بخشی از مقاله

چکيده :
هدف از اين پژوهش تبيين جايگاه شهروندان در جامعه و ارتقاي حقوق شهروندي و بيان حق مردم نسبت به حاکميت ميباشد. پرسشي که مطرح است اين است که آيا حقوق شهروندي موضوعي جديد التاسـيس اسـت يـا اينکه داراي ريشه هاي ديرينه ميباشد. لازم به ذکر است که اين پژوهش بـه روش تحليلـي توصـيفي و بـر پايـۀ داده هاي کتابخانه اي صورت پذيرفته است .
در نهج البلاغه ، نامۀ اميرالمومنين علي بن ابيطالب (عليه السلام ) به مالک اشـتر هنگـامي کـه او را والـي مصـر گردانيده ، دربردارندة مطالبي نغز و بي نظير مي باشد که به آن دسته از حقوق مردم که بر گـردن حاکمـان بـوده اشاره دارد. در اين نامه ، حقوق و محترم بودن راي و نظر افـراد جامعـه تـا بـه حـدي اسـت کـه بـه بيـان شـارح نهج البلاغه فيض الاسلام ، سبب نيکبختي جاويد حاکمان صرف نظر از دين ، کفر و يا ايمان آنها، سخن نيکي اسـت که مردم دورانشان راجع به آنان بر زبان جاري مي کنند و به بيان ديگـر، راي رضـايت منـدي مـردم از حاکمـان موجب حسن عاقبت امراء قوم ميشود و وقتي در چنين مسئلۀ مهمي به مجرب جاري شدن نيکي حاکمـان بـر زبان مردم و رضايت مندي از آنها به چنان جايگاهي ميرسند که منتهي آمال هر انسان خردمندي ميباشـد. آيـا شايسته نيست که آنان اندر احوال مردم دقت نظر بيشتري داشته و رعايت حقوق شهروندي آنان را بـا توجـه بـه مقتضيات زمان و حقوق مسلم بشري و عرف مطالبات مردمي از دستگاه حاکمه در اين زمان را داشته باشـند، و موجبات رضايتمندي مردم را نسبت به خود با رعايت دقيق و کامل حقوق شهروندي فراهم آورند چه اينکه ايـن مردم صاحب نظر در رسيدن آنان به آن جايگاه عالي بوده و رعايت حقوق افـراد جامعـه کـه بـر گـردن حاکمـان ميباشد، وظيفۀ ذاتي براي حکومت ميباشد.

کليدواژه ها:
حقوق شهروندي، نهج البلاغه ، ريشه ها، حاکميت ، نيکبختي جاويد
مقدمه
در اين مقاله تلاش ميشود که با استناد به نامۀ اميرالمومنين علي بن ابيطالب (عليه السلام ) به مالک اشتر در هنگامي که او را والي مصر گردانيد و در آن به بيـان آن دسـته از حـق مـردم کـه بـر گـردن حاکمـان اسـت و محذق هبحيکشمايعن ه کده شبه ه گودقبن ل م ارزدام ي اسکه ت مپنرشداوخرته ح،قنوتق يجبه شرگريفت سازکمه ن حقملول ق مشتهحردون بده يتصريوشيـب ه هوـااجيردايييننــاه ص ر بمرتسـوـد، امام علي (عليه السلام ) واليان خود را امر به رعايت حقوقي که مردم بر گردن حاکمان دارند مينمودند و در نوع اين تعيين حق و رعايت آن چنان دقت نظر و لطافت معنايي نهفتـه اسـت کـه متفکـران از درک آن عاجزنـد، و رعايت حقوق شهروندان صرف نظر از دين در آن ديده شده و ارکان آن توضـيح داده شـده اسـت . محتـرم بـودن اقليت هاي ساکن در بلاد اسلامي و رعايت احوال حقوق آنان به جهت پرداخت ماليات به حکومـت و عـدم اقـدام برعليه حکومت اسلامي بيان شده است . لازم به ذکر است که اين پژوهشي به روش تحليلـي توصـيفي و بـر پايـۀ داده هاي کتابخانه اي صورت پذيرفته است .
در اين تحقيق تلاش مي شود که به بررسي چند فصل از فصول منشور حقوق شهروندي و تطابق و ريشه هاي آن در نهج البلاغه پرداخته شود. ترجمۀ نامه به استناد ترجمۀ فيض الاسلام بوده و مواردي کـه در داخـل پرانتـز قرار دارد جزء ترجمه نميباشد بلکه نظر مرحوم فيض الاسلام بوده در تفسير ترجمه در اين مقاله آورده ميشود و ملاک کار و تحقيق هم همين ترجمه و تفسير قرار دارد.
تجزيه و تحليل
در فراز ٨٥ از نامۀ اميرالمومنين علي (عليه السلام ) به مالک اشتر آمده است که : «و بترس از به خود اختصاص دادن آن که مردم در آن يکسانند (همه حق دارند مانند غنائم و مالياتي که مسلمانان در جنگ با کفار به دسـت آورده اند که همه در آن شريک اند و مانند چراگـاه هـا کـه مالـک خاصـي نـدارد و يـا درختـان جنگـل ، و ماننـد به کار بردن و انديشه در امري از امور مملکت و مردم که روزي آنان همگاني باشد که نبايـد در آن بـه راي خـود اکتفا کني بلکه بايد با خردمندي مشورت نمايي و بـه انديشـۀ آنـان بـياعتنـا نباشـي) و بپرهيـز از خـود را بـه نادانيزدن در آنچه از توجه به آن بر تو لازم است از اموريکه همه مي دانند (حتي که نداري طلب نکرده و حقي که ضايع گشته چشم پوشي مکن ) زيرا آن (مظلمه و چيزي که به ستم گرفته اي) از تو بـراي ديگـري (مظلـوم و ستمديده ) گرفته خواهد شد و به زودي پرده ها از روي کارها برداشته شود (پنهاني آشکار گـردد) و داد مظلـوم و ستم کشيده از تو بستانند». اين فراز از نامه ميتوانند ريشه اي براي بند «ب » از منشور حقوق شهروندي که بيان ميدارد حق کرامت و برابري انساني شهروندان .
ماده ٧: از کرامت انساني و تمامي مزاياي پيش بيني شده در قوانين و مقررات به نحو يکسـان بهـره منـد هسـتند.
مادة ٨: هرگونه تبعيض ناروا به ويـژه در دسترسـي شـهروندان بـه خـدمات عمـومي نظيـر خـدمات بهداشـتي و فرصت هاي شغلي و آموزشي ممنوع است . دولت بايد از هرگونه تصميم و اقدام منجر به فاصلۀ طبقاتي و تبعيض ناروا و محروميت از حقوق شهروندي خودداري کند.
مادة ٩: حيثيت و اعتبار شهروندان مصون از تعرض است . هيچ شخص ، مقام رسانه اي به ويژه آن هايي که از بودجه و امکانات عمومي استفاده ميکننـد نبايـد بـا رفتـار يـا بيـان اهانـت آميـز نظيـر هجـو و افتـراء حتـي ازطريـق نقل قول ، به اعتبار و حيثيت ديگران لطمه وارد کند.
مادة ١٠: توهين ، تحقير ايجاد تنفر به قوميت ها و پيروان اديان و مذاهب و گروه هاي مختلف اجتماعي و سياسي ، ممنوع است . و بند «ت » منشور که بيان ميدارد حق مشارکت در تعيين سرنوشت .
مادة ١٥: شهروندان به شکل برابر از حق مشارکت در تعيين سرنوشت سياسـي، اقتصـادي، اجتمـاعي و فرهنگـي خويش برخوردارند و ميتوانند اين حق را از طريق همه پرسي در انتخابات آزاد و منصفانه اعمال کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید