بخشی از مقاله


مقایسه افسردگی، استرس، اضطراب، کمرویی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر تک والد و دو والد

چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه افسردگی، استرس، اضطراب، کمرویی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان تک والد و دو والد انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان پسر دوره دبیرستاني شهر کرمانشاه بود که از میان آنها به روش نمونهگیری خوشهای نمونه ای به حجم 190 نفر انتخاب شد و پرسش نامههای پژوهش در اختیار آنان قرار گرفت. از میان آنها 184 نفر پرسش نامهها را تکمیل کردند و همین تعداد مورد بررسی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مقیاس استرس، افسردگی، اضطراب--DAS، پرسش نامه کمرویی جیک و باس و پرسش نامه پرخاشگری -AGO- استفاده شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع مقایسه ای بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و t گروههای مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین پیشرفت تحصیلی، افسردگی،
استرس و کمرویی در گروه دانش آموزان تک والد و دانشآموزان دو والد تفاوت معناداری دارد، اما اضطراب و پرخاشگری در بین آن ها تفاوت معناداری نداشت. از یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که محرومیت وجود یکی از والدین در سالمت روان و پیشرفت تحصیلی فرزندان اثرات منفی دارد.

كلید واژها: پیشرفت تحصیلی، افسردگی، استرس، پرخاشگری


مقدمه
خانواده یکی از محوری ترین محیطهای تربیتی است که در حفظ سالمت روانی، اجتماعی و جسمانی فرد نقش بسزایی دارد. شرایط روانی خانواده مانند روابط عاطفی والدین نسبت به فرزندان، فرزندان نسبت به یکدیگر و والدین نسبت به هم در ایجاد سازگاری و سالمت روانی، رشد مهارتهای اجتماعی و پیشرفت و خانواده میگذارد. در این زمانی گاهی بر نقش مادر تاکید بسیار شده است؛ در حالی که اخیراNOORMAGS اهمیت نقش پدر نیز شناخته شده است-کرامتی و همکاران، .1384
فرزندان درسنین مختلف درحدی و به نوعی نیاز به حضور و همراهی والدین خود دارند. الگوپذیری کودکان اولین بار از پدر و مادر آغاز میشود و به پذیرش این الگوها و نقش ها مشکالتی پدید می آید و درنتیجه فرآیند همسان سازی و هویت یابی آنان دچار اختالل میشود. به عالوه نبود پدر یا مادر هریک مسایلی را ایجاد می کند. معموال مشکالت اقتصادی بیشتر با فقدان پدر و ناراحتیهای عاطفی-روانی درحد زیادتری با نبود مادر ارتباط دارد. از طرف دیگر فشار ادارهی زندگی در زمینههای مختلف درخانوادههای تک والدی بر دوش یک نفر است و اجبارا بخشی از این فشارها به فرزندان منتقل میشود و آنان را آسیب پذیرتر میسازد میزان آسیب پذیری فرزندان در خانوادههای تک والدی تاحدی بستگی به علت عدم حضور پدر یا مادر دارد. دراین زمینه جدایی والدین از یکدیگر -طالق- آسیب پذیری بیشتری را برای فرزندان به همراه دارد-ایگ و دیگران، .1387 خانواده یکی از عوامل مؤثر بر رفتار افراد می باشد. کودک از بدو تولد خصوصیاتی را از والدین خود به ارث میبرد زمینههای رشد او فراهم میشود. نفوذ والدین در کودکان، تنها جنبه ارثی و وراثتی ندارد، بلکه درآشنایی کودک با زندگی اجتماعی و فرهنگ پذیری وی، خانواده و والدین نقش مؤثری دارند. ساختار و شکل خانوادهها ،نحوه ارتباط اعضاي هرخانواده با یکدیگر و جامعه ای که خانواده در آن زندگی میکند، در بیشتر موارد همسانی ندارد، بنابراین رفتار و تأثیرخانوادهها در افراد متفاوت است. در خانواده است که کودک نحوه رفتار و روابط صمیمانه با دیگران را می آموزد و کال این خانواده است که در تکوین و شکل گیری شخصیت کودک، اثرات بسیار اساسی و مهمی دارد. اهمیت شناخت نقش خانواده به عنوان نهادی که مفهوم پدری و مادری نخستین بار از آنجا نشأت میگیرد و بسترتأثیر پدر و مادر بر فرزندان را فراهم می نماید، مهم و اساسی است -شفیع آبادی و ناصری، .1380 امروزه یکی ازمسائل دامن گیر جامعه و به خصوص آموزش وپرورش وجود دانش آموزانی است که به هر دلیل دچار محرومیت یکی از والدین هستند. محرومیت از پدر یا مادر یکی از شرایط خاص خانوادگی است که به عنوان یک متغیر مهم محیطی به طور مستقیم وغیر مستقیم میتواند اثرات ویژه ای بر روی رشد عمومی و ابعاد مختلف رفتارکودک به خصوص در زمینه سالمت روانی، جسمانی و عملکرد تحصیلی داشته موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندان نقش تسهیل کننده یا بازدارنده دارد. در این سامانه تربیتی ، والدین نقش باشد. تأثیر غیبت پدر یا مادر بر مشکالت دوران کودکی اهمیت ویژه ای دارد. در گذشته پدر اساساً از نظر نقشی که در تأمین نیازهای خانواده داشت، به عنوان منبع معاش و روزی رسان مطرح بود و مسئولیت مراقبت و تربیت کودکان به عهده مادر گذاشته میشد. در سالهای اخیر برخی از فرضیه هایی که راجع به نقش پدر در پرورش کودک قدمت طوالنی داشتند، دچار تغییر و تحول شده اند -مجتهد زاده و نیسی، .1388 بررسیهای انجام شده در زمینه نقش پدر، حاکی از آن است که واکنش کودک نسبت به حضور و غیبت پدر نیز مانند واکنش او در برابر حضور و غیبت مادر است، با این تفاوت که وابستگی به پدر کندتر شکل میگیرد -چاک1، .1976 به نظر میرسد که نبود ارتباط مهم ناشی از مرگ، هم از نظر سالمت جسمی-ویوال2، 1968، ریس3 و لوتینکس4، -1976 و هم از نظر سالمت روانی-پارک5ز، -1963 آثار منفی گسترده ای در پی خواهد داشت -نقل از مکوندی و همکاران، .1375کودکانی که فقط با مادرشان زندگی میکنند و با فقر و غیبت پدرNOORMAGSمواجهند،بیش از بچه هایی که پدر و مادر در کنارشان هستند، افت تحصیلی دارند، از مدرسه اخراج میشوند، دست به بزهکاری کودکانه میزنند،
مواد مخدر مصرف میکنند و مرتکب جرائم بزرگساالن می شوند. لذا سالمت جسمی و روانی کودک در معرض خطر است و رفتن کودک به مدرسه و بازگشت وی از آن، به یک ماجرای پر درد سر تبدیل شده است. فقر و غیبت پدر، چنین تأثیراتی را بر زندگی کودک میگذارد -برک، .1388
تاثیر نبودن مادر و پدر با یکدیگر متفاوت است. در سنین خردسالي نبودن مادر مشکالت فراواني را براي کودک فراهم مي آورد؛ به عبارت دیگر کودک کانون مهر و محبت خود را از دست مي دهد.؛ در حالي که از دست رفتن پدر در سال هاي نوجواني و جواني اهمیت پیدا میکند - به یر و استافورد، .1377 آسیب شناسی فرضیه مادر ساالری که از گزارش مونیهان6 به دست آمده نشان میدهد که عدم حضور پدر -غیبت پدر- برای کودکان به ویژه برای پسران بسیار مخرب است، زیرا مفهوم آن، این است که کودکان فاقد منابع مالی، الگوی نقشی، انضباط، ساختار و راهنمایی پدر خواهند بود -بیبالرز7 و رفتری8، .1994 لوئیسوابرین -1987- خاطر نشان می سازند که امروزه عقیده بر این است که پدران در مقایسه با ذهنیات و فرضیههای گذشته نقشهای متفاوتی را در پرورش و مراقبت کودکان ایفا می کنند. به طور کلی این امر پذیرفته شده است که رشد شخصیت با جنبههای قوی و ضعفهای شبه شدت توسط والدین متأثر می شود و غیبت یکی از این دو یا هر دو اثر نامطلو بی بر رشد شخصیت داشته و شخص را مستعد بیماریهای روانی یا مشکالت رفتاری بعدی میسازد. مطالعات نشان داده است که کودکان در مقایسه با بزرگساالن ظرفیت کمتری برای سازگاری و مواجهه با غیبت مانند مرگ یک والدین دارند. موقعیتهای فشار زا میتواند منجر به وابستگی شدید این کودکان گردد. فقدان یکی از والدین در سنین اولیه میتواند کودکان را نسبت به افسردگی ناشی از حوادث فشارزای در کشنده آسیب پذیر سازد. کرمن و همکاران--1995 در بررسی طولی از 197دانش آموزان پایه چهارم، مشاهده کردند، میزان پرخاشگری در پسران خانوادههای یکه با تک والد زندگی میکنند، بیش از خانوادههای دو والدی است. کاسن، کوهن، بروک و هارمارک -1996- در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که کودکانی که با تک والد زندگی میکنند، در مقایسه با کودکانی که با هر دو والد زندگی میکنند، احتمال بیشتری دارد که افسردگی واختالالت اضطراب داشته باشند. برخی از مطالعات نشان داده است که به طور قطع، کودکانی که در خانوادههای تک والدی-با مادر- زندگی میکنند، نمرات پایین تری نسبت به همتایان خود در خانوادههای دو والدی، کسب میکنند -ماریسون 1، چرلین2، 1995،اینتوایزل3، الکساندر4، 1995، النگ5، زاگرسکی6، 2001، اگینباخ7، پیریت8، راتیستین9، -2001 ؛ -کرامتی و همکاران، .1384 با کنترل سن، جنس و پایه کالس، دانشآموزان دبیرستانی که در خانوادههای تک والدی زندگی میکردند، نمرات آنها در حدود 1/3 انحراف استاندارد در آزمونهای ریاضیات و علوم پایین تر از دانش آموزانی بود که در خانوادههای دو والدی زندگی میکردند -پانگ10، دونکرس11، همپون12 ،تامپسون13، .2002 اگرچه کودکانی که دارای پدر خوانده بودند ، نمرات آنها باالتر از دیگر بچههای خانوادههای تک والدی بود، در حالی که نمرات آن ها نیز بیش از 1/4 انحراف استادارد پایین تر از نمرات کودکانی بود که با دو والد زندگی میکردند - به نقل از تامبسون، هانسون، مکالهان14، -1994 یکی از عواملی که در ایجاد کمرویی تاثیر دارد، خانواده است که به شکلهای گوناگون می تواند موثر واقع شود -امیدوار، -1389، در درون خانواده عواملی همچون جدایی یا طالق والدین در ایجاد یا تشدید کمرویی تاثیر گذار است -چارتیر15و همکاران، -2001 بنابراین با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با هدف مقایسه ی افسردگی، استرس، اضطراب، کمرویی، پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان تک والد و دو والد انجام شد.

روش پژوهش
روش پژوهش توصیفی از نوع مقایسه ای است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و t گروههای مستقل استفاده شد.

جامعه آماری، نمونه وروش نمونه گیری
جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر دوره دبیرستان شهر کرمانشاه بود که از میان آنها به روش نمونه گیری خوش های نمونه ای به حجم 190 نفر انتخاب شد و پرسش نامههای پژوهش در اختیار آنان قرار گرفت که از میان آنها 184 نفر پرسش نامه ها را تکمیل کردند و همین تعداد مورد بررسی قرار گرفت.

ابزار پژوهش
برای گردآوری دادهها از ابزار زیر استفاده شد:
-1مقیاس افسردگی ، اضطراب و استرس-:-DASS این پرسش نامه21 سوال دارد. آنتونی و همکاران -1998- مقیاس مذکور را مورد تحلیل عاملی قرار دادند که نتایج حاکی از وجود 3 عامل بود. ضریب آلفا برای این عوامل به ترتیب0/97، 0/92، 0/95 بود. این پرسش نامه توسط سامانی و جوکار--1386 مورد بررسی قرار گرفت که اعتبار بازآزمایی آن برای مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس به ترتیب 0/80، 0/76، 0/77بود و آلفا به ترتیب 0/81، 0/74، 0/78بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید