بخشی از مقاله

ساماندهي بافت تاريخي شهرها با رويکرد TND و بر پايه پايداري محلهاي (نمونه موردي: محله آقازمان سنندج )

چکيده
بافت هاي تاريخي شهرها به عنوان بزرگ ترين ميراث بهجاي مانده از شهرهاي گذشته در دل شهر جديد جاي گرفتهاند. اما بيتوجهي و عدم برنامهريزي صحيح به منظور بازآفريني و ساماندهي اين بافت ها سبب افول آن ها و عدم همگامي با سرعت توسعه ساير محلات شهر گرديده - است . باتوجه به تمامي موانع موجود بر سر راه بهسازي اين محلات جنبش نوشهرسازي ديدگاه هاي اصلاح گرايانهاي به منظور ساماندهي محلات سنتي مدنظر قرار ميدهد و به خصوص رويکرد TND با محوريت قرار دادن انسان در طراحيها و الگويابي اهداف خود براساس نيازهاي جامعه جديد بشري در کنار کمترين تخريب فضاهاي باارزش تاريخي ميتواند مناسب ترين الگو براي ساماندهي اين محلات در بافت هاي تاريخي شهرهاي ايران باشد. براين اساس به منظور ساماندهي بخش از بافت تاريخي شهر سنندج (محله آقازمان ) با ديدگاه کمترين دخل و تصرف در بافت تاريخي با استفاده از روريکرد TND ساماندهي صورت گرفت . که در پايان باتوجه به طرح هاي نهايي ارائه شده براي اين محله اين نتيجه بهدست آمد که ساماندهي با رويکرد TND در اين محله علاوه بر بازآفريني محله سبب ايجاد پايداري محلهاي در داخل باف ميگردد.
واژه هاي کليدي: ساماندهي، توسعه محلات سنتي (TND)، پايداري محلهاي، بافت تاريخي


١- مقدمه
در پي گسترش فزاينده شهرنشيني و تغيير در الگوها و شرايط حاکم بر محلات شهري، توانايي انطباق محلات سنتي با سازوکار حاکم بر توسعه جهشي الگوهاي سکونتي روز به روز رو به افول نهاده است .
براين اساس محلات سنتي در يک روندي نزولي کارايي و عملکرد خود را از دست داده اند و ساکنين اين محلات به دليل عدم رضايت از مکان سکونتي خود و به منظور دستيابي به امکانات معيشتي مناسب تر و شرايط زيست بهتر اين محلات را ترک کرده ، و با از بين رفتن هويت اجتماعي محلات مفهوم ناپايداري سکونتي در آن ها نمود پيدا کرد. به دنبال بروز چنين مشکلاتي جنبش نوشهرسازي ١با محوريت قرار دادن انسان در طراحي و نگاه ويژه به پياده محوري در واحدهاي همسايگي در جهت اصلاح جنبههاي مختلف برنامهريزي و طراحي شهري گام برداشته است ، که در نتيجه سبب اصلاح محيط ساخته شده ميگردد. رويکرد TND به عنوان يکي از مهم ترين مفاهيم جنبش نوشهرسازي، با محوريت قرار دادن محله به عنوان هسته تشکيل دهنده ي شهر يکي از ابزارهاي شکل دهي محلات براساس نظم و برنامهاي از پيش تعيين شده محسوب ميشود. TND از طريق شبکهاي از خيابان ها و مسيرهاي مناسب عبور پياده و با تراکم مسکوني متوسط و کاربريهاي مختلط به دنبال افزايش پويايي و سرزندگي محلات سنتي ميباشد. که از طريق آن سبب افزايش پايداري محلات گردد و ميزان مطلوب فضايي محلات را براي جذب ساکنين گسترش دهد.
باتوجه به مطالعات و فعاليت هاي گسترده انجام گرفته و درحال انجام در بسياري از کشورهاي پيشرو در زمينه کاربرد نوشهرسازي در ساماندهي محلات سنتي، در کشورهاي درحال توسعهاي نظير ايران نهتنها مباني نظري اين موضوع ، بهگونهاي شايسته مورد ارزيابي قرار نگرفته، بلکه نظام حاکم بر برنامهريزي و طراحي شهري ايران راهکارهايي به منظور تطبيق اين ويژگيها با شرايط بوم ساخت محلات را مدنظر قرار نداده است . براين اساس نياز ديده شد تا با تعريف معيارها و اصول حاکم بر ساماندهي محلات سنتي با رويکرد TND و انطباق اين اصول و شاخص ها با شرايط ايران گامي در جهت افزايش پايداري اين محلات در ايران برداشته شود.
٢- مفاهيم و تعاريف
٢-١- ساماندهي
با توجه به مفهوم ساماندهي که نظم دادن ،ترتيب دادن ،آراستن ]٥١[ و يا نظم و ترتيب دادن ،سر و صورت دادن [۶] تعريف مي گردد. واژه ساماندهي را مي توان به استفاده مطلوب از امکانات موجود، ضمن حفظ و نگهداري بافت شهري معنا کرد. ساماندهي به بررسي مسائل و مشکلات موجود در در سطوح مختلف برنامهريزي ميپردازد و در پي اصلاح و بهبود بهينه به منظور کاهش آسيب ها و افزايش بهره وري استفاده - کنندگان از فضا ميباشد. ساماندهي به دنبال توسعه همهجانبه فضاها و مکان ها ميباشد که از طريق آن بهروزآوري عملکردي را درپي خواهد داشت .
ساماندهي فضايي براي بافت هاي تاريخي يعني آرايش دادن و منظم کردن اين بافت ها جهت تأمين محيطي مناسب و قابل زيست براي افراد ساکن در بافت بهنحوي که اين سکونتگاه ها و فضاهاي کالبدي، نيازها و فعاليت هاي امروزي جامعه را برآورده سازند و در تأمين معيشت و زندگي افراد مشکلي به وجود نياورند [٢]. اصليترين مؤلفههاي ساماندهي رابطهي بين انسان ، فضا و فعاليت هاي آن است که به پايداري توسعه ميانجامد [١٢]. همچنين ساماندهي را ميتوان به دو بخش محتوي و روش تقسيم نمود، بخش محتوي از سه عامل فرم ، فضا و فعاليت و بخش مربوط به روش از دو بخش روش هاي علمي، روش هاي هنري - ذهني تشکيل ميشود.

شکل ١ :ساماندهي و بخش هاي متشکله آن (وفايي فرد، ١٣٨١: ٨)

٢-٢-پايداري محلهاي
پايداري و توسعه پايدار بهطور کلي به عنوان مجموعهاي از ويژگي - ها شامل ، رشد و امنيت اقتصادي، کيفيت و يکپارچگي محيط زيست ، انسجام اجتماعي و کيفيت زندگي، توانمندسازي و حکمروايي تعريف مي - شود[١٧]. و در معناي خاص ، شهرها بايد بدون آسيب رساندن به محيط زيست طبيعي و برقراري تعامل مناسب بين انسان و منابع طبيعي که زندگي او به آن ها وابسته است ، ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي خود را براي ساخت شهرهاي پايدار توسعه دهند [٢١].
در مقايسه با تعاريف و مفاهيم بسياري که از توسعه پايدار در سطوح بين المللي، ملي، منطقهاي و شهري تاکنون ارائه شده است ، مي - توان گفت که مفهوم توسعه پايدار در مقياس محله هنوز به قطعيت روشني نرسيده و ابعاد آن مورد بررسي و تجزيه و تحليل هاي جدي قرار نگرفتهاست . اين درحالي است که محلههاي شهري، مکان ها و محدوده هايي هستند که ابعاد مسائل در آن ها کاملا محسوس است [١٣]. اهميت اين موضوع از آنجا ناشي ميشود که محلهها و محيط هاي مسکوني کوچک تر، محصول نظريهها و ايده هاي مطرح شده در توسعه شهري پايدار را به عينيت تبديل ميکنند و مسائل آن نيز محسوس تر ميشود به علاوه اين که شاخص هاي پايداري به ويژه در مقياس کوچک بايد متناسب با شرايط محيطي، اجتماعي، اقتصادي و... هرجامعه و مخصوص آن تعريف شود [١١]. انديشه محله پايدار نيز در دل توسعه پايدار و مباحث مربوط به آن شکل ميگيرد. بهطور کلي يک محله پايدار با درنظر گرفتن توان زيست محيطي به نيازهاي اقتصادي و اجتماعي ساکنانش پاسخ ميگويد.
توسعه پايدار در مقياس محله به معناي ارتقا کيفيت زندگي در آن ، شامل همه ويژگيها و اجزاي زيست محيطي، فرهنگي، سياسي، اداري، اجتماعي و اقتصادي بدون ايجاد مانعي براي نسل آينده ميباشد [۴].
به طور کلي پايداري محلهاي را ميتوان به چهار دسته کلي اقتصادي، اجتماعي، زيست محيطي و نهادي به شرح زير تقسيم نمود.


٢-٣-رويکرد TND
TND که مخفف Traditional Neighborhood Development (توسعه محلات سنتي) مي - باشد، به عنوان يک سيستم برنامهريزي جامع شامل تنوعي از نوع مساکن و کاربريها در يک منطقه تعريف ميگردد. تنوعي از کاربريهاي مجاز همچون امکانات آموزشي، ساختمان هاي عمومي و مؤسسات تجاري در يک فاصله پياده روي از مساکن شخصي جانمايي ميگردند. TND از طريق شبکهاي از مسيرها، خيابان ها و کوچههاي مناسب براي پياده روي به خوبي وسائل نقليه خدمات رساني ميکند. همچنين گزينههاي مختلف پياده روي، دوچرخهسواري و رانندگي را در سطح محله براي ساکنين فراهم ميآورد. و حالات مختلفي از حمل و نقل را براي حال و آينده در برنامهريزي مدنظر قرار مي دهد [٢٠]. TND پاسخي است به کاربريها و زيرساخت هاي ناکارآمد و فقدان حس جمعي در توسعههاي جديد [٢٢].
توسعه سنتي محلات ميتواند به معاصرسازي مراکز شهرهاي موجود کمک کند و يا در محل گره هاي حمل و نقلي ايجاد شود. اين نوع توسعه براي همه محلات مناسب نيست بسياري از استانداردهاي طراحي آن مي - توانند در پروژه هاي ديگر شهرسازي مورد استفاده قرار گيرند. اما در هرحال نميتوان هر محلهاي را متراکم ساخت و يا از کاربريهاي مختلط استفاده کرد. لذا جهت تشخيص مکان مناسب براي اين نوع توسعه به بازارهاي محلي و بنگاه ها نياز مبرم احساس مي شود [٧].
به طور کلي اهداف طراحي محلات سنتي را ميتوان در سه دسته کلي تقسيم کرد که در زير به آن اشاره شده است : TND زماني ميتواند موفق واقع شود که منطقهبندي عملکردي جاي خود را به منطقهبندي براساس شکل زمين دهد. بهره گيري از ساير آيين نامههاي استاندارد نيز در فرآيند اجرايي اين عمر مؤثرند. اين رويکرد، محلاتي را خلق ميکند که به لحاظ اقتصادي پويا، به لحاظ زيست محيطي پايدار و از نظر اجتماعي داراي هويت و حس مکان باشد.

• کاهش آلودگي هوا و آلودگي صوتي
• حفظ و نگهداري منابع
اهداف زيست محيطي طبيعي
• توسعه فضاي باز و فضاي سبز
با مقايسه اهداف مورد نظر در رويکرد TND و شاخص هاي مطرح شده در ارتباط با پايداري محله، همانگونه که مشاهده ميشود اهداف TND بسياري از شاخص هاي پايداري را تحت پوشش قرار ميدهد. بر اين اساس ميتوان اين گونه بيان کرد که ساماندهي محله با رويکرد TND ميتواند راه رسيدن به پايداري محلات را هموار سازد. در جدول شماره ٣ به طور خلاصه ميتوان معيارهاي مورد نظر و شاخص ها و پيشنهادهاي رويکرد TND را مشاهده کرد.

• استفاده از گياهان بومي منطقه
• دقت در طراحي جهت ساختمان ها
• توجه به جنبههاي تاريخي سايت
٣- پيشينه پژوهش
يکي از مهم ترين اصطلاحات مطرح شده در نهضت نوشهرسازي TND است .
اين ايده ها در ارتباط با محله، عمدتاً بر پايهي نظريات آندره دواني و اليزابت پلتر زيبرک (نظريهپردازان نوشهرگرايي)، شکل گرفته و اصولي را در طراحي محلات ، منظر قرار ميدهند. در حال حاضر اين عناصر به دستورالعمل ها و ضوابط شهرسازي تبديل شده و در شهرهاي آمريکا مورد استفاده قرار ميگيرند. نوشهرسازي به سرعت در سطح ملي به منظور توسعه اجتماعات محلي به رسميت شناخته شد. به عنوان مثال در سال ١٩٨١ در دهکده تفريحي Seaside واقع در فلوريدا مورد استفاده قرار گرفت . نمونههاي ديگري از آن را ميتوان در کنت لند، مري لند، ماساچوست و برخي ديگر از شهرهاي آمريکا مشاهده کرد .[٧]
در مقالهاي تحت عنوان "راهنماي TND" که توسط دپارتمان حمل و نقل کاروليناي شمالي (NCDOT) نوشته شده ، TND به عنوان رويکردي با مقياس انساني، اجتماع محلهاي با قابليت پياده روي و مرکزي با کاربري مختلط تعريف ميگردد. در اين مقاله معيارهايي همچون اندازه ، اختلاط کاربري، تراکم و فشردگي، الگوي خيابان ها، طول قطعات ، حق انتخاب ، رابطه بين ساختمان و خيابان ، قابليت پياده روي پارکينگ هاي داخل خيابان ، تقاطعات و بزرگراه ها و خيابان هاي پهن به عنوان شاخص هاي TND تعريف ميگردند و به تعريف و ارائه اطلاعات دقيق از هر شاخص پرداخته ميشود [١٩].
رفيعيان و همکاران در مقالهاي تحت عنوان "بازآفريني شهري و رويکرد ايجاد و توسعه محلات سنتي شهري TND" که در نشريه نوسازي به چاپ رسيده ، ابتدا به تببين الگوهاي محله از ديدگاه نظريه پردازان مختلف ميپردازند و در ادامه با بيان مفاهيم وضروريات رويکرد TND در بهبود محلات سنتي اهداف اين رويکرد را بيان ميدارند. در ادامه با بيان اصول و مباني رويکرد TND شاخص هايي همچون توسعه فشرده ، کاربريهاي مختلط ، مسکن هاي متنوع ، قابليت پياده روي، حمل و نقل متنوع ، خيابان هاي باريک و بلوکهاي کوچک ، پاسخ گويي به شرايط تاريخي و فرهنگي محيط را به عنوان شاخص هاي TND بيان ميکنند. و با بررسي مزاياي استفاده از اين رويکرد به اين نتيجه ميرسند که رويکرد TND ميتواند راهگشاي مسائل و مشکلات پيش رو در بازآفريني محلات سنتي در داخل شهرهاي ايران باشد [٧].
زهرا داودپور و همکاران در مقالهاي با عنوان "پيشنهادات رويکرد TND جهت ساماندهي محله" ابتدا تاريخچه رويکرد TNDرا مورد بررسي قرار داده اند و در ادامه با بيان تعاريف مختلف از اين رويکرد، و ارائه اصولي همچون توسعه فشرده ، کاربريهاي مختلط و حالات چندگانه حمل و نقل به عنوان شاخص ها به بررسي پيشنهادات رويکرد TND در ارتباط با محلات سنتي شهر را

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید