بخشی از مقاله

چکیده

هر کشوری با توجه به تجربه خاص خود و سیاستها و اهداف مورد نظر و استفاده از عوامل و پارامترهای مختلف، تعاریفی گوناگون از صنایع روستایی ارائه داده اند. از پارامتر های اصلی تعیین صنایع روستایی، یکارگیری صنعت مورد نظر در ارتباط با امکانات و داده های محلی است که فرد روستایی قادر به درک و استفاده مؤثر از آن باشد. در واقع ایجاد یک توسعه درونزا در روستا بر حسب مقتضیات و نیازهای روستا و کاربرد فنآوری مناسب است که میتواند نقش بسزایی در باروری اقتصادی و افزایش امکانات تولیدی داشته باشدصنایع. روستایی می توانند مستقیماَ به پیشرفت کشاورزی از طریق تولید و تأمین نهاده های افزایش دهنده ی تولیدات کشاورزی کمک نمایند. صنعتی شدن روستا به عنوان یک کاتالیزور در جهت ایجاد اشتغال و درآمد و به عنوان آخرین چاره برای مشکل فقر مناطق روستایی، هم اینک به صورت بالقوه در جهت رفع مشکل بیکاری نواحی روستایی است. در این مقاله با روش کتابخانه ای به بررسی تجارب مختلف در صنعتی سازی روستاها پرداخته شد و مشخص گردید که صنعتی سازی روستاها در جهت توسعه ی پایدار روستایی و توسعه ی صنایع روستایی نباید باعث خروج نیروهای فعال روستایی از روستا شود و این برنامه ریزی تنها نباید برای جلوگیری از مهاجرت روستائیان تدوین شود. برنامه ریزی باید در روستا، برای روستا و در جهت توسعه
ی روستایی و در چهارچوب توسعه ی ملی صورت گیرد. بنابراین لزوم ایجاد صنایع کاربر و دارای تکنولوژی قابل قبول از نظرکمیت

æ کیفیت تولیدات صنعتی محرز است. بنابراین، ایجاد نواحی صنعتی روستایی از ضروریات است و نیاز است تا فارغ از محدودیتهای مطالعه در بافتهای روستایی، در زمینه تاثیرات صنایع روستایی بر روستاها مطالعات دیگری نیز انجام گیرد . ایجاد صنایع کوچک در نواحی روستایی نیز نه تنها در جهت انهدام صنایع دستی و سنتی عمل نخواهد کرد، بلکه بر عکس سبب گسترش و تقویت آنها خواهد گردید. بنابراین برای توسعه ی روستایی، صنعتی سازی روستاها بسیار ضرورت دارد.

1

واژههای کلیدی: روستا، صنایع روستایی، توسعه پایدار روستایی، صنعتی سازی روستایی.

-1 پیشگفتار

در کشورهای آسیایی که دارای جمعیت متراکمی هستند، تنها زراعت نمیتواند اشتغال کافی و سودمندی را برای جمعیت روستایی فراهم آورد. این موضوع نه تنها از فشارفزاینده بر زمین نشأت میگیرد بلکه از محدودیتهایی نیز پدید آمده است که در ذات تقاضا برای محصولات کشاورزی یافت میشود و اگر هیچ اقدام کارسازی برای ایجاد اشتغال سود آور غیر زراعی به عمل نیاید، تفاوتهای درآمدی روستائیان و شهرنشینان گرایش به بیشتر شدن خواهد داشت و مهاجرتهای روستا - شهری همچنان ادامه خواهد یافت و مسائل شهرهای بزرگ که هم اکنون نیز به ندرت قابل کنترل هستند، وخیم تر خواهند شد. این چشم انداز تاریک ایجاب می کند که اقدامات زیر در برنامه ریزی توسعه روستاها لحاظ شوند:

- 1 ایجاد اشتغال، بالاخص مشاغل غیر زراعی و فعالیتهای درآمد زا. -2 رواج مراکز روستائی سطح پائین.
اهمیت مورد اول در این است که به نیروی کار مازاد اجازه می دهد تا کشاورزی را رها کرده، بی آنکه روستاها را ترک کنند به فعالیتهای اقتصادی غیر زراعی بپردازند.

در مورد دوم، مراکز روستایی سطح پائین نیز باید با توجه به تشویق فعالیته ای غیر زراعی، حمایت از تولید غیر کشاورزی نواحی روستائی مجاور و عرضه خدمات اجتماعی اساسی، رواج یابند.
مقیاس، پیچیدگی و جمود اقتصاد روستایی، اغلب با تلاشهای مؤثر و هماهنگی که برای ایجاد وسایل جدید امرار معاش و افزایش رفاه انجام می گیرد، هماهنگی ندارد. طبیعت فقر و نیاز به عدالت اجتماعی وتساوی بیشتر ایجاب می کند که فرایند تحول در یک جبهه ی وسیع و گسترده انجام گیرد و کلیه عوامل به هم پیوسته ی سیاسی، اقتصادی، فنی، نهادی و انسانی برای کاهش فقر بکار گرفته شود.

-2 مقدمه

مشکلات زیستی در بسیاری از نواحی روستائی، اختلاف درآمد و تفاوت فاحش در سطح زندگی بین جوامع شهری و روستائی از عوامل عمده مهاجرتهای روستائی - شهری است. بسیاری از برنامه ریزان بر این تصورند که با ایجاد برخی از امکانات رفاهی و خدماتی در نواحی روستائی، روند مهاجرت کاهش خواهد یافت . در حالیکه ضمن ارائه ی خدمات رفاهی در نواحی روستائی، باید در پی ایجاد اشتغال و درآمد در این نواحی بود. زیرا تأمین نیازهای رفاهی در نواحی روستائی سرزمین، موجب افزایش روحیه مصرف و بروز نیازهای بیشتر در جمعیت می شود که پاسخگویی به آنه ا نیاز به کسب درآمد بیشتر دارد . بنابراین همگام با افزایش امکانات خدماتی و رفاهی در این نواحی، برنامه ریزی برای ایجاد اشتغال و درآمد لازم و ضروری است . در غیر اینصورت، تعداد بسیاری از تأسیسات ایجاد شده در نواحی روستائی به دلیل مهاجرت روستائیان به سوی شهرها غیر قابل مصرف خواهد ماند، درحالیکه هزینه های زیادی برای ایجاد این تأسیسات صرف شده است.

بنابراین در ژاستراتیهای توسعه روستایی، باید به متنوع سازی اقتصاد روستایی و کارا نمودن آن از طریق ایجاد انواع فعالیتهای اقتصادی به ویژه صنعتی کردن روستاها، توجه نمود. زیرا تمرکز صنایع در روستاها علاوه بر ایحاد اشتغال و درآمد، سبب

2

کاهش مشکلا ت مربوط به همجواری صنایع با شهرها، نظیر: تراکم شدید جمعیت، مشکلات مربوط به ترافیک، آ لودگی های زیست محیطی و... می شود.

توسعه روستائی شامل یک فرایند عمیق تغییرات درکل جامعه، درجامعه ی محلی و از همه مهمتر در نقش افراد می باشد. این فرایند روشی است برای افزایش فرصتهای قابل دسترسی برای افراد روستایی و افزایش امکانات بهره برداری از منابع موجود روستا.

سرمایه گذاری اضافی در نواحی روستایی باید در جهت کمک به بهره وری بیشتر نیروی کار از طریق حذف فعالیتهای کم بازده، افزایش تخصص و بهره برداری بهتر از مواد خام باشد. این سرمایه گذاریها باید فرصتهای بیشتری جهت اشتغال و درآمد ایجاد کند تا کلیه نیروهای کار موجود در روستا را درجهت فعالیتهای اصلی اقتصادی بکارگیر د. بنابراین، هدف برنامه ریزی روستایی: ایجاد تنوع در اقتصاد روستایی و فراهم آوردن زمینه ی فعالیتهای غیر کشاورزی، همگام با کشاورزی بویژه صنایع روستایی است.

-3 تعاریف صنایع روستایی

هر کشوری با توجه به تجربه خاص خود و سیاستها و اهداف مورد نظر و استفاده از عوامل و پارامترهای مختلف، تعاریفی گوناگون از صنایع روستایی ارائه داده اند.

کمسیون اقتصادی سازمان ملل متحد برای آسیا و خاور دور، تعریف کلی و طبقه بندی زیر را پیشنهاد می کند: صنعت روستایی یا داخلی صنعتی است که تولید فراورده های آن به مهارت نیاز داشته و حرفه ایست کهتماماَ یا عمدتاَ

به کمک اعضای خانواده جریان می یابد و تمام یا قسمتی از وقت آنها صرف این کار می شود.

از پارامتر های اصلی تعیین صنایع روستایی، یکارگیری صنعت مورد نظر در ارتباط با امکانات و داده های محلی است که فرد روستایی قادر به درک و استفاده مؤثر از آن باشد. در واقع ایجاد یک توسعه درونزا در روستا بر حسب مقتضیات و نیازهای روستا و کاربرد فنآوری مناسب است که میتواند نقش بسزایی در باروری اقتصادی و افزایش امکانات تولیدی داشته باشد . یعنی صنایع تبدیلی که قادر باشند فرآورده های کشاورزی را تغییر شکل داده و به صورت کالاهای صنعتی عرضه نمایند.

صنایع روستایی از درون روستا به حرکت در می آیند، گرچه ممکن است محرکه ی اصلی آن در خارج از روستا باشد، اما نقش اصلی آن بر عهده روستا باشد. بنابراین بسیاری از صنایع روستایی را می توان در ردیف صنایع کوچک قرار داد.

صنایع کوچک که بیشتر حالت کارگاهی دارند، علاوه بر شهرها در نواحی روستایی نیز قابل استقرار می باشند . این صنایع در مقایسه با صنایع سبک به نیروی انسانی کمتر، تجهیزات و وسایل ساده تر نیاز دارند و محتاج سرمایه گذاری کلان نیستند . با توجه به موارد بالا، بین صنایع کوچک و صنایع دستی از نظر ابزار کار و امکانات تولید مغایرتی دیده می شود. هر چند که از نظر فضای کار تفاوت چندانی با هم ندارند، زیرا صنایع دستی می تواند هم حالت کارگاهی و هم حالت خانگی داشته باشند و همانند صنایع کوچک، قابل استقرار در شهر و روستاست.

این هنر - صنعت متکی به تخصصهای بومی و سنتی است و قسمت اعظم مواد اولیه، ملزومات مصرفی و ابزار مورد نیاز آن در داخل کشور و در محل تهیه می شود که بیشتراز منابع طبیعی و تولیدی محلی است. این ویژگی، میزان استقلال و خود کفایی اقتصادی این هنر- صنعت را نسبت به سایر صنایع بیشتر نشان می دهد . این صنعت، بینش، ذوق، اندیشه و فرهنگ تولید کننده را در خود جای داده است به طوری که می توان آن را یک صنعت ذوقی و هنری قلمداد کرد.

3
"ک.ت.شا." تفاوتی بین صنایع کوچک و صنایع روستایی قائل نمی شود. وی در مورد صنایع روستایی می نویسد : " اینصنایع، صنایعی هستند که در آن یک کارگر ماهر با مسئولیت خود به کلیه اقدامات اقتصادی مبادرت می ورزد و کالای تولید شده را خود به بازار عرضه می کند. چنین فردی در منزل و با لوازم و ابزار خود، کار کرده و نیروی کار را خود او و یا در اغلب موارد آن عده از اعضای خانواده که قادر به همکاری هستند، تشکیل می دهند. اغلب کار با دست و با مهارت شخصی خود آنها و با روشی سنتی بوده و نقش نیروی ماشین در کار آنها هیچ یا بسیار محدود می باشد. بازارعرضه ی کالاهای او در نزدیکترین فاصله از محیط زندگی او می باشد. به عبارتی دیگر، او نیازهایی را پاسخ می دهد که با توجه به مرغوبیت کالاهای او از نظر کمی و کیفی ایجاد شده اند." (رائو- 1366 ، .(13

-4 طبقه بندی صنایع روستایی

طبقه بندی صنایع روستایی بر اساس تعاریف کشورها از این صنایع با یکدیگر متفاوتعموماَََََاست سه نوع طبقه بندی بین کشورهای مختلف رایج است که عبارتند از:

1 - بر اساس مقدار تولید و نوع آن.

2 - بر اساس نیروی کار.

3 - بر اساس سرمایه.

طبقه بندی بر اساس مقدار تولید، نیروی کار و سرمایه که برای صنایع کوچک مطرح می باشد از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد. به طور مثال در چین تولید کمتر از 100هزار تن فولاد در ردیف صنایع کوچک است، در حالیکه در کشورهای دیگر چنین نیست. همچنین در امریکا و ژاپن کارگاه های دارای 100 نفر شاغل و کمتر در ردیف صنایع کوچک می باشند، در حالیکه در ایران کارگاه های دارای 10 نفر شاغل و بیشتر در ردیف صنایع بزرگ به شمار می روند.

بر اساس نظانهای سازماندهی نوع دیگری از طبقه بندی ارائه شده که بر این اساس صنایع روستایی را در سه طبقه قرارداده اند:

1 - صنایع خانگی.

2 - صنایع کارگاهی.

3 - صنایع کارخانه ای کوچک.

در این طبقه بندی تمام اجزای درونی و بیرونی سازمان صنعتی روستایی مورد بررسی قرار گرفته است.

-5 ویژگی های صنایع دستی یا خانگی

از جمله ویژگی های صنایع دستی یا خانگی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1 - خصوصیت کار بیشتر.

2 - وارد شدن کمتر ماشین.

3 - دارا بودن جنبه های هنری.

4
از جمله مسائلی که در آثار صنایع روستایی مطرح است، مسئله ی اشتغال است. صنایع روستایی کمک به اشتغال بخش کشاورزی بوده و نیروی انسانی بیکار را جذب می کند و در نتیجه در جلوگیری از مهاجرت افراد کم درآمد بویژه کسانی که زمین زراعی کمتری دارند، می تواند مؤثر باشد.

ویژگی های اعلام شده برای صنایع روستایی امروزه مورد پذیرش نمی باشند، زیرا صنایع روستایی باید دارای نوآوری، بهره بردار از فن آوری جدید، قابل رقابت در بازارهای ملی و بین المللی و قدرت ارز آوری باشد تا بتواند موقعیت اقتصادی مناسبی را در این مقطع جهانی شدن کارکردهای اقتصادی کسب نماید. بنابراین باید به متنوع سازی فعالیتهای صنعتی در نواحی روستایی مبادرت ورزید، زیرا در حال حاضر به کلیه فعالیتهای تولیدی - صنعتی که با استفاده از توانهای محلی و ناحیه ای در محی ط روستا استقرار می یابند، صنایع روستایی گفته می شود .

-6 مکانیزاسیون روستایی، ضرورتها، الزامات و تأثیرات

-6-1 مفهوم مکانیزاسیون:

مکانیزاسیون فنی است که بواسطه ی آن نیروی موتور و ماشین با نیروی انسانی جایگزین می شود و از این رهگذر از کار یدی کاسته شده و کیفیت و کمیت عملیات زراعی و نهایتاَ محصولات کشاورزی بالا می رود.

-6-2 مکانیزاسیون روستایی:

این مفهوم را می توان چنین بیان نمود که؛ استفاده از نیروی ماشین در روستا به جای نیروی کارگری و دام جهت انجام امور مختلف روستا، مکانیزاسیون روستا گفته می شود. چونمعمولاَ در روستا امر غالب کشاورزی می باشد، لذا مکانیزاسیون کشاورزی با اندکی غنی تر شدن و اضافه شدن برخی از صنایع روستایی می تواند به عنوان مکانیزاسیون روستا یی مورد بررسی واقع شود. به عبارت دیگر مکانیزاسیون کشاورزی و به دنبال آن تخصص صنایع روستایی در روستا جهت کاهش فاصله بین شهر و روستا و ایجاد تعادل در رابطه ی بین این دو را مفهوم مکانیزاسیون در روستا می توان به شمار آورد. این مفهوم مترادف با ارائه ی خدمات به روستا در برابر شهر است . یعنی جایگرینی کشاورزی به جای دهقانی و جایگزینی درآمد به جای بازدهی کم یا کم بازدهی .

-6-3 ضرورتهای مکانیزاسیون روستایی:

عواملی که ضرورت بخش مکانیزه کرد ن روستا به منظور افزایش درآمد واستفاده بهین از منابع هستند به شرح زیر می

باشد:

الف- نظریه افزایش روز افزون جمعیت و مسئله ی مواد غذایی در تمام کشورها به عنوان یک امر مهم و تعیین کننده ی وضعیت آینده ملتها مطرح است. تغذیه بر خلاف سایر ملزومات زندگی و امکانات رفاهی، لازمه ی هر فرد زنده بوده و نبود آن نیستی فرد را به دنبال دارد.

ب- استفاده از ماشین، روستائیان را از رکود فکری، کار طاقت فرسا، درآمد کم، عدم فراغت از کار و ... رها ساخته و این خلأ را پر می کند و ارزش اجتماعی بالایی را به آنان می دهد . ماشین بن بستی را که کشاورزی سنتی برایشان ایجاد کرده بر طرف می کند.

5
پ- رها ساختن روستائیان از تنگناهای اقتصادی از ضرورتهای دیگر مکانیزاسیون می باشد . بدلایل دیگری کم بازدهی روستایی به عنوان یک اصل شناخته شده است و این بازدهی کم که با هزینه ی زیاد حاصل می شود ، اثراتش د ر وهله ی اول مختص کشاورزی می باشد.

ت- وجود فاصله ی زیاد بین زندگی شهری و روستایی از دلایلی است که مکانیزه کردن روستاها را ضروری می سازد . یک اصل معمول برای همیشه بین شهر و روستا وجود داشته و دارد. ولی این فاصله در جوامع گوناگون متفاوت است و میزان آن ثبات اجتماعی و اقتصادی هر کشوری را تحت تأثیر قرار می دهد و هر چه جوامع از نظر تکنولوژی پیشرفته تر هستند، از این فاصله کاسته می شود و بالعکس.

-6-4 الزامات مکانیزاسیون روستایی:

در برخی متون با توجه به امکانات ویژه جوامع از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، الزاماتی برای مکانیزاسیون روستایی به شرح ذیل ارائه شده است:

- تقسیم بندی مناطق کشور از روی فاکتورهای مؤثر.

- مطالعات اقتصادی.

- تبلیغات مکانیزاسیون در روستاها.

- یکپارچه کردن زمینهای کشاورزی در روستاها.

- توسعه ی شبکه ی ارتباطات.

- تأمین سرمایه و جلب سرمایه های خصوصی.

- مرتفع ساختن کمبود ماشین آلات.

- تأمین افراد متخصص مورد نیاز.

- ارائه ی خدمات.

- تأمین قیمتها.

- ایجاد صنایع روستایی.

- ایجاد تعادل نسبی بین قیمت محصولات کشاورزی و ماشین آلات کشاورزی.

-6-5 تأثیرات مکانیزاسیون در روستا:

با توجه به ضرورتها و الزامات، مکانیزاسیون تأثیراتی را در روستا و در ساختار اجتماعی - اقتصادی مناطق روستایی بر جای می گذارد. البته تمام این تأثیرات مثبت نخواهد بود و بایداز تأثیرات گاهاَ منفی مکانیزاسیون که در پی برنامه ریزی بدون آگاهی از ساختارهای مؤثر در تولید روستاها بوجود خواهد آمد، غافل نبود .

تأثیرات مثبت مکانیزاسیون در روستاها به شرح ذیل است:

1 - افزایش سطح زیر کشت.

2 - انجام کار در زمان مناسب.

3 - کاهش هزینه ی تولید.

6

4 - بالا رفتن کیفیت کار و محصولات.

5 - آسان تر شدن امور حمل و نقل.

6 - صرفه جویی در نیروی انسانی.

7 - پیدایش مشاغل جدید.

-7 نیازهای ایجاد و طراحی صنایع روستایی

نیازهای ایجاد و طراحی صنایع روستایی را می توان به شرح زیر برشمرد:

-7-1 شناخت کامل روستا از نظر پتانسیلهای موجود در روستا ، در جهت راه اندازی گونه ای از صنایع روستایی و بررسی تاریخچه ی صنعتی روستا و موفقیت آن.

-7-2 شناخت انواع صنایع روستایی و نیازهای استقرار و استمرار آنها در روستاها.

-7-2-1 نیازهای استقرار و استمرار صنعت در روستاها به شرح زیر است:

الف- سرمایه ؛

- میزان سرمایه گذاری برای صنایع و نقش آن از نظر سرمایه بری.

- چگونگی تامین منابع اعتباری از داخل و خارج از روستا.

- موفقیت سرمایه ای روستا از طریق کسب درآمد در روستا.

- میزان درآمد و هزینه ی خانوار روستایی و پس انداز حاصل از آن جهت کسب سرمایه. ب- فن آوری صنایع روستایی ؛

- فن آوری صنایع و موفقیت روستا جهت پاسخگویی به آن.

- سادگی و یا پیچیدگی ماشین آلات و ابزار کار.

- سطح سواد و تحصیلات جمعیت روستایی جهت پاسخگویی به آن.

پ- نیروی انسانی یدی و مهارتی ؛

- بررسی جمعیت روستا از نظر اشتغال و نرخ بیکاری.

- روند آموزش برای صنایع روستایی و زمان لازم جهت کسب مهارت در صنعت مورد نظر.

- سطح دستمزدها در روستا و نقش آن در ایجاد صنعت.

- میزان اشتغال زایی صنعت در روستا از نظر نیروی انسانی ماهر و نیمه ماهر.

ت- بازار و بازاریابی که مهمترین فاکتور برای توسعه ی صنایع روستایی است؛

- بررسی نیازهای بازارهای محلی، ناحیه ای، ملی و بین المللی.

- بررسی کشش بازار برای تولیدات این صنایع.

7
- بررسی کیفیت کالاهای تولیدی و قدرت رقابت آن در بازارها.

- بررسی کشش بازار، در صورث افزایش تولیدات صنایع روستایی.

- بررسی قیمت تمام شده ی تولیدات روستایی در مقایسه با تولیدات مشابه. ث- حمایتهای اداری و دولتی؛
- از نظر اعتبارات.

- از نظر فن آوری و کارشناسی.

- از نظر تأمین بازار.

- از نظر اداری و سیستم های یارانه ای و یا اخذ مالیات و...

ج- ارتباطات و حمل و نقل ؛

- نیاز صنایع به ارتیاطات و حمل و نقل در مقایسه با امکانات موجود.

- سهم حمل و نقل در قیمت تمام شده ی کالا.

- سیستم های ارتباطی، مخابراتی و اینترنتی موجود در ناحیه ی روستایی. چ- مواد اولیه و انرژی مورد نیاز صنایع ؛
- چگونگی تامین آن از داخل و خارج روستا.

- ارزش این مواد در قیمت تمام شده ی کالا.

-7-3 در طراحی صنایع روستایی، همچنین باید به موارد زیر توجه داشت:

- اولویت بندی نیازهای استقرار و استمرار صنایع در روستای مورد نظر و آینده نگری جهت کارایی آنها.

- ارائه طرحی جامع جهت راه اندازی صنعت در روستاها.

- در نظرگرفتن درصد باسوادان روستا بویژه در سطح راهنمایی و دبیرستان به عنوان الویت در ایجاد شغل.

- سهولت دسترسی کارخانه های صنعتی وشهرکهای صنعتی از نظر ارتباط و تأمین نیروی انسانی ماهر و رفع مشکلات فنی.

- بعد مسافت روستا به سایر روستاها در سطح دهستان، از نظر سهولت دسترسی به مرکز صنعتی روستایی.

- تراکم و فشار جمعیتی روستا بویژه از نظر فشار بر اراضی کشاورزی.

- وجود اراضی غیر زراعی و بایر جهت احداث صنایع روستایی.

- وجود مواد اولیه صنایع تبدیلی از نظر تولیدات کشاورزی و معدنی.

- هماهنگی با برنامه های آتی ناحیه ای، نظیر احداث راه و راه آهن و نزدیکی این خطوط به روستا.

- نزدیکی به خطوط اصلی گاز رسانی و ... جهت بهره برداری در صنایع.

- عدم تعارض صنعت با کشاورزی، نظیر تأمین آب که برای کشاورزی مهم است.

- عدم وجود محدودیتهای خاص نظیر عوامل جوی بازدارنده برای برخی از صنایع (محدودیتهای جوی، سیاسی و امنیتی).

بعضی از این عوامل بر دیگری ارجحیت دارند . لذا اولویت به عواملی داده می شود که از ارجحیت بیشتری برخوردارند . نظیر نیروی انسانی ماهر در مقابل راه آسفالته، که مسلماَ اولویت با نیروی انسانی ماهر جهت ایجاد صنایع روستایی خواهد بود .

بنابراین می توان برای این عوامل با توجه به اولویت آنها امتیاز در نظر گرفت و روستاها را با توجه به امتیازکسب شده از نظر ایجاد صنایع اولویت بندی کرد.

8

-8 رهیافتهای صنعتی سازی روستاها یا روشهای برنامه ریزی توسعه صنایع روستایی

در بحث صنعتی سازی روستاها رهیافتهای گوناگونی را می توان از هم تشخیص داد. اما تفاوت این رهیافتها در اصول نیست بلکه در تأکید بر جنبه های مختلف است. یک سیاست سنجیده ی صنعتی سازی روستایی باید هماهنگ با سطح کلی توسعه کشور و تجربه ی گذشته ی آن در صنعتی سازی روستاها و اختلاطی مناسب از رهیافتها را دنبال کند. عوامل تعیین کننده ی این رهیافتها، سطح سیاستگذاری و میزان مداخله ی مستقیم دولت است.

-8-1 رهیافت گروه آماج یا هدف :(Target group approach)

در رهیافت گروه آماج، طرح به سوی انواع خاصی ازتشکیلا ت صنعتی جهت داده می شود. از اینرو این رهیافت، رهیافتی انتخابی است و معیار انتخاب در آن باید تعریف شودمثلاَ. اندازه، مکان، محصولات و سود آوری مشخص می شود و به جای تمرکز بر تشکیلات موجود می توان طرح را به سوی گروه خاصی از مردم مثلا جوانان یا زنان هدایت کرد، تا انگیزه ی ایجاد واحدهای تولیدی جدید و اشتغال بوجود آید. این رهیافت مستلزم مداخله ی فراوان است، زیرا هدف آن حمایت های از قبل تعیین شده و همه جانبه از صاحبان صنایع اعم از انفرادی ، گروهی یا بصورت اجتماعی است. این انتخاب هزینه ی طرح را بالا می برد و اقدامات متمرکزی را در زمینه ی ترویج، اعتبار و بازاریابی پدید می آورد.

-8-2 رهیافت مسئله - بنیاد :(Problem orinted approach)

هدف این رهیافت این است که با فراهم آوردن یک یا چند عامل غیرموجود، تنگناهای محیط فعالیت کارآفرینان رفع شود. این اقدامات نه تنها بهبود شرایط فیزیکی از قبیل جاده ها، محل بازارها و ... را در بر می گیر د، بلکه قانون گذاری ، تامین اعتبار با شرایط ساده را نیز شامل می شود. در این رهیافت بخش اعظم کار به نوآوری کارآفرینان سپرده شده تا در قبال فرصتهای بدست آمده واکنش نشان دهندحتی. ممکن است این اقدامات اختصاصاَ برای کارآفرینان صنعتی صورت نگرفته باشد و از آنجا که دارای ماهیتی کلی است، سود آنها به صنایع روستایی هم برسد. برای مثال برق رسانی را می توان ذکر کرد. موفقیت این رهیافت به امکانات کارآفرینان و خطرپذیری آنان بستگی دارد. در غیر اینصورت رهیافت گروه آماج، رهیافت مناسبتری است.

-9 اهداف ایجاد صنایع روستایی

توسعه ی صنایع روستایی موجب ایجاد دگرگونیهای بنیادی در ساخت اقتصادی و اجتماعی بخش روستایی و به تبع آن کل جامعه خواهد بود. این صنایع دارای آثار مثبت بسیار می باشند و با توسعه ی صنایع روستایی، رشد صنعتی و در پی آن رشد اقتصادی جامعه از سرعت بالاتری برخوردار می گردد. این افزایش سرعت به این دلیل است که این صنایع، امکانات و قابلیتهایی را به کار خواهند انداخت و آنها را از حالت غیر مفید به مرحله ی بازدهی خواهند رساند. صنایع روستایی مواد اولیه ی پراکنده و مقدار ناچیز سرمایه های غیرفعال و نیروی انسانی دور از مراکز صنعتی و با تخصص کم و ... را در قالب صنایع کوچک ، صنایع دستی و تبدیلی به کار می گیرند. اهداف صنایع روستایی از یک ناحیه به ناحیه ی دیگر کشور فرق می کند . این اختلاف به عواملی مانند: نزدیک بودن به شهرهای صنعتی، توسعه ی نسبی اقتصاد ناحیه ای، موقعیت کشش بازار برای صنایع روستایی و صنایع مدرن شهری بستگی دارد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید