بخشی از مقاله


طرحواره های هیجانی و اختلال شخصیت وسواسی- جبری


چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه طرحواره های هیجانی واختلال شخصیت وسواسی- جبری بود.روش پژوهش:پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. نمونه آماری306 دانشجوی (مرد/ زن) به روش نمونه گیری لایه ای (طبقه ای) تصادفی با تخصیص بهینه از واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی (نیشابور) انتخاب شده اند، که به کمکمقیاس طرحواره های هیجانی لیهیو پرسشنامه اختلال شخصیت وسواسی- جبری مارکویچ ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داده است که بین طرحواره های هیجانی واختلال شخصیت وسواسی- جبری در سطح (P<0/01) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.همچنین بین اختلال شخصیت وسواسی-جبری با مولفه های (نشخوارذهنی و سرزنش) درسطح (P<0/01) و با مولفه های (پذیرش احساس ها، گناه، عقلانیت- ضدهیجانی، طول مدت احساسات قوی) در سطح (P<0/05) رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری:طرحواره های هیجانی نقش تعیین کننده در سبب شناسی و تداوم اختلال شخصیت وسواسی- جبری دارند کلید واژه: اختلال شخصیت وسواسی-جبری، طرحواره های هیجانی.


مقدمه
صفات شخصیتی الگوهای پایداری از ادراک، برقراری ارتباط و تفکر درباره محیط و خویشتن هستند که در گسترده وسیعی از زمینه های اجتماعی و شخصی ظاهر می شوند. تنها هنگامی که صفات شخصیت انعطاف ناپذیر و ناسازگارند و موجب اختلال قابل ملاحظه در کارکرد و پریشانی ذهنی می شوند، اختلال های شخصیت را تشکیل می دهند. اختلال شخصیت یک الگوی فراگیر (نافذ)، بادوام و غیر قابل انعطاف از تجارب درونی و رفتار بیرونی است که به طرز مشخصی با انتظارات فرهنگی فرد تفاوت داشته و به درماندگی یا اختلال منجر می شود. طبق تعریف انجمن روانشناسی آمریکا((2002 اختلال شخصیت وسواسی –جبری(OCPD ) 1الگوی فراگیری اشتغال ذهنی نسبت به نظم و ترتیب،کمال گرایی وکنترل ذهنی و میان فردی به بهای از دست دادن انعطاف پذیری، گشاده رویی وکار آمدی استکه از اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می گردد. متن تجدید نظر شده چهارمینراهنمای تشخیصی وآماری اختلال های روانی(DSM-IV-TR) 2شیوع اختلال شخصیت وسواسی –جبریدرنمونههایجامعه 1 درصدودرافرادی که به کلینیک های بهداشت روانی مراجعه می کنند، سه تا ده درصد گزارش نموده است.انس3 وهمکاران((2010 شیوع اختلال شخصیت وسواسی – جبریرادرجمعیتبالینیاسپانیایی 26 درصدبرآوردکردهاند. گارنت4،مونی5 وکوشز(2012)6 شیوع طول عمر اختلال شخصیت وسواسی –جبریرا 7/8 درصدگزارشنمودند.با وجود میزان بالای شیوع و مشکلات زیادی که در زندگی نزدیکان افراد دارای اختلال شخصیت به وجود می آید، به درمان و علت شناسی این اختلالات توجه تجربی کمی شده است. علاوه براین، اختلالات شخصیت با اختلالات محور یک همپوشی زیادی دارند که برای درمان این اختلالات مشکل ایجاد می کند. اختلالات شخصیت هم بر نتیجه درمان های دارویی و هم بردرمان های روان شناختی تاثیر منفی می گذارند(اسمیت، .(2010 طی سالهای اخیر، کارایی درمان شناختی رفتاری در درمان اختلالات شخصیت نشان داده شده است (هافارد و همکاران،2002؛ دابسون و همکاران،2010؛ نیکسو و همکاران،.(2010 دریک مطالعه، بک وهمکاران((2001با استفاده ازپرسشنامه باور شخصیتی7، باورهای ناکارآمد افراد مبتلا به اختلالات شخصیت را مشخص کردند. نتایج نشان داد که بیمارانOCPD باورهای را بیشتر ترجیح می دادند،که از لحاظ نظری با این اختلال ارتباط داشتند. آن ها همچنین مدل شناختی را به طور خاص در مورد انواع اختلال شخصیت توسعه داده اند که مشخص شده اند به وسیله انواع سازگاری و بحث طرحواره هایی که مطابق این مدل، هر یک از اختلالات شخصیت ممکن است توسط محتوای خاص طرحواره غالب مشخص گردد.

بسیاری از انسان ها به خاطر مشکلات ارتباطی در جستجوی درمان هستند، همچنین در بسیاری از اختلالات روانی شناخته شده مشکلات بین فردی دیده می شود. اغلب مشکلات بین فردی که افراد تجربه می کنند تحت تاثیر شیوه تصور آن ها در مورد خود و دیگران است. این شیوه تصور ((طرحواره((1نامیده می شود. یانگ2 معتقد است که طرحواره ها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می آیند که این نیازها عبارتند از: دلبستگی ایمن بهدیگران، خودگردانی،کفایت و هویت، آزادی دربیان نیازها وهیجان های سالم، خود انگیختگی و تفریح، محدودیت های واقع بینانه وخویشتن داری( یانگ ، کلوسکو3 ، وشیار4 ، ترجمه حمید پور و اندوز ، .(1386طرحواره درمانی باعث کاهش علائم افسردگی و شخصیت وسواسی - جبری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی –جبریمیشود(منتظری و همکاران،.(1392 لیهی5 طرحواره های هیجانی را به عنوان الگوها، روش ها و راهبرد هایی که در پاسخ به یک هیجان استفاده می شوند، تعریف کرده است. وقتی هیجان و احساسی ظاهر می گردد، گام اول توجه به آن احساس است، گام دوم در مدل لیهی اجتناب شناختی و هیجانی از آن احساس است. این اجتناب ممکن است به صورت گسستگی، شراب خوری و مصرف الکل رخ دهد(لیهی، .(2002

یانگ (1999) بیان می کند که طرحوارههای ناسازگاربیشترازآنکه نتیجه وقایع تکان دهنده مجزا باشند بیشتر احتمالا بوسیله الگوی مداوم و تجارب رسمی روزمره با اعضا خانواده و همتایان ایجاد می شوندکه به نحو فزاینده ای طرحوارهها را تقویت می کنند. ازسوی دیگر اختلالات، تعاملات آسیب شناسی کودکی با والدین، همتایان و دوستان و اشخاص مهم دیگر داشته باشند. طرحواره زیر بنای افراد دچار شخصیت وسواسی – جبری درباره خود این است که نباید اشتباه کنندو دیدگاه آنها درباره جهان این است که بسیار پرتوقع و غیر قابل پیش بینی است. دراینمیان فراوان ترین طرحواره های بیماران وسواس -جبری طرحواره سرسخت/ نامتعادل، قابل ذکراست.گاه و بیگاه طرحواره بازداری هیجانی نیز مشاهده شده است. طبق مطالعه حسنی((1392 طرحواره های هیجانی سرزنش، توافق، دیدگاه ساده انگارانه نسبت به هیجان ها و ارزش های والاتر ابعاد مختلف رضایت زناشویی را پیش بینی کرده اند. سام خانیانی و همکاران((1381، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که الگوهای طرحواره ای کمال گرایی و تایید خواهی در بیماران وسواسی وجود دارد همچنین گروه وسواسی به طور معنی داری در کمال گرایی فزونی داشتند.جینسون و همکاران((2010،بیان کردند که باورهای وسواسی مربوط به مسئولیت پذیری مضاعف قابل پیش بینی هستند و واسطه ای برای درمان CBT گروهی وفردی هستند.با توجه به مطالب فوق می توان این گونه بیان داشت که مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مشکلات زیادی دارند که باعث مشکلاتی در روابط بین فردی برای فرد مبتلا می شود، لذا کمک به این افراد امری ضروری است.پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس گناه و اختلال شخصیت وسواسی- جبری انجام شد.

روش طرح پژوهش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. در ایـن پـژوهش، 306 نفـر از دانشـجویان دانشـگاه آزاد واحـد نیشابور به روش نمونه گیری لایه ای (طبقه ای ) انتخاب شـدند. پـس از مشـخص شـدن حجـم نمونـه و نمونـه گیری، پرسشنامه به افراد داده شد. در مورد نحوه پاسخ دهی به پرسشنامهو اهداف پژوهش توضیحات مختصـری به آزمودنی ها داده شد، در صورت تمایل آزمودنی ها پرسشـنامهرا پـر کردنـد. پرسشـنامه بـدون ذکـر نـام و نـام خانوادگی بود تا آزمودنی بدون نگرانی اطلاعات واقعی تررا گزارش کند. 70درصد دانشجویان زن و30درصـد مـرد بودند و همه آن ها در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند. آزمودنی هـا از 4 گـروه تحصـیلی فنـی، پیراپزشکی، علوم پایه، علوم انساسی انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها پرسش نامه های زیر به کار برده شد: پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی:(OCPDQ) 1این پرسشنامه دارای80 سـوال اسـت کـه 8 مـلاک اشتغال ذهنی با جزییات، کمال گرایی ، تخصیص وقت بیش از اندازه به کار، با وجـدان بودن،احتکـار، بـی میلـی نسبت به واگذار کردن کارها، خساستو لجاجت را می سنجد.این پرسشنامه دارای مقیاس صحیح و غلط می باشد در پژوهش مارتوکویچ (2004) این پرسشنامه دارای سطح بالایی از پایایی و با آلفای کرونباخ %82 به دست آمد. ضریب پایایی این پرسشنامه پس از اجرا برروی یک نمونه مقدماتی ایرانی%89 به دسـت آمـد کـه نشـانه پایـایی خوب آن است.
مقیاس طرح واره های هیجانی لیهی:(LESS )2 این پرسشنامه دارای 50 سوال است که دربردارنده 14 بعد کـه در مقیاس 6 درجه ای لیکرت :1) درباره من کاملا اشتباه است. تا : 6 درباره من کـاملا درسـت اسـت) محاسـبه می شود. دامنه نمرات از 0 تا 250 خواهد بود. به طور کلی مشخص می کنـد کـه فـرد در طـی مـاه گذشـته بـا احساس ها و هیجان های خود چگونه برخورد می کند. اگر چه تا به امروز مطالعه ای بر روی اعتبار نسخه اصـلی (LESS) انجام نشده تحقیقات نشان داده که در نسخه ترکی (LESS) ضـریب آلفـای کرونبـاخ %86 و ضـریب اعتبار دو نیمه مقیاس برابر با %70 است. لیهی گزارشی از اعتبار و روایی LESS نداد. امـا او گـزارش کـرده کـه روایی همگرایی بین LESS ،BDI ،BAI وجود دارد. لیهی 14 بعد که ممکن است درک شوند را پیشنهاد کـرد که شامل تایید، قابل درک بودن، گناه، دیدگاه سـاده انگـاره درموردهیجـان ، ارزش هـای بـالاتر، قابـل کنتـرل،


کرختی، عقلانیت-ضد هیجانی، طول مدت احساسات قوی، توافق عمومی، پـذیرش احساسـات، نشـخوار ذهنـی، ابرازو سرزنش است.

یافته ها نمونه مورد مطالعه 306نفر(219نفر زن، 87نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه آزاد واحـد نیشـابور بودنـد کـه طبـق
جدول1، 71/6درصد زن و 28/4درصد مرد بودند.

ضریب همبستگی بین طرحواره های هیجانی با اختلال شخصیت وسواسی –جبری طبق جدول2 نشان می دهدکه بین اختلال شخصیت وسواسی- جبری و طرحواره های هیجانیدر سطح (p<0/01)رابطه معنی داریوجود دارد.
'

ضریب همبستگی بین مولفه های طرحواره های هیجانی با اختلال شخصیت وسواسی-جبری طبق جدول 3 نشان می دهدکه بین اختلال شخصیت وسواسی-جبری باطرحواره های(نشخوار ذهنی، سرزنش) درسطح (p<0/01)رابطه معنی داری نشان داده شده است. همچنین بین طرحواره های(پذیرش احساس ها، گناه، عقلانیت-ضد هیجانی، طول مدت احساسات قوی)در سطح (p<0/05)رابطه معنی داری نشان داده شده است. و بین اختلال شخصیت وسواسی با طرحواره های (تایید، قابل درک بودن، دیدگاه ساده انگاره درباره هیجان، ارزش های بالاتر، قابل کنترل، کرختی، توافق عمومی، ابراز) رابطه معنی داری نشان داده نشده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید