بخشی از مقاله


مقدمه ای بر طراحی فرهنگسراها
قبل از شروع طراحی هر اثر معماری، علاوه بر مطالعات اولیه و امکان سنجی و تحلیل و بررسی سایت از جنبه - های مختلف دسترسی، اقلیمی و غیره، بایستی شناخت و اطلاعات کافی از موضوع طرح کسب نمود. نوع کاربری، فعالیتهایی که در آن انجام می شود و نحوهی انجام فعالیتها و ارتباطات فضایی خاصی که بین بخشها لازم است، باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند؛ توجه به نیازهای استفادهکنندگان، احيانا مراجعان (برای کاربردهای عمومی خدماتی) و شرایط روحی- روانی آنان بسیار مهم است. معمار خالق فضاهای مورد نیاز انسانهاست و در این آفرینش باید به نیازها، شرایط، اهداف و خواسته های استفاده کنندگان توجه كافي مبذول داشته و تمامی آنها را در طراحی خود لحاظ کند. به کارگیری تمامی استانداردها، ضوابط شهری- محلی و نکات فنی در رابطه با هر نوع کاربری خاض امری ضروری۔ است، اما حاصل کار طراحی زمانی موفق خواهد بود که
علاوه بر تمامی موارد ذکر شده، شرایط روحی، روانی و فیزیکی استفاده کنندگان نیز مد نظر باشد و بتواند نیازهای عملکردی، فضایی و روانی استفاده کنندگان را برطرف نماید. به بیان دیگر، به کار بردن استانداردها در امر طراحی رعایت حداقل هاست و معمار موفق موظف است که به فضای خود پویایی، سیالیست و سودمندی ببخشد. معماری، علمی ست کل نگر، و اثر موفق زمانی خلق می شود که در روند طراحی آن، گروه طراحی با دیدی جامع و با همکاری تیمهای متشکل از متخصصان علوم مرتبط با موضوع و با در نظر گرفتن جنبه های متفاوت امر و بررسی از زوایای مختلف به دور از هرگونه تفکرات و اندیشه های تک۔ بعدی اقدام به طراحی نموده و سعی در تأمین بالاترین حد خواسته ها و نیازهای طرح نمایند؛ هر اثری که در این امر موفقیت بیشتری کسب کند از دیدگاه فنی و تخصصی نیز موفق تر خواهد بود. اما بنا بر تصور بسیاری از مردم چه تحصیل کرده و چه عامی، یک اثر موفق و خلاقه ی معماری، دارای ترکیبهای غیر معمول، بی نظیر، شگفت انگیز و عجیب و غریب است و طرحی که این ویژگیها را نداشته باشد، ولی به آرامی و در هماهنگی با محیط خود هدفی را که از آنها انتظار می رود دنبال کند، ممکن است از سوی مخاطبین دستاوردی ارزنده محسوب نشود. یک ساختمان بدون تظاهرهای دروغین، حجیم نبودن و تواضع، آرامش و هماهنگی با محیط پیرامون به نوعی در مردم احساس صمیمیت و همراهی ایجاد می کند؛ مردم باید احساس کنند که تشکیلاتی متعلق به آنان و برای خدمت به آنهاست. یک بنای متظاهرانه و ناهماهنگ با محیط نتیجه ای جز اتمام جدایی و عدم همکاری با مردم نخواهد داشت.

برای بررسی اصول طراحی مجموعه های فرهنگی فرهنگسراها)، ابتدا باید ماهیت و کاربری چنین ماجبتنوعه - هایی مشخص شود؛ که این مهم بدون اطلاع و شناخت فرهنگ و خصوصیات آن ممکن نخواهد بود. بعد از این شناخته، به مطالعه و بررسی فضاها و عملکرد آنها خواهیم پرداخت. سعی کرده ایم با بررسی نمونه هایی در این زمینه افقهایی خاص در ذهن مخاطب پدید آوریم تا طراح نیز بخشها و فضاهای دیگری را که می توان به این نوع مجموعة - ها اضافه نمود، در برنامه ی فیزیکی طرح بگنجاند.
فرهنگ فارسی معین، فرهنگی را به معنای (1) علم دانش، ۲) تربیت، ادب، 3) واژه نامه کتاب لغت، ۴) عقل، خرد، (۵) تدبیر، چاره تعریف کرده است. این واژه از دو جزء تشکیل شده: «فر» و «هنگ». فر: الف) به معنی نیروی معنوی، شکوه، عظمت، درخشندگی، جلال و غیره ) یک پیشوند که در این صورت معنی جلو، بالا، پیش، بیرون را افاده می کند. هنگ: از ریشه ی اوستایی «ثنگ» به معنی کشیدن و فرهختن و به معنی «تعليم و تربیت» می باشد.



معروف ترین و شاید جامع ترین تعریف فرهنگ را ادوارد تایلر چنین بیان نموده است: «مجموعه ای پیچیده، دربرگیرنده ی دانستنیها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی دیگری است که انسان به عنوان عضو جامعه آن را کسب کرده باشد. فرهنگ، واژه ای است درباره ی شیوه ی زندگی مردم؛ به معنی روشی که مردم کارها را انجام می دهند. گروه های متفاوت مردم، تمكن است که فرهنگهای متفاوتی داشته باشند. فرهنگ، به - وسیله ی آموزش به نسل بعدی منتقل می شود؛ در حالی که ژنتیک به وسیلهی وراثت منتقل می شود؛ هر منطقه از کشوری می تواند فرهنگی متفاوت با دیگر مناطق کشور داشته باشد.»
فلامکی در کتاب شکل گیری معماری در تجارب، ایران و غریب واژه ی «فرهنگ» را به معنای خرد، دانش، تربیت، آداب آموختن و داشتن هر نوع آداب اجتماعی و تربیتی و آن را جمع بندی تاریخی مهارتها، عقاید، احساسات، همچنین استعدادها و تحقق آنها در مهارت تولیدی و خدمات عمومی، سطح تحصیلات و نهادهای اجتماعی شخص، تنظیم و سازماندهی زندگی اجتماعی، دستاوردهای علمی و آثار ادبی و هنری می۔ داند. اما نباید فرهنگ را با صرف دستاوردهای مادی و معنوی اشتباه کرد، بلکه نحوه استناد از تحصیلات عمومی، سطح دانش، نقش مذهب در زندگی و نظیر آن، فرهنگ جامعه را تعریف می کند. فرهنگ به معنای مجموعه ی علوم، معارف و هنرهای یک قوم است. فردوسی واژه ی فرهنگ را مترادف با دانش و هنر می داند. با شروع تعلیم و تربیت، جدید در ایران واژه ی فرهنگ به متنی آموزش و پرورش به کار رفته است. اگر به معنای واژه ی فرهنگی و چگونگی شکل گیری آن در زبان فارسی بپردازیم، به پویایی ریشه های آن پی می بریم. آنچه در ترکیب این واژه هست جایی برای شک، نمی گذارد که فرهنگ یعنی به دست آوردن آنچه والاست و این معنا نمی تواند بر حرکتی مستمر متکی نباشد. نمی تواند ایستا و ثابت باشد و همیشه باید در حال تکاملی بوده و این تکامل در هر دورانی متناسب با روح آن شکل گیرد.
فرهنگسرا | فرهنگ معین، فرهنگسرا را «مؤسسه ای برای فعالیتهای فرهنگی مراجعه کنندگان» تعریف کرده که معمولا دارای کتابخانه، سینما، تماشاخانه، موزه، میدانهای ورزشی و اسکانهای دیگر است. به عبارتی، فرهنگسرا فضای واقعی شهری است که در درون آن یک یا چند نهاد فرهنگی فعالیت دارند و در آن کاربریهای بسیار متنوع و ناهمجنس تجاری، فرهنگی، آموزشی، نمایشی و غیره در کنار هم قرار می گیرند. محل گذران اوقات فراغت و محل برخوردهای اجتماعی و معاشرت ماست؛ مکانی ست برای شرکت مردم در تولید فرهنگ، و سرانجام جایی سته که در آن بین شهر و شهروند رابطه ای متقابل و پویا ایجاد می۔ شود و به همین دلیل بر دیگر کاربریهای تک منظوره و کمابیش منفعل، مانند موزه و گالریهای سنتی، برتری دارد. برخی از فرهنگسراها کتابخانه و انتشارات ویژهی خود را دارند. بعضی از فرهنگسراها به جز پوشش دادن منطقهی خود به فعالیتهای فرامنطقه ای نیز می پردازند. بسیاری از فرهنگسراها ویژهی حرفه ای اند (فرهنگسراهای تخصصی).
فرهنگسراها بر اساس نوع فعالیت به یکی از محورهای سه گانه ی، شخصیت، محتوا و نهاد یا گروهی خاص می پردازند. گروه های مربوط به فرهنگسراهای شخصیت۔ محور، عبارتند از فرهنگسراهای کودک، نوجوان، جوان، دانشجو، بانو و سالمند و غیره؛ مقوله های تحت پوشش فرهنگسراهای محتوا محور عبارتند از اندیشه، قرآن، هنر، ملل، ورزش، تندرستی، طبیعت، فناوری اطلاعات و غیره؛ و نهادهای مرتبط با فرهنگسراهای نهادمحور، عبارتند از خانواده، مدرسه، شهر و غیره.
رایج ترین فضاهای گذران اوقات فراغت در شهر بوستانها (پارکها)، مراکز تفریحی و فرهنگی هستند. فرهنگسراها و پارکهای عمومی فضاهای چند کاربردی هستند که استفاده از آن برای همه ی شهروندان آزاد است و هیچ گونه محدودیتی از نظر اقتصادی و اجتماعی برای بهره برداری از آن وجود ندارد. امروزه متخصصان بر این باورند که ارتباطات اجتماعی پیچیدهای که به طور ضمنی در بهره وری از کاربریهای شهری شکل می گیرند و موجب جریان و تپنده شدن زندگی شهری می شوند، به مراتب مهم تر از پاسخگویی صرف به نیازهایی مشخص به صورت مستقیم و صریح هستند. کاربریهای مهم فرهنگی مجزا، اعم از سینمای تئاتر، موزه، اپرا و غیره درگیر بحران خواهند شد و نمی توانند مخارج خود را تأمین کنند؛ و علت اصلی این بحران بی روح بودن و تخصصی بودن بیش از حل این فضاهاست:ایجاد امکانات پیشرفته ی علمی و تکنولوژیکی برای پاسخگویی به نیاز مردم کافی نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید