بخشی از مقاله

کارگاه رنگ کاری

رنگ‌کاری

رنگ كاري چوب به دلايل مختلفي انجام مي‌شود ، كه مهمترين آنها عبارتند از: زيبايي ، پنهان شدن معايب ، قسمت‌هاي خراب و زشت ، جلوگيري از نفوذ حشرات موذي ، رطوبت ، حفاظت در مقابل صدمات و … .
براي رنگ آميزي ، رنگ‌هاي مختلفي وجود دارند كه بسته به نوع رنگ آميزي انتخاب مي‌شوند . براي مثال اگر چوبي كه مي‌خواهيم رنگ كنيم خوش نقش باشد و بخواهيم نقوش آن به چشم بيايد بايد از رنگ‌هاي روشن كه زير آن ديده مي‌شود استفاده كرد و اگر بخواهيم چوبي كه نقوش جالبي ندارد و بتونه هم شده است را رنگ كنيم بايد از رنگ‌هايي استفاده كنيم كه سطح كار را طوري بپوشانند كه زير كار ديده نشود .

اگر در طبيعت رنگي وجود نداشت استحكام و قدرت بينايي انسان از بين مي رفت و يكنواختي و كسالت ايجاد شده و از تماشاي طبيعت لذتي نمي برديم .

رنسانس در اواسط قرن پانزدهم باعث ايجاد تحولات بسياري در عرصه پرسپكتيو رشته هاي مختلف معماري ، نقاشي ، علم مناظر و مزايا گرديد . در گذشته به همهء‌افراد اجازه داده نمي شد تا وارد حرفه نقاشي شوند و فرد بايد حتماً مراحل و مراتبي را طي مي كرد تا بتواند به اين حرفه وارد شود و ازمحضر اساتيد بهره برد. يكي از آن سلسله مراتب مبحث آناتومي و ديگري مبحث رنگ

است . بيشترين كاربرد رنگ در طبيعت قابل رؤيت نمودن اشياء‌مي باشد . وقتي دو شيء يا دو فرم هم رنگ يا داراي نهايت كنتراست يا دوشيء داراي حالت مكمل و يا دو شيء داراي رنگهاي ملايم را كنار هم قرار مي دهيم چيزي كه از لحاظ بصري مي بينيم يكسان نيست. اگر در مكاني از نهايت كنتراست هااستفاده شود در آن مكان اغتشاش بوجود مي آيد . اصولاً كنتراست هاي شديدباعث ايجاد اغتشاش ذهني مي گردند و بايد رابطي در جهت تعديل و هماهنگي آنها وجود داشته باشد .
در امور گرافيكي بيشتر از فرم هاي هندسي بهره گرفته و فضاهاي مثبت و منفي را مد نظر قرار مي دهند . در چيدمان ومعماري داخلي منزل ، چون افراد از كار روزمره به خانه باز مي گردند و نياز به آرامش و تسكين خاطر دارند كاربرد رنگهاي گرم و تند و فرمهاي با برشهاي تند و تيز باعث ايجاد آزار واذيت بصري و گرفتن آرامش از افراد مي شوند . به عبارت ديگر در فضاهاي داخل منزل و طراحي دكوراسيون داخلي بايد سعي شود كه از فرمهاي تيز و خشن و رنگهاي خيلي گرم به

مقدار زياد استفاده نشود. معمولاً براي چيدمان داخلي رنگ هاي ملايم واز نظر ارزشي زير شصت درصد بكار برده مي شود .

همان طوركه در جلسات قبل اشاره كرديم كاربرد رنگهاي سرد احساس سرما و در خود فرو رفتن را به افراد القاء مي كنند و كاربرد رنگهاي گرم احساس وجد و هيجان را تشديد مي كنند .
گاهي مشاهده مي شودكه وقتي رنگهاي سرد و گرم را دركنار هم قرار مي دهيم اين توازن و بالانس در ديد بصري به خوبي مشاهده نمي شود . به همين دليل براي از بين بردن فاصله و شكاف ميان رنگهاي گرم و سرد احتياج به يك رابطي داريم تا احساس ملايم تري بوجود آيد .

كارهايي كه قبل از رنگ كاري بايد انجام داد :
بتونه كاري:

ابتدا سطوح چوب را با انواع بتونه ، بتونه كاري مي‌كنيم . انتخاب بتونه به نوع رنگي كه استفاده مي‌كنيم بستـگي دارد . با اين كار تمام خـلـل و فرج و ترك‌هاي سطحي را پر مي‌كند و سطحي صاف و هموار را بوجود مي‌آورد .


سنباده زني:
در اين قسمت بتونه هايي كه به چوب زده‌ايم را سنباده مي‌زنيم تا به سطح چوب برسيم . هدف از اين كار اين است كه فقط بر ميان خلل و فرج و ترك‌ها و شيارها بتونه بماند و روي سطح بتونه‌اي باقي نماند ، چون باعث افزايش اندازه قطعه چوبي مي‌شود .

رنگ زدن:
در اين قسمت ، عمل اصلي كه همان رنگ زدن است با انواع وسايل ( قلمو ، پارچه پرزدار و … ) انجام مي‌شود . اين قسمت مهمترين قسمت است كه بايد به دقت انجام شود. مثلاً نبايد به يك قسمت آنقدر رنگ بزنيم كه شرّه كند و در قسمتي كمتر رنگ بزنيم كه زير رنگ ديده شود . معمولاً رنگ را در دو نوع نوبت ( دو دست ) به قطعه چوب مي‌زنند . دست اول براي رنگ‌آميزي كلي كار و دست دوم نيز كه به كل زده مي‌شود كاستي‌هاي رنگ را در قسمت‌هاي مختلف برطرف مي‌كند .

طبقه بندي رنگ‌ها

رنگهاي خنثي:
اين رابطها همان رنگهاي خنثي هستند . رنگهاي خنثي درست مثل يك پل، از زمستان به بهار يا از رنگهاي گرم به رنگهاي سرد عمل مي كنند . رنگهاي خنثي مثل رنگ خاكستري به محض اينكه در كنار رنگهاي ديگر قرار مي گيرند باعث ايجادوجد و هيجان مي شوند . مثلاً وقتي رنگ خاكستري در كنار رنگ قرمز مي آيد باعث ايجاد هيجان مي شود. اما اين هيجان ايجاد شده به اندازه ء‌رنگ قرمز نيست بلكه تعديل شده آن است .

به طور خلاصه رنگهاي خنثي تعديل كننده رنگهاي گرم بوده و از شدت آنها مي‌كاهند. همچنين اين رنگها تعديل كننده رنگهاي سرد نيز بوده و ا زشدت سرما و بي حس و حالي آنها مي كاهند . به عبارت ديگر رنگهاي خنثي پلي هستند بين رنگهاي سرد و گرم و هر زماني كه در كنار رنگهاي ديگر قرار بگيرند باعث تعديل آنها مي شوند . رنگ هاي خاكستري خيلي سريع با تضاد هاي شديد و خشن خو گرفته و نيروي آنها را جذب مي كنند. به طوري كه اين تضادها ديگر آن پختگي سابق راندارند و متعادل تر مي شوند.

رنگهاي دوران كلاسيك با رنگهاي امروزي كاملاً متفاوت هستند چون زمان ومكان ، علم و تكنولوژي، ابداعات و اختراعات بشر و شناخت او نسبت به زبان و مسايل علمي، هنري تغيير پيدا كرده است. دركارهاي گرافيكي عامل جذابيت رنگ و خالص بودن آن اهميت فراواني دارد . بنابراين در كارهاي گرافيكي كاربرد رنگهاي اصلي و خالص حسن كار محسوب مي شود. اما در چيدمان داخلي منزل كاربرد رنگهاي پخته و خنثي مناسب تر است . مثلاً‌در رنگ آميزي مبلمان معمولاً رنگ سبز اصلي بكار نمي رود بلكه اين سبز مايل به حنايي و به صورت تركيب با رنگ قرمز است .

به نظر دلاكروا رنگ هاي خنثي (خاكستري) تخريب كنندهء‌رنگهاي ديگر محسوب مي شوند .

مناسب ترين تمرين براي شروع كار در زمينه كاربرد رنگها ، پر نمودن فاصله دو رنگ با دوازده درجه مختلف رنگي است . در دايره رنگ هر چه به طرف داخل پيش مي رويم مي بينيم كه رنگها ديگر آن شفافيت و خلوص اوليه را ندارند و كم كم پخته تر و متعادل تر مي شود .در آثارنقاشان سبك امپرسيونيسم ، كاربرد رنگهاي خنثي و تركيب آنها با رنگهاي اصلي را مي توان به وفور مشاهده نمود. استفاده از ضربه هاي قلم مو بر روي بوم ،وسيله اي است كه با آن نقاشان امپرسيونيست به صورت مداوم نور را بر روي اجسام خلق مي كند .

تركيبات رنگهاي خنثي و اصلي در آثار نقاشان :
در بسياري از آثار نقاشان بزرگ همچون ماتيس ، سورا ، مونه و … مي توان تركيبات بديع رنگهاي اصلي و خنثي را مشاهده نمود .

هر گاه رنگهاي خالص با رنگهاي سفيد و سياه تركيب شوند از روشني و شفافيت آنها كاسته مي شوند. نقاشان كنتستراكتيويسم ازتركيب رنگهاي سياه و سفيد كه باعث توليد رنگ خاكستري مي شوند به صورت آبستراكت (گردش رنگ در فضا) استفاده نموده اند .

اگر به حجمهاي بسيار تزييني و كاربردي منزل نگاه كنيم متوجه مي شويم كه از جمله اين حجمها درب و پنجره است . امروزه براي ارزانتر كردن هزينه ها درب و پنجره ها را از فيبر و نئوپان و تخته هاي سه لايي مي باشد و روي آنها را با چوب مي‌پوشانند .

رنگهاي شفاف :
از انواع رنگهاي شفاف ، كيلر روغني مي باشد كه حلال آن تينر روغني است و در معرض هوا خشك مي شود و با پيستوله و با قلم مو رنگ آميزي مي شود .

سيلر و كيلر از انواع سخت و با دوام رنگهاي شفاف هستند و مخصوص پر كردن منافذ چوب مي باشند به وسيله قلم مو و اسپري پرداخت مي شود با تينر رقيق مي شود و با هوا خشك مي‌شود.
پلي استر و نيم پلي استر نيز از انواع رنگهاي روغني مي باشند كه در مقابل ضربه ، حرارت و مواد شيميايي بسيار سخت و مقاوم و نيز گران قيمت مي باشند . و در معرض هوا خشك مي شوند .رنگها براي سلامتي انسان زيان آور هستند و در كاربرد آنها بايد مسائل بهداشتي را رعايت نمود .
هر عنصري در طبيعت داراي يك بافت فشرده است ، كه پس از تابيدن نور خورشيد بر آن اين شيء و بافت مولكولي آن تمام نورها را جذب مي كنندو يكي را منعكس مي كنند ، كه اين همان رنگ

شيء است . لذا هر چه سطح آن روشن تر باشد انعكاس آن تا زمان جذب بيشتر است . نور بعد از گذشت از منشور به هفت رنگ قرمز ، نارنجي ، زرد ، سبز ، آبي ، ارغواني و بنفش تجزيه مي شود . زمان ديده شدن يك جسم بوسيله چشم برابر با سرعت نور (30000 كليومتردر ثانيه ) مي باشد . براي شناخت رنگها بايد آنها را از زواياي مختلف فيزيكي و رواني و جامعه شناسي و غيره مورد بررسي قرار داد . مثلاً حالت رنگ قرمز داراي انحنا است و لذابه صورت منحني حركت مي كند

.تاباندن نور از زواياي مختلف به شيء اي كه داراي بافت ، حجم و رنگ است باعث ايجاد بعد در آن مي شود . اما تابش مستقيم نور باعث مسطح ديده شدن سطح اشياء مي گردد . رنگ به عنوان وسيله اي براي زيبا جلوه دادن حجم نيز بكار مي رود.
رنگهاي اصلي از جنب و جوش، قدرت ديداري و جذابيت برخوردارند .لازم به ذكر است كه تركيب رنگهاي مختلف با هم باعث از بين رفتن شفافيت آنها مي گردد .

رنگهاي اصلي :
رنگهاي اصلي شامل سه رنگ قرمز ، آبي و زرد مي باشندكه داراي قدرت و هيجان بيشتري نسبت به ساير رنگها هستند .كودكان به رنگهاي اصلي بسيار علاقمندند . بنابراين رنگ اتاق كودك بايد شاد و با نشاط باشد و با رنگ ساير نقاط خانه متفاوت باشد.
رنگ در گذشته ، نقشي در زيبايي نداشت و تنها بر اساس نظر عرفا و فلاسفه براي مباحث مذهبي بكار مي رفت . دانشمندان ، فلاسفه و انديشمندان هر يك نظرات متفاوتي در تعريف رنگ دارند . مثلاً ديدگاه نيوتن در مورد رنگ بر اساس انرژي خورشيدي است. سنت اگوستين رنگ را بعنوان يك انعكاس افلاطوني (گرايش به سوي خدا) تعريف مي كند .


تنوع ديداري رنگ :
انسان به تنوع ديداري رنگها نيازمند است . در طبيعت هيچ شيءاي را نمي توان يافت كه رنگ نداشته باشد در غير اين صورت در اشياء يكنواختي بوجود مي آيد .

ويژگي هاي رنگ :
مبحث رنگ داراي ويژگي هاي اساسي است . نخستين ويژگي پاسخ به اين سئوال است كه رنگ چيست ؟

با تركيب رنگهاي اصلي زرد ، قرمز ، آبي رنگهاي بيشماري بوجود مي آيد . هنرمندان در گذشته با استفاده از نور طبيعي و سه رنگ اصلي ، تركيبات زيبايي از رنگها را ايجاد مي‌كردند . رنگهاي استعمال شده در نقاشي يا هنر كلاسيك ،رنگهاي تزييني نبوده است بلكه رنگهاي پخته تركيبي بوده كه ازتركيب رنگهاي اصلي بوجود آمده است .

ارزش رنگ :
دومين ويژگي مبحث رنگ ، ارزش رنگهاست كه به تيرگي و روشني آنها مربوط است. ارزش رنگهاي تيره نسبت به رنگهاي روشن بيشتر است .

اشباع و خلوص رنگ:
در صورت استفاده از رنگ بصورت طبيعي مسئله خلوص رنگ مطرح مي شود، زيرا باتركيب رنگ از درجه خلوص آن كاسته مي شود .هر رنگ به عنوان سنبل و نماد خاصي مورد استفاده قرار مي گيرد . مثلاً در مخازن شركت نفت از رنگ سفيد استفاده مي كنند . لذا در صورت تابش نور خورشيد به آن ، نور منعكس مي شود و از تبخير يك سوم بنزين جلوگيري مي‌شود.گاهي رنگ بر وزن نيز

تأثيرمي گذارد . رنگها در ايجاد آرامش و هيجان نيزمؤثرند. مانند رنگهاي آبي و قرمز . رنگها در درمان بيماريهاي روحي و رواني نيز تأثيربه سزايي دارند.به طور كلي برخي افراد معتقدند كه منشاء‌زيبايي ارتباط ارگانيك بين اشكال و رابطه احجام با فضا و مباني تجسمي مي باشد و برخي ديگر لذت بردن از يك اثر هنري را زيبايي مي دانند. شناخت ما از طبيعت بر اساس فرم و رنگ بدست مي آيد . در طبيعت ابتدا رنگ را مي بينيم و بعد فرم را .ولي در وجود انسان و اشياء‌ابتدا فرم را مي بينيم و بعد رنگ را .

تأثيرات رنگ :
هر گونه تحركات رنگي باعث مي شوند در وجود ما انعكاس و تحركات بصري خاصي به وجود آيد كه اين واكنشهاي احساسي و رواني واكنشهاي فيزيكي را هم در بر دارد .
علاقه افراد به فضاهاي روشن و نوراني نسبي است و در افرادمختلف متفاوت است . اثرات رنگ هم بر افراد مختلف نسبي است و محيط زندگي نيز در اين امرتأثير گذار است . امروزه حتي در علوم پزشكي نيز سعي مي شود براي ايجاد آرامش در بيماران از تركيب رنگها استفاده كرد ه و فضاهاي آرام بخشي را ايجاد كنند.اصولاً نور پس از گذشت از منشور رنگ به شكل يك طيف هفت رنگ مشاهده مي شود .جايگيري رنگهاي اصلي در مثلث رنگها به اين ترتيب است كه رنگ زرد در قسمت بالاي مثلث و رنگ آبي در گوشه سمت چپ مثلث و رنگ قرمز در گوشه سمت راست مثلث است . دايره رنگهاي سرد و گرم از سه رنگ اصلي زرد ،قرمز و آبي تشكيل شده است . بايد دانست كه تشخيص درجات رنگهاي سرد و گرم بسيار مشكل است . يكي از مباحث اساسي رنگ ،حجم است . به بيان ديگر هر چه ابعاد جسم بيشتر باشد آن جسم نرمتر و زيبا تر خواهد بود .

ارزش رنگ :
رنگها داراي ارزشهاي متفاوتي هستند كه اين ارزش ها از طريق مقايسه بدست مي‌آيند . اصولاً واقعيت رنگها از طريق رنگهاي 4 بدست مي آيد .درمبحث ارزش رنگ بايد جنبه هاي فيزيكي و شيميايي رنگها مورد تجزيه وتحليل قرار بگيرد . بهترين مقياس دراين زمينه،مقايسه دو رنگ سياه و سفيد مي باشد كه داراي بيشترين كنتراست نسبت به هم هستند .

اگر به حجمهاي بسيار تزييني و كاربردي منزل نگاه كنيم متوجه مي شويم كه از جمله اين حجمها درب و پنجره است . امروزه براي ارزانتر كردن هزينه ها درب و پنجره ها را از فيبر و نئوپان و تخته هاي سه لايي مي باشد و روي آنها را با چوب مي‌پوشانند . يكي از راههاي حفاظت از درب و پنجره رنگ آميزي آنهاست . رنگ آميزي چوب به منظور مقاوم كردن ن در برابر رطوبت ، حشرات ، جلوگيري از لق شدن و رعايت مسائل بهداشتي صورت مي گيرد .

رنگ آميزي به دو گونه انجام مي شود :

1ـ به وسيله مداد جوهري شفاف كه در آنها نقش چوب مشهود است .
2ـ رنگهاي پوششي كه فقط رنگ ديده مي شود :

رنگهاي شفاف :
از انواع رنگهاي شفاف ، كيلر روغني مي باشد كه حلال آن تينر روغني است و در معرض هوا خشك مي شود و با پيستوله و با قلم مو رنگ آميزي مي شود .
سيلر و كيلر از انواع سخت و با دوام رنگهاي شفاف هستند و مخصوص پر كردن منافذ چوب مي باشند به وسيله قلم مو و اسپري پرداخت مي شود با تينر رقيق مي شود و با هوا خشك مي شود .

پلي استر و نيم پلي استر نيز از انواع رنگهاي روغني مي باشند كه در مقابل ضربه ، حرارت و مواد شيميايي بسيار سخت و مقاوم و نيز گران قيمت مي باشند . و در معرض هوا خشك مي شوند .رنگها براي سلامتي انسان زيان آور هستند و در كاربرد آنها بايد مسائل بهداشتي را رعايت نمود .

لاك الكل كه با تركيب 10% لاك و 90% الكل بدست مي آيد و در مقابل حرارت، اسيدها و الكل مقاوم نيست . استعمال آنها صرفاً براي جلا دادن چوب است. روغن جلا كه صرفاً نوعي براق كننده چوب است و معمولاً براي وسايلي بكار مي روند كه زياد در دسترس نيستند و حلال آن تينر روغني است و مقاومت خيلي كمي دارند .

روغن بزرك نوعي براق كننده است كه براي جلادادن به چوب از آن استفاده مي‌شود.رنگهاي شفاف به غير از تينر روغني ، حلالهاي ديگري دارند كه علاوه بر رقيق كردن خاصيتهاي ديگري هم دارند مثل تري بانتين نوعي حلال رنگ طبيعي است كه درخت كاج گرفته مي شود . از انواع ديگر حلالها مي توان به روغن اليف اشاره كرد . استعمال روغن اليف براي شفاف كردن چوب و زير بتونه كاري است كه باعث مقاوم بودن چوب مي شود .روغن اسكايتو حلال ديگري است كه مخلوط كردن آن با رنگ باعث مي شود كه رنگ زودتر خشك شود .

رنگهاي پوششي :
معمولاً استعمال رنگهاي پوششي براي چوب هايي است كه نقش زيبايي يا اعتبار چنداني ندارند . اين رنگ‌ها رنگهايي هستند كه وقتي روي چوب زده مي شوند خود چوب و نقش يا رنگ آن ديده نمي‌شود. رنگ آميزي چوب به سه روش قلم مو ، پاشيدن رنگ روي چوب و غوطه ور كردن قطعات چوب در رنگ انجام مي گيرد .
از انواع آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد :

رنگهاي روغني :‌
يعني رنگهايي كه حلال آنها از روغن ساخته شده است . خود رنگ را هم در ابتدا يك مايع سفيد رنگ است با اضافه كردن رنگدانه ، جوهره رنگ مي گيرد. در مايع سفيد رنگ اسكايتو حلالها و روغنها در پايه رنگ وجود دارد .

اين رنگها در معرض هوا خشك مي شوند و به دوصورت براق و مات يافت مي‌شوند . استفاده از اين رنگها براي چوب مناسب تر است زيرا به آساني قابل نظافت و شستشو مي باشند. ماتكن ، ماده اي است كه با اضافه كردن آن به رنگهاي براق از شفافيت و براقي آنها كاسته مي شود . حلال بيشتر اين رنگها تينر روغني است . همچنين براي رقيق كردن اين رنگها يا شستشوي قلم مو مي توان از تينر و بنزين هم استفاده نمود.

رنگهاي تينري :
رنگهاي تينري سريع خشك مي شوند و استفاده از آنها عوارض در پي دارد . زمان استفاده از اين رنگ ها ، قلم مو و رنگ روي آن زود خشك مي شود . براي اجتناب از اين موضوع مي توان در هنگام استفاده از رنگهاي تينري از پيستوله استفاده كرد . نوع مات و براق رنگهاي روغني به صورت فراوان يافت مي شوند و خيلي هم گرانقيمت هستند . خاصيت ديگر رنگهاي روغني اينست كه مي توان آنها را پوليش داد يا براق تر كرد .

درب هاي غير چوبي ‍:
معمولاً براي درب ورودي خانه از درب آهني بدليل مقاومت زياد آنها استفاده مي شود . همچنين غير از پنجره هاي چوبي از پنجره هاي فلزي و پلاستيكي استفاده مي شود . جنس پنجره هاي فلزي عمدتاً از آلومينيوم و آهن است . آلومينيوم را بدليل زنگ بصورت خالص و رنگ نشده بكار مي برند البته براي تزيين و براي جلوگيري از زنگ آنها رنگ آميزي مي كنند . پنجره هاي آهني بسيار مقاوم هستند بايد حتماً رنگ آميزي شوند . معمولاً بصورت ظريف ساخته مي شوند . مدرن ترين و جديد ترين درب و پنجره پلاستيكي است كه استعمال آنها در ساختمان مناسب نيست.

امروز نقاشان، با تركيب رنگهاي متناسب، شاهكارهايي بوجود ميآورد كه براي همه‌ي مردم قابل فهم نيست. در روزهاي پيشين بيشتر شاهكارها بوسيله ي تركيب خطوط به وجود مي‌آمده. البته از رنگ نيز استفاده مي‌شد و صفحات مصور نسخ دستي بهتر شاهد ذوق و سليقه هنرمندان در

تركيب رنگ‌هاست، ولي رنگ چوب صندل يا فوفل به خودي خود زيباست و كافي است كه با قلم و چكش در روي آن سايه و روشنهايي بوجود بياورند تا لايق دست امرا و سلاطين گردد. امروز ديگر كسي روي در و يا روي درِ كاخها منبت كاري يا كنده كاري نمي‌كند. امرا و پادشاهان امروزي سطوح ساده و بي‌نقش را بر ريز كارها ترجيح ميدهند.

ساختمانهاي دانشگاه‌ها و عمارات دولتي از قبيل بانك‌ها و وزارتخانه‌ها و كاخ دادگستري يا كاخ اقتصاد ، با سطح مرمر سفيد پوشيده شده و به ندرت نقش مختصري در گوشه‌اي از آنها پديدار مي‌گردد. چنين كاخها اگر در زمان شاه عباس ساخته مي‌شد از داخل و خارج با كاشيهاي هفت رنگ و معرق كاريها تزيين مي‌گرديد و داخل اطاقها با نقاشيهاي ديواري هنرمندان معروف پوشيده مي شد.

طريقه ساخت انواع رنگ‌

رنگ سبز
براي درست كردن رنگ سبز ماده هاي زير را به كار مي برند:

1ـ قليا
گياهي است كه در شوره زار مي رويد. قلياي اين مواد رادر كوره‌اي چنان مي‌سوزانند كه شعله ور نشود و به هم بچسبد و به رنگ سياه در آيد. هر بار قلياي سوخته را مشتريان مي خرند و آن را مي كوبند و نرم مي‌كنند.
2ـ سنگ سفيد
سنگ‌هاي سفيد را از بستر رودخانه پيرامون لا لجين فراهم ميكنند و خريداران هر باري آن را مي كوبند و خرد مي كنند.

3ـ شيشه
ده من قليا و ده من سنگ سفيد را كوبيده را درهم ميكند و برخاكستر نرمي كه در پيرامون آتش كوره است مي ريزند تا آب شود. ماده اي كه از گداخته و در هم شدن قليا و سنگ به دست مي آيد « شيشه » مي نامند.

4ـ سرب پخته
سه من را در تابه اي ( « تابه» را به گويش خود « توا(1)» مي نامند) مي‌ريزند و آن تابه را در كوره مي گذارند. سرب كم كم آب مي شود و پس از آن كه تمام آن گداخته شد كمي كمتراز يك من قلع در آن مي اندارند تا پس از آب شدن با سرب آميخته گردد. بر روي اين همبسته گدازان چيزي مانند خاكستر پديدار مي شود كه آن را با سيخي به كنار تابه مي‌كشند و آن رفته رفته خود را مي گيرد و به رنگ زرد زرنيخي در مي‌آيد و اين كار چندان ادامه مي يابد كه تمام همبسته به همان صورت در آيد. ماده اي كه به اين روش در كنار تابه فراهم آمده بسيار داغ است و كمي قلع در آن مي اندازند تا به بينند جرقه اي از آن مي جهد يا نه. اگر جست مي گويند سرب پخته است و آن را آهسته آهسته در ظرفي به نام « چيقاوان» كه دو دسته چوبي مي‌گذارند تا خنك شود.

5ـ مس سوخته
مقداري مس ( دَم قيچي) را بر خاكستر پيرامون آتش كوره مي ريزند تا بسوزد. از سوختن آن، ماده اي مانند خاكستر به دست مي آيد كه « مس سوخته» ناميده مي شود.

6ـ لاجورد
مقداري لاجورد طبيعي را ( كه آن را لاجورد خارجي مي نامند) بر سنگي مي‌ريزند و سپس سنگ ديگري مي سايند و كم كم آب به آن مي افزايند تا به صورت آبگون در آيد.

7ـ پستاهي
دو من شيشه ، دو من سرب پخته و يك من سنگ سفيد را درهم مي كنند و آن را در دستگاهي به نام اسياب بيرون مي آيد سفيد چركين است و آن را يك « معيار» يا يك « پستاهي» مي نامند.

ساختن رنگ سبز
مثقال لاجورد در هم و در آسياب آميخته و نرم ميكنند. ماده آبگوني كه به دست مي آيد رنگ سبزي است كه مي خواهند ولي در اين هنگام سفيد و چركين است و سبزي ان پس از پخته شدن سفال در كوره پديدار مي شود. اين آبگون را از كنان مي گذارنند تا براي رنگ آميزي آماده شود.

رنگ زرد
دومن سنگ سفيد و دو من سرب پخته را باهم مي آميزند و در « توا» مي‌ريزند وآن را در كوره مي گذارند تا به صورت خمير در آيد. سپس آن را با سيخي از « توا» بيرون مي آورند و در ظرف پر از آبي مي ريزند. چون اين آب سرد وآن خمير داغ است به زودي خمير در آب به صورت ماده اي خشك و پوك در مي آيد كه آن را مي كوبند در آسياب با آب نرم و آبگون مي كنند و از كتان مي‌گذارنند.

رنگ قهوه اي
يك پستاهي و نيم من « ملغ»(2) كويبده در آسياب مي ريزند و با افزودن آب، آبگوني درست مي كنند و سپس آن را از كتان مي گذرانند. اگر « ملغ» بيش از نيم من باشد رنگ سياه، و اگر كمتر باشد رنگ سركه اي از آن به دست مي آيد.

رنگ لاجوردي
هشت من سرب پخته و يك من قلع را در كوره آب مي كنند و مي گذارند سرد شود و سپس آن را مي كوبند و دو من از اين كوبيده را با يك من سنگ سفيد و دومن شيشه و 36 مثقال لاجورد مي آميزند و با آب در آسياب نرم مي كنند و آن را از كتان مي‌گذرانند.

رنگ در گذشته ، نقشي در زيبايي نداشت و تنها بر اساس نظر عرفا و فلاسفه براي مباحث مذهبي بكار مي رفت . دانشمندان ، فلاسفه و انديشمندان هر يك نظرات متفاوتي در تعريف رنگ دارند . مثلاً ديدگاه نيوتن در مورد رنگ بر اساس انرژي خورشيدي است. سنت اگوستين رنگ را بعنوان يك انعكاس افلاطوني (گرايش به سوي خدا) تعريف مي كند.
تنوع ديداري رنگ :
انسان به تنوع ديداري رنگها نيازمند است . در طبيعت هيچ شيئي را نمي توان يافت كه رنگ نداشته باشد در غير اين صورت در اشياء يكنواختي بوجود مي آيد .
ويژگي هاي رنگ :
مبحث رنگ داراي ويژگي هاي اساسي است . نخستين ويژگي پاسخ به اين سئوال است كه رنگ چيست ؟
با تركيب رنگهاي اصلي زرد ، قرمز ، آبي رنگهاي بيشماري بوجود مي آيد . هنرمندان در گذشته با استفاده از نور طبيعي و سه رنگ اصلي ، تركيبات زيبايي از رنگها را ايجاد مي كردند . رنگهاي استعمال شده در نقاشي يا هنر كلاسيك ،رنگهاي تزييني نبوده است بلكه رنگهاي پخته تركيبي بوده كه ازتركيب رنگهاي اصلي بوجود آمده است .
ارزش رنگ :
دومين ويژگي مبحث رنگ ، ارزش رنگهاست كه به تيرگي و روشني آنها مربوط است . ارزش رنگهاي تيره نسبت به رنگهاي روشن بيشتر است .

اشباع و خلوص رنگ:
در صورت استفاده از رنگ بصورت طبيعي مسئله خلوص رنگ مطرح مي شود، زيرا باتركيب رنگ از درجه خلوص آن كاسته مي شود .هر رنگ به عنوان سنبل و نماد خاصي مورد استفاده قرار مي گيرد . مثلاً در مخازن شركت نفت از رنگ سفيد استفاده مي كنند . لذا در صورت تابش نور خورشيد به آن ، نور منعكس مي شود و از تبخير يك سوم بنزين جلوگيري مي شود .
گاهي رنگ بر وزن نيز تأثيرمي گذارد . رنگها در ايجاد آرامش و هيجان نيزمؤثرند. مانند رنگهاي آبي و قرمز . رنگها در درمان بيماريهاي روحي و رواني نيز تأثيربه سزايي دارند . هر عنصري در طبيعت داراي يك بافت فشرده است ، كه پس از تابيدن نور خورشيد بر آن اين شيء و بافت مولكولي آن تمام نورها را جذب مي كنندو يكي را منعكس مي كنند ، كه اين همان رنگ شيء است . لذا هر چه سطح آن روشن تر باشد انعكاس آن تا زمان جذب بيشتر است . نور بعد از گذشت از منشور به هفت رنگ قرمز ، نارنجي ، زرد ، سبز ، آبي ، ارغواني و بنفش تجزيه مي شود . زمان ديده شدن يك جسم بوسيله چشم برابر با سرعت نور (30000 كليومتردر ثانيه ) مي باشد . براي شناخت

رنگها بايد آنها را از زواياي مختلف فيزيكي و رواني و جامعه شناسي و غيره مورد بررسي قرار داد . مثلاً حالت رنگ قرمز داراي انحنا است و لذابه صورت منحني حركت مي كند .تاباندن نور از زواياي مختلف به شيء اي كه داراي بافت ، حجم و رنگ است باعث ايجاد بعد در آن مي شود . اما تابش مستقيم نور باعث مسطح ديده شدن سطح اشياء مي گردد . رنگ به عنوان وسيله اي براي زيبا جلوه دادن حجم نيز بكار مي رود . رنگهاي اصلي از جنب و جوش، قدرت ديداري و جذابيت

برخوردارند .لازم به ذكر است كه تركيب رنگهاي مختلف با هم باعث از بين رفتن شفافيت آنها مي گردد .


رنگهاي اصلي :
رنگهاي اصلي شامل سه رنگ قرمز ، آبي و زرد مي باشندكه داراي قدرت و هيجان بيشتري نسبت به ساير رنگها هستند .كودكان به رنگهاي اصلي بسيار علاقمندند . بنابراين رنگ اتاق كودك بايد شاد و با نشاط باشد و با رنگ ساير نقاط خانه متفاوت باشد .به طور كلي برخي افراد معتقدند كه منشاء‌زيبايي ارتباط ارگانيك بين اشكال و رابطه احجام با فضا و مباني تجسمي مي باشد و برخي ديگر لذت بردن از يك اثر هنري را زيبايي مي دانند. شناخت ما از طبيعت بر اساس فرم و رنگ بدست مي آيد . در طبيعت ابتدا رنگ را مي بينيم و بعد فرم را .ولي در وجود انسان و اشياء‌ابتدا فرم را مي بينيم و بعد رنگ را .
تأثيرات رنگ :
هر گونه تحركات رنگي باعث مي شوند در وجود ما انعكاس و تحركات بصري خاصي به وجود آيد كه اين واكنشهاي احساسي و رواني واكنشهاي فيزيكي را هم در بر دارد .علاقه افراد به فضاهاي روشن و نوراني نسبي است و در افرادمختلف متفاوت است . اثرات رنگ هم بر افراد مختلف نسبي است و محيط زندگي نيز در اين امرتأثير گذار است . امروزه حتي در علوم پزشكي نيز سعي مي شود براي ايجاد آرامش در بيماران از تركيب رنگها استفاده كرد ه و فضاهاي آرام بخشي را ايجاد كنند.اصولاً نور پس از گذشت از منشور رنگ به شكل يك طيف هفت رنگ مشاهده مي شود .جايگيري رنگهاي اصلي در مثلث رنگها به اين ترتيب است كه رنگ زرد در قسمت بالاي مثلث و رنگ آبي در گوشه سمت چپ مثلث و رنگ قرمز در گوشه سمت راست مثلث است . دايره رنگهاي

سرد و گرم از سه رنگ اصلي زرد ،قرمز و آبي تشكيل شده است . بايد دانست كه تشخيص درجات رنگهاي سرد و گرم بسيار مشكل است . يكي از مباحث اساسي رنگ ،حجم است . به بيان ديگر هر چه ابعاد جسم بيشتر باشد آن جسم نرمتر و زيبا تر خواهد بود .

ارزش رنگ :
رنگها داراي ارزشهاي متفاوتي هستند كه اين ارزش ها از طريق مقايسه بدست مي آيند . اصولاً واقعيت رنگها از طريق رنگهاي 4 بدست مي آيد .درمبحث ارزش رنگ بايد جنبه‌هاي فيزيكي و شيميايي رنگها مورد تجزيه وتحليل قرار بگيرد . بهترين مقياس دراين زمينه،مقايسه دو رنگ سياه و سفيد مي باشد كه داراي بيشترين كنتراست نسبت به هم هستند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید