بخشی از مقاله

معادن موجود در استان زنجان
استان زنجان یکی از استان‌های ایران است که در شمال غربی کشور ایران قرار گرفته‌است. مرکز این استان شهر زنجان است. استان زنجان دارای ۷ شهرستان است. تعداد آبادی ۱۲۱۰ آبادی است که از این تعداد ۹۷۸ آبادی دارای سکنه و بقیه خالی از سکنه می‌باشد[۱].


صنایع استان
استان زنجان به دلیل محدودیت قانونی توسعه ظرفیتهای تولیدی در تهران و مرکز کشور و برخورداری از شبکه‌های زیر بنایی قوی (زمین-منابع آب-خاک- شبکه‌های مواصلاتی- موقعیت راهبردی در منطقه شمالغرب - عبور خطوط انرژی - سرمایه گذاری کلان ملی و ....) از پتانسیل قابل ملاحظه‌ای در جذب سرمایه گذاری بخش صنعت برخوردار است. از صنایع مهم استان به چند نمونه اشاره می‌گردد:
۱- شرکت ایران ترانسفو ۲-پارس سوئیچ ۳-شرکت ملی سرب و روی ایران ۴-شرکت کالسیمین ۵-شرکت مینو ۶-چینی سازی ماهنشان و هیس ۷-فرش سهند ۸-پیش سازان لوازم خانگی ایران ۹-لائی سازی ۱۰-سامان شیمی ۱۱- نخ تایر ۱۲- سیمان خمسه ۱۳- روغن نباتی جهان ۱۴- بلکا شرق و...همچنین شهرستان زنجان از لحاظ تنوع معادن بسیار غنی بوده به طوریکه در حال حاضر بالغ بر ۱۷۰ اندیس وذخایر معدنی قابل بهره برداری ودر دست اکتشاف ویا شناسایی شده در

استان وجود دارد که شامل: سرب وروی - براسیت - سیلیس - خاکهای صنعتی آنتی موان - تالک - پرلیک - سولفات منیزیم - آلونیت - منگنز - مس - آهن و سنگهای تزیینی (گرانیت - مرمریت - تراورتن - چینی و مرمر) وسنگهای آهکی و گچ و سنگ لاشه‌است.هم اینک از ز نظر معادن روی این استان بزرگ‌ترین معادن روی خاور میانه را در خود جای داده‌است
صنايع و معادن
استان زنجان دارای دو نوع صنایع دستی و ماشینی (کارخانه ای) است. صنايع دستی این استان

از رشد و شكوفايی برخورداربوده و نمونه های بديع آفريده های دستان هنرمندان و متخصصان برجسته زنجانی امروزه مايه سربلندی و مباهات صنایع ایران در جهان است. به دليل موقعیت ترانزیتی و برخورداری از راه های مناسب و نزديكی به استان تهران این منطقه از امكانات توسعه صنعتی خوبی برخوردار شده است. كارخانه های مختلفی در شاخه های صنايع فلزی، شيميايی، دارويی، غذایی، ‌ريسنده گی و بافنده گی، ساختمانی، الكتريكی، چوبی و سلولزی فعال هستند. معادن فعال استان؛ كائولن، ‌فلدسپات و سيليس است و دیگر معادن که بیش تر شامل معادن سنگ می شوند در نقاط مختلف استان پراکنده شده اند. استان زنجان بزرگ ترین معدن روی خاورمیانه را در خود جای داده است.


استخراج مس از معادن زنجان
تاريخچه معدنكاري مس در ايران با توجه به اطلاعاتي كه در كتاب كاپر (1999) ارائه شده است به هزاره نهم قبل از ميلاد برمي‏گردد به طوريكه تا اين تاريخ آثاري از مس در گوشه و كنار ايران به دست آمده است با اين وجود اطلاعاتي كه در كتاب ما ايرانيان درباره اين فلز به چشم مي خورد قدمت آن در حدود 4000 الي 6000 سال پيش عنوان شده است.


اطلاعات مختصر در باب معدن مس زنجان :
نحوه كار معدن با توجه به رگه اي بودن كانسار به صورت سيستم استخراج كالكوپيريت است. منطقه مورد بازديد بخش شمال غربي معدن بود. لازم به ذكر است كه چاه شماره 6 معدن دراين محدوده 6-5 سال پيش حفر شده ، داراي دو طبقه است و تا عمق 82 متري پايين رفته است اين معدن داراي چند رگه است كه رگه B در بخش شمال غربي معدن (محل بازديد) قرار گرفته است. حدود 2 كيلومتر طول و بين 5/2 – 2 متر عرض متوسط آن مي باشد. در حال حاضر معدن توسعه يافته است و 7 چاه در آن حفر شده است كه دو عدد از اين هفت چاه معدن متروكه مي باشد ولي بقيه چاههاي آن در حال استخراج هستند.
از نظر نحوه استخراج به دليل رگه اي بودن معدن از چاههاي عمودي استفاده كرده اند كه اين چاهها در فاصله مشخص از رگه قرار گرفته اند و معمولا تونل ميانبري از چاه تا فاصله رگه حفر شده است .
طبقات معدن بسته به استخراج معدن كه از نوع شيرين كش و انباري مي باشد. بين 35 تا 40 متر در نظر گرفته شده است كه طول هر طبقه در رگه را امتداد داده و به بلوك هاي 50 متري تقسيم كرده اند. خوشبختانه دو برابر ميزان برآورد ذخيره اوليه را از معدن برداشت كرده اند و در حال حاضر هم ذخاير عظيمي را پيش بيني مي كنند كه سالهاي سال دوام خواهد داشت.


خصوصيات زمين شناسي معدن :
قبل از توضيح در مورد خصوصيات زمين شناسي معدن ذكر اين نكته لازم است كه وضعيت زمين شناسي در غرب ايران است و از آنجايي كه اين معدن هم در اين محدوده واقع است لذا بايستي شرايط خاصي از زمين شناسي را در اين نقطه انتظار داشت.

تيپ سنگ هاي منطقه :


همانطور كه در مطالب فوق هم گفته شد تيپ اصلي سنگ هاي منطقه بازالت ، آندزيت ، داسيت و ريوداسيت مي باشد كه گاها ويژگي هاي توف را نيز پيدا كرده اند كه نمونه هايي از اين توقف ها نظير توف داستي و توف آنديزيتي را در منطقه داريم . همچنين تيپ هاي رسوبي با سن كرتاسه – ژوراسيك نيز در منطقه تشخيص داده شده است. از جمله اين تيپ مي توان راديولاريت كه آقاي دكتر صادقيان هم بر آن اشاره كرده است را نام برد اما به طور كلي خاصيت اصلي سنگ در اين منطقه همان تيپ ولكانيك مي باشد. تيپ كاني سازي در سنگ از نوع رگه اي است و نوع بافت و شرايط كانه سازي در منطقه از نوع شكافه پر كني مي باشد.


كاني اصلي مس كه در اين منطقه گزارش شده است تيپ كالكوپيريت مي باشد كه پروسه معدنكاري را تشكيل مي دهد. همچنين سيكل اصلي ديگري كه در معدن مشاهده مي شود كاني پيريت است. اين كاني نيز جزو سولفورهاي اصلي اين معدن به حساب مي آيد كه با خود مقداري مس نيز به همراه دارد. كاني گالن نيز در معدن مشاهده مي شود اين كاني را به وفور مي توان در چاه شماره 6 معدن ملاحظه كرد. علاوه بر موارد ذكر شده در اين معدن كاني هماتيت نيز مشاهده مي شود كه در گذشته به اشتباه از آن به عنوان گالن ياد مي كرده اند زيرا شباهت زيادي به گالن دارد. كاني هماتيت واسپيكولاريت به فرم تيغه اي و گاها با حالت پولكي ياف

ت مي شود گالن هاي موجود دراين معدن بافت ريتميك و سيميتيكال را نشان مي‏دهند.
گانك اصلي اين كانسارها كوارتز است كه همراه آن كاني كليست نيز ديده مي شود. همچنين در ديواره رگه به ترتيب كاني هاي كوارتز، هماتيت و كالكوپيريت شكل گرفته اند و روند فوق تكرار شده است . علاوه بر اين مي توانيد بافت كوپراستراكتور و برشي را به وفور در ديواره مشاهده كنيد.
با توجه به توضيحات فوق مي توان كانسار قلعه زري را جانشين بسياري از تيپ هاي مس در جهان معرفي كرد مانند تيپ هاي نوع A مس از آمريكاي جنوبي ، شمالي ، كانادا و حتي اروپا.


مطالعات انجام شده در خصوص آلتراسيون منطقه نشان دهنده زون پروپليتيك در سطح اين كانسار است كه گستردگي زيادي هم دارد. در محل هايي در مجاورت رگه ها تيپ دگرساني آرژيليك هم مشاهده مي شود كه گستردگي زيادي ندارد . همچنين در بعضي قسمت ها به طور موضعي تيپ پتاسيك را هم مي توان رويت كرد اما به طور كلي گسترگي غالب به سمت پروپليتيك ميل دار

د.
مطالعات صورت گرفته بر روي اين معدن نشان دهنده شرايط اپي ترمال براي تشكيل آن است . بنابراين معدن قلعه زري يك معدن رگه اي با شرايط اپي ترمال است پس مشخصه گرمابي دارد . لازم به ذكر است كه دما در شرايط اپي ترمال بين 200-50 درجه سانتي گراد است در صورتي كه بر اساس مطالعات ترمومتري انجام شده در اين معدن توسط آقاي دكتر حسن نژاد، دمايي فراتر از 300 درجه سانتي گراد به دست آمده است كه اصلا با تشكيل كاني سازي در شرايط اپي ترمال سازگاري ندارد لذا به طور متوسط رنج دماي تشكيل كانسار را بين اپي ترمال تا مزوترمال در نظر مي گيريم كه با توجه به مطالب زير اين موضوع تاكيد مي شود.
به طور كلي در معدن دو مرحله كاني سازي را داريم.
1- مرحله اول كاني سازي كه در حقيقت مرحله اصلي نيز به حساب مي آيد . در اين مرحله كانيهاي تيپ كوارتز ، پيريت كالكوپيريت و در نقاطي اسفالريت نيز همراه با عناصري چون تيتان ، اكسيد آهن (هماتيت ) نهشته شده است دماي تشكيل كاني در اين مرحله با توجه به وجود كاني كلسيت در حد اپي ترمال است. حتي در بعضي موارد كاني كليست بر روي كاني كوارتز مي نشيند كه اين همراهي كوارتز و كلسيت را در هيچ جاي ديگر مشاهده نمي كنيد. در بعضي مواق

ع كلسيت كاني كوارتز را قطع مي كند . در اين قسمت ها درجه حرارت تشكيل از اپي ترمال هم كمتر بوده است.
2- مرحله دوم كاني سازي كه شامل تشكيل كانيهاي سولفيدي مس به همراه تيپ گالن مي باشد . دماي تشكيل كانسار در اين مرحله كه فاز بعدي را تشكيل مي دهد در حد مزوترمال مي باشد . علاوه بر كانيهاي ذكر شده كانيهايي مثل مالاكيت ، آزوريت ، كووليت ، كالكوسيت و گاه كاني بورنيت نيز جزو اين مرحله به حساب مي آيد. بورنيت موجود در قلعه زري از نوع ثانويه است نه اوليه. بنابراين ، اين كانيها ، كانيهاي مرحله دوم يا مرحله دگرساني و غني سازي است لازم به ذكر است كه هنوز براي اين مرحله تائيد قطعي پيدا نشده است به خاطر وجود مسئله fraction و كراتي زون موجود در امتداد گسل ها پديده آلتراسيون و دگرساني كانسارهاي سولفيدي به خوبي عمل كرده است و حتي در بعضي مكانها تا عمق 800 متري هم پايين رفته است در اين حالت تيپ كانيهايي حاصل از اثرات دگرساني نظير مالاكيت و آزوريت را تا افق 80-70 متر هم مي بينيد لازم به ذكر است كه كانالهاي حاصل از زون گسل‏هاي مسير خوبي را براي تاثير آبهاي فرو رو ايجاد كرده است و نيز اين آبها توانسته اند براي عمل دگرساني شعاع سولفيدي را مستعد كرده و دگرساني را در سطح وسيع انجام دهند بنابراين افق هاي بالا در سطح دگرساني شامل كاني سازي مالاكيت ، آزوريت و در عين حال Native cupper به شرح زير است .
كانسارهاي سولفيدي مس نظير كالكوپريت در پروسه دگرساني ، هوازدگي و در واقع غني سازي قرار مي گيرد. در اين حالت ساير عناصر از قبيل مس، آهن و گوگرد آن آزاد مي شود كه گوگرد مي تواند اسيد سولفوريك را توليد كند، آهن وارد پروسه هيدرواكسيدهاي آهن شده و كانيهاي گوتيت و ليمونيت را تشكيل مي دهند. كاتيونهاي مس نيز وارد چرخه رسوبگذاري شده و در صورتيكه در

زونهاي بالاي دگرساني تعداد اين كاتيونها افزايش يابند، با خود ايجاد پيوند مي كنند و كاني مس را بر جاي مي گذارند. مسي كه در اين حالت تشكيل مي شود را تحت عنوان Native cupper مي شناسيم كه مي تواند داراي درجه خلوص 100% باشد. ضمن اين كه بخشي از اين مس مجددا مي تواند وارد پروسه تركيب شود و كانيهاي سولفيدي ثانويه مس نظير كالكوسيت و كووليت را

تشكيل دهد يا اينكه مس خالص با كربناتها وارد واكنش شده و توليد مالاكيت و آزوريت را بكند بنابراين Native cupper تحت تاثير پروسه هاي فوق الذكر شكل مي گيرد و اكثرا درزونهاي اكسيدان نهشته مي شوند.
لازم به ذكر است كه در اين منطقه علاوه بر مس عناصري چون روی، نقره و بيسموت نيز در منطقه مي باشد البته هنوز كاني خاصي كه تشكيل شده از اين عناصر باشند در منطقه كشف نشده است يا به عبارت ديگر اين عناصر نتوانسته اند كاني خاصي را تشكيل دهند ولي معمولا به صورت ناخالصي همراه با كانيهاي ديگر در منطقه مي باشد
به عنوان مثال ممكن است كاني طلا با كوارتز همراه باشد اما در مكانهايي كه ميزان كوارتز بالا مي رود عيار طلا بالا نمي رود همچنين عيار طلا هم با افزايش پيريت و كالكوييريت بالا نمي‏رود در مورد

نقره نيز چنين وضعي برقرار است به طوريكه نقره را به صورت كاني خالص در منطقه مشاهده نمي‏كنيم بلكه اين فلز با ارزش نيز به صورت ناخالصي در داخل كانيهاي ديگر قرار دارند . بر اساس اندازه گيري هاي انجام شده عيار نقره در بعضي از قسمتهاي معدن را تا ppm 900 تعيين كرده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید