بخشی از مقاله

سرزندگی شهری، دیدگاهها و شاخصها


چکیده

سرزندگی، مفهومی اعم از فضای شهری بوده و در دو سطح خرد و کلان قابل تعریف مـیباشـد. سـرزندگی در سـطح کـلان، عـلاوه بـر سرزندگی فضاهای شهر، مفاهیمیچون عدالت، کارآمدی، سازگاری، انعطاف پذیری، کیفیت محیطی را نیز در بر میگیرد کـه در نهایـت سرزندگی شهر در صورت پایداری به زیست منجر خواهد شد. در این مقاله به بررسی انواع دیدگاهها و شاخصهایی همچون نفوذپذیری، گوناگونی، فضاهای راکد، تعامل اجتماعی، فضاهای عمومی، خوانایی، انعطاف پذیری، تناسـبات بصـری، غنـای حسـی و رنـگ تعلـق در سرزندگی شهری پرداخته شده است و در انتها راههای ایجاد فضایی سرزنده بیان شده است.

کلمات کلیدی: سرزندگی، نفوذپذیری، گوناگونی، فضای راکد، خوانایی، غنای حسی، رنگ تعلق


1


-1 مقدمه

اگر شهر را مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. در کشور ما فستیوال، کارنوال و آن چه به مفهوم جشن های خیابانی در جهان مطرح است، آنچنان جایگاهی ندارد و جشن های باستانی به جای مانده ماننـد چهارشـنبه سوری، حرمت و کیفیت پیشین خود را از دست داده اند. واضح است که لازمه ی سرزندگی فضا های شهری حضور مردم در شهر اسـت، اما امروزه به دلایل گوناگون به خیابان به عنوان یک فضا برای گذران اوقات فراغت توجه نمیشود و صرف مدت زیاد در خیابان، مـذموم تلقی میگردد . به گونهای که افراد خصوصا جوانان از این کار منع میشوند، این در حالی است که اگر خیابان فضـایی امـن و مطلـوب را فراهم سازد و فعالیتها و تفریحات سالم به گونهای سازمان یافته و مطابق با ارزشهای جامعه میسر گردد حضور فعال مـردم و بـه تبـع آن سرزندگی و زیست پذیری افزایش مییابد. با شناسایی و تقویت عوامل موثر بر سرزندگی فضا های شـهر و ایجـاد فضـا هـای سـرزنده میتوان شهر را احیا و سرزنده نمود. به عنوان مثال خرید کردن و حتی تماشای مغازهها در یک فضای پیاده یکی از فعالیتهای جذاب و پر طرفدار شهری به شمار میآید و یکی از انواع فضا های پویا و سرزنده در جهان، مرکز خرید پیاده است کـه متاسـفانه جایگـاه چنـین فضاهایی در شهرهای ما به درستی تعیین نشده است.

یکی از مشکلات اساسی شهر ها و محیطهای جدید، در حال حاضر، خالی شدن روح زندگی در آن ها و در فضاهای شهریشان اسـت. بیشتر محلههای آنان ذاتا کسل کننده و بی روح هستند و به نمونههای آنچه که نباید انجام داد بدل شده اند. بـه همـین دلیـل، امـروزه تامین نشاط، شادی و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظامهای مدیریت شهری به ویژه در کشورهای توسعه یافته تبـدیل شده است. تامین سرزندگی شهری به مثابه آرمانی در راس بسیاری از اسناد رسمیشهرسازی بـه چشـم مـیخـورد. عـلاوه بـر اهمیـت سرزندگی شهری به عنوان هدف و غایت، امروزه در شرایط رقابت جهانی برای کسب سهم بیشتر از سرمایه ها، استعدادهـا و توجـه بـین المللی، سرزندگی شهری ابزار موثر برای ارتقای توان رقابتی شهرها، در تحقق چشم انداز مطلوب آن ها تلقی میشود (ک. گلکار, مفهـوم کیفیت سرزندگی در طراحی شهری .(1386

امروزه در شهرهای جدید، فضاهای عمومیشهرها تنها محلی برای گذر میباشند و بدون هیچ گونه بار فرهنگی و اجتماعی، به حیات خود ادامه میدهند و این امر باعث تشدید بحران هویت و عدم سرزندگی در شهرهای جدید است.حال آن که در شهر های کهـن ایـران، این فضاها همراه با منزلت های اجتماعی و فرهنگی بودند و محیط حاصل از آن، محیطی در شان حضور آدمیبود. تعریف دکتـر حسـین الهی قمشه ای از ویژه گی فضای معمارانه و شهرسازانه چنین میباشد:فضایی دارای ارزش و اصول معماری و شهرسازی که وقتی انسان در آن فضا قرار بگیرد احساس کند که آدم است.این تعریف در عین سادگی تاکید بر رعایت و محوریت شـان و ارزش انسـانی در اصـول شکل گیری فضا دارد و کلیه معماران وشهرسازان باید به این مهم توجهی خاص داشته باشند. با توجـه بـه چگـونگی ارتبـاط انسـان بـا محیط طبیعی و انسان ساخت است که برنامه ریزان و طراحان شهری معاصر سعی در ساماندهی و نظم بخشیدن به فضای فیزیکـی ، بـه گونه ای که برخی رفتار های مطلوب را تسهیل نموده و نیاز های اساسی وی را بر آورده سازد دارند.در این راسـتا بـه نظـر مـیرسـد کـه نظریاتی که به انسان، نیاز های وی، روابط و رفتارهای او و سازگار ساختن فرم و فضا با نیازهـای روحـی و روانـی افـراد پرداختـه انـد، را می توان موفق تر دانست.فضاهای شهری باید پاسخگو به نیازهای انسان باشد و این امر زمانی تحقق میپذیرد که انسان در این فضا چـه در عرصه ی عمومیو چه در عرصهی خصوصی احساس آرامش و امنیت داشـته باشـد و بتوانـد نیـاز هـای خـود را در ایـن فضـا تـامین


2


کند. بدیهی است که نتیجه ی تحقق چنین فضایی احساس تعلق به محیط را در فرد تقویت نموده و باعث جلب مشارکت شـهروندان در امور اجتماعی شده و در پی آن فضای حاصل، فضایی شهری سرزنده میباشد که شایسته ارزش والای آدمیاست.

در خارج از کشور دو تن از مشهورترین افرادی که به طور خاص به موضوع سـرزندگی پرداختـه انـد، جـین جیکـوبز و کـوین لیـنچ هستند. این دو هرکدام با رویکردی خاص به این مفهوم نگریسته اند که بر دیدگاه آن ها با وجـود ارزشـمند بـودن، نقـدهایی وارد شـده است. (جین (1386 چهار شرط اصلی را برای خلق تنوع بارور در خیابانها و نواحی شهری و در نتیجه سرزندگی شهری بیان مینماید: -1محدوده ترجیحا بیش از دو کارکرد اصلی باشد. -2غالب بلوکها کوتاه باشند. -3 منطقه ترکیبی از ساختمانهایی بـا سـن و شـرایط متفاوت باشد. -4 تراکم فشرده کافی مردم صرف نظر از علت حضورشان وجود داشته باشد . او در شـرط اول بـر روی تنـوع کـاربری، در شرط دوم و سوم بر روی تنوع کالبدی و در شرط چهارم از تنوع فعالیت ها سخن میگوید. در واقع به اعتقـاد او تنـوع، سـرزندگی را بـه دنبال خواهد داشت. البته این کاربریها هستند که فعالیت ها را پدید میآورند و با وجود کاربری های مختلط، قطعا تنوع فعالیتی نیز بالا میرود و در نتیجه آن تنوع افراد مراجعه کننده در ساعات متفاوت روز افزایش مییابد. بنابر ایـن یکـی از ملزومـات سـرزندگی خیابـان، وجود کاربری مختلط و تنوع آن ها است. ولی تنوع تنها یکی از ملزومات ایجاد سرزندگی و پویایی در یک فضا اسـت و عناصـر قدرتمنـد دیگری نیز وجود دارند که در ایجاد فضای شهری سرزنده تاثیر گذار هستند. به عنوان نمونه در مقیاس خرد، طراحـی شـهری جـذاب و متناسب با فعالیت ها که باعث جلب افراد به آنجا میشود ودر مقیاس کلان، عوامل اجتماعی، فرهنگی، محیطی که از برون بر فضا تـاثیر میگذارند، نادیده گرفته شده است. کوین لینچ در کتاب تئوری شکل شهر (لینچ (1381 عمـدتا سـرزندگی را در مقیـاس کـلان مـورد برسی قرار میدهد و معتقد است سرزندگی به همراه پنج عامـل دیگریعنی،معنی،تناسب،دسترسـی،نظارت و اختیـار، کـارایی و عـدالت، محورهای عملکردی شکل خوب شهر را تشکیل میدهند او سرزندگی را به چند بخش تقسیم میکند که عبارتند از: بقا، کفایـت مقـدار لازم آب،هوا،غذا، انرژی، و خدمات مواد زائد، ایمنی،عدم وجود سموم زیست محیطی و خطرات سازگاری، هماهنگی میان محیط زیسـت و نیاز های انسانی، سلامتی و تنوع ژنتیکی موجودات زنده مورد استفاده انسان و در نهایت ثبات بیولوژیکی. لینچ در طبقـه بنـدی خـود عمدتا معیار های بیولوژیکی و اکولوژیکی را مد نظر قرار داده است و تنها با این رویکرد به موضوع سـرزندگی مـیپـردازد. عـواملی نظیـر مسائل اجتماعی، فرهنگی را که درست به اندازهی عوامل اکولوژیکی در این بحث دارای اهمیت میباشند نادیده گرفته است. بنـابر ایـن به منظور دستیابی به یک محیط سرزنده و پویا میتوان با دید جامع تری به موضوع نگریست تا امکان طبقـه بنـدی کامـلتـری فـراهم گردد.

در داخل کشور کورش گلکار در پژوهشی که در رابطه با سرزندگی شهر به انجام رسانده است (ک. گلکار, مفهوم کیفیت سـرزندگی در طراحی شهری (1386، سرزندگی شهری را معادل واژهLivability و یا Liveliness دانسته و آن را به عنوان یکی از مولفههای سازنده کیفیت طراحی شهری تعریف میکند. او معتقد است سرزندگی به همراه شانزده کیفیـت دیگـر یعنـی: خوانایی،شخصـیت بصـری،حس زمان،غنای حسی،رنگ تعلق،آموزندگی، نفوذپذیری و حرکت، اختلاط کاربری و فرم،همه شمول بودن، کیفیـت عرصـه همگانی،آسـایش اقلیمی،ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری،همسازی با طبیعت، انرژی –کارایی و پاکیزگی محیطی، پدیده ای به نام کیفیت طراحـی شـهری را میآفریند. نگرش ایشان به لحاظ کالبدی کاملا مورد قبول میباشد.

3


s-2 سرزندگی (Vitality)

انسان به عنوان عامل حیات بخش به فضاها همواره مطرح است، حضور انسان و فعالیتهای وی در فضاهای عمومیو مصـنوع منجـر به خلق و تقویت و استمرار یک محیط سرزنده شهری میشود و در نتیجه آن میتوان تحقق یـک محـیط بـا کیفیـت مطلـوب زنـدگی شهری را برای شهروندان انتظار داشت. پس آنچه باید در راس همه امور برنامه ریزی و طراحی قرار گیرد تامین یک محیط انسـانی و در شان انسان برای حضور انسان میباشد. امری که متاسفانه نادیده گرفته شده و منجر به تبدیل فضاها به محیطی بی روح و کسل کننـده شده است. وقتی سخن از خلق محیطی انسانی و به تبع آن محیط سرزنده می شود ابتدا باید به تعریف سرزندگی و شـاخص هـای آن در فضای عمومیشهری پرداخت. ارائه تعریف جامعی از سرزندگی مستلزم در نظر گرفتن رابطه این کیفیت و دیگر کیفیت های محیط نظیر "خوانایی، نفوذپذیری، حرکت، همسازی با طبیعت، اختلاط کاربری، فرم، گوناگونی، انعطاف پذیری، تناسبات بصری، رنگ تعلـق، غنـای احساسی و..." است.

سرزندگی Vitality با مفهوم Resilience (جهندگی-حالت ارتجاعی) ارتباط دارد.توانایی برای، نه تنهـا از عهـده مشـکلات و مسـائل شدید و سخت بر آمدن، بلکه همچنین برای پیشرفت کردن و رونـق یـافتن و در حقیقـت تغییـرات پیوسـته و مـداوم و متنـاوب رو بـه پیشرفت. برای مفهوم سرزندگی برابر های گونـاگونی در غـرب وجـود دارد کـه از آن هـا مـیتـوان بـه: Vitality-Viability-Livability-Liveliness اشاره کرد.که البته به جز Vitality لغات دگر بیشتر به مفهوم زیست پذیری و قابلیت زندگی نزدیک هستند. در لغـت نامـه شهرسازی رابرت کوان سرزندگی و زیست پذیری در کنار هم آمده و بصورت معنی شده است.

تعریف فضای شهری سرزنده: فضای شهری سرزنده عبارت است از یک فضای شهری که در آن حضور تعداد قابل توجهی از افراد و تنوع آنها (به لحاظ سن و جنس) در گستره زمانی وسیعی از روز که فعالیت هایشان عمدتا به صورت انتخابی یا اجتماعی بروز مییابد به چشم میخورد.

تفاوت سرزندگی و زیست پذیری: سرزندگی شهر بازتاب سطح شلوغی آن در اوقات مختلف روز و در بخشهای مختلف است. در صورتی که زیست پذیری میزانی برای سنجش ظرفیت آن برای جذب سرمایه برای بقا، بهبودو تطابق نیازهای متغییر است.

تعاریف سرزندگی شامل دسته ای از موضوعات گوناگون است که بوسیله یکسری از دستورالعمل های رایج پی بندی میشود،از قبیل دسترسی پذیری،عدالت و مشارکت که اصل موضوع سرزندگی را به مـا مـیدهـد. اصـول کلیـدی ای کـه جـوهر سـرزندگی را تشـکیل میدهند، عبارتند از، تساوی، شان و منزلت اجتماعی، دسترسی پذیری، خوش مشربی، مشارکت و توانایی و اختیار (ک. گلکار .(1385

در سطح کلان میتوان، سرزندگی را مشخصه شهری که با مجموعه ای از کیفیتهای کالبدی و غیر کالبدی و سیستمهای سازمانی، امکان زندگی سعادتمندانه شهروندان را فراهم میآورد تعریف کرد.با توجه به این که این موضـوع بـه کلیـه ی ابعـاد حیـات اجتمـاعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی سیستم شهری مربوط میباشد و بدیهی است هیچ رشته و حرفه ای توانایی و یـا اد عـای دانـش و مهـارت کافی برای آفرینش چنین پدیده ای را ندارد، بنابراین هریک از رشته ها و حرفههای ذی مدخل در فرآیند توسعه شهری میتواند و بایـد سهم خود را در این فرآیند میان رشته ای و مشارکتی ایفا کند. سرزندگی یک انرژی و نیروی خام در شهر است که باید به سـمت یـک هدف برای رسیدن به آن و نائل شدن به سرزندگی،متمرکز و هدایت شود. خلاقیت و ابتکار به مثابه کاتالیزور بـرای سـرزندگی اسـت.به

4


واسطه نو آوری است که پایداری و خود کفائی و کارا بودن ایجاد میشود و مزایای بلنـد مـدتی بـرای شـهرهـا دارد . سـرزندگی سـطوح مختلف فعالیتهای شهری را در گیر میکند.سطوح استفاده –مشارکت،عکس العمل ها، ارتباطات، دادوسـتد،مبادله و همچنـین سـطوح معرفی چگونگی فعالیت ها. کارایی Vitality با خودکفائی دراز مدت، پایداری، تطبیق پذیری، و خود احیایی طولانی مدت در نظر گرفتـه شده است. این ها برای ارتقا سرزندگی، به منظور دستیابی به کارایی، ضروری هستند. سرزندگی انبوهی از فعالیت ها را توصیف مـیکنـد که لزوما خوب یا بد نیستند. فعالیت ها برای این که اساسی و مثبت باشند، باید به سوی یک سری از اهداف کلی و عینی متمرکز شوند. فرم های متعدد و گوناگونی از سرزندگی وجود دارد که باید در سرتا سر روند پروسه مهار شوند. تجربه آسـایش در شـهر هـا از مجموعـه برخورد ها، روابط و سایر تجربه ها با مردم در خلال روز تشکیل شده است. آسایش ناشی از تماس هایی است که لذت بخش است و مایـه خشنودی است. تماسهایی که افراد را به عنوان افرادی از جامعه تائید میکند (لنارد و لنارد .(1377

توجه به مبحث سرزندگی شهری،عملا مستلزم آن است که امر کیفیت که معمولا به واسطه هیاهوی مسائل کمیبـه حاشـیه رانـده شده است، مجداد به دغدغه اصلی و هدف نخست تمامیبرنامه ریزان و مدیران شهری بدل شود. لذا بر اساس نتـایج بدسـت آمـده، لازم است که فرایندهای تصمیم گیری کیفیت گرا،جایگزین فرایند های تصمیم گیری کمیت گرا شود. بدین ترتیب در نظر گرفتن مولفه های کیفیت زندگی نیز در راستای سرزندگی شهری امری ضروری میباشد که به اجمال عبارتند از: -1پائین بـودن جـرائم و احسـاس وقـوع جرم -2وجود فرصتهای شغلی -3پاکیزه و جذاب بودن محیط -4شرایط مطلـوب ممکـن 5 -سـلامتی سـاکنین - 6 کیفیـت آمـوزش و پرورش -7دسترسی مناسب به خدمات محلی -8وجود فعالیتهای تفریحی و اجتماعی کافی -9الگوهـای مصـرف منطبـق بـر پایـداری زیست محیطی (ک. گلکار, مؤلفههای سازنده کیفیت طراحیشهری .(1379

هاری لش، رئیس گروه برنامهریزی ناحیه شهری ونکوور معتقد است که در برنامه ریزی برای ایجاد سرزندگی تهیه ضوابط و قـوانین کافی نیست و باید با راههای ایجاد سرزندگی مستمر و پایدار، رضایتمندی فزاینده و روز افزون و همچنین تجربه روزمره مردم از زندگی در یک ناحیه سرو کار داشته باشیم. کیفیت زندگیای که به وسیله شهروندان ساکن در یک شهر تجربه میشود با توانـایی آن هـا بـرای دسترسی به زیرساخت ها (حمل و نقل،ارتباطات، آب و بهداشت، غذا،هوای تمیز، تهیه مسکن، اشتغال، فضای سبز و پارک) ارتباط پیـدا میکند و بالاخره سرزندگی به یک سیستم شهری که سلامت فیزیکی، اجتماعی و ذهنی و رشد شخصی همه ساکنان آن را فراهم کند، مربوط میشود. همچنین به فضاهای شهری ای مربوط میشود که غنای حسی و فرهنگی ارائه میدهند و منعکس مینمایند.

کوین لینچ (Kevin Lynch)، سرزندگی را یکی از هفت محور اصلی کیفیـت یـک شـهر مـیدانـد. ((ایـن هفـت محـور عبارتنـد از: سرزندگی، معنی، تناسب، دسترسی،نظارت و اختیار،کارایی،عدالت)) و آن را این گونه تعریف میکند: سرزندگی یعنی این که تا چه حـد شکل شهر حامیعملکرد های حیاتی، نیاز های بیولوژیکی،و توانایی های انسانی بوده و از همـه مهمتـر چگونـه بقـا همـه ی موجـودات را ممکن می سازد. این یک معیار انسان محوری است. گرچه بعید نیست روزی فرا رسد که به محیط زیست به عنوان حـامیزنـدگی سـایر موجودات زنده نیز نگاه کنیم، بدون این که این امر نقش مستقیمیدر زندگی خود انسان داشته باشد (لینچ .(1376

به این ترتیب لینچ، سلامتی محیط زیست را پایه و اساس و عامل اصلی ایجاد سرزندگی در محیط میداند، و محیطی را سکونت گاه خوب تلقی میکند که سلامت و بهزیستی افراد و بقا موجودات زنده را تامین کند. او در این زمینه آلودگیهای موجود در شهر را مـورد

5


توجه قرار میدهد به طور مثال اشاره میکند که سر و صدا و عدم نور مناسب، اثرات مستقیم و غیر مستقیمیبر سلامتی جسمیداشـته و بالطبع بر سرزندگی فضا تاثیر خواهد گذاشت (لینچ .(1376

محورهای عملکردی که لینچ موجب سرزندگی محیطهای شهری میداند عبارتند از:

-1 بقا: کفایت لازم آب، هوا،غذا،انرژی و خدمات مربوط به مواد زائد.بقا تحت تاثیر نظامهای فیزیکی عرضه و مصرف، تراکم اشـتغال نسبت به منابع، مکان سکونتگاه ها و نقش ساختمان ها و عوارض طبیعی در میزان آفتاب و جریان هـوا و روش حفاظـت از فضـا، خاکها و پوشش گیاهها و چگونگی استفاده از آن قرار دارد.

-2 ایمنی: عدم وجود سموم زیست محیطی، بیماری یا خطرات و یا کنترل این موارد بطوریکه ترس از مواجهه شدن با این خطرات به حداقل ممکن کاهش یافته و محیطی امن ایجاد شود.
-3 سازگاری: میزان هماهنگی بین محیط زیست و نیازهای انسانی در مورد حرارت داخلی، حرکـات مـوزون بـدن، درک حسـی، و عملکرد بدن. به این ترتیب که شرایط محیطی نه شخص را تحت فشار قرار دهد و نه او را از محرکهای لازم محروم کند.

-4 در مورد سایر موجودات زنده تا چه حد محیط سلامتی و تنوع ژنتیکی موجوداتی را که از نظـر اقتصـادی بـرای انسـان مفیدنـد تامین میکند.

-5 ثبات کنونی و آینده کل جامعه بیولوژیکی

جین جیکوبز (Jane Jacobs)، پویایی و احساس سرزنده بودن را در گرو مراکز شهری میداند و به آثار مثبت اقتصـادی-اجتمـاعی و روانی-عاطفی این گونه مراکز اشاره می کند (حبیبی،سیدمحسن و سلیمی،جواد .(1376 وی خواهان توقف تفکیک عملکرد ها در طراحی شهری است و معتقد است احداث واحد های مسکونی بر روی واحد های تجاری و اداری موجب میشود که بعد از ساعات پایانی کار هنوز زندگی در فضا جریان داشته باشد. به این ترتیب، تراکم،اختلاطی از کاربریها و ساختمانهای گوناگون به اضافه شلوغی و جنب و جوش مردم، تصویر یک مرکز شهر ایده آل را در اندیشههای خانم جیکوبز فراهم میآورند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید