بخشی از مقاله

حقوق شهروندي؛ از جمله مفاهيمي است که در سال هاي اخير در ادبيات سياسي، اجتماعي و حقوقي ايران بيشتر مورد توجه قرار گرفته است . در اين راستا، به نظر ميرسد از يک سو، تلقي اشتباهي از نسبت ميان حقوق شهروندي با ساير عناوين مشابه ؛ از جمله حقوق اساسي، حقوق مدني و به ويژه حقوق بشر، وجود دارد و از سوي ديگر، رابطه حقوق شهروندان با آموزش هاي شهروندي به درستي شناخته نشده است . از اين رو هدف تحقيق حاضر، سنجش ميزان آگاهيهاي شهروندان از حقوق شهروندي و تأثيرات آموزش مفاهيم شهروندي در کلان شهر تهران ميباشد. روش تحقيق حاضر، از نظر هدف ، کاربردي و از نظر روش ، پيمايشي است . نمونه تحقيق ٣٥٠ نفر از شهروندان تهراني در سال ١٣٩٤است . در اين تحقيق ، شش فرضيه بررسي شدند و نتايج نشان دادند که ميزان آگاهي از حقوق شهروندي در شهروندان تهراني، بسته به منطقه سکونت آنها متناوب است و از حد بالا تا حد متوسط رو به پايين متغير ميباشد. اما در کل ، اکثريت شهروندان تهراني درخصوص اطلاع از حقوق شهروندي خود از پايگاه اجتماعي پاييني برخوردارند و همچنين با توجه به آزمون همبستگي، تحليل واريانس آزمون رگرسيون و ضرايب معادله رگرسيوني، بين نگرش به حقوق شهروندي، حضور در عرصه هاي اجتماعي- فرهنگي، تحصيلات و سن ، با آگاهي ازحقوق شهروندي شهروندان تهراني، رابطه مثبتي وجود دارد، اما بين متغيرهاي زمينه اي طبقه اجتماعي، جنسيت و قوميت با آگاهي از حقوق شهروندي، رابطه اي وجود ندارد.
واژگان کليدي: شهروندي، حقوق شهروندي، آگاهي شهروندان ، مفاهيم شهروندي، پايگاه اجتماعي شهروندان

مقدمه
يکي از ويژگيهاي جهان معاصر، برجستگي و محوريت انسان و موضوعات مرتبط بـا او در کليـه عرصـه هـا است . انسان به عنوان عامل محوري هرگونه نقش آفريني در آينده ، مورد توجه ويژه اي قرار گرفته اسـت . از عصـر روشنگري به بعد، جامعه بشري، به تعريف جديدي از انسان و جهان پرداخت . طي اين سال ها، انسان بـه عنـوان موجود ذيحق شناخته شده که توانايي اداره امور شخصي و اجتماعي خـود را از طريـق قراردادهـاي اجتمـاعي دارد. حق ، يکي از مقوله هاي مهم در رشته هاي مختلف مانند: حقوق ، علوم سياسي و اخلاق ميباشـد؛ از ايـن رو پرداختن به آن حتي کلي و مختصر به عنوان پيش زمينه در همه عرصه هايي که بحث حق و حقوق به معناي عام آن پيش ميآيد، حياتي است . تا قبل از قرن سيزدهم ميلادي، حق عمدتا در معناي حق بودن (خير) کـه نقطـه مقابل آن باطل بودن (شر) است ، به کار ميرفت . از قرن سيزدهم به بعد حق بـه معنـاي جديـد آن ؛ يعنـي حـق داشتن به کار رفت و اين معناي دوم بود که باعث شفافيت و عينيت مفهوم حق و نيز کاربرد آن گرديـد. حـق در اين معنا، مهم ترين عنصر شهروندي و نيز مهم ترين هدف و محرک حرکت ها و نهضت هاي اجتماعي است . از اين رو انسانيت انسان ، حيثيت ذاتي و کرامت او در پرتو بهره مندياش از حق ها، معنا و مفهوم پيدا ميکنـد. حضـور حق در بطن زندگي اجتماعي و از طريق آن تأمين و تضمين انسانيت ، حيثيت و کرامت انسـان ، در گـرو تـلاش فردي و اجتماعي انسان ها است . به عبارتي، تلاش افراد در روابط بين خودشان و در رابطه با دولت ، ضامن واقعي اجراي حق هاست . يکي از مکانيسم هاي اساسي در اين راستا، آموزش شهروندي است . آمـوزش شـهروندي عامـل مهمي در نهادينه شدن حقوق شهروندي اسـت . آمـوزش شـهروندي منجـر بـه تحکـيم و تقويـت نظـام ارزشـي مهارت هاي شهروندي در جهت استحکام دموکراسي و مشارکت پايدار شهروندان ميگردد. اين مؤلفه ، ضامن بقا و تداوم حيات اجتماعي و ميزان توسعه همه جانبه جوامع صنعتي و رو به پيشرفت است . چنـين تربيتـي از همـان آغاز طفوليت ، نوعي اعتماد به نفس و رفتارهاي مسئولانه را از نظر اجتماعي و اخلاقي به وجود ميآورد. کـارکرد ديگر اين مؤلفه ، ارائه اطلاعات و آگاهي در مورد مسائل عمومي جامعه در ابعاد محلي، ملي و جهاني است . چنين آموزه هايي واجد فضايل و اخلاق مدني و جمعي است و جست وجويي براي مساوات طلبي است . در واقع آمـوزش شهروندمداري در يک جامعه باعث ميشود که تمام اعضاي جامعه از حس شـهروندي مثبتـي بـه صـورت ملـي برخوردار باشند و ضمن برخورداري از احترام ملي، از حقوق مشخص اجتمـاعي، سياسـي، اقتصـادي و فرهنگـي بهره مند شوند. يادگيري پارامترهاي آموزش رفتار شهروندي، منجر به افزايش کيفيـت زنـدگي جمعـي، تقويـت سرمايه اجتماعي و افزايش کيفيت عملکرد سازمان هاي مدني ميشود. اين آموزه ها، به تقويت اخلاق اجتماعي و بسط همبستگي اجتماعي يک جامعه در سطح محلي- ملي و جهـاني کمـک خواهـد کـرد. آمـوزش شـهروندي بخشي از وظايف مديريت شهري است . در واقع دولت و مهارت هاي زنـدگي جمعـي و شـناخت اصـول مـديريت شهري، نقش بارزي در تربيت شهروندان خواهند داشت . بر اين اسـاس ، در نوشـتار حاضـر، نخسـت بـه بررسـي مفاهيم شهروندي، حقوق شهروندي و آمـوزش و تربيـت شـهروندي و سـپس بـه بررسـي ابعـاد و انـواع حقـوق شهروندي، آموزش آن و تأثيرات آموزش مفاهيم شهروندي در غناي هرچه بيشتر آگـاهي شـهروندان تهرانـي از حقوق خود، پرداخته شده است .
بيان مسأله
اصطلاح حقوق شهروندي در مفهوم جديد آن ، اولين بار در اعلاميه حقـوق بشـر و شـهروندي سـال ١٧٨٩ ميلادي در فرانسه مطرح شد و پس از تصويب ، در صدر قانون اساسي اين کشور قـرار گرفـت . اعلاميـه جهـاني حقوق بشر نيز در بسياري از مواد خود از محتواي اعلاميه حقوق بشر و شهروند فرانسه الهام گرفته است . امروزه در دنيا براي اينکه يک جامعه انساني، اعم از جامعه شهري يا روستايي، از لحاظ برخورداري از حق آزادي، محک زده شود، ابتدا بايد چگونگي رعايت حقوق شهروندي در محاکم آن بررسي شود؛ زيرا پذيرفتن ، حفـظ و رعايـت حقوق شهروندي، يکي از بارزترين نشانه هاي وجود دموکراسي است (محسني، ١٣٨٩).
يکي از وظايف اصلي حکومت ها، تأمين آزاديهاي فردي است که با وضع قوانين و مقررات مناسـب ، مـانع تعرض ديگران به حقوق و آزاديهاي شخصي ميشود. در وضع اين گونه قوانين و مقررات ، يکي از اولين عـواملي که به ذهن شخص قانون گذار خطور ميکند، جايگاه آموزش مفاهيم شهروندي به شهروندان در راسـتاي آگـاهي آنان از حقوق خود است و دايره کاربرد اين مفاهيم در يک جامعه شهري است ( &Demaine Entwistle2016 ).
امروزه ، مفهوم حقوق شهروندي، به يکي از مفاهيم اصلي در سياست گذاريها و برنامـه ريـزيهـا اجتمـاعي تبديل شده است . شهروندي فعال ، ناظر به شکل گيري اجتماعات فعال و توانمند اسـت و در پـي توانمندسـازي افراد و اجتماعات است ؛ از اين رو فرايند مشارکت را امري فينفسه ارزشمند تلقي ميکند. شهروند فعال ، خواهان مشارکت هدفمند است ؛ يعني شهروندان در فرايند تصميم گيريها در زمينه مسـائل شـهر و محـل زندگيشـان ، مشارکت فعال داشته باشند. از اين رو به شهروندان امکان مشارکت در برنامه ريزيها و ارائه خدمات عمومي داده ميشود. اين گونـه آگـاهي شـهروندي از مـردم مـيخواهـد کـه صـرفا خواسـتار حقوقشـان نباشـند، بلکـه بايـد مسئوليت هاي شخصي و اجتماعي گسترده تري را نيز برعهده بگيرند.
امروزه ، ساختارهاي سنتي قدرت مانند: دولـت هـا، شـرکت هـاي بـزرگ و خصوصـي، مـدارس و نظـاير آن نميتوانند همه مسائل زندگي شهري را حل و فصل کنند و بدون مشارکت فعال شهروندان ، امکان حـل مسـائل وجود ندارد. به عبارت ديگر بدون بسيج و برانگيختن شهروندان و مشارکت آنها، حل مسائل اجتماعي و اقتصادي دشوار خواهد بود. ويژگي متمايز خط مشي کنوني آن است که تحقق حقوق شهروندي فعال به عنوان پيش فرض ضروري جهت پيشرفت جامعه در قرن بيست ويکم محسوب ميشود و ميتوان زندگي عادلانه تر و مناسب تري را براي شهروندان فراهم آورد (مرکز نظارت همگاني شهرداري تهران ، مؤسسه تحقيقـات و توسـعه علـوم انسـاني، (467 :1387
آگاهي شهروندان به خودي خود و به واسطه تجمع آنها در کنار يکديگر ايجاد نميشود، بلکه بايد نهادهاي شهري متکفل ايجاد آن باشند. از سوي ديگر تنها داشتن حق و تکليف و آگاهي از آنها کافي نيسـت بلکـه ايـن حقوق اگر مطالبه نشوند و به اجرا در نيايند، هيچ معنايي نخواهند داشت . آگاهي، اولين و اساسيتـرين گـام در اين راه ميباشد؛ اما کشورهاي درحال توسعه در اين زمينه پيشرفت چنداني نداشته اند.
در چنين شرايطي سياست ها، برنامه ها و ضوابط قانوني در خلاء آگـاهي عمـومي، بـه نتـايج قابـل تـوجهي نخواهند رسيد و علاوه بر اختلال در مديريت شهرها، شهروندان را نيز با مشکلات متعددي روبه رو خواهد کرد. به عبارتي ديگر، داشتن زندگي مناسب در کنار ديگران و بهره مندي از مزاياي شهر، بدون آگاهي از حقوق ، وظايف و تکاليف مرتبط با آن ، تحقق نمييابد (٢٠١٦ ,.McNulty et al).
لذا، دغدغه و مسأله اصلي تحقيق حاضر، پرداختن به ايـن مسـأله اسـت کـه بـا توجـه بـه اهميـت حقـوق
شهروندي در ساختار نظام شهرهاي امروزي ، ميزان آگاهي عمومي شهروندان تهراني از حقوق شهروندي به چـه
ميزان ميباشد. در اين راستا سؤالات تحقيق عبارتند از:
١- ميزان آگاهي شهروندان از حقوق شهروندي چقدر است ؟
٢- آيا بين ميزان آگاهي شهروندان از حقوق شهروندي بر اسـاس اطلاعـات جمعيـت شـناختي (جنسـيت ، قوميت ، سن و تحصيلات ) تفاوت معنيداري وجود دارد؟
پيشينه تحقيق
از جمله دانشمندان خارجي که به مفهوم حقوق شهروندي پرداخته اند ميتوان به فارابي (فلامکي، ١٣٨٥)، رابرت دال (حبيبي و همکاران ، ١٣٨٤)، وستهايمر و کاهن (فتحـي واجارگـاه و واحدچوکـده ، ١٣٨٨)، ارنشـتاين (هاشمي و همکاران ، ١٣٨٨)، مارکس (شـياني، ١٣٨٤)، مارشـال (توسـلي و نجـاتي حسـيني، ١٣٨٣)، پارسـونز (توسلي و نجاتي حسيني، ١٣٨٣) و هابرماس (شياني، ١٣٨٤) اشاره کرد.
از جمله تحقيقات داخلي ميتوان به مطالعه شياني و فاطمينيا (١٣٨٨) با عنوان «ميزان آگاهي شهروندان تهراني از حقوق و تعهدات شهروندي» اشاره کرد. يافته هاي تحقيق آنها نشـان مـيدهـد کـه بيشـترين آگـاهي شهروندان تهراني در حوزه فرهنگي ميباشد.
اسکافي (١٣٨٦) تحقيقي با عنوان «بررسي ميزان آگاهي جوانان از حقوق و تکـاليف شـهروندي و عوامـل مؤثر بر آن » را انجام دادند. نتايج نشان دادند که بيش از ٧٠ درصد از حجم نمونه از حقوق و تکاليف شهروندي آگاهي زيادي داشته و آگاهي مردان بيشتر از زنان بوده است . همچنين با افزايش بعد خانوار و پايگـاه اقتصـادي فرد، ميزان آگاهي نيز افزايش يافته است . در اين ميان ، مهم تـرين متغيـر مـؤثر بـر ميـزان آگـاهي، شـرکت در انتخابات است . طرز تلقي جوانان از نوع و ميزان مشارکت در امور شـهري بـه عنـوان وظـايف شـهروندي، سـن پاسخگو، ميزان آگاهي سياسي، جو سياسي خانواده و پايگاه اقتصادي- اجتمـاعي خـانواده هـا، متغيرهـاي مـؤثر تحقيق بودند که تغييرات متغير وابسته را تبيين کردند.
احمدي (١٣٨٣) نيز در پايان نامه خود با عنوان «شهروندي و مشارکت مدني»، به بررسي تـأثير آگـاهي از حقوق و تعهدات شهروندي در شهر بر فرايند تحقق شهروندي پرداخت . يافته هاي اين تحقيق نشـان دادنـد کـه ميزان آگاهي شهروندان از حقوق شهروندي پايين ميباشد. همچنين ميزان مشارکت مدني شهروندان در سطح پاييني قرار دارد.
هزارجريبي و امانيان (١٣٩٠) در مقاله اي به بررسي ميزان آگاهي زنان از حقوق شهروندي و عوامل مؤثر بر آن در بين زنان شاغل در شهرداري تهران ، دهقانيان و شکور (١٣٩٠) در تحقيقي به بررسي ميزان درک آگـاهي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي شهروندان از حقوق و تعهدات شهروندي و پورعزت و همکارانش (١٣٨٧) در مقاله اي به بررسي رابطه آگاهي شهروندان از حقوق شهروندي با پاسخگويي و شفافيت سازماني پرداختند.
در کل با مروري بر تحقيقات داخلي که موضوع حقوق شهروندي را در زمينه آگاهيهاي شـهروندي مـورد بررسي قرار داده اند، ميتوان گفت که اکثر تحقيقات انجام شده در اين حوزه ، به بررسي ميزان آگاهي شهروندي از حيث حقوق و وظايف ، تعهدات ، تکاليف ، مسئوليت ها در سطح ملي (شهروندي ملي) پرداخته اند؛ اما در تحقيق حاضر، مفهومي از شهروندي مدنظر است که به حقوق و مسئوليت هاي شـهري شهرنشـينان پرداختـه و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید