بخشی از مقاله

نقد و بررسی کتاب - امنیت و روابط بین الملل
مقدمه
امنیت مفهومی پیچیده و متعارض است و عمیقا بر ارزش ها و احساس متکی است. از این مفهوم تعریف های متعددی ارائه می شود و آن را با واژه های متعددی ترکیب می کنند. امنیت بین المللی، امنیت ملی، امنیت اجتماعی، امنیت انسانی و امنیت زیست محیطی نمونه هایی از ترکیب امنیت با مفاهیم دیگر است که معمولا برای تخصیص امنیت مطرح می شوند. تعریف آرنولد ولفرز از امنیت که مورد قبول بیشتر دانشوران این حوزه است، در برداشت عینی، به معنای فقدان تهدید در کسب ارزشها و در برداشت ذهنی، به معنای فقدان ترس از مورد تهدید قرار گرفتن این ارزش ها می باشد.(۱) با توجه به اینکه تشخیص ارزش ها، برداشت از تهدید و شکل مقابله با آن به عوامل متعددی بستگی دارد، آیا می توان امنیت را به صورت حوزه مستقل بشری بررسی کرد؟ موضوع اصلی این است که فهم از امنیت چگونه شکل می گیرد و چه ارتباطی بین امنیت و علم روابط بین الملل وجود دارد؟
ادوراد کولودزیج استاد علوم سیاسی دانشگاه ایلینویز و رئیس مرکز مطالعات جهانی که تا کنون چهارده کتاب در حوزه امنیت، سیاست خارجی و سیاست جهانی تألیف یا ویراستاری کرده و از وی بیش از یکصد مقاله در مجلات مختلف به چاپ رسیده (۲)، در این کتاب، امنیت را حوزه مستقل می داند (ص ۲) و می کوشد با بهره گیری از اندیشمندان و نظریه های روابط بین الملل، به موضوع امنیت بپردازد و نشان دهد که امنیت، از منظر روابط بین الملل، چگونه ترسیم می شود.
از نظر نویسنده، رشته روابط بین الملل می تواند ابزارهای مفیدی برای تجزیه و تحلیل امنیت ارائه دهد. امنیت به معنای وجود صلح و فقدان وقوع جنگ، همواره مورد توجه رشته روابط بین الملل بوده است. تلاش های دانشمندان این رشته و نظریه های آن در فهم امنیت قابل تأمل است. نظریه های روابط بین الملل تلاش کرده اند ابزارها، مفاهیم و رویکردهای مفیدی را برای مطالعات امنیتی فراهم آورند. نویسنده کتاب تلاش دارد از تجارب دانشمندان بنام این رشته در بررسی امنیت بهره گرفته و نشان دهد هر یک از نظریه های روابط بین الملل چگونه به موضوع امنیت می پردازند.
کتاب از سه بخش و هشت فصل تشکیل می شود. نویسنده در بخش نخست که دارای سه فصل است، تلاش دارد مفاهیم اساسی این دو رشته را شکافته و مبنای مناسبی برای مباحثی که در فصول آتی طرح می کند، فراهم نماید. فصل نخست کتاب به بررسی ارتباط روابط بین الملل و امنیت بین الملل می پردازد تا مرزهای این دو رشته، سطوح تحلیل و جایگاه ابطال پذیری نظریه ها را ارزیابی کند. اندیشه های سه دانشمند نامدار امنیت و روابط بین الملل، هابز، کلازویتس، و توسیدید در بررسی امنیت، آغازی برای طرح ریزی چارچوب مطالعاتی امنیت مطرح شده است. در فصل سوم، اندیشه های این سه متفكر نامدار و نظریه های مبتنی بر اندیشه های آنان با توجه به ظهور و ابعاد گوناگون جنگ سرد، مورد آزمون قرار گرفته است.
در بخش دوم و سوم، نویسنده موضوع امنیت را از منظر هفت مکتب مطرح در روابط بین الملل مورد بررسی قرار می دهد. پنج نظریه متعارض امنیت به نام های واقع گرایی، نوواقع گرایی، نهادگرایی لیبرال، ليبرالیسم اقتصادی و مارکسیسم، مباحث بخش دوم را تشکیل می دهند. سه مکتب نخست در فصل چهارم و در مورد آخر در فصل پنجم بررسی می شود. بخش سوم به دو مکتب رفتارگرایی و سازه انگاری اختصاص دارد که از نظر نویسنده، به لحاظ روش و پیش فرض ها، در یک اردوگاه قرار می گیرند (ص ۲۲۷). هر دو مکتب به مفهوم رفتار انسان و انتخاب آن توجه دارند. فرد، کنشگر اصلی این مکاتب است.
نویسنده، چارچوب بحث خود را در ارزیابی مکاتب مختلف روابط و امنیت بین الملل، بر دیدگاه لاكاتوش قرار داده است. از نظر لاكاتوش، امور واقع همیشه موضوع باز تفسیر و کیفی سازی هستند. آنها تنها زمانی حائز اهمیت می شوند که از چارچوب تئوریک عبور کنند. نظریه ها زمانی قابل قبولند که برنامه پژوهشی مفیدتری برای توصیف، تبیین و پیش بینی امور واقع ارائه دهند. هدف نظریه امنیتی، تبیین رفتار کنشگران در استفاده یا تهدید به استفاده از زور است. این نوع نظریه ها باید نشان دهند چرا از نیروی نظامی استفاده می شود و منازعه به وجود می آید یا نمی آید و چرا موضوع حل می شود و یا نمی شود؟
سطوح، بازیگران اصلی، و حوزه روابط بازیگران
هرچند اکنون بازیگران متعددی مثل افراد، گروهها، شرکت های چندملیتی، سازمانهای غیردولتی و سازمانهای بین المللی در عرصه امنیت بین الملل فعال اند، اما دولت ها همچنان بازیگران اصلی آن محسوب می شوند. دو دلیل در مورد نقش محوری دولت در بررسیهای امنیتی وجود دارد. نخست آنکه دولت، رایج ترین سازمان در عرصه جهانی است که سابقه پیدایش آن به قرن ۱۵ میلادی بر می گردد. دولت از آن زمان تا کنون، توانسته بر رقبای خود غلبه کند و خود را کارآمدترین سازمان نشان دهد. دوم آنکه دولت، تنها سازمانی است که به طور انحصاری، استفاده از زور مشروع را در اختیار دارد. دولت، برخورداری از چنین قدرتی را برای حفظ قلمرو سرزمینی و دفاع از استقلال و حاکمیت کشور لازم و ضروری می داند. دولت بیشترین قدرت را در اختیار دارد و امکان استفاده از زور از سوی آن بیشتر از سایر بازیگران است و از این رو، در مباحث امنیتی نقش محوری دارد. چهار سطح برای مباحث امنیتی قابل طرح است
سطح دولت به دولت یا بین دولتی، نخستین سطح می باشد. در این سطح، دولت و سازمانهای بین دولتی مثل سازمان ملل و سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، مهمترین بازیگران هستند. روابط دوجانبه و چندجانبه دولت ها، کارویژه های امنیتی و رفاهی هر کدام از بازیگران حوزه اصلی روابط بازیگران را تشکیل می دهند. این دولت ها مدعی برخورداری از اقتدار نهایی هستند و در عرصه بین المللی خود را برابر می دانند که هیچ قدرتی بالاتر از آن نیست.
سطح سیستمی، دومین سطح مطالعه امنیت است که دولت تنها بازیگر آن محسوب می شود. ساختار یا سیستم توزیع قدرت که دولت ها از این طریق به تعامل با یکدیگر می پردازند، مورد قبول اغلب مکاتب امنیتی است و آنگونه که کنت والتز توضیح می دهد، دلیل اصلی گرایش دولتها به قدرت محسوب می شود. انتظار خشونت یا تهدید به استفاده از زور، حوزه اصلی روابط بازیگران است و دولت تنها بازیگر آن می باشد. تغییر دولت ها با استفاده از زور ممکن است.
سومین سطح، جامعه مدنی فراملی است که در آن دو نوع بازیگر اقتصادی و سیاسی اجتماعی می توان مشاهده کرد. بازیگران اصلی حوزه اقتصاد، دولت ها، شرکت های چندملیتی، سازمانهای بین دولتی و سازمانهای غیردولتی هستند. بازیگران عرصه سیاسی - اجتماعی نیز جدا از دولت ها، سازمانهای بین دولتی و غیردولتی، افراد و گروه های گوناگون را در بر می گیرد. جهانی شدن بازار، گسترش فن آوری و ابتکارات و همچنین، مبادله داوطلبانه و بدون توسل به زور، حوزه روابط بازیگران را در این سطح تشکیل می دهد. حوزه سیاسی - اجتماعی نیز برنامه های بشردوستانه، مبادلات فرهنگی - آموزشی، حملات تروریستی و غیره را شامل می شود.
بالاخره، آخرین سطح به بررسی روابط دولت و نظم داخلی می پردازد. بازیگران اصلی این سطح را دولت ها، افراد، گروهها، انجمن ها، شرکت ها و بازیگران فراملی تشکیل می دهند. در این سطح، چهار نوع رابطه بین دولت ها و نظم داخلی وجود دارد. نخست، دولت به عنوان تهدید کننده آزادی های فردی و حقوق بشر ظاهر می شود. دوم، دولت به عنوان حمایت گر این حقوق عمل می کند. سوم، تأثیر رژیم ها بر منافع امنیتی سایر دولتها و بالاخره، تأثیر این نوع رژیم ها بر امنیت بین المللی، حوزه روابط بازیگران را تشکیل می دهند. مبادلات بین بازیگران در این سطح، ترکیبی از روابط اجباری و غیر اجباری است (صص۳۷-۲۷)
به طور خلاصه، بررسی سطوح گوناگون روابط دولت با سایر بازیگران، نشان دهنده ارتباطی تأثیرگذاری و وابستگی متقابل بین دولت و آنهاست و در هر سطحی، تمایل به بهره گیری از زور قابل مشاهده است. دولت در همه سطوح، چه در تعامل با سایر بازیگران در سطح بین المللی و چه در برقراری نظم در داخل جامعه حضور دارد و در مطالعات امنیتی نقش محوری ایفا می کند.
مبانی فکری مطالعات امنیتی: هابز، کلازویتس و توسیدید مطالعه عمیق موضوعات نیازمند مبانی فکری قابل قبول میان صاحب نظران آن حوزه است. هابز، کلازویتس و توسیدید، آثار ارزشمندی در حوزه مطالعات امنیتی دارند که به ما در فهم این موضوع که چگونه در مورد امنیت فکر کنیم و چرا به آن بپردازیم، کمک می کنند. اهمیت بررسی آثار این سه اندیشمند در این نیست که آنها جواب های مشخصی برای فهم ما از امنیت دارند، اهمیت آنها در این است که از مشکله یا معمای امنیت تعریفی عام ارائه می دهند که در شرایط و کشورهای گوناگون صدق می کند. در اندیشه هابز، مشکله امنیت ریشه در کشمکش بین اولویت های فردی و اجتماعی دارد. راه حل هابز برای رهایی از این مشکله، تشکیل دولت یا لویاتان است که انحصار استفاده از زور مشروع را در اختیار دارد. دولت، برای برقراری نظم، از زور مشروع و خشونت استفاده می کند. کلازویتس و توسیدید نیز مشکله امنیت را در تعامل بین دولت ها و جوامع توضیح می دهند. کلازویتس بر این عقیده بود که مشکله امنیت در بطن نظام دولت محور است و با نظام حاکمیت دولت ها همزیستی دارد. راه حل کلازویتس و توسیدید برای مشکله امنیت، ایجاد قدرت و نیروی متقابل موازنه دهنده است (صص ۷۴-۴۸)
نظریه های مطالعات امنیتی
در مطالعه سیاست بین الملل و مسایل امنیتی، نظریه های مختلفی مطرح است. واقع گرایی، نوواقع گرایی، لیبرالیسم نهادگرا، لیبرالیسم کلاسیک و مارکسیسم، به عنوان نظریه های بنیادی و دو رویکرد سازه انگاری و رفتارگرایی، به عنوان نظریه های انتقادی اجتماعی و روش شناختی، مطرح هستند. هر کدام از این نظریه ها، به دلیل پیش فرض هایشان در مورد بازیگران کلیدی، متغییرهای اصلی، رفتار مورد انتظار، سطح تحلیل اصلی، روش به کار گرفته شده برای تحلیل و کاربست هنجاری یافته های تحقیق، با یکدیگر تفاوت دارند که به اختصار در جدول زیر مطرح شده اند.
جدول نظریه های روابط بین الملل و مطالعات امنیتی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید