بخشی از مقاله

مکانيابي محل دفن بهداشتي زباله با استفاده از مدل فرايند شبکه اي تحليل (ANP)
چکيده
مديريت مؤثر زباله هاي جامد با مديريت صحيح زباله هاي جامد شهري شروع مي شـود. از ايـن رو، بـراي انجـام مديريت موفق زباله هاي جامد شهري، بهترين ارزيابي و انتخـاب بـراي روش هـاي مـديريتي مـورد نيـاز اس ت .
ارزيابي روش هاي مديريتي زباله هاي جامد شهري معمولاَ قضاوت کيفي و هدفمند را ميطلبد. مخصوصا انتخاب راه حل هاي مديريتي زبال هاي جامد شهري يک موضوع استراتژيک است که توسط نيازهـاي منبـع ، پشـتيباني واقعي، نيازهاي زماني، تطابق با نتايج مورد انتظار و غيره محدود ميگردد [٩]. به ايـن ترتيـب ، فراينـد انتخـا يک روش مديريت زباله هاي جامد شهري به ، به کارگيري چندين فاکتور تصميم گيري در يـک روش منطقـي و معقول نياز دارد. روش شبکه اي تحليل ، يک روش چند معياره تصميم گيري براي انتخاب مکـان هـاي مناسـب و مستعد براي دفن زباله است . در روش ANP معيارهاي کيفي و کمـي و وابسـتگي متقابـل بـين معيارهـا مـورد توجه قرار ميگيرد. انتخاب مکان مناسب براي محل دفن زباله موضـوعي پيچيـده و نيازمنـد توجـه بـه عوام ل متعددي است . فرايند تشخيص واحدهاي مناسب براي دفن زباله طي چندين مرحلـه انجـام مـي شـود، نتيج ه نهايي تعيين واحدهاي مناسب براي محل دفن زباله است .
کلمات کليدي
مديريت ، زباله هاي جامد شهري، ANP
١. مقدمه
محيط زيست مجموعه اي بزرگ از اجزاء و عوامل مختلف کنش و واکنش پذير است که در طي ميليونها سـال تکـوين و تکامل يافته و هر گونه تغيير و تخريبي در آن ، چنانکه شاهد هستيم ، نتايج زيان بار و جبران ناپذيري را به دنبال خواهد داشت .
رشد روزافزون جمعيت شهري ايران به همراه ايجاد مراکز جمعيتي جديد، فقدان سياسـتگذاري و ارزيـابي عملکردهـا و فعاليتهاي گوناگون شهري بر اساس برنامه جامع و کلان ملي (آمايش سرزمين ) و تـداوم تخليـه انـواع زوايـد و فاضـلا هـا بـه محيط زيست از جمله عوامل بحران زايي است که محيط زيست طبيعي و کيفيت بهداشت و سلامتي انسان ، به ويـژه شهرنشـينان را در معرض خطرها و زيان هاي گوناگوني قرار داده است [٣].
به طور کلي، پسماند يا زباله به مواد جامد، مايع و گاز (غير از فاضلاب ) گفته ميشود کـه بـه طـور مسـتقيم يـا غيـر مستقيم حاصل فعاليت انسان بوده و از نظر توليد کننده زائد تلقي ميگردد و به پنج گـروه پسـماندهاي عـادي، پسـماندهاي پزشکي، پسماندهاي ويژه ، پسماندهاي کشاورزي و پسـماندهاي صـنعتي طبقـه بنـدي مـيگـردد. پسـماندهاي جامـد شـهري
(MSW) يکـــي از مســـائل محـــيط زيســـتي جـــدي در کشـــورهاي پيشـــرفته و در حـــال توســـعه مـــ باشـــد. در ســـال هـــاي اخيـــر اغلـــب کشـــورهاي در حـــال توســـعه روش هـــاي مـــديريت پســـماند جامـــد خـــود را بهبـــود بخشيده اند. در اين کشورها معمولاً مقدار در حال افزايش پسماندهاي جامد توليد شده که ناشي از تغيير سبک زندگي، عـادات غــــذايي و اســــتانداردهاي زنــــدگي جمعيــــت شــــهري مــــيباشــــد، بطــــور نامناســــبي مــــديريت مــــيگــــردد.
سيستم هاي مديريت پسماند جامد در کشورهاي در حال توسعه اغلب با بسياري از مشکلات نظير عـدم تجربـه کـافي و منـابع مالي کمي که تنها ميتواند مسائل مربوط به جمع آوري و هزينه هاي انتقال را پوشش دهند، سر و کـار دارنـد و ايـن منـابع ب ه انـــــدازه اي نمـــــيباشـــــند کـــــه بتـــــوان يـــــک روش دفـــــع نهـــــايي بهداشـــــتي را اجـــــرا نمـــــود
[٥]. بنابراين در طي دو دهه اخير مديريت MSW به يکـي از نگرانـيهـاي عمـده تبـديل گرديـده و در حـال حاضـر يکـ از موضوعات مهم عمومي مورد بحث ميباشد. اين امر احتمالاً ناشي از افزايش چشمگير توليد MSW در مقادير کل و سرانه مـي- باشد [٨].
افزايش جمعيت و رشد شهرنشيني و به تبع آن گسترش واحدهاي صنعتي، باعث افـزايش توليـد مـو د زائـد و آلاينـده گرديده است که همگي اين ها نياز به دفع دارند. شيوه هاي دفع زباله متنوع است ، ولـي امـروزه بيشـتر ٣ روش سـوزاندن ، دفـن بهداشتي و توليد کمپوست به عنوان روش هاي اصلي دفع مورد استفاده قرار ميگيرد.
اما در ميان اين روش هـا دفـن بهداشـتي زبالـه بـه عنـوان يـک راه حـل عمـومي همچنـان متـد و تـرين روش دفـع
زباله هاي شهري در جهان است
اين واقعيت که نظام مديريت مواد زايد شهري ايران در شرايط به نسبت بحراني و به دور از وضعيت مطلوب قرار دارد بر کسي پوشيده نيست . مسئله مذکور هنگامي پيچيده و بغرنج ميشود که آثار منفي و زيانبار آن در ارتبـاط بـا سـاير نظـام هـاي موجود شهري و از جمله نظام محيط زيستي آنها مورد بررسي قرار گيرد، يکي از مهم ترين مراحل مطالعاتي بـه مـوازات طراحـي مدفن زباله ، عوامل مکانيابي و يافتن محل مناسب دفن زباله است . معيارهاي متعددي در انتخاب محل دفن زباله دخالـت دارنـد که هر کدام از اهميت خاصي برخوردارند و محدوديت هايي را نيز در انتخاب ايجاد ميکنند. به عبارت ديگر هر يک از معيارهـا براساس يکي از زمينه هاي علمي بنا شده اند، به گونه اي که مطالعات مکانيابي هويت چند بعدي و ساختار ميان رشته اي يافتـه است [٢]. مکانيابي بهينه و اصولي دفن بهداشتي زباله بدون در نظـر گـرفتن معيارهـاي طبيعـي، اجتمـاعي، اقتصـادي امـري
اجتناب ناپذير است . هدف نهايي اين معيارها يافتن محلي است که کمترين آثار سوء محيط زيستي را بر محيط طبيعـي اطـراف دفن و منطقه مدفن داشته باشد. به اين منظور بايد بـه پـردازش و ارزيـابي داده هـا نسـبت بـه قـوانين ، مقـرّرات ، فاکتورهـا و محدوديتها بپردازيم [٦]. مکانيابي محل مناسب براي دفن مواد از ضروريات طرح هاي توسعه شهري است ، به صورتيکه در ايالـت کبک کانادا، چاتانوگا، واشنگتن ، برتلند، ماساچوست امريکا، مديريت و مکانيابي صحيح محل دفن مواد زايد جامد به عنوان يکي از ارکان اصلي توسعه پايدار محسوب ميشود و انجمن معتبر برنامه ريزي آمريکا آن را از اهداف مهـم برنامـه هـاي کوتـاه و دراز مدت ايالات کاليفرنيا، سياتل ، چاتانوگا، واشنگتن ، ماساچوست براي رسيدن به پايداري در قرن ٢١ ذکر ميکند. در کشور ايـران مکانيابي محل دفن مواد زايد جامد غالباً در طرح هاي جامع شهري انجام گرفته ، اما بايـد توجـه کـرد کـه ديـد سيسـتماتيک و محيطي موضوع کاملاً کمرنگ بوده و فقط با تکيه بر يک يا چند شاخص محل دفن مشخص ميشود (مکانيابي و يـافتن محـل مناسب و محيط زيستي براي دفن زباله يکي از مهم ترين جنبه هاي مديريتي مواد زايد جامد شهري است ).
ارزيابي توان سرزمين فرآيند پيچيده اي است که انجام آن به ملاحظات همزمان چندين عامل يا معيار نياز دارد. از آنجا که تحليل هاي فضايي و جغرافيايي اغلب چند متغيره و چند معياري هستند، برنامه ريزان و تصميم گيران فضايي (مکاني) براي حل مسائل خويش با طيف وسيعي از داده ها و اطلاعات مواجه اند که استفاده ، تلفيـق و تحليـل آنهـا بـه سـبب حجـم زيـاد و ماهيت هاي متفاوت ، اهميت متفاوت عوامل و حتي تغييرات در طبقات داخلي هر عامل به طور معمول بسيار پيچيده و مشکل است . تنوع اطلاعات و پيچيدگي تحليل همزمان اطلاعات موضوعي و مکاني سبب شده است تا در مطالعات مکانيابي از سامانه اطلاعات جغرافيايي به شکل گسترده اي استفاده شود. بدون ترديد سامانه هاي حمايت از تصميم گيري از مهمترين بخـش هـاي هر سامانه اطلاعات جغرافيايي نوين اعم از برداري و سلولي (شبکه اي) به شمار ميروند و ارزيابي چنـد معيـاره روشـي بـراي مقايسه اهميت مشخصه هاي مختلف نسبت به هم و تلفيق داده ها بنابر اهميت شان در تصـميم گيـري اسـت [١]. فاکتورهـاي مورد توجه در مدل هاي مديريتي زباله هاي جامد شهري تمايل به اقتصادي بودن ، محيطي بودن و تکنولـوژي بـودن دارنـد، کـه فاکتور اقتصادي سود و ارزش سيستم ، مقوله ي محيطي انتشار در هوا و آلودگي آب و مقوله ي تکنولوژيکي رشد تکنولـوژي را در بر ميگيرد.
٢. فرايند شبکه اي تحليل (ANP )
طي سال هاي متمادي روش ANP يک روش فراگير و چند منظوره تصميم گيري ميباشد که به صـورت گسـترده اي در
حل مسائل پيچيده تصميم گيري مورد استفاده قرار ميگيرد.
فرايند تحليل شبکه اي، روش جامع و قدرتمندي براي تصميم گيري دقيق با استفاده از اطلاعات تجربـي و يـا قضـاوت - هــــاي شخصــــي هــــر تصــــميم گيرنــــده در اختيــــار نهــــاده و بــــا فــــراهم نمــــودن يــــک ســــاختار بــــر ي سازمان دهي معيارهاي متفاوت و ارزيابي اهميت و ارجحيت هر يک از آنها نسبت به گزينه ها، فرايند تصميم گيري را آسان مي - نمايند. اين فرايند، يک مدل تصميم گيري است که بر مبناي رياضيات و الگوريتم روانشناسانه ي انسان بنيان گذاشته شـده و بـا ساختار اساسي ذهن انسان منطبق است .
ANP يک ديدگاه سيستماتيک دارد که اولويت ها را بين اهداف و معيارها جـا مـيدهـد و همچنـين مـ توانـد همـه ي
معيارهاي محسوس و غيرمحسوس را در يک مدل اندازه گيري کند.
در دو مطالعـه جداگانــه توسـط "لــي" و "کـيم "، ANP در فراينــد انتخـاب پــروژه هـاي سيســتم هـاي اطلاعــاتي بــا
وابستگيهاي دروني مورد استفاده قرار گرفته است و تقدم هاي به دست آمده در اين دو مطالعه آنها را از انجام يک برنامه ريـزي آرماني صفر و يک بي نياز ساخته است [٤]. در تکنيک ANP براي نشان دادن تعاملات و وابستگيهاي ميان سـطوح تصـميم - گيري، تعيين اهميت نسبي معيارها و اولويت بندي آلترناتيوهاي مسئله تصميم گيري از سوپرماتريس اسـتفاده مـيشـود. يـک سوپرماتريس در حقيقت يک ماتريس جزءبندي شده است که درآن هر بخش از ماتريس ، رابطه ميان ٢ گره (سـطح تصـميم - گيري) را در کل مسئله تصميم گيري نشان ميدهد [٧].
١.٢. کاربرد ANP براي مکانيابي
محيط زيست سيستم پيچيده اي است براي حفظ تمام بخش هاي محيط زيست ، آب ، خاک، هوا لازم اسـت بـه صـورت يک سيستم واحد در نظر گرفته شود. بنابراين نياز به شبکه اي وجود دارد که بتواند تمام اين زير سيستم ها و تعامل بين آنها را در نظر بگيرد. معيارهاي مختلفي در مکان يابي محل دفن زباله بايد در نظر گرفته شوند ولي به دلايل مختلف و از همه مهمتر کمبود اطلاعات لازم امکان مدلسازي تمام آن ها مقدور نميباشد، پس معيارها در قالب شبکه اي مرکب از خوشه ها و عناصر آن سازماندهي شدند. معيارها در چهار خوشه شامل معيارهاي محيطي، معيارهاي اقتصادي- اجتماعي، معيارهاي فني و اجرايـي، معيارهاي منابع آب زيرزميني قرارگرفتند. در ذيل هر خوشه دسته اي از عناصر قرار دارند. اين عناصر علاوه برآنکـه در داخـل خوشه به هم مرتبط ميباشند، در بين خوشه ها نيز وابستگي دارند که اين وابستگي در شکل ١ نشان داده شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید