ها و اطلاعات را در قالب ديجيتال فراهم مي‌كنند), نرم‌افزارها (كه كامپيوترها را نيرومند و انعطاف‌پذير مي‌نمايند) و شبكه‌هاي ارتباطي (كه قدرت كامپيوترهاي شخصي مستقل را افزايش مي‌دهند.)
بدون شك كامپيوترها فناوري بنيادين عصر ما محسوب مي‌شوند. آن‌ها پارادايم جديدي هستند, يعني يك ”حس مشترك“ نوين. در دوره زماني كوتاهي درحدود 40 سال, كامپيوترها در تمامي فعاليت‌هاي جوامع صنعتي محوريت يافته‌اند. امروز ديگر بدون كامپيوترها و شبكه‌هاي كامپيوتري, بسياري از امور صنايع كارخانه‌اي, تجارت, حمل‌ونقل و نشر, حكومت, نيروهاي مسلح, خدمات بهداشتي, تحصيلات و تحقيقات متوقف خواهند شد.
كامپيوترها, ماشيني شبيه دستگاه چاپ يا دستگاه پيانو نيستند (ابزاري كه صرفاً براي انجام كاركرد خاصي پيكربندي شده‌ است). يك كامپيوتر فقط زماني مي‌تواند كاركرد خودش را به انجام رساند كه كسي آن را برنامه‌ريزي نمايد. پيش از اين, كامپيوتر يك دستگاه انتزاعي محسوب مي‌شود كه مي‌تواند هر كاري انجام دهد (حتي مي‌تواند صرفاً براي چاپ يك روزنامه يا نواختن يك آهنگ ساخته شده باشد). براي بسياري از افرادي كه به ماشين‌هاي انقلاب صنعتي عادت كرده‌اند, ماشيني كه داراي چنين قابليت‌هاي عمومي است بي‌معني به نظر مي‌رسد, مثلاً يك دستگاه برشته‌كن نان كه مي‌تواند دكمه‌هاي پيراهن را بدوزد. اما كامپيوتر واقعاً چنين دستگاهي است. كامپيوتر مي‌تواند بسياري از كارهايي را كه ابداً طراحانش پيش‌بيني ‌آن‌ها را نمي‌كردند, انجام دهد.
آخرين جزء عصر ديجيتال (شبكه‌هاي ارتباطي) نيز عميقاً در حال تغييردادن چگونگي تفك

ر, كار و توليد ما است. در اصل ما وارد دوره اتصال‌پذيري شده‌ايم كه در آن تاكيد بر خدمات توام‌با جذب مشتريان است نه مصرف‌كنندگان, و كسب‌وكارها نيازمند توسعه چارچوبي براي يادگيري دوطرفه با مشتريان هستند. به عبارت ديگر, توانايي ما براي ايجاد اتصال مابين عناصر هر جريان حركتي براي محصولات و خدمات, آينده كسب‌وكار, يادگيري و مصرف را به پيش خواهد راند: چه زنجيره تامين يا مديريت تداركات براي كسب‌وكار باشد؛ يا نياز كسب‌وكارها به اينكه بدانند يك محصول دقيقاً در كجاي جريان توليد قرار دارد, هم به منظور مديريت جريان خودشان و

هم براي ارايه خدمات بهتر به مشتريان؛ يا تداركات برخط توسط كسب‌وكارها؛ يا خريد به وسيله مصرف‌كنندگان؛ يا خواست مصرف‌كنندگان براي برخورداري از امكان ردگيري كامل يا آگاهي از تاريخچه هر محصول غذايي كه مي‌خرند. پيشران اين امر, اتصال‌پذيري جريان يا چرخه زندگي كالا است.

تحول اساسي

تحولي كه اين انقلاب ها در رفتار سازماني ايجاد كرده است. رويكردي كه در آن, روابط پيچيده‌تر و مشاركتي‌تر هستند و صرفاً با مسؤوليت‌هاي دوطرفه همكاران مرزبندي شده‌ است. با يكپارچه‌سازي اطلاعات در سرتاسر زمان و فضا توسط فناوري نوين, مديران و كاركنان قادرند بر ديدگاه كاركردي محدود‌شان غلبه نموده و نقش‌هاي جديدي خلق نمايند كه براي ارتقاي فعاليت‌هاي ايجادكننده ارزش‌افزوده در محيط‌هاي اطلاعاتي غني, مناسب‌ترند.
به علاوه ما در برابر روش كاملاً نويني از كاركرد اجتماعي قرار داريم. به عنوان مثال, دستگاه‌هاي پويشگر در فروشگاه‌ها, فرآيند بازرسي را خودكار نموده و به طور همزمان داده‌هايي توليد مي‌كنند كه مي‌تواند براي كنترل اموال, انبارداري, زمان بندي تحويل‌دهندگان و تحليل بازار مورداستفاده قرار گيرد. بنابراين, فناوري اطلاعات هم كارها را انجام مي‌دهد و هم آن‌ها را به زبان اطلاعات ترجمه مي‌كند. در واقع, فعاليت يك ماشين كاملاً در راستاي هدفش (يعني همان محصول) است. از طرف ديگر, فناوري اطلاعات بعد جديدي از انعكاس را نيز مطرح مي‌سازد: سهمش را براي توليد انجام مي‌دهد اما در فعاليت‌هايش و سيستم فعاليت‌هايي كه با آن ارتباط دارد, نيز بازتاب دارد. فناوري اطلاعات نه‌تنها توليد ”فعاليت“ مي‌كند بلكه ”صدا“يي خلق مي‌نمايد كه به طور نمادين وقايع, اشياء و فرآيندها را به شيوه‌اي جديد, قابل‌رؤيت, قابل‌شناخت و قابل‌اشتراك مي‌نمايد.
فناوري اطلاعات هم يك ابزار است و هم يك هدف. فناوري اطلاعات ابزار قدرتمندي است كه ما را قادر مي‌سازد كارهاي قديمي را به شيوه‌اي جديد انجام دهيم و كارهاي جديدي نيز ابداع نماييم. به ‌وضوح فناوري اطلاعات نيروي محرك تمدن قرن بيست‌ويكم است كه به صورت بي‌رحمانه‌اي روش‌هايش را در تمامي بخش‌هاي زندگي اقتصادي و به همان نسبت در زندگي شخصي‌مان وارد مي‌سازد. در ادامه خواهيم ديد كه چگونه فناوري‌هاي اطلاعاتي مهم در هر يك از حوزه‌هاي حمل‌ونقل, كشاورزي, كارخانه‌داري, انرژي و محيط زيست, باعث شكل‌بخشي به آي

نده اقتصادمان خواهند شد. نگاه وسيعي به روندهاي داخلي فناوري اطلاعات, خودش به عنوان معرفي براي تاثير فناوري اطلاعات بر هر يك از بخش‌هاي ديگر مفيد خواهد بود.
روندها در حوزه فناوري اطلاعات
در طول پنج سال گذشته, فناوري‌هاي اطلاعات چنان موردپذيرش قرار گرفته‌اند كه اكنون در هر جنبه از زندگي خصوصي و عمومي ضروري به نظر مي‌رسد. محصولات و سيستم‌ها

ي داخل بخش فناوري اطلاعات سريعاً در حال تغيير هستند. سرعت و توان كامپيوترها هر سال دو برابر مي‌شود, هزينه‌ها كاهش مي‌يابد, و قابليت‌هاي جديدي كه سال گذشته به آن‌ها فكر نشده بود, اين ها به طور عمومي مورد استفاده‌اند.
در اين زمينه, ادعاي قطعي در مورد جزئيات دقيق روندهايي كه در طول دهه آينده باقي خواهند ماند دشوار است. اما اكتشاف سرفصل‌هاي تاثيراتي كه فناوري اطلاعات احتمالاً خواهد داشت ما را آماده رويارويي با چالش‌ها و فرصت‌هايي كه فناوري اطلاعات به بار خواهد آورد, مي‌نمايد. اين روندهاي كلان عبارتند از:
12فناوري اطلاعات, نيروي غالب در فرهنگ خواهد شد.
2.فناوري اطلاعات, باعث متحول‌سازي مستمر شيوه زندگي و كار ما مي‌شود.
3.گام‌هاي تغييرات, شتاب بيشتري خواهد يافت.

روند 1: فناوري اطلاعات نيروي غالب در فرهنگ خواهد شد
ا2تفاده از كامپيوترها در 2راسر جهان به صورت مستمر گسترش مي‌يابد
تخمين ميزان استفاده از كامپيوتر در مناطق مختلف جهاني در سال 2000, نشان مي‌دهد كه آمريكا با 159 ميليون كاربر پيشتاز است. اتحاديه اروپا با 135 ميليون كاربر در مكان بعدي است و آسيا با 116 ميليون كاربر بدنبال آن است. پيش‌بيني ميزان استفاده از كامپيوتر در سال 2005 يك واژگوني اساسي خواهد داشت:
آسيا با 257 ميليون كاربر, اتحاديه اروپا با 250 ميليون كاربر در رده دوم, و آمريكا با 230 ميليون كاربر در جايگاه سوم قرار مي‌گيرد. تعد2د كامپيوترهايي كه در كل جهان مورداستفاده‌اند از 237 ميليون در سال 1995 به 539 ميليون در سال 2000 افزايش يافته است و پيش‌بيني مي‌شود تا سال 2005 به يك ميليارد كامپيوتر افزايش يابد.


استفاده از اينترنت در سراسر جهان مستمراً افزايش مي‌يابد

شايد رشد جهاني اينترنت در جهان چشمگيرتر باشد. كاربران جهاني اينترنت از

39 ميليون در سال 1995 به 315 ميليون در سال 2000 رشد يافته است و پيش‌بيني مي‌شود كه اين تعداد در 2ال 2005 به 716 ميليون كاربر افزايش يابد.
22 از ميان ملل صنعتي جهان, ايسلند, آمريكا, فنلاند, سوئد, نروژ, استراليا و كانادا از هر 1000 نفر, 400 تا 500 كاربر اينترنت دارند. هند, چين, پرو, فيليپين, اوكراين, عربستان سعودي و تركيه از هر 1000 نفر, بين 2 تا 13 كاربر دارند. در واقع داده‌ها نشان مي‌دهند كه در سال 1999, ده كشور برتر از لحاظ كاربرد اينترنت (تعداد مجموع كاربران), آمريكا, ژاپن, آلمان, انگلستا

ن, چين, كانادا, كره جنوبي, ايتاليا, برزيل و فرانسه بوده‌اند. از 4/7 ميليون كسب‌وكارهاي آمريكايي فعال, 2/4 ميليون (57 درصد) به اي2ترنت دستر2ي دارند, 8/1 ميليون ديگر (18 درصد) دسترسي با سرعت بالا دارند.

كسب‌وكار الكترونيكي آمده است تا براي هميشه بماند

كسب‌وكار الكترونيكي چنان وارد اقتصاد ما شده است كه اكنون به‌سادگي راه اصلي انجام كسب‌وكارهاي ما محسوب مي شود.
تاثير كسب‌وكار الكترونيكي در توليد و حمل‌ونقل به‌موقع محصولات, در هماهنگي اطلاعات درون‌سازماني و جريان‌هاي 2حصولات بين شركت‌هاي شريك, در مديريت جريان عبور و مرور, در پيگيري حفاظت گونه‌هاي كمياب, در بكارگيري خودكار مقدار مناسب علف‌كش‌ها و آفت‌كش‌ها در شرايط متنوع خاكي, در ارتباط با مشتري و تامين‌كننده, توسعه بازارهاي جديد و فراهم‌كردن اطلاعات زماني براي نمايندگان فروش, فراتر از خريدوفروش اينترنتي مي‌رود. كسب‌وكار الكترونيكي به‌عنوان شيوه نويني از كسب‌وكار, آمده است كه بماند.
بايد بين تجارت الكترونيكي و كسب‌وكار الكترونيكي تمايز قايل شويم. تجارت الكترونيكي, به خريد كالاها ويا خدمات از طريق يك شبكه مبتني بر كامپيوتر اشاره دارد. اغلب فعاليت‌هاي تجارت الكترونيكي, بين كسب‌وكارها اتفاق مي‌افتد (B2B) نه بين كسب‌وكارها و مشتريان (B2C).
در سال 1999, فعاليت‌هاي تجارت الكترونيكي, 12 درصد از حمل‌ونقل توليدات و 3/5 درصد از عمده‌فروشي‌ها را درمي‌گيرد. درخلال همان بازه زماني, 11 درصد از مجموع هزينه مواد موردنياز كارخانه‌داران به صورت برخط خريداري شده بود.
كسب‌وكار الكترونيكي, مفهومي وسيع‌تر و كلي‌تر است كه شامل بازاريابي, جستجوي اطلاعات, و تبليغاتي كه از طريق اينترنت انجام مي‌شود است.
كسب‌وكار الكترونيكي, ارتباط كسب‌وكاري درون يك شركت و تبادل اطلاعات بين شبكه‌هاي شركا و واسطه‌ها در زمينه زنجيره تامين و توليد و تداركات توزيع را هم شامل مي‌شود.

تجارت الكترونيكي در سراسر جهان درحال رشد است

پست الكترونيكي, همچنان فعاليت اصلي بر روي اينترنت است. به هر حال,

 

تجارت الكترونيكي در حال رشد است و به طور صعودي جزء اصلي رابطه بين كسب‌وكارها (B2B) و رابطه بين مشتري با كسب‌وكار (B2C) خواهد بود.
فروش برخط, بيش از 50 ميليارد دلار از خرده‌فروشي‌هاي سال 2000 آمريكا را تشكيل مي‌دهد درحاليكه در سال 1998, 8/7 ميليارد دلار بوده است.
بخش اصلي خريد, خدمات مسافرتي است كه لوازم جانبي و سخت‌افزار كامپيوتر, لباس‌ها, لوازم حراج‌شده, كتاب‌ها, وسايل الكترونيكي, و موسيقي‌ها و فيلم‌ها در رده‌هاي بعدي قرار دارند.
پيش‌بيني مي‌شود, فروش تقويت‌شده بوسيله اينترنت خودروهاي جديد در آمريكا از ميزان 82300 يا 05/0 درصد در سال 1999 تا حد 1/1 ميليون يا 6 درصد در سال 2004 رشد يابد. پيش‌بيني مي‌شود كه ميزان فروش برخط خواروبار آمريكا, از مقدار 200 ميليون دلار در سال 1999 تا 8/8 ميليارد دلار در سال 2004 رشد پيدا كند. اما تسخير اين بازار, پرهزينه خواهد بود.
در واقع, برخلاف مرگ پرسروصداي فروشندگان الكترونيكي عمده متعدد, فروش الكترونيكي همچنان به رشد و شكوفايي خود ادامه مي‌دهد.
مقايسه فصل دوم سال 2000 با فصل دوم سال 2001 با توجه به گزارش وزارت بازرگاني نشان مي‌دهد كه خرده‌فروشي تجارت الكترونيكي سالانه 7/24 درصد رشد داشته است.
حتي پس از 11 سپتامبر سال 2001, پيش‌بيني مي‌شود كه سود تفريحات برخط روزهاي تعطيل در حدود 11 ميليارد دلار خواهد بود (10 درصد بيش از سال گذشته). فروش برخط ماه سپتامبر فقط كمتر از ماه آگوست بود كه نشان‌گر خاصيت برگشت‌پذيري تجارت‌ الكترونيكي در زمان‌هاي بي‌ثباتي اقتصادي و اجتماعي است.
اگرچه تجارت الكترونيكي مشتري با كسب‌وكار (B2C) اكثر اخبار و توجهات را معطوف به خود مي‌كند, تجارت الكترونيكي بين كسب‌وكارها (B2B) است كه اكثريت فعاليت‌هاي تجارت الكترونيكي را در دست دارد (بيش از 90 درصد در سال 1999).
تخمين زده مي‌شود كه تجارت بين كسب‌وكارها از طريق اينترنت از ميزان 5/7 ميليارد دلار در سال 1997 تا 327 ميليارد دلار در سال 2002 و 2 ترليون دلار در سال 2003و 7 ترليون دلار در سال 2004 رشد نمايد. بازاريابان الكترونيكي تخمين مي‌زنند 72 درصد از كل كسب‌وكارهاي كوچك آمريكايي در سال 2001 نوعي از تجارت الكترونيكي را انجام مي‌دهند.
فورستر پيش‌بيني مي‌كند در حدود سال 2003 يك‌چهارم تمام خريدهاي بين ‌كسب‌وكارها به صورت برخط انجام مي‌شود.
سود تجارت الكترونيكي چين در سال 2000, در حدود 96 ميليون دلار بود. آن‌ها پيش‌بيني مي‌كنند كه اين سود تا سال 2003 به ميزان ده برابر يعني حدود 2/1 ميليارد دلار افزايش يابد. حكومت چين در حال پيشبرد و گسترش رابطه بين كسب‌وكارها است و در نظر دارد به يك ميليون شركت چيني كمك كند تا يك شخصيت وبي براي پايه‌ريزي كنند. انتظار مي‌رفت كه يك مركز خدمات اطلاعاتيِ (Portal) آسيايي, 90000 شركت را كه مشغول كسب‌وكار در هنگ‌كنگ, تايوان, و سنگاپور هستند را به يكديگر متصل سازد. اين كار تشخيص دوطرفه گواهينامه‌هاي ديجيتا

ل, بازاريابي فرامرزي, و تبادل كاركنان به منظور اشتراك تجربيات و تقويت مشاركت را ميسر مي‌سازد.


سايت‌هاي وبي, كاركردي ضروري از كسب‌وكار محسوب مي‌شوند

بازاريابان الكترونيكي گزارش داده‌اند كه در سال 2000, 34 درصد كل كسب‌وكارهاي كوچك سايت وبي داشته‌اند كه اين ميزان در سال 1999, 5/8 درصد بود.


آن‌ها پيش‌بيني مي‌كنند كه 57 درصد از كل كسب‌وكارهاي كوچك در حدود سال 2002, سايت وبي خواهند داشت.
در سال 2000, 57 درصد از كسب‌وكارهاي بزرگ و متوسط, سايت وبي داشته‌اند و پيش‌بيني مي‌شود كه در سال 2002, 82 درصد آن‌ها سايت وبي داشته باشند. برحسب اعداد و ارقام, اين بدان معني است كه درحدود سال 2002, 3/4 ميليون كسب‌وكار كوچك و صدهزار كسب‌وكار بزرگ و متوسط سايت وبي خواهند داشت. مطالعات شركت سايولنس آشكار ساخت كه در سال 2000, 1/2 ميليارد صفحه عمومي و منحصربه‌فرد بر روي اينترنت وجود داشت كه هر روز بيش از 7 ميليون صفحه به آن اضافه مي‌گشت و اين بدان معني است كه انتظار مي‌رود تعداد صفحات در يك سال دو برابر شود. يك جزء درحال‌رشد سايت‌هاي وبي, صوت است.
درواقع, ميزان انتقال صوت روي سايت‌هاي وبي,‌ از ميزان صفر در سال 1998 تا 8600 ميليون دقيقه در سال 1999,‌ 80200 ميليون دقيقه در سال 2000, و 320600 ميليون دقيقه در سال 2001 رشد كرد.

 

 


ارتباطات بي‌سيم به طور عمده‌اي افزايش خواهد يافت

فناوري‌هاي بي‌سيم در حال تغييردادن چشم‌انداز كسب‌وكار و ارتباطات شخصي مي‌باشد. اكنون افراد قادرند كه از طريق تلفن همراه اخبار و متون شخصي‌شده را دريافت نمايند, سهام خريدوفروش نمايند, در حراج‌ها حضور يابيند, و براي مسافرت بليط رزرو نمايند. پيش‌بيني مي‌شود كه تعداد كاربران دستگاه‌هاي بي‌سيم در آمريكا كه به خدمات اطلاعاتي دروني و بيروني و ارسال پيام از طريق اينترنت دسترسي دارند از 7 ميليون در سال 1999 تا 61 ميليون 2003 افزايش يابد. در اروپا تعداد دقايق كار با دستگاه‌هاي بي‌سيم در ماه به ازاي هر خانوار از 89 دقيقه در سال 1998 به 247 دقيقه در سال 2000 رشد نموده است.
پيش‌بيني مي‌شود در حدود سال 2003, 219 ميليون اروپايي (يك‌سوم جمعيت اروپا) از طريق تلفن همراه به شبكه دسترسي خواهند داشت.
اكنون 18 درصد از 55 ميليون كاربر تلفن همراه در ژاپن, تلفن‌هاي سازگار با وب دارند. استفاده از تلفن‌هاي همراه در كسب‌وكار مسير كسب‌وكار الكترونيكي را ادامه خواهد داد: خارج‌سازي تراكنش‌ها از دنياي واقعي و واردسازي آن‌ها به دنياي مجازي.

يادگيري از راه دور, يك كاركرد كسب‌وكاري مي‌شود

يادگيري برخط آماده تبديل‌شدن به يك استاندارد جديد است. فناوري‌هاي آموزشي قرن گذشته, در قرن بيست‌ويكم موفق نخواهد بود. بدليل تقاضا براي دروس ارزان‌تر و تعاملي‌تر, يادگيري برخط در چند سال آينده, رويه عملياتي استانداردي خواهد شد.
55 درصد از پاسخگويان طرح مطالعاتي ”هفته اطلاعات“ از 300 مدير فناوري اطلاعات, يادگيري از راه دور را به عنوان يك اولويت كسب‌وكاري كليدي رده‌بندي مي‌كنند.
اين تنها راه براي پرورش‌دادن سريع كارمندان براي فناوري‌هاي جديد بدون صرف پول و زمان طولاني در فرآيند كار است.
نيروي كاري كه خوب آموزش ديده است و براي موقعيت‌هاي متحرك مناسب مي‌باشد به مشاوره و رايزني, دانش جديد و پايگاه داده‌هاي اشتراكي نياز دارد. يادگيري از راه دور, راه‌حلي براي نيازمندي براي آموزش مستمر در زمينه‌هاي سريعاًدرحال‌تغيير است. تخمين زده مي‌شود بازار تحصيل و آموزش فناوري اطلاعات در آمريكا در سال 2001, 12 ميليارد دلار باشد كه 19 درصد آن برمبناي وب است و اين ميزان بالاتر از 8 ميليارد دلار با 2/2 درصد برمبناي وب در سال 2000 مي‌باشد.


تقاضا براي افرادي كه آموزش‌ فني ديده‌اند در سراسر جهان وجود خواهد داشت

نياز به كاركناني با مهارت‌هاي فناورانه به‌شدت در حال افزايش است. در مطالعه‌اي كه توسط ايالات كانادايي نيوفاندلند و لابرادور براي فهم ميزان آمادگي‌شان براي صنايع فناوري اطلاعات انجام شده است بالاترين پنچ مهارتي كه 40 درصد كارفرمايان براي استخدام كاركناني با مدرك كارشناسي خواستار شده‌اند عبارتند از: طراحي و تحليل كسب‌وكار, تحليل بودجه و امور مالي, مديريت منابع انساني, تحليل آماري و مديريت و طراحي داده. بالاترين 5 مهارتي كه 40 درصد كارفرمايان براي استخدام كاركنان ديپلمه خواستار شده‌اند عبارتند از: تعمير و نگهداري كامپيوترها, پشتيباني فني, پشتيباني سخت‌افزار, مديريت سيستم‌عامل و شبكه و ديگر امور كامپيوتري.
انتظار مي‌رود كه در ايالات متحده آمريكا, فرصت شغلي براي مهندسان كامپيوتر, متخصصان پشتيباني كامپيوتر, تحليل‌گران سيستم‌ها, مديران پايگاه داده, و متخصصان نشر روميزي در دهه 1998 تا 2008 از تعداد 4/1 ميليون شغل به 8/2 ميليون شغل رشد يابد. در مقايسه انتظار مي‌رود كه تعداد كشاورزان در آمريكا, از 3/1 ميليون به 1/1 ميليون, تعداد ك

ارگران مزرعه از 85/0 ميليون تا 79/0 ميليون, و تعداد متصديان ماشين دوخت از 37/0 ميليون به 26/0 ميليون كاهش يابد.
مجله دنياي كامپيوتر پيش‌بيني مي‌كند كه زمينه‌هاي مهارتي پرطرفدار در سال 1999 اين موارد باشند: مهارت‌هاي اينترنتي (ابزار توسعه شبكه, HTML & Java), دانش سيستم‌هاي عامل (ويندوز ان.تي و 95), مهارت‌هاي ساخت و نگهداري شبكه, ابزار و زبان‌هاي ك

امپيوتري (كوبول, C++, ويژوال بيسيك, اوراكل, دولوپر 2000), مهارت‌هاي شبكه‌اي يونيكس(سوئيچ‌هاي اترنت, مسيريابي, شبكه‌هاي محلي), مديريت شبكه(خدمات‌دهنده ان.تي., ناول نت‌وير), و دانش گروپ‌وير, اترنت و آفيس (مايكروسافت اكسچينج, لوتوس نوتس,‌ سيسي‌ميل, كلاينت‌سرور).

روند 2. فناوري‌هاي اطلاعات به متحول‌ساختن شيوه زندگي و كارها ادامه خواهند داد

تأثير فناوري‌هاي اطلاعات بيش از ابزاري است كه به ما امكان مي‌دهد تا كسب‌وكارمان را كاراتر انجام دهيم، داده‌ها را به آساني جابجا كنيم، به سهولت و به‌طور بلادرنگ ارتباط برقرار كنيم يا از خانه‌مان يا محل كارمان خريد كنيم.
فناوري اطلاعات باعث مي‌شود كه به‌طور حقيقي روش تفكرمان درباره زندگي‌مان و ارتباط‌مان با ديگران را تغيير دهيم.
اين امر به نوبه خود بر چگونگي انجام كسب‌وكارمان، تحصيل خودمان، پيداكردن و دريافت كالاها و خدمات، و رسيدن به افراد ديگر در سراسر جهان تأثير دارد.
ما در حال جابجايي از دنيايي از بازيگران تنها به دنيايي از بازيگران مرتبط با هم هستيم. بسياري از افراد با عنوان ”اقتصاد شبكه‌اي“ به اين امر اشاره مي‌كنند و آن اقتصادي است كه در آن كسب‌وكارهاي الكترونيكي آنهايي هستند كه به‌طور بلادرنگ با تأمين‌كنندگانشان، فرايند داخلي‌شان، حمل‌ونقل كنندگانشان و مشتريانشان ارتباط دارند.
اين دنياي جديد دنيايي است كه در آن افراد به‌طور بلادرنگ با ديگران ارتباط دارند و آنچه كه در بخشي از جهان مورد تقاضا است متأثر از رويدادهاي بخش ديگري از جهان است و اين شامل مد و لباس، موسيقي، بازي‌ها، ورزش و غيره مي‌شود و آنچه مورد درخواست است مي‌تواند به سرعت تغيير كند. بنابراين كسب‌وكار بايد در تعامل با مشتريان و تأمين‌كنندگان باشد تا هنگامي كه محصولي خواسته مي‌شود، موجود باشد و در هنگام تغيير تقاضا نياز به تغيير اضافي فهرست اموال نباشد.
اين دنيا، دنيايي پيچيده از يكپارچگي عملياتي و ويژه‌كار محصولات براي تطبيق با گروههاي متفاوت مشتريان است.



فناوري اطلاعات در حال متحول‌ساختن ارزش‌ها و زندگي‌هاي ما مي‌باشد.‌

در يك تك سطح، فناوري اطلاعات در حال تأثيرگذاري بر اعتقادات و ارز

ش‌هاي شخصي ما و تعيين‌كردن آنچه بدان ارزش مي‌نهيم مي‌باشد.
در گذشته، هنگامي كه ما با اطمينان درگير امنيت جهاني مانده بوديم، بر امنيت ساختمان‌ها در درون اجتماعات و همسايگي‌ها تمركز داشتيم. فناوري اطلاعات جهان را براي ما آورد و ما را براي جهان برد.
اكنون امنيت ما وابسته به ارتباط ما به همه قسمت‌هاي جهان است

و اينكه چگونه آن‌ها ما را مي‌بينند همانقدر با اهميت است كه ما چگونه آن‌ها را مي‌بينيم. اكنون امنيت در اجتماعات ما مستقيماً با جهاني امن مرتبط است.
در گذشته شخصيت و اعتقادات مذهبي ما در زندگي روزانه ما و چيزي كه ما درون خودمان نگه مي‌داشتيم، جمع شده بود. حتي اگر نيازمند حساسيت به اعتقادات ديگر بوديم اين كار را به‌صورت كسب‌وكار يا به‌عنوان يك توريست انجام مي‌داديم. به دليل اينكه فناوري اطلاعات جهانيان را نزديك‌تر به همديگر آورد
اكنون ما بايد در يك زمان واحد اعتقادات شخصي‌مان را با اعتقادات شخصي بسياري از ديگران متعادل كنيم. هر روز خودمان را در محيطي پيچيده مي‌يابيم كه در آن كسب‌وكار مي‌كنيم و دوستي‌هايمان را با افرادي ادامه مي‌دهيم كه تاريخ و زمينه فرهنگي‌شان به‌طور عمده‌اي با ما متفاوت است.
در گذشته ما به چيزهايي ارزش مي‌داديم كه يا خانواده ما را دور هم جمع مي‌كرد يا به ما لذت شخصي مي‌رساند. بچه‌هاي ما اسباب‌بازي‌هايي را دوست داشتند كه مي‌توانستند به تنهايي يا با تعدادي از دوستان با آن‌ها بازي كنند. كتاب‌ها، موسيقي و فيلم‌ها چيزهايي هستند كه ما به تنهايي يا با ديگران از آن‌ها لذت مي‌بريم.
بسياري از اين بخش‌ها مي‌توانستند به‌گونه‌اي توصيف شوند كه زمينه انفعالي داشته باشند. امروز ما به چيزهايي ارزش مي‌دهيم كه شديداً تعاملي باشند.
اسباب‌بازي‌هاي ما بازي‌هاي ويدئويي، روبوت‌ها و عروسك‌هايي هستند كه با ما تعامل دارند يا حتي با ما وفق پيدا مي‌كنند.
ما در حين كار يا بازي به‌طور بلادرنگ با دوستان و همكاراني در سراسر جهان ارتباط برقرار مي‌كنيم.
لوازم خانگي ما اطلاعاتي را كه درخواست آن را نداده‌ايم براي ما فراهم مي‌كنند همچون مقدار مواد خاص در يخچال‌ها يا انبارهاي غذا و شرايط خانه‌هايمان (كدام لامپ‌ها روشن هستند و كدام درها قفل‌‌اند). اتومبيل‌هاي ما، درجه حرارت خارج از اتومبيل، جهت حركت ما، و ميزان مصرف سوخت بر حسب گالن در مايل را به ما مي‌گويند و حتي مي‌توانند جهت‌هاي مسافرتي برنامه‌ريزي شده را نمايش دهند.
در حالي كه فناوري‌هاي اطلاعات پيچيدگي‌ بيشتر، سطوح بالاتر اطلاعات و كارايي بيشتر را به زندگي ما آورده‌اند ما شروع به جستجو براي يك نقطه تعادل كرده‌ايم. اگرچه در ابتدا سوء‌ظن‌هايي داشتيم، اما سود فناوري‌هاي اطلاعات را پذيرفته‌ايم. ما خريد بر خط و خريد كالاهايي را كه به ما ارائه مي‌شوند دوست داريم. ما ارسال عكس‌هاي ديجيتال براي د

وستان و خانواده از طريق اينترنت را دوست داريم.
ما لوازم و اتومبيل‌هايي را كه كاراترند و انرژي كمتري مصرف مي‌كنند و به مراقبت كمتري احتياج دارند را دوست داريم. ما همه اين‌ها و چيزهاي بيشتري از اين نوع را دوست داريم. اما ما در حال جستجو براي يك نقطه تعادل جهت فرار از اين پيچيدگي‌ها هم هستيم.
ما در حال حركت به سمت تسهيلات محيطي بالاتر هستيم. ما آرامش شخصي را جستجو مي‌كنيم. ما در حال ارتباط بيشتر و بيشتر با خانواده‌هايمان هستيم.
چالش و فرصت براي انجمن‌هاي روستايي، مخصوصاً انجمن‌ه

اي واقع در منطقه آمريكاي شمالي اين است كه آن‌ها بايد قادر به برآورده‌كردن تمام اين انتظارات انساني باشند. در حاليكه فناوري‌هاي اطلاعات به پيشرفت ادامه مي‌دهند، آن‌ها بايد قادر به فراهم‌كردن پهناي باند افزايش‌يافته، پردازش‌هاي سريعتر، پيغام‌دهي پيشرفته، رسانه‌ انتقال، سيستم تلفن اينترنتي، شبكه‌هاي عصبي، و زيرساخت لازم فراگير باشند. و آن‌ها بايد اين زيرساخت را درون مكان‌هايي كه انتظارات محيطي و شيوه زندگي ساكنان بالقوه و فعلي را برآورده مي‌سازند فراهم كنند.
اگر منطقه خودش را متعهد به فراهم ساختن زيرساخت‌هاي فناوري اطلاعات گسترش‌يافته بداند و در همان حال تسهيلات محيطي و شيوه زندگي را ارائه كند، آمريكاي شمالي به‌ويژه براي افراد و خانواده‌هاي جوان جذاب خواهد بود.

فناوري اطلاعات در حال متحول‌ساختن شيوه انجام كسب‌وكار ما مي‌باشد.

در سطح كسب ‌وكار، فناوري‌هاي اطلاعات در حال تغيير زيربناي چيزي كه كسب ‌وكار را موفق مي‌سازد مي‌باشند. فناوري اطلاعات در حال تأثيرگذاري بر روي گزينه‌هاي استخدام، روابط با مشتريان، و روابط مديريت اشتغال مي‌باشد. فناوري اطلاعات در حال كاهش مرزهاي ملي مي‌باشد. فناوري اطلاعات باعث مي‌شود كه اطلاعات موردنياز براي تصميمات مديريتي فوراً و با هزينه كم در دسترس باشند.
حافظه الكترونيكي جايگزين حافظه‌‌هاي كاغذي مي‌شود. چنانچه نمودار زير بيان مي‌كند، فناوري اطلاعات سبب يك تغيير مكان در تمركز و تأكيد درون شركت‌ها مي‌شود. اگرچه ادعا باعث برانگيختن شك مي‌شود اما بسياري از صاحبنظران اعتقاد دارند كه اقتصاد ديجيتال در حدود سال 2005 عالمگير خواهد شد. يعني اينكه اگر شما يك بخش اينترنتي براي كسب ‌وكارتان نداشته باشيد در كسب ‌وكار باقي نخواهيد ماند.
تغييرات در تمام جنبه‌هاي فعاليت‌هاي كسب‌وكار گسترده است. نيازهاي مهارت‌هاي استخدامي در حال تغيير است. به‌دليل اينكه ماشين‌هاي پيشرفته كارهاي تكراري را بدون تفكر انجام مي‌دهند انديشيدن در سطح بالا مورد تقاضا خواهد بود.
اينترنت، كاهش روش‌هاي انعطاف‌پذير حمل‌ونقل ارتباطات را نشان مي‌دهد. دانش سريعاً دوچندان خواهد شد. اكنون شركت‌ها بايد به‌صورت بلادرنگ فعاليت كنند. خريداران و فروشندگان مستقيماً در تعامل هستند. هماهنگي فوري در عرضه و تقاضا وجود خواهد داشت. دستيابي بلادرنگ به داده‌ها وجود دارد.قيمت‌گذاري محصولات از حالت تعيين قيمت به وسيله فروشنده به حالت تعيين قيمت به‌وسيله خريدار، از ثابت به انعطاف‌پذير، از عرضه‌محور به تقاضامحور، از پيش فروش محور به فروش در لحظه محور، از مشخصات محصول به محتواي محصول و از تخفيف قيمت‌ گاه به گاه به تغيير قيمت دائم، تغيير خواهد كرد.

 

 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید