بخشی از مقاله

پوشاک در ایران زمین


چکیده :
تن پوش در ایران همانند دیگر جنبه های فرهنگ ما، دارای تنوعی در حد وسعت جغرافیایی و قدمتی شانه به شانه تاریخ این مرز پرگهر است. آن چه ما امروز به راستی در کشور احساس کمبود مي كنيم نوعی نگاه خاص و ویژه به مساله پوشش است که برای زیست در دنیای امروز و جذب درست فرهنگ آن ضروری است.


اگر چه که در طول تاريخ سرزمینمان هیچگاه مجموعه ای سازمان یافته و متمرکز برای بر آوردن تمام نیازهای طراحی لباس شکل نگرفته اما با توجه به احساس نیاز به طراحی لباس و داشتن لباس های مخصوص در هر عصر و دوران این نیاز به گونه های مختلف و به صورت جسته و گریخته در قالب کارگاههای دوخت و طراحی و خیاطی لباس پاسخ داده شده است. اما امروزه این نیاز در تمام دنیا به صورتی برنامه ریزی شده و فکر شده پاسخ داده می شود و حتی بصورت یک رشته تخصصی و تجاری و در آمد زا مورد توجه و تحقیق و پژوهش و بهره برداری قرار می گیرد.


هدف اصلی این پروژه ایجاد مجموعه ای طراحی شده با عنوان «خانه لباس» و تامین نیاز های فضایی آن مانند «موزه لباس» به منظور آشنایی با قدمت و دیرینه طراحی لباس ایرانی و پوشش قومی های مختلف، همچنین طراحی فضاهای آموزشی و آموزشگاههای طراحی لباس و کارگاههای خیاطی، دوخت، پارچه و چاپ همچنین طراحی سالن های تخصصی نمایش لباس Fashion Show به منظور ترویج مد و الگو های طراحی شده و تامین نیازهای اقتصادی مجموعه و همچنین طراحی یک فضای نشيمن و یک پاتق آزاد برای گردهمایی عامه مردم به خصوص جوانان

و گفتگو و تبادل و ارائه نظرات و اندیشه ها و نمایش عمومی و آزاد مد و لباس که از نیازهای انکار ناپذیر این سنین می باشد.
همچنین تحقیقات در زمینه پیشینه ارتباط فرهنگ و نوع پوشش با معماری، همچنین مطالعه در زمینه ارتباط تاریخ معماری و تاريخ طراحی لباس و تاثیر معماری بر نوع پوشش اقوام و ملیتهای مختلف و بلعکس، ایجاد یک مجموعه طراحی شده با عنوان «خانه لباس» به منظور ساماندهی امرمد، لباس و پوشش، همچنین تمرکز نهادهای ترویج مد و لباس تحت مجموعه ای سازمان یاف

ته که شامل زیر مجموعه ای کامل از فضاها و نهادهای مرتبط و تاثیر گذار بر این امور می باشد.
تمرکز و ساماندهی موسسات مربوطه مانند: نشریات تخصصی پارچه و لباس، کلاسهای تخصصی طراحی و دوخت لباس (دانشکده های طراحی لباس)، موزه مردم شناسی از دیگر اهداف این پروژه می باشد.
در کشور ما نیز اگر چه که هیچ گونه نهاد و سازمانی به صورت اصولی پی گیر این موضوع نیست اما به تازگی و با تصویب لایحه «مد و لباس» در مجلس شورای اسلامی و همچنین رویکرد نوین جوانان و نوع بر خورد آنان با مقوله مد و لباس، پاسخ به این نیاز اهمیت ویژه ای پیدا کرده است و تبدیل به یکی از اولویت ها شده است.
روش تحقیق در این پروژه به شرح ذیل می باشد:
شناخت نیازها و ضرورت ها، بررسی تعامل و ارتباط پوشش و معماری، بررسی نمونه های خارجی و داخلی، تدوین فرضیه های بنیادین طراحی، پیدا کردن بستر و مکان مناسب، تعیین سطوح مورد نیاز، تعیین فضاهای مورد نیاز برای کاربریهای مربوطه، پیوند فرضیه های نظری و علمی و طراحی سازگار.
استفاده از کتب کتابخانه، استفاده از داده های اینترنتی، مشاوره با متخصصان،
مصاحبه با متخصصین و دست اندر کاران امر طراحی و مد که به صورت پراکنده و غیر متمرکز مشغول به این کار می باشند، استفاده از داده های اینترنتی و کتابخانه ای، تحلیل مبانی نظری، تحلیل نیازها و ضرورت ها، تحلیل سایت و تدوین برنامه فیزیکی و تعیین سطوح زیر بنا و در نهایت ارائه طرح.

 

فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
لباس ملی و مهندس بهشتی
سخنی با مسئولان فرهنگی، هنری اعتقادی کشور


تصویب آئین نامه صدور مجوز نمایشگاه های مد و لباس
1 ) فصل اول : مبانی و تعریف پیش نیازها
1 . 1 ) نمایش مد (Fashion Show)
1 . 2 ) مد
3 . 1 ) مد چیست؟
1 . 4 ) رشته ها (شاخه های )مد
1 . 5 ) مد و تنوع در پوشاک
1 . 6 ) مدل (Model)
1 . 6 . 1 ) مدلهای نمایش لباس (Fashion Models)
1 . 7 ) سکوی نمایش مد (گربه رو) (cat walk)
1 . 8 ) پوشاک (clothing)
1 . 8 . 1 ) مواد لباس (جنس لباسها)
1 . 9 ) مد، تبلیغات، فروش
1 . 10 ) معماری برای طراحان مد باز آفرینی پدیده خرید
2 ) فصل دوم: تاریخچه پوشاك در ایران
2 . 1 ) تاریخچه لباس
2 . 1 . 1 ) نگاهی به تاریخچه نساجی در ایران
2 . 2 ) هنر نساجی در دوره ساسانی
2 . 2 . 1 ) سیر نمادین در طراحی پارچه های ساسانی
2 . 2 . 2 ) منسوجات نمادین ساسانی
2 . 3 ) لباس زنان ایرانی
2 . 4 ) نساجی در دوره هخامنشیان
2 . 4 . 1 ) دوران مادها و هخامنشیان
2 . 5 ) لباس مردان


2 . 5 . 1 ) پوشش سر
2 . 5 . 2 ) تن پوشهای رویی
2 . 5 . 3 ) پیراهنها و تونیکها
2 . 5 . 4 ) شلوار
2 . 5 . 5 ) پای افزار


2 . 6 ) لباس زنان
2 . 7 ) دوره اشکانیان
2 . 7 . 1 ) لباس مردان
2 . 7 . 2 ) پای افزار
2 . 7 . 3 ) لباس زنانه


2 . 8 ) دوره ساسانیان
2 . 8 . 1 ) لباس زنانه
2 . 8 . 2 ) لباس سلطنتی
2 . 8 . 3 ) لباس مردانه
2 . 9 ) دوره پیش از اسلام در شرق ایران
2 . 9 . 1 ) لباسهای رسمی مردان و زنان و جامه جنگجویان
2 . 9 . 2 ) سعدی ها و ختنی ها
2 . 9 . 3 ) پوشاک سعدیان
2 . 9 . 4 ) پای افزار
2 . 10 ) پوشاک طوایف ایرانی مقیم استپ های دریای سیاه و قفقاز
2 . 11 ) پوشاک دوره مغول و تیموریان
2 . 12 ) دوران صفویان و قاجاریان
2 . 12 . 1 ) دوره صفویه
2 . 12 . 2 ) دوره قاجاریه
2 . 13 ) دوره پهلوی
2 . 13 . 1 ) لباس زنان دوره رضاخان
2 . 14 ) لباس کردی در ایران
2 . 14 . 1 ) لباس کردهای کلیمی
2 . 15 ) پوشاک بلوچ در ایران
2 . 16 ) پوشاک در خراسان
2 . 17 ) لباس کردها و ترک ها در آذربایجان
2 . 18 ) پوشاک مردم حوزه های دریای خزر
2 . 19 ) لباس زنان گیلان
2 . 20 ) پوشاک ایلات قشقایی
2 . 12 ) پوشاک بختیاری ها و سایر اقوام لر زبان
2 . 12 ) پوشاک بختیاری ها و سایر اقوام لر زبان
3 ) فصل سوم: مصادیق و نمونه های مشابه


3 ) فصل سوم: مصادیق و نمونه های مشابه
3 . 1 ) فروشگاه پوشاک تن در فضایی سازمان یافته
3 . 2 ) فروشگاه پرادا/ طرح کولهاس نیویورک
3 . 3 ) مرکز خرید فوئف هوف، مونیخ
4 ) فصل چهارم: اصول برنامه ریزی عملکردی و استانداردها
4 . 1 ) فضا های فنی و کارگاهی


4 . 1 . 1 ) کارگاه خیاطی
4 . 2 ) کارگاه عکاسی
4 . 3 ) کلاسهای آموزشی تئوری
4 . 4 ) موزه


4 . 4 . 1 ) طرح ریزی موزه در مجموعه
4 . 4 . 2 ) اتاقهای نمایشگاه، شکل و نیاز
4 . 4 . 3 ) خصوصیات سالن نمایشگاه
4 . 4 . 4 ) روشهای مختلف هدایت بازدید کنندگان
4 . 4 . 5 ) مسیرهای حرکتی
4 . 5 ) موزه مردم شناسی
4 . 5 . 1 ) انواع موزه های مردم شناسی
4 . 5 . 2 ) موزه های مردم شناسی علم
4 . 5 . 3 ) موزه های مردم شناسی منطقه ای
4 . 5 . 4 ) موزه های هوای آزاد
4 . 5 . 5 ) برنامه ها و عملکرد های موزه های مردم شناسی
4 . 5 . 6 ) به نمایش گذاشتن اشیاء
4 . 6 ) کتابخانه
4 . 7 ) سالن مطالعه نشریات و مدارک ادواری
4 . 8 ) بخش خدمات کامپیوتری
4 . 9 ) سالن شو
4 . 9 . 1 ) آرایش و ابعاد صندلی
4 . 9 . 2 ) سالن انتظار
4 . 10 ) رستوران
4 . 10 . 1 ) کافه تریا
4 . 11 ) بخش تجاری
4 . 11 . 1 ) انواع مراکز خرید
4 . 11 . 2 ) شناخت انواع مراکز تجاری (به طور عام)
4 . 11 . 3 ) تسهیلات تجاری


4 . 11 . 4 ) مرکز خرید جامع
4 . 12 ) Powercenter
4 . 12 . 1 ) مراکز خرید از تولید به مصرف و حراجی ها
4 . 12 . 2 ) مراکز خرید منطقه ای.
4 . 12 . 3 ) فضاهای تجاری سنتی ناحیه ای با فرم مرکزی


4 . 12 . 4 ) بازارهای موقتی
4 . 12 . 5 ) مرکز خرید خاص
4 . 13 ) مرکز life style
4 . 14 ) شناخت مراکز خرید معاصر


4 . 15 ) مجموعه های تجاری
4 . 15 . 1 ) فروشگاههای بزرگ
4 . 15 . 2 ) فروشگاههای زنجیره ای
4 . 16 ) مقدمات طراحی مراکز تجاری
4 . 16 . 1 ) اصول مکان یابی مراکز خرید
4 . 16 . 2 ) اصول مکان یابی مرکز خرید
4 . 16 . 3 ) فاکتورهای اقتصادی تعیین کننده ارزش سایت
4 . 17 ) جذابیت برای مراجعه کنندگان
4 . 18 ) طراحی مراکز خرید
4 . 18 . 1 ) برنامه ریزی فضایی
4 . 18 . 2 ) طراحی و برنامه ریزی فضایی مناطق اطراف
4 . 18 . 3 ) امنیت
5 ) فصل پنجم: بررسی خصوصیات کالبدی، جغرافیایی و اقلیمی شهر تهران
5 . 1 ) تاریخچه شهر تهران
5 . 2 ) وجه تسمیه تهران
5 . 3 ) تاریخچه پیدایش تهران


5 . 4 ) تاریخچه توسعه تهران
5 . 4 . 1 ) وسعت تهران (تهران قدیم)
5 . 4 . 2 ) جمعیت تهران (تهران قدیم)
5 . 4 . 3 ) انتخاب تهران به پایتختی
5 . 4 . 4 ) دروازه های تهران


5 . 5 ) تهران امروز
5 . 5 . 1 ) سابقه شهر تهران
5 . 5 . 2 ) حوزه نفوذ
5 . 5 . 3 ) گسترش فیزیکی شهر تهران
5 . 6 ) جمعیت تهران


5 . 7 ) وضعیت اقتصادی
5 . 8 ) زبان و مذهب
5 . 9 ) جغرافیای تهران
5 . 9 . 1 ) موقعیت عمومی شهر تهران
5 . 9 . 2 ) موقعیت طبیعی شهر تهران
5 . 9 . 3 ) موقعیت جغرافیایی
5 . 9 . 4 ) تعداد شهرستانها، دهستانها و آبادیها
5 . 10 ) عوامل اصلی شکل دهنده اقلیم استان
5 . 10 . 1 ) ارتفاعات استان تهران
5 . 10 . 2 ) عرض جغرافیایی
5 . 10 . 3 ) منابع آبها (منابع رطوبتی)
5 . 10 . 4 ) توده های هوا و سیستم های هواشناسی موثر بر استان تهران
5 . 11 ) عوامل فرعی موثر بر اقلیم استان تهران
5 . 12 ) آب و هوای تهران


5 . 12 . 1 ) بادها
5 . 12 . 2 ) نم نسبی
5 . 12 . 3 ) بارندگی


5 . 12 . 4 ) دما
5 . 13 ) مطالعات زمین شناسی
5 . 14 ) پهنه بندی خطر زمین لرزه در تهران
5 . 15 ) نتیجه گیری و تعیین تدابیر طراحی اقلیمی
6 ) فصل ششم: بررسی و شناخت بستر طراحی
6 . 1 ) موقعیت سایت


6 . 2 ) کاربری سایت در طرح جامع و طرح تفضیلی
6 . 3 ) موقعیت نمادین محل و عناصر همجوار
6 . 4 ) دسترسی های پروژه
6 . 5 ) دید و منظر
7 ) فصل هفتم: مبانی نظری، برنامه فیزیکی پروژه
7 . 1 ) مبانی نظری
7 . 2 ) مبانی نظری طرح
7 . 3 ) بخش بندی فضاها


7 . 4 ) تعیین سطوح زیر بنا:
8 ) فصل هشتم: معرفی پروژه
8 . 1 ) اسکیسها و روند طراح
8 . 2 ) پلان ها و نقشه های ایزومتریک
8 . 3 ) نماها
8 . 4 ) مقاطع
8 . 5 ) تصاویر d3
مقدمه :


پوشاک از راه مجموعه ای علائم مادی، یک نظام ارتباطی فرهنگی در میان مردم جامعه بر قرار می کند.
رمز گشایی از این علائم و دریافت معانی و مفاهیم زبان علائم در هر گروه اجتماعی و جامعه مستلزم درک رفتار های اجتماعی و فرهنگی مردم آن گروه و جامعه و شناخت نظامهای دینی، عقیدتی و اعمال و باورهایی است که پوشاک ارزشهای نمادین خود را از آنها گرفته اند.
این ارزشها نقش مهم و بر جسته ای در نگهداشت هویت اجتماعی و فرهنگی مردم و استمرار دوام آن در حیات تاریخی نسلها ایفاء می کنند.
در آغاز شکل گیری اجتماعات بشری و در جامعه های اولیه پوشاک جنبه و نقش حفاظتی داشته و برای مصون نگه داشتن بدن انسان در برابر عاملهای طبیعی و اقلیمی و آب و هوایی به کار می رفته است.
بعدها، با توسعه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ها و شکل گیری عقاید دینی، مذهبی در ذهنیت مردم پوشاک و نوع رنگ و جنس و شکل و سبک دوخت تن پوشها زمینه و نقش فرهنگی یافت و كار کرد اجتماعی و فرهنگی و نمادین آن بر جسته شد.
هر یک از تن پوشها و زیورها و آرایه های مخصوص آنها به صورتی رمزی و نمادین مفهوم یا مفاهیمی را در جامعه می رسانند.
تن پوشها نشان دهنده پایگاه و منزلت اجتماعی، اقتصاد

ی، مذهبی، شغلی و حال و احوال روحی پوشندگان آنها و بر تابنده تفاوتهای جنسی و سنی و جایگاه و مقام طبقاتی افراد در گروهای اجتماعی و قومی مختلف می باشند.
نوع جنس و رنگ و طرز دوخت و شکل لباس و فرهنگ واژگان مربوط به تن پوشها با مجموعه ای از ارزشها و معیار های فرهنگی، اخلاقی و معنوی مانند شرم و حیاء وقار و متانت. جاذبه و فريبندگي، عظمت و حقارت، غرور و کبر و فروتنی، جاذبه جنسی، اهمیت واعتبار اجتماعی و اقتصادی، سوک و شادی، فقر و غذا و باور های دینی، مذهبی و آرمانی در آمیخته اند.از این رو مطالعه پوشاک مرد

م یک گروه و قوم و جامعه، چه در گذشته و چه در حال، و بررسی روند تحول و دگرگونی تاریخی – اجتماعی هر یک از تن پوشها و کارکردهای اجتماعی و تاثیر پذیر

ی و تاثیر گذاری آنها زمینه ای مهم و ارزشمند در پژوهشهای مردم شناسی به شمار می روند.
آنچه در مجموعه پوشاک مردم یک گروه اجتماعی یا یک قوم و جامعه اهمیت دارد، یکی الگوهای

فرهنگی است که مردم در انتخاب مواد، رنگ و اسلوب دوخت جامعه ها و اندازه هر یک از آنها به کار می برند، و دیگری نقش و عملکردی است که برخی از تن پوشها در زمینه های گوناگون فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، شغلی و در مناسک و مراسم آیینی و دینی مردم ایفا می کند.
برخی تن پوشها، به ویژه جامعه زنانه برای خود آرایی و جلوه گری اندام یا ایجاد جاذبه جنسی و بر انگیختن احساس جنس مخالف دوخته و پوشیده می شوند. جنس و رنگ و دوخت و قد و قواره این

نوع جامعه ها معمولاً به گونه ای است که در تقابل با ارزشهای فرهنگی، دینی،اخلاقی و مغایر با هنجار های پذیرفته شده در گروه و جامعه است.و از آنجا که بستر جامعه ها همواره در تعامل با دین و آیین بوده است و از این نظر که ادیان هر یک چهار چوبی خاص تعریف می کنند. عدم توجه صحیح به این چهار چوبهای دینی باعث ایجاد نوعی سردرگمی ذهنی در مردم کشور ما می شوند.
از این رو، پوشندگان این نوع جامعه ها در هر گروه و جامعه ای که باشند از دیگران تمایز می یابند و معمولاً در گروه های بی بند و بار و لا ابالی و شب زنده دارو روسپی پیشه قرار می گیرند.
لباس مانند زبان هویت قومی، اجتماعی و جغرافیایی و وابستگی های صنفی، سیاسی، مذهبی و شان و منزلت اجتماعی و اقتصادی مردم را مشخص می کند.
برای اینکه عملکرد اجتماعی و فرهنگی پوشاک در هویت بخشی به اعضای جامعه را در یابیم و بدانیم که چگونه پوشاک هویت اجتماعی و فرهنگی فرد و جمع را در اجتماعات گوناگون ایل

ی، عشیره ای، روستایی. دهقانی، و شهری توجیه و تبیین و آنها را از یکدیگر جدا می کند.
لازم است تن پوشهای مردم را همچون مجموعه ای از علائم زبانی مادی بررسی و تحلیل کنیم.
مثلاً : همان اندازه که زبان مردم گروههای قومی کرد، لر بلوچ، ترکمن و فارس را از یکدیگر ج.
البته لازم به ذکر است فرهنگها بر اثر همجواری و نیز روابط قدرت زی نفوذ و سلطه یکدیگر قرار می گیرند. مانند ارتباط بصری دو البسه آذری زبانان ایرانی و حضور عثمانی ها در غرب یا تاثیر هند و پاکستان از البسه بلوچهای ایران.
بنابراین همچنان که می توان با تغییر زبان یک قوم هویت قومی یا فرهنگی مردم آن قوم را تغیی

ر داد و از میان برد.
از راه تغییر لباس اقوام نیز می توان از آنها هویت زدایی کرد و شاخصه قومی، فرهنگی آنها را از میانه زدود.


در جامعه های ایلی، عشیره ای و یا جامعه های روستایی، دهقانی ایران که مردم آنها در رفتارهای اجتماعی و فرهنگی و دینی از الگوهای مشترک و یکسانی پیروی می کنند. تنوع در ساختار اقتصادی و مادی این جامعه ها و تفنن در مشاغل و پوشاک مردم آنها وجود ندارد و روابط میان اعضای این جامعه ها بر مبنای انسجام مکانیکی استوار است.
تن پوشهای مردان و زنان این جامعه ها عموماً از لحاظ طرح و اسلوب دوخت، حتی جنس و رنگ کم و بیش با یکدیگر همانند و یکسانند.
نوع فرهنگ آن ها نیز بر خواسته از شیوه معیشت کوچندگی و دامپروی و روشتانشینی و کشاورزی در این جامعه ها امکان تنوع و تفنن در لباس و گزینش نوع و شکل و طرح لباسهای مغایر با شیوه بومی.، سنتی را از مردم گرفته و آنها را مقید به پیروی از هنجارهای معمول در پوشش سنتی یکسان کرده است.
تن پوشهای ایلی، عشیره ای یا روستایی که به دست بافندگان و دورندگان بومی، محلی در ایل و عشیره یا روستا و یا در بازار های شهر های در دسترس آنها به سفارش ایلاتی ها و روستایی ها دوخته می شوند، همه متاثر از الگوهای فرهنگی متداول در میان مردم آن جامعه ها هستند و با ملاکهای و هنجارهای فرهنگ بومی آنها تطبیق می کنند.
بر خلاف جامعه های ایلی، عشیره ای و روستایی، در جامعه های شهری که جمعیت آنها ترکیب نا همگی از گروههای قومی و زبانی متفاوت است، لایه ها و قشرها و طبقات متعددی با مشاغل و مناصب گوناگون وجود دارند.
در این گونه جامعه ها روابط بر مبنای یک انسجام ارگانیکی تنظیم شده و فعالیتهای اجتماعی، و فرهنگی و اقتصادی مردم، گروههای و قشرها و طبقات اجتماعی و الگوهای رفتاری و نظام اندیشگی و عقدتی مردم و شکل آداب و رسوم و نوع مسکن و گاز و نوع لباس آنها گ

وناگون و متنوع است.
اختلاف پایگاه طبقاتی و وجود گروههای گزیده اجتماعی مانند : درباریان، دیوانیان، بازرگانان، روحانیان، امیران لشکری و کشوری و .. منتج به کثرت و چند گونگی در پوشاک اعضای هر گروه و صنف و قشر شده است. به طوری که از طریق نوع تن پوشها می توان به موضع و پایگاه اجتماعی و گروهی مردم پی بزد.


شهرنشینان به ویژه زنان شهر نشین، چندان به قیود اجتماعی، فرهنگی بومی و سنتی پایبند نیستند.
توانایی اقتصادی و مالی نسبتاً بالای خانواده های شهری و آزادیهای بر خواسته از فرهنگ شهر نشینی امکان و فرصت تفنن و تنوع در لباس را برای شهرنشینان فراهم کرده است.
آزادی از قیود و الزامات اجتماعی و فرهنگی و وضعیت خوب اقتصادی و تنوع طلبی قشر صرفه از دوره قاجار به این سو دروازه های ورود منسوجات خارجی را به ایران گشود.
تا پیش از ورود پارچه های فرهنگی از خارج به ایران، مردم هر قشر و گروه جامعه هایشان را بیشتر از پارچه هایی تهیه می کردند.
که در ایران می بافتند و طبق الگوهای بومی و محلی در هر جامعه می دوختند و می پوشیدند.
با تامل و تحقیق در پیشینه فرهنگ، تمدن و تاریخ می توان دریافت که معماری و نوع پوشش اقوام مختلف، مخصوصاً اقوام ایرانی ارتباط نزدیک و غیر قابل انکار داشته است و همانقدر که انسانها به نوع پوشش بدن و جسم خود اهمیت می داده اند، معماری را لباس و پوشش و روحی بر پیکر بی جان ساختمان و محل زندگی خود می دانسته اند و این مطلب با توجه به نوع تفکرات، فرهنگ، اقلیم و ... در اقوام مختلف به گونه های متفاوت بروز کرده است.
اما در عصر حاضر ارتباط و تاثیر گذاری معماری و نوع پوشش بر هم بسیار کمرنگ شده است و هر کدام رنگی از تقلید به خود گرفته است به همین منظور اولین گام برای احیاء و نزدیکی این دو مقوله به یکدیگر ایجاد بستر و زمینه ای برای فعالیت نزدیک این دو حوزه در کنار یکدیگر می باشد که

این مهیا نمی شود جز با طراحی مجموعه ای با معماری سازگار برای انجام متمرکز تمام فعالیت های مربوط به مد، لباس و پوشش، اعم از کارهای تحقیقاتی و پژوهشی، طراحی عرضه و ...
لباس ملی و مهندس بهشتی :
بعضی از این سئوال بر می شویند و مذبوحانه تلاش می کنند دلایلی بر بطان سئوال بیایند. بعضی افسوس می خورند و بر دیگر مللی که لباس ملی دارند غبطه می خورند. بسیاری اگر بدانند که ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه خط اختصاصی خود را نیز نداشته اند بر گوینده این سخن دشمنی

می روند و آن را نشانه نداشتن حب وطن و ناشی از بیگانه دوستی می دانند. ایرانیان هیچگاه خط اختصاصی خود را نداشته اند.
خط میخی ریشه ای اکدی، اشوری دارد، خط لاتینی که در دوره اشکانی رواج داشته ریشه یونانی دارد، خط پهلوی ریشه ای آرامی دارد و خط فارسی ریشه عربی، ولی زبان فارسی ریشه هزاران ساله در این سرزمین دارد. هنوز متن هزار ساله شاهنامه برای کودک دبستانی ما قابل خواندن و فهمیدن است. بسیاری از واژه ها، اصطلاحات و ترکیبات زبان فارسی عمری چندین هزار ساله دارد.
در عین حال در سرزمینی زندگی می کنیم که بیشترین تنوع زبان و گویش را نیز در دل خود جای داده است بنا به تضمین اجمالی در ایران فعلی چیزی بیش از بیست زبان و بیش از پنجاه هزار گویش رایج است. کارخانه عجیبی است کارخانه زبان در سرزمین ما از سویی این همه تنوع (شاید در همه اروپا این همه زبان و گویش یافت نشود.)
از سویی این همه وحدت زبان فارسی که حتی زبان رایج و محاوره بسیاری از نقاط ایران نبوده است. واسطه ارتباط عمیق فرهنگی میان جوامع ساکن در این سرزمین بوده و عرضه نشده و نمای گرانبهاترین ثمره فرهنگ یعنی «شعر» بوده است. بلندین آرزوها و عمیق – ترین دریافت های عرفانه و لطیف ترین و عاشقانه ترین تجربیات شخصی اجتماعی و حماسی ترین تجربیات تاریخی در عبور از سخت ترین گردنه های تاریخی.
همه و همه با زبان فارسی بیان می شده و بر جریده فرهنگ ثبت و ضبط گردیده است. سرنوشت لباس نیز در سرزمین ما همین گونه است. در طول تاریخ و عرض جغرافی در میان اقشار مختلف مردم و به تناسب موقعیت های مختلف شاهد طرحها و نقش های لباس برای زنان و مردان، کودکان و جوانان تا سالخوردگان هستیم، آنچنان تنوعی که اگر عزم ایجاد موزه ای برای نمایش نمونه های از هر طرح و نقش لباس در هر دوره تاریخی و هر گوشه از سرزمین نمائیم.
موزه ای لازم به پهنای همه سرزمین ایران این تنوع را در سرزمین های دیگر به این میزان شاهد نیستیم. لباس اعراب یا لباس هندیان، یا لباس مردم ژاپن و ... از چنین تنوعی بر خوردار نیست و برای همین است که لباس ملی در این سرزمین ها براحتی قابل دست یابی است. از سوی دیگر این همه تنوع که خود مبین تنوع فرهنگی موجود در ایران است.
زندانه و پوشیده وحدتی را نیز پیش چشم می گذارد. خصوصیات و مختصات مشترکی

که ویژگیهای هویت ایرانی است.
از آنجا که لباس معرف و مبین هویت و شاکله درونی هر کسی و هر جامعه ایست، شناخت ویژگیهای مشترک لباس ایرانی از خلال این همه تنوع مستلزم شناخت ویژگیهای هویت ایرانی است. زندی و پرده پوشی در عین زیبایی و جمال پرستی. چستی و چابکی در عین وقار و حیاً جلال و شکوه در عین تواضع و ایستادگی، شادی و سرور در عین بلاجویی و مصیبت زد

گی، ثروت در عین فقر و فقر در عین ثروت ... خلاصه اینکه برای ایرانیان طرح و نقش لباس فرصتی بوده است تا طبع شاعری خود را بیازمایند و هر بار شعری متناسب با کیفیت فرصت بسرایند. گاه غزالی عاشقانه، گاه منظومه ای حماسی، گاه قصیده ای پند آموز و گاه دو بیتی حکمیانه. لباس همچون هر پدیده دیگر در فرهنگ ایرانی می بایست پاسخی کامل باشد به نیازهای روزمره زمینی و در عین حال معنوی ترین و آسمانی ترین نیازهای انسانی ایرانی. لباس ایرانی می بایست تناسب با کالبد خانگی و صورت ملکوتی انسان ایرانی می یافته تا آرامش درونی برای او به ارمغان آورد.
سخنی با مسئولان فرهنگی، هنری اعتقادی کشور:
امروز از دهکده جهانی صحبت می کند. ما برای حفظ تمدن چند هزار ساله ایرانی نقش حساسی بر عهده داریم. زمان آن است که ریشه ها را محکم تر کنیم. ما امروز نیازمند حمایت مسئولان برای برداشت گامی ملی و ایرانی هستیم.
لباس ها و جامعه های متنوعی از اعصار و دوران های مختلف این کشور برای ما به یادگار مانده است. اما در بیست و اندی سال اخیر هیچگونه اثری از شیوه زیبا و شکیل لباس که اسلامی و ماندنی باشد به جای نگذاشته ایم.
وقت آن است که برای آیندگان این امروز مرز و بوم ردپائی بجای گذاریم تا راهبردی برای لباس پرسش جوانان آینده باشد.
ردپای زنگ در این مرز و بوم و نشانه های خاص ایرانی از دیرباز تاثیر انکار ناپذیری در مردم ما داشته است. رنگ تاثیر بسزائی در نشاط و شادابی سلامت روحی و روانی انسان در مراحل مختلف رشد از کودکی تا بزرگسالی دارد.
بیایید پوشش های محل کارمان در این باره برگزار شود تا مسئولان بیشتر به این امر بیندیشند و برای آن بیشتر وقت بگذارند. پوشیدن لاس های ایرانی، اسلامی شاد را می توان از مجریان برنامه های تلویزیون که قوی ترین رسانه گروهی به شمار می آید آغاز کرد.
تصویب آئین نامه صدور مجوز نمایشگاه های مد و لباس
آئین نامه نحوه صدور نمایشگاه های مد و لباس در سومین جلسه کار گروه قانون ساماندهی مد و لباس مصوب مجلس شورای اسلامی، یا حضور نمایندگان دستگاه های ذیربط به تصویب رسید.
براساس این مصوبه از این پس شخصیت های حقیقی و حقوقی که خواستار برگزاری نمایشگاه های مد و لباس هستند. می توانند با ارایه طرح پیشنهادی خود به دبیرخانه کمیته کارشناسی صدور مجوز نمایشگاه های مد و لباس که در دفتر هنرهای تجسمی معاونت امور هنری وزارت ارشاد اسلامی تشکیل شده است. در خواست مجوز کنند.
بنابراین گزارش، بر مبنای مصوبه مجلس شورای اسلامی، دستگاه های ذی ربط در زمینه طراحی مد و لباس زیربط کار گروهی که در وزارت فرهنگ و ارشاد تشکیل شده است. در حیطه وظایف دستگاه خود فعالیت می کنند.


از سوی دیگر دبیرخانه جشنواره زنان سرزمین من اعلام کرد: راهکارهای تولید انبوه و ورود طرح های متنوع و جدید مانتو و چادر با رعایت شرع مقدس اسلام به بازارهای مصرف، بررسی شد.
فرحناز قند فروش، مشاور استاندار تهران در امور بانوان به استقبال طراحان لباس و ارائه صدها طرح جدید با رعایت موازین شرعی اشاره کرد و گفت: با توجه به علاقه دختران و زنان کشور به طرح های متفاوت ارائه شده، باید راه های دسترسی آنها به این گونه پوشش اسلامی، ایرانی که موجب تحول در نحوه پوشش جامعه می شود را فراهم کرد.


وی با بیان این که باید به جایگاه طراحی لباس در جامعه بها داده شود. افزود: اکنون زمان آن فرا رسیده تا با تولید انبوه طرح های جدید پوشش اسلامی، ایرانی که در آن همه سلیقه ها در نظر گرفته شده است. حجاب را در دختران و زنان کشور نهادینه کنیم.
فصل اول :
مقدمه ای بر معرفی پوشش :
مقوله طراحی و نمایش لباس در اکثر نقاط دنیا، امری است که در طول تاریخ و دورانهای مختلف به آن پرداخته شده و جایگاه خود را در آن جوامع به نحوی شایسته یافته است. متاسفانه این امر در ایران با بی توجهی همراه بوده است نپرداختن به آن سبب نا آشنایی و نیز ایجاد تصور نادرست از این مقوله در میان ایرانیان گشته است. بدین روی و نیز جهت آشنایی هر چه بیشتر باعث طراحی و نمایش لباس، باید که به مفاهیم زیر بنایی در این زمینه چون رفتارهای پوششی پرداخت تا با آنچه که امروزه در دنیا مطرح می باشد آشنا شد. و در راستای زدودن برداشتهای نادرست گامی به پیش برداشت.
بدین ترتیب بررسی های انجام شده در این فصل می تواند یا دیگر ما در شناخت تعاریف، مفاهیم عوامل تاثیر پذیر و موثر بر رفتارهای پوششی باشد و بدین ترتیب معیارهای ارائه تعریفی دور اندیشه از این مرکز را روشنتر می کند.
بخش اول: تعاریف و مفاهیم:
به منظور بررسی فشن که به طور کلی می توان آن را در «رفتارها و گونه های پوشی» دانست، ابتدا باید به بررسی خاستگاه پوشاک و سیر دگرگونی آن پرداخت، تا بتوان روندی را که برای رسیدن به وضعیت امروز دنیا طی شده است دریافت. پس از آن می توان به آنچه ا

مروزه فشن خواهنده می شود، پرداخت و زوایای مختلف و حیطه های تاثیر پذیر از آن را بررسی کرد.
گفتار اول: پیشینه و سیر دگرگونی پوشاک:
پوشاک بر مینای تفکرات نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام به وجود می آمده است و آئینه تمام نمایی از تاریخ زندگی بشر می باشد که در طی قرون و اعصار، در سرزمین های گوناگون شکل گرفته و تحول یافته است.
انسان از دورانی که آگاهانه و با ابزارهای طبیعی و ابتدایی به کار پرداخت، جامعه نخ

ستین بشری را پی ریخت و در دو راهی گام نهاد که او را از زندگی حیوانی جدا می ساخت، به شکار حیوانات پرداخت، از گوشت آنها خوراک و از پوستشان پوشاک تهیه کرد.
تمدنهای بزرگ باستانی، در سرزمین های حاصلخیز و گرمسیر هند و کرانه فرات که دارای شرایط مساعدی چون وجود جنگلها، رودخانه ها آب و هوای خوب مناسب بودند، پدید آمدند. از این رو عجیب است اگر در این تصور بمانیم که انگیزه ابتدایی انسان برای پوشیدن لباس، تنها محافظت از سرما و گرما بوده است. بلکه باید جویای علل دیگری شویم که نقشی تعیین کننده داشته اند.
انسان اولیه از ماهیت پدیده های طبیعی که بقای او به آنها وابسته بود شناختی نداشت. بنابراین آنها را با نیروی فرا طبیعی و جادویی مربوط می دانست، به آنها ایمان می آورد و برخی از آنان را مورد پرسش قرار می داد که این پرستش در قالب مراسم و آئینهای ویژه ای به اجرا در آمد. انسان صورتک بر چهره بگذاشت و پوششی شبیه جانوران بر تن می کرد تا از این راه بتواند روح آنها را تسخیر کند، یا با آنها ارتباط معنوی برقرار سازد و برای موفقیت در شکار یا پیروزی در جنگ، از آنان یاری طلبد، آدمی از این پوشش همچون یک پشتیبان و حامی جادویی بهره می جست.
پدید آمدن پوشاک امری تصادفی یا خواستی فردی نبود8ه است. پوشاک بر معنای تفکرات و نیازهای اقلیمی، مادی، و معنوی به وجود آمده و آئینه تمام نمایی از تاریخ زندگی بشر شده است که در طول زمان تحول یافته است. نظم و هم آهنگی پوشاک دوران باستان، در قرون وسطی جای خود را به شکل و ظاهری شکوهمند داده و در عهد رنسانس پر رزق و برق بوده و صورتی تجملی داشته است، سپس در عصر نوین لباس شکلی نا مشخص و رمز به خود گرفته است. در کنار گونه گونی سلیقه های ساکنان زمین، لباس شاهد تکامل همیشگی بوده است. و در این روند تحت تاثیر عوامل متعددی شکل امروز خود را یافته است.
گفتار دوم: مفاهیم، برداشت ها:
«فشن» امری گیج کننده، حیرت انگیز، حتی آزار دهنده و مهم تر از همه امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
چنانچه مطابق خواست شما باشد و یا حتی نباشد، فشن قدرت و تسلط زیادی بر استانها دارد حتی بر آنان که از آن دوری می کنند. هر چند که عکس العمل ها نسبت به فشن دو گانه هستند، هیچ شکی وجود ندارد که پوشاک در زدگی بشر حائز اهمیت است و این مثال قدیمی که بیانگر این امر می باشد که لباس یک شخص، شخصیت وی را می سازد، هنوز هم صادق است و این در حالی است که هنوز هم، پوشیدن یک لباس نامناسب برای یک موقعیت خاص ممکن است همراه با عواقب جبران ناپذیر باشد.
فشن را نوعاً پدیده تغییر الگوی غالب پوششی خوانند، در حالیکه مفاهیمی فراتر از امر تغییر را در بر دارد.
حتی در مواقعی فشن به عنوان نقابی جهت پنهان کردن طبیعت حقیقی و واقعی اندامی و

شخصیتی یک فرد تلقی می شود و به آن مانند یک جلای سطحی نگاه می شود.
اگر نظریات ماوس و «بوردیو» را دنبال کنیم. می توان به راههایی اشاره کد که طی آن بر تن کردن لباس به عنوان یک لباس پروسه فعال و با یک هدف خاص و به منظور ساختن، شکل دادن و معر6فی کردن یک من جسمانی، پنداشته می شود. و یا به عبارتی دیگر می توان اینگونه عنوان کرد که فشن حیات بخشیدن به یک اندام توسط ترکیب بندی لباس، آرایشی و حرکتی می باشد.
همچنین هنگام بررسی دیدگاههای «والتر بنجامین» و «تئودر آدورنو» به دو دیگاه متفاوت بر می خوریم برداشت های بنجامین از این پدیده اصولا منفی است. وی چنین می نویسد: «فشن تنها

یک تکرار جهنمی است و هیچگاه چیزی نبوده مگر تقلید مسخره یک مرده خوشحال، برانگیختگی مرگ توسط یک زن»
بر خلاف این دیگاه آدورنو، فشن را برداشت ها و دریافت هایی از بدن ارگانیک انسان می داند که در طول تاریخ تکامل یافته اند و ریتم های آن نقش مهم و ضروری را تولیدات زیبایی شناسانه داشته اند.
«فشن از تنظیمات لباس و آرایش اندام برای نمایش تکنیکی اندام و نیز پر رنگ تر کردن و رابطه میان اندام و قرار دادهای ارتباطی و اجتماعی تشکیل می شود. اندام یک پدیده از پیش فرض شده و معین نمی باشد.
بلکه به صورت فعالانه از طریق گونه ها و روش های پوششی مورد استفاده، ساخته می شود. لباس ها به عنوان مجموعه ای از کدها و قوانین راهنما عمل می کنند. بدین ترتیب فشن همراه با مفهوم و زمینه تغییر می کند و به همین ترتیب، یک معنای مطلق و ضرورتاً ثابت ندارد، بلکه ترکیب اندام، لباس به روشهایی که مناسب و در خور ساخت و محیط اجتماعی خاصی است، عمل می کنند.»
زیر گفتار اول: اندام و لباس:
به منظور دقیق تر شدن در موضوع ابتدا به بررسی اندام به عنوان یک فرم فیزیکی، آموزش می ببینند تا حالتها و حرکات مشخصی را آشکار سازد. در واقع یک فرم طبیعی می باشد که باید تحت تعالیم فرهنگی تربیت شود و با شرایط اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند، هماهنگ گردد. بدین ترتیب تعالیم بدنی امکانات و اجبارهای معینی را بر فرد تحمیل می کنند، از مهارت ها می توان به نظم و از اجبارها می توان به خمیده نبودن یا عریان نبودن اشاره کرد.
در روند دستیابی و فراگیری عادات بدنی (حرکتی) که در یک محیط فرهنگی خاص انتظار می روند، یک فضا و یا به عبارتی یک قلمرو جسمانی تشکیل می شود. این عادات و فضایی که اشغال می شود، به عنوان راهی برای حضور در جهان توسط آن فرد مطرح می گردند. در پایان اینطور می توان عنوان که قوانین، توسط تحریم ها و تخلف ها تعریف می شوند و اندام ها توسط روشهای حرکتی، ایما، اشارات و جلب توجه کردن ها پوشیده می شوند.
در تعریف لباس نیز چنین آمده است لباس عملکردی بسیار ساده و با بسیار سمبلیک در

معانی عرفی ندارد. و مسلما عملکردی فراتر از پوشیدن و محفوظ نگهداشتن انسان در برابر شرایط جوی و یا فراهم کردن راحتی و آسایش دارد. گونه های مختلفی لباس، ابزارهای فنی هستند که مغصلاً از رابطه میان یک اندام مشخص و محیطی که در آن زندگی می کنند، صحبت می کنند.
بدین ترتیب با بر تن کردن لباس فضایی توسط اندام تعریف می گردد و همچنین قلمرویی توسط حرکات فرد شکل می گیرد. به عبارت دیگر لباس ها، یک فضا و قلمرو شخصی را می سازند که

این محدوده جسمانی با تکنیک های و روش های مختلفی انسانها را از قسمتی های مختلف هستی برای گفتمان آمده می کند. انسانها برای بر تن کردن لباس به فاکتورهای مختلفی رجوع می کنند که شامل خواسته های ناخود آگاه، طرح ها و نقشه های دسته بندی شده

و اولویتهای فردی و اجتماعی آنها می باشد. این فاکتورها در نظر و احساس هر فرد بسیار روشن تر واضح هستند و در هماهنگی، تناسب و شرعیت با رفتارهای فرهنگی، و اجتماعی وی می باشند.


لباس تنها ابزاری جهت پوشش اندام برای مقابله با شرایط جوی، حفظ عفت ایجاد آسایش و راحتی نمی باشد، بلکه ابزاری است جهت ایجاد ارتباط ماهانه میان اندام و قلمرو زنده اطراف آن و به بیان دیگر لباس یک قلمرو شخصی را می سازد که این قلمرو با روشی تخصصی و دانش مدارانه به انسان توانایی از خاطر بردن تفاوت و یا ایجاد تمایز در گروههای زیستی را می دهد که

همین تمایز سبب شکل گیری هویت های متفاوت می گردد.
زیر گفتار دوم: رفتارهای پوششی:
چگونگی رفتارهای پوششی اغلب با رجوع به ضوابط و معیارهای واقعیت گرا و عملکردی تصمیم گیری می شوند. انتخاب لباس برای رفتن به دانشگاه و درس خواندن، انجام امور منزل و یا باغبانی به معیار خاصی مگر آسایش و راحتی نیاز ندارد، ولی از طرف دیگر انتخاب پوشش مناسب جهت رفتن به یک مصاحبه شغلی، میهمانی شام یا جشن عروسی شامل محاسبات خاصی درباره رفتارهای پوششی و محیط اجتماعی و فرهنگی می شود. بدین ترتیب در تلاش برای یافتن توضیحات ضروری درباره فشن، می یابد به دنبال مستدلات و اصول عقلانی که بر پایه مکان شکل گیری پوشش به وجود آمده است، بود در یک مرحله عادی، فشن گونه ای از نقل و انتقال فرهنگی از جامعه ای به جامعه دیگر می باشد وسیله ای که توسط آن افراد و گروهها یاد می گیرند تا به صورت بصری در خانه خودشان و فرهنگستان باشند. با دادن یک شخصیت مکانی یا محلی به محیط های فشن، این نقل و انتقال فرهنگی از حالت تک جامعه ای خارج می شود و فشن به کد های خاص از رفتارها و تشریفات مکانی ارتباط پیدا می کند.
سبکها و گونه های پوششی یک رفتار و سمت گیری جمعی وابسته به رسوم و شیوه های محلی را مشخص می کنند. این در حالی است که برخی از صاحب نظران بر نقش اقتصاد و سرمایه داری در شکل گیری فشن تاکیدیش از اندازه می کنند. در حالیکه نظام سرمایه داری ممکن است در شیوه های تولید و یا مصرف تغییر دهد ولی نقش رفتارهای پوششی را نمی تواند تحت تاثیر قرار دهد و سرمایه داری نیم تواند برای فشن به عنوان یک تمرین اجتماعی تصمیم گیری کند.
گفتار سوم: گونه ها و سبک های پوششی (فشن):
تاریخ نگاری فشن و گزارشهای که از فشن غربی در دست است، معمولا درباره های فشن الیت فشن و یا اوت کوتوق صحبت می کنند های فشن از مدل های سبک های غالب و متمایز صحبت می کند که با انگیزه های فرهنگی در دوره زمانی خاص و با در نظر گرفتن شرایط اقتصا

دی و سیاسی حاکم در آن طرح نقش تعریف کننده را بازی می کند و حیات یک اندام توسط ترکیب بندی فنی لباس، آرایش حرکات تعریف می گردد.
این در حالی است که فشن در زندگی روزمره انسانها، به تکنیکهای انتخاب ترکیب اطلاق می گردد و این ارتباط میان فشن روزمره با الیت فشن اغلب پیچیده، گسسته، یافته و نقیص می باشد و تنها تا حدی قابل درک است. حتی صاحبنظران این امر روزمره در موارد ی با سایر گونه های فشن که در فرهنگ های غیر اروپایی و غیر سرمایه داری دیده می شود، مقایسه می کنند. شاید

اینطور بتوان عنوان کرد که سبک ها، رفتارها و قواین پوششی در تمام گروهها شامل خرده فرهنگ ها، گروههای بومی،سبک های زندگی مختلف، قابل شناسایی هستند و در حالیکه قسمت های از فشن روزمره خود را با های فشن تطبیق می دهند، سایر جنبه های آن ارتباط غیر مستقیم با آن دارند.
فشن یا به صورت کلی رفتار و سبک پوششی از نظر معنا نمی تواند تنها با های فشن مدرن اروپایی برابر شود و هیچگونه از سیستمهای فشن با شرایط اقتصادی و با فرهنگی تعیین نیم شود و الیت فشن تنها گونه ای از فشن می باشد، که ممکن است که بر سلیقه که ممکن است که بر سلیقه جمعی تسلط داشته باشد. ولی سایر گونه های نیز به طور همزمان وجود دارند، تکمیل کننده هم هستند و یا با هم ارتباط متقابل دارند (فرهنگ های اروپایی، فرهنگ های غیر اروپایی، غیر سرمایه داری و ...) حتی می توان به این نتیجه رسید که گونه های فشن، برای شکل دادن به یک ظاهر مناسب در رقابت با یکدیگر هستند و متقابلاً بر یکدیگر می گذارند. این در حالی است که جوامع غربی در گذشته از فشن، به عنوان نماینده مدنیت و تمدن یاد می کرده اند. که این امر سبب گشته تا واژه فشن از فهرست واژگان غیر اروپایی حذف گردد و سایر نشانه های رفتاری پوششی به قلمرو پوششهای سنتی نسبت داده شوند. این امر توسط اروپائیان غیر متمدنانه محسوب شده است و نیز سبب می شده تا آنان چنین بیاندیشند که لباس های مذکور برای مقابله با فشن طراحی شده اند. سنتی، غیر قابل تغییر، ثابت، وابسته به مقام اجتماعی و با حاکی از وابستگی های گروهی هستند.
این چنین چهار چوبی در تمایز میان سنت مدرنسیم یک تجزیه و تحلیل ثابت و غیر قابل انعطاف را از فشن ارائه می دهند و علاوه بر این نمی توانند پاسخگوی چرخه تغییرات گونه ای لباس در جوامع غیر اروپایی باشد. مهمتر آنکه ارتباط میان اندام و لباس بسیار عمیق تر از آن است که بتواند

اجازه دهد که پوشش های مطرح در جوامع غیر غربی با نام «محصولات سطحی» و یا تحت عنوان تولیدات فرهنگ های مصرف کننده خوانده بشود.
به اختصار می توان گفت که واژه ها و تعابیر مختلف از فشن می یابد که در یکدیگر حل شوند و به یکدیگر بپیوندند و اجازه می دهد تا به یک دستاورد فرهنگی تبدیل شود که هدف دار و برای شرایط مکانی خاص می باشد.
چنین تجدید نظری در فشن، شامل تغییرات سیستماتیکی می گردد که طی آنها «دستور زبان فشن» پشتیبان فرآیندی می شود که طی آن شخصیتی از طریق لباس و آرایش و با تکیه بر رفتارهای پوششی قابل قبول، تفکیک مبنی بر رضایت قدرت، مقام اجتماعی و قوانین شناخته ش

ده فرهنگی، شکل می گیرد.
بخش دوم: عوامل تاثیر گذار و تاثیر پذیر:
گفتار اول: حضور و گسترش فشن:
گسترش در اروپا با ظهور آداب و رسوم معاشرت در باری و چالشهای بصری برای پر رنگ کردن و قدرت بخشیدن به نظام دربار و نیز گسترش جامعه مدنی همراه بوده است و مهم تر از آن فشن همراه با ظهور تجارت مبتنی بر سرمایه داری، در اروپای اواخر قرن وسطی، ارتباط پیدا می کند، شرایط اقتصادی در آن زمان، زمینه را برای تغییرات سریع فرهنگی میسر می ساخته است.
در نتیجه نشانه فشن جدید «تغییر» بوده است. موفقیتهای سبک های تو که گونه های قبلی را حذف می کرده اند. فشن به عنوان یک روند قدرتمند که توسط طراحان بر جسته تصمیم گیری می شده و این رفتار به اکثریت جامعه تحمیل می شده، دریافت می گشته است. در آن زمان فشن نوعی تحمیل حالتها و گونه های غالب بوده است که در واقع مانع حضور سایر سبک ها و گونه ها میگشته و تغییرات تنها بر روی سبک پایه قابل قبول بوده است.
طبق مدارکی که در دست می باشد در این زمان گونه ابتدایی نمایش لباس توسط یک عروسک ملبس به طرح های تازه و زیبا اجرا گردیده است که این نوع عروسک از فرانسه وارد ایتالیا می شده و در واقع یک مانکن کوچک مومی بوده که پوشاک با تازه ترین طرحها در بر داشته است و این عروسک به نمایش خانم های و نیزی گذاشته می شده است.
در روند گسترش فشن جریانات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری و ابداعات علمی هر کدام به نوبه خود تاثیر گذار بوده اند که از جمله می توان به انقلاب فرانسه و گسترش صنعت پارچه بافی، اختراع دستگاه بافندگی مکانیکی اشاره کرد، ولی تاثیر گذار ترین آنها وقوع جنگ دوم می باشد که پس از تحولاتی چشمگیر در فشن هستیم که هدایت گر جریانها به سمت رفتارهای پوششی امروزه می باشد. در واقع با آغاز جنگ جهانی دوم، جنگی که بنیان تمدن را تکان داد تکامل لباس شکلی انقلابی به خود گرفت.
لباس که باز تابی از توان اقتصادی، نگرش سیاسی، قابلیتهای فرهنگی و اجتماعی، باورهای مذهبی و فلسفی و پای بندیهای رسمی و سنتی بود در روند تکامل خود پس از جنگ، زیر نفوذ و سیطره نظام سرمایه داری قرار گرفت.
در این نظام پوشاک جایگاهی دیگر یافت، و به کالا تبدیل شد، و همانند کالا ارزشی دو گانه پیدا کرد.

 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید