بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***

مقایسه معیارهای مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی و شبکههای توری بیسیم

چکیده: در سالهای اخیر، مفهوم رادیو شناختی به عنوان ابزاری برای استفاده بهینه از طیف فرکانسی معرفی شده است. شبکه رادیو شناختی شبکهای است که از طیفهای فرکانسی بدون استفاده سایر شبکهها (حفرههای فرکانسی)2 برای برقراری ارتباط استفاده میکند. به دلیل دسترسی پویا به طیف فرکانسی در این شبکهها طراحی پروتکلهای ارتباطی درلایههای مختلف شبکههای رادیوشناختی با چالشهای زیادی روبهرو است. در این مقاله، به مسأله مسیریابی در شبکه رادیوشناختی و بررسی برخی از چالشهای آن میپردازیم. در ابتدا طرحها و ویژگیهای مسیریابی در این شبکهها را معرفی میکنیم و سپس به مرور مهمترین پروتکلها و معیارهای موجود در این زمینه میپردازیم. آنچه که این مقاله را از مقالههای پیشین در زمینه مروری بر مسائل مسیریابی متمایز میکند، معرفی و مقایسه برخی پروتکلها و معیارهای مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی با شبکههای مرسوم از جمله شبکههای توری بیسیم است.

.1 مقدمه

رشد روزافزون مخابرات بیسیم و افزایش تقاضای پهنایباند توسط کاربران، نیاز به روشی جدید برای مدیریت طیف فرکانسی را دو چندان میکند. روشهای متداول امروزی تخصیص طیف باعث خواهد شد که در آیندهای نزدیک برای کاربردهای جدید، طیف مناسبی وجود نداشته باشد. پژوهشهای انجام شده در سال 2002 توسط کمیته مخابرات فدرال آمریکا 3(FCC)نشان میدهد، بخش عظیمی از طیفهای مجوزدار فعلی (حدود 15 تا ( 85 در زمانها و مکانهای مختلف به یک اندازه مورد استفاده قرار نمیگیرد .[1] وجود این بخشهای بدون استفاده در طیف فرکانسی منجر به تعریف واژهی »حفرههای فرکانسی« و یا »فضاهای سفید«4 میشود. امروزه، رادیو شناختی به عنوان یک فنآوری جدید برای مدیریت استفاده از منابع طیف مطرح میشود. این فنآوری قبل از استفاده از طیف، آن را ارزیابی کرده و سپس بر اساس نتایج بدست آمده تصمیم-گیری میکند. بنابراین، شبکههای رادیوشناختی به یک ساختار هوشمند و سازگار با محیط ارسال داده نیاز دارند تا لایههای مختلف شبکه را تحت تأثیر قرار دهد.لازم به ذکر است، در اینگونه شبکهها دو نوع کاربر تعریف میشود: کاربران اولیه5 که مجوز استفاده از یک بخش مجاز طیف را دارند و کاربران ثانویه6 که به شکل فرصت طلبانه از حفره-های فرکانسی برای ارسال داده استفاده میکنند.

در لایه سوم شبکههای رادیو شناختی، م سأله م سیریابی وظیفه برقراری ســازگاری با محیط را بر عهده دارد. اگرچه بیش از یک د هه از ارا ئه شـــب که های رادیوشـــ ناختی میگذرد، ولی در این ســـالها مطالعات اســـاســـاً بر روی مســایل لایه فیزیکی و لایه کنترل دســترســی به رســانه (7MAC) شامل ارزیابی طیف و مکانیزیمهای تصمیمگیری و تســـهیم طیف فرکانســـی متمرکز شـــدهاند و کمتر به مســألهی مســیریابی توجه شــده اســت .[2] متفاوت از پروتکلهای م سیریابی موجود در شبکههای چندپر شی و شــبکههای اقتضــایی1 ، مســیریابی در شــبکههای رادیو شــناختی با چندین چالش مواجه اســت از جمله: تطبیق مسیریابی با ویژگی دسترسپذیری پویا به طیف فرکانسی ناشی از عملکرد متفاوت کابران اولیه و دسترسی تصادفی کاربران ثانو یه به حفره های فر کانســـی و ناهمگونی در بهرهگیری از کانالها و رادیوهای متفاوت در بین کاربران ثانویه.

بنابراین، به کارگیری مستقیم پروتکلهای مسیریابی شبکههای مرسوم در شبکههای رادیو شناختی منجر به کاهش گذردهی شبکه، ایجاد تأخیر و تخریب بستههای اطلاعاتی میشود. برای مثال، استفاده از پروتکل مرسوم حداقل تعداد پرش، در شبکههای رادیو شناختی بدون در نظر گرفتن فعالیت کاربران اولیه به یافتن مسیری به شدت ناپایدار و یا حتی با تعداد پرش بیشتر، ولی تداخل کمتر با شبکه کاربران اولیه منجر میشود. به علاوه دسترسی به کانال برای کاربران شبکههای رادیوشناختی وابسته به زمان و مکان است و اگر هیچ کانال مشترکی بین دو کاربر وجود نداشته باشد، آن دو نمیتوانند مستقیماً با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند. بنابراین، لازم است در شبکههای رادیوشناختی مسیریابی به صورت طیف آگاه2 انجام پذیرد. به این صورت اطلاعات ارزیابی طیف در لایه فیزیکی جمع-آوری شده و در مسیریابی دخیل میشوند تا دو هدف مهم مسیریابی در شبکههای رادیو شناختی یعنی اطمینان در استفاده کارآمد از منابع رادیویی و تضمین کیفیت سرویس مورد نیاز کاربران اولیه و یا به عبارت دیگر عدم ایجاد تداخل برای شبکه کاربران اولیه، در تمام طول مسیر تحقق یابد.

به طور کلی، مسیریابی درشبکههای رادیوشناختی شباهت-هایی به مسیریابی در شبکههای توری بیسیم چندکاناله 3 (MCWMNs) دارد. ولی، علاوه بر چالشهای موجود در این شبکهها، شبکههای رادیوشناختی با مسائل دیگری از جمله ارسال داده از چند کانال به طور موازی و مدیریت تداخل با شبکه کاربران اولیه نیز مواجه هستند. از سوی دیگر، ساختار سختافزاری سیستم رادیوشناختی بهگونهای است که میتواند به شبکه اجازه ارزیابی طیف، تعویض کانال4 و ارسال بر روی کانالها و طیفهای فرکانسی بیشتری را دهد. به همین دلیل، بسیاری از محدودیتهای شبکههای بیسیم موجود را نخواهد داشت.[3]

در این مقاله، ضمن بررسی مسأله مسیریابی در شبکههای رادیو شناختی و معرفی مهمترین پروتکلهای مطرح در این زمینه، به بررسی چالشها و معیارهای5 موجود دراین زمینه خواهیم پرداخت. همچنین، با بیان نقاط ضعف و قوت هر یک، ویژگیهای مسیریابی مربوط به این شبکهها را در مقایسه با شبکههای توری بیسیم به چالش میکشیم. ساختار این مقاله بر چندین بخش استوار است. در بخش دوم، طرحها و ویژگیهای مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی معرفی میشوند. بخش سوم به معرفی مهمترین معیارهای مسیریابی در این شبکهها و مقایسهی آنها با شبکههای توری بیسیم میپردازد. در بخش چهارم، برخی چالشهای مهم مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی مطرح میشوند.

.2 طرح ها و ویژگیهای مسیریابی

مهمترین چالش مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی، دسترسی پویا به طیف فرکانسی و یا به عبارت دیگر پویایی فرصتهای انتقال است. هنگامی که کانال در حال استفاده-ی یک کاربر ثانویه، توسط کاربران اولیه بازپسگرفته شود، پیوستگی مسیر جاری شکسته شده و مسیریابی ناقص می-ماند. در این صورت، سه عکسالعمل ممکن برای کاربران ثانویه پیشبینی میشود:

(1 انتظار: اگر کاربران اولیه، کانال را به سرعت ترک کنند؛ کاربر ثانویه قادر است تا تخلیهی کامل کاربران اولیه از کانال منتظر بماند.

(2 تعویض کانال: اگر ساختار شبکه کاربران اولیه بر استفاده از چندین کانال برای انتقال داده طراحی شده باشد، کاربر ثانویه قادر است در ابتدا کانالهای دیگر را ارزیابی کرده و چنانچه کانال دردسترسی پیدا شود، انتقال را از سر گیرد.

(3 مسیریابی مجدد: اگر تنها یک کانال در ساختار شبکه کاربران اولیه در نظر گرفته شده باشد و کاربر اولیه به سرعت آن را ترک نکند، برای از سرگیری انتقال داده، کاربر ثانویه باید مسیر جدیدی را پیدا کند. بنابراین، لازم است الگوریتم مسیریابی بهکارگرفته شده، از ابتدا اجرا شود.

نکتهای که باید در موارد فوق در نظر داشت این است که هر عکسالعمل متحمل هزینه است. به عنوان مثال، انتظار برای ترک کاربران اولیه و تعویض کانال، منجر به تأخیر در ارسال بسته میشود و یا در اجرای مسیریابی مجدد، به دلیل جابهجایی پیامهای کنترلی در بین کاربران ثانویه با افزایش چشمگیر سرباری در شبکه مواجه میشویم. بنابراین، بر اساس میزان فعالیت کاربران اولیه و عکسالعمل کاربران ثانویه، میتوان دو نوع طرح مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی در نظر گرفت:[4]

1-2 مسیریابی ایستا1

در این نوع مسیریابی، زمان بدون استفاده ماندن طیف فرکانسی، خیلی بیشتر از زمان مورد نیاز برای مخابره در یک شبکه ثانویه است. در نتیجه، مسیریابی به تعویض سریع کانالهای دردسترس و یا تخلیهی سریع کاربران اولیه از کانال نیاز دارد. هنگامی که طیف به طور وسیعی ایستا باشد، شبکه مانند یک شبکهی مرسوم اقتضایی و یا یک شبکه توری عمل میکند و چون فعالیت کاربران اولیه به ندرت باعث شکست مسیر میشود، مسیر بدون تغییر و ثابت میماند. البته در این نوع مسیریابی ممکن است مکانیزمی برای مسیریابی مجدد در موارد حضور کاربران اولیه نیاز باشد.

در ادامه، به معرفی برخی از ویژگیهای مسیریابی در شبکههای مرسوم که شبکههای رادیوشناختی نیز از آنها بهره میبرند، میپردازیم:[5]

1-1-2 نوع ترافیک

برای ارسال ترافیکهای مطرح در شبکههای رادیوشناختی دو روش اساسی وجود دارد که در ادامه به آنها به توصیف هر یک میپردازیم:

(1 ارسال تک پخشی: [7-5]2 در این نوع ارسال، بسته داده توسط کاربر ثانویه فرستنده(گره منبع) ارسال شده و فقط توسط یک کاربر ثانویه گیرنده(گره مقصد) دریافت میشود.

(2 ارسال چند پخشی5]3و:[7 در ارسال چندپخشی بسته داده ارسال شده از کاربر ثانویه فرستنده توسط تمام کاربران ثانویه گیرنده که متعلق به یک گروه(درخت چند پخشی) هستند، دریافت میشود. لازم به ذکر است ارسال چندپخشی در شبکههای رادیو شناختی ممکن است به دلیل تنوع کانالهای دردسترس به مراتب پیچیدهتر از شبکههای مرسوم باشد.

2-1-2 طبقه بندی پروتکلهای مسیریابی

طبقهبندی پروتکلهای مسیریابی در شبکههای مرسوم به صورت زیر است:

-1 مسیریابی واکنشی5]4و:[9-7 در مسیریابی مبتنی بر تقاضا5 و یا مسیریابی واکنشی، ابتدا گرهی منبع بستههای کنترلی6 RREQ را در شبکه پخش میکند و هنگامی که گرهی مقصد این بسته را دریافت کرد به عنوان پاسخ به این تقاضا بسته کنترلی7 RREP را به سمت گره منبع ارسال میکند. پروتکل مسیریابی [9]8AODV نمونه بارزی از مسیریابی واکنشی است که در آن تمامی مسیرها فقط هنگامی که مورد نیاز باشند و تنها در طول مدتی که مورد استفاده قرار میگیرند، کشف و نگهداری میشوند. این پروتکل، برای تحقق اهداف حداقلسازی سربار در شبکه، جلوگیری از ایجاد حلقه در مسیر و نگهداری پویا از توپولوژی شبکه طراحی شده است و شامل دو فاز کشف و نگهداری مسیر میباشد.[9] در کشف مسیر علاوه بر بسته-های کنترلی RREQ و RREP، بستهی 1 REER نیز به کار گرفته میشود. در این فاز بسته RREQ پیام درخواست مسیر است که برای ایجاد یک مسیر از منبع به مقصد تولید میشود. این پیام در شبکه از طریق الگوریتم ارسال سیل آسا2 منجر به کشف مسیر میشود. پس از اتمام مرحله نخست، بستهی RREP از گرهی مقصد در جهت معکوس برای گرهی منبع ارسال میشود. زمانی که یک گره در یک مسیر غیرفعال میشود، پیام خطای مسیر از طریق ارسال بستهی REER تولید میشود تا گرههای اطراف را از عدم وجود اتصال باخبر سازد. در فاز نگهداری مسیر، هر گره از همسایههای خود با ارسال همهپخشی3 بستههای Hello، اطلاع پیدا میکند. در واقع AODV از این بستههای دوره-ای استفاده میکند تا ضمن بررسی شرایط پویای شبکه، همسایههایی که در اتصال مورد نظر هنوز فعال نیستند را شناسایی کند.

در مقابل پروتکل مسیریابیAODV که برای شبکههای مرسوم از جمله شبکههای اقتضایی و شبکههای توری طراحی شده است، در مرجع [2] یک پروتکل مشابه اما مختص شبکههای رادیوشناختی با نام4CAODV با اهداف زیر طراحی شده است:

- اجتناب از ایجاد تداخل برای کاربران اولیه در طول کشف مسیر و ارسال داده.

- طراحی توأم مسیریابی و انتخاب کانال برای هر ارسال.

مرجع[2]، به دو مدل از پروتکل CAODV اشاره دارد: مدل اول 5(ERI-CAODV) متکی بر تنوع در دسترسی به طیف در بین چندین مسیر موجود است در حالی که مدل دوم، 6(ARI-CAODV) با بهرهگیری از تنوع در دسترسی به طیف در بین اتصالات یک مسیر عمل میکند.

قادر است چندین مسیر را کشف کرده و در مسیرهای مختلف از کانالهای مختلفی استفاده نماید؛ اما در هر مسیر، تنها مجاز به استفاده از یک کانال مشابه میباشد. در ARI-CAODV تنها یک مسیر بدست میآید و همان یک مسیر مجاز به استفاده از تمام کانالهای در-دسترس میباشد. آنچه که پروتکل CAODV را از پروتکل AODV متفاوت میسازد، توانایی کاربران ثانویه در ارسال بستههای کنترلی از طریق طیفهای فرکانسی در دسترس، بدون ایجاد تداخل برای کاربران اولیه است. نکتهی قابل توجه استقلال CAODV از فناوریهای به کار گرفته شده در ارزیابی طیف لایه MAC برخلاف وابستگی آن به ارزیابی طیف در لایهفیزیکی است.

-2 مسیریابی کنشی5]7و7و: [10 در مسیریابی کنشی یا جدول محور8، هر گرهی فرستنده ثانویه اطلاعات مسیریابی را به گرههای همسایه منتقل کرده و آنها را در جدول مسیریابی خود نگه میدارد. این روش حتی قبل از تقاضای کشف مسیر از طریق جداول مسیریابی از پیش تعیین شده صورت میگیرد. این نوع مسیریابی تلاش میکند تا با حفظ و نگهداری مسیرهای قبلی از تأخیرهای موجود برای کشف مسیر جلوگیری کند. از مزایای مهم این روش میتوان به بهروزرسانی اطلاعات مسیریابی و کاهش تأخیر انتها به انتها9 را نام برد. اگرچه شامل معایبی همچون مصرف پهنای باند بیشتر و افزایش سرباری شبکه است. به عنوان نمونهای از طرحهای مسیریابی کنشی میتوان پروتکل 10 OLSR [10] را نام برد. این پروتکل نسخه بهینه از پروتکلهای مسیریابی وضعیت پیوند برای شبکههای اقتضایی متحرک است که بدون در نظر گرفتن معیارهای کیفیت سرویس طراحی شده است و مسیرهایی که پیدا میکند، تنها از نظر تعداد گام بهینه است.

-3 مسیریابی ترکیبی5]11و7و:[11 روش مسیریابی ترکیبی با ترکیب دو روش قبلی سعی در بهرهگیری از مزایای هر دو مورد و کاهش معایب آنها دارد. به عنوان مثال، در طرحهای مبتنی بر استفاده از خوشه[12]، مسیریابی واکنشی برای اتصالات بین خوشههای متفاوت بهکار گرفته میشود و برای اتصالات درون هر خوشه مسیریابی کنشی راهحل مناسبتری است.

-4 مسیریابی گام به گام یا تطبیق در گام5]1و:[15-13 در این نوع مسیریابی بستههای داده هر مسیر فقط آدرس گره گیرنده ثانویه و آدرس گام بعدی را حمل میکنند. بنابراین، هر گرهی میانی در هر مسیر جدول مسیریابی مقصد را برای پیشبرد بستههای داده به کار میگیرد. نکته قابل ذکر این روش تطبیق در انتخاب پرش بعدی، براساس تنوع دردسترس پذیری به کانال برای کاربران ثانویه است.

3-1-2 مدلهای مسیریابی:

مدلهای مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی به دو صورت متمرکز و توزیع یافته هستند:

-1 مسیریابی متمرکز5]2و7و:[16 در روش متمرکز هنگامی که یک کاربر ثانویه به یک شبکه میپیوندد و یا شبکه را ترک میکند، کاربران همسایهی آن باید اطلاعات مسیریابی خود را مطابق با واحد مرکزی به کار گرفته شده در شبکه تغییر دهند و تصمیمات واحد مرکزی را برای مسیریابی مجدد در تمام شبکه پخش کنند.

-2 مسیریابی توزیعی5]3و7و:[16 در این نوع از مسیریابی هنگامی که یک کاربر ثانویه به شبکه میپیوندد و یا شبکه را ترک میکند، در این نوع از مسیریابی ابتدا همسایگانی با فاصلهی تنها یک یا دو گام از آن کاربر، اطلاعات مسیریابی خودشان را به روز کرده و سپس، این اطلاعات یکی پس از دیگری در بین کاربران کل شبکه جابه جا میشود.

2-2 مسیریابی پویا4]4و:[18-17 برخلاف مسیریابی ایستا، انتقال داده در مسیریابی پویا، مسیر ثابتی ندارد و ارسال بستههای اطلاعاتی متناسب با وضعیت طیف فرکانسی، به طور تصادفی و یا مطابق با آن انجام میشود. در این حالت، طیف فرکانسی کاربران اولیه میتواند توسط کاربران ثانویه مورد استفاده قرار گیرد،اما بازههای دسترسی به طیف محدود است و منجر به محدودیت در سرویسدهی شبکهی رادیوشناختی میشود. لازم به ذکر است، در [5] دستهبندی دیگری نیز برای مسیریابی در شبکههای رادیوشناختی به عنوان مسیریابی فرصت طلبانه یا خیلی پویا5 بیان شده است. در این نوع مسیریابی، کاربران اولیه بهشدت فعال هستند و دیگر نمیتوان فرض کرد که طیف فرکانسی در بازهی طولانی دردسترس است. در این حالت، معرفی مسیر برای کل ارسال کار غیر ممکن به نظر میرسد، زیرا ممکن است در حین مسیر طیف دردسترس مرتب تغییر کند. بخش مسیریابی پویا برای شبکههای رادیو شناختی براساس عملکردهای به دست آمده، در سه دسته طبقهبندی میشود..[5]

-1 روش درون سیستم5]6و16و:[19 از دید شبکهی رادیو شناختی که فقط شامل کاربران ثانویه میباشد، در این روش مسیری انتخاب میشود که منجر به بهترین عملکرد شبکه در تمام طول مسیر از ابتدا تا انتها برای کاربران ثانویه شود.

-2 روش بین سیستم5]7و:[20-19 از دید شبکهی رادیوشناختی که کاربران ثانویهی آن نوعی همزیستی8 در کنار کاربران اولیه دارند، روش مسیریابی بین سیستم، مسیری را انتخاب میکند که حداقل تداخل را برای کاربران اولیه به همراه داشته باشد. در نتیجه بررسی اثرات تداخل کاربران ثانویه بر کاربران اولیه در این روش امری ضروری است.

-3 روش سیستم ترکیبی5]9و19و:[21 این روش با ترکیب دو روش قبلی سعی در کاهش معایب و استفاده از ویژگی-های خوب هر دو مورد میکند. اما نکتهی قابل ذکر در رو
سیستم ترکیبی، فراهم آوردن کیفیت سرویس بهتر برای کاربران شبکه، نسبت به دو روش قبلی است.

.3معیارهای مسیریابی

تفاوت اساسی بین شبکههای توری بیسیم و شبکههای رادیو شناختی در دسترسی پویا به طیف رادیویی است. انتخاب یک مسیر بین فرستنده و گیرنده در محیط پویا و یا ایستا ممکن است منجر به ناپایداری مسیر شود. زیرا از دست دادن طیف فرکانسی در محیط پویا باعث نقض در مسیریابی میشود. بنابراین، برای یافتن مسیر، لازم است معیارهای مناسبی در نظر گرفته شوند. در این بخش ما سعی داریم به بیان برخی از این معیارها در کنار مقایسهی آنها با معیارهای مسیریابی شبکهی توری بیسیم بپردازیم. باید توجه داشت که برخی از این معیارها برای شبکه های رادیوشناختی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.

.1 تعداد انتقال مورد انتظار(1(ETX این معیار در اکثر موارد برای ارتباطات بیسیم مطرح میشود. در شبکههای توری بیسیم معیار ETX به صورت تخمین تعداد انتقالهای مورد نیاز برای ارسال یک بسته از طریق مسیر مورد نظر است. این تعریف شامل تعداد ارسالهای مجدد به علت تخریب داده ناشی از رقابت بر سر محیط دسترسی و یا تصادمهای محیطی میباشد. در شبکههای رادیوشناختی چنین تعریف مشابهی برای این معیار وجود دارد با این تفاوت که علت اصلی ارسال مجدد در این شبکهها علاوه بر آنچه که در بالا ذکر شد، از سرگیری فعالیت کاربران اولیه در طیف فرکانسی مجوزدار است22]و.[23

به طور کلی، در هر دو شبکه، ETX یک اتصال از طریق محاسبه دو پارامتر نرخ تحویل بسته در جهت رفت ) احتمال تحویل موفقیت آمیز بسته داده به گیرنده) و نرخ تحویل بسته در جهت برگشت (احتمال دریافت موفقیتآمیز بسته تأکیدی2 ACK در فرستنده) به صورت زیر محاسبه میشود:

به طوری که × نشان دهندهی انتقال موفق بسته داده در جهت رفت و دریافت بستهی ACK در جهت برگشت است. شایان ذکر است که ETX کل یک مسیر از مجموع ETX های تمامی اتصالات شرکت کننده در آن مسیر به دست می آید. به عنوان مثالی از عملکرد این معیار، در پروتکل[23] 3 CRE، پس از دریافت تقاضای مسیریابی و مرحلهی کشف مسیر، در مرحلهی دوم مسیر برعکس از تمامی گرهها به سمت گره منبع برقرار میشود. در این مرحله، هر گره به طور پویا کانالی را برای مسیریابی انتخاب میکند که مقدار ETX محاسبه شده از اتصالات اطراف آن بهینه باشد و در نهایت، مرحلهی ارسال بسته از طریق مسیر بدست آمدهی مرحلهی قبل، اجرا میشود.

.2 زمان انتقال مورد انتظار :4(ETT) در شبکههای بیسیم توری این معیار در محاسبات خود علاوه بر پارامتر ETX پهنای باند اتصال را نیز دخالت میدهد. اگر S ابعاد یک بسته و B پهنای باند اتصال باشد، ETT در شبکههای توری به صورت زیر تعریف می شود:

به طوری که ETT یک اتصال مدت زمان مورد نیاز برای انتقال موفق یک بسته را محاسبه میکند. اما این معیار در شبکههای رادیوشناختی به گونهای دیگر تعریف شده است و بهشدت به عملکرد دو لایه فیزیکی و MAC در ارزیابی طیف فرکانسی و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید