بخشی از مقاله

نقش احیاي بافت فرسوده در توسعه پایدار شهري از دیدگاه فرهنگی

خلاصه

با توسعه روزانه شهري شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه پایدار به این حیطه وارد گردید و توسعه پایدار شهر محصول نگاه هاي جدید به عدالت اجتماعی,فضایی و محیطی نسبت به شهر است.احیا بافت فرسوده باعث تاثیرات شگرفی بر چهره شهر,محیط زیست وکاهش استفاده از زمین میگردد که نه تنها بر زندگی مردم در این دوره بلکه بر زندگی آیندگان موثر واقع میگردد. در 43 هزار هکتار بافت فرسوده شناسایی شده در کشور با احتساب تراکم 180درصد ظرفیت ساخت 4میلیون واحد مسکونی وجود دارد، به طوري که با استفاده از این ظرفیت بالقوه میتوان افزایش طبیعی جمعیت کشور را ظرف10 سال آینده در بافتهاي فرسوده اسکان داد.باتحلیل کیفی و بررسی روشهاي استفاده شده در احیا بافت فرسوده و بااشاره به انواع این روشها و معایب هریک بنظر میرسد که انواع روشهاي متداول احیا بافت فرسوده باتوجه به شرایط خاص فرهنگی وگویشی اقوام مختلف حاکم بر کشور مقبول واقع نشده ونمیتوان از روشهاي کشورهاي دیگر استفاده نمود بلکه این بازسازي باید براساس

فرهنگ مردم هر منطقه انجام گردد.در این مقاله سعی شده با مقایسه روشهاي احیا ضمن بررسی و جمع بندي یکسري پیشنهادات اجرایی و تخمینی ارائه گردد.


واژگان کلیدي: بافت فرسوده ,توسعه پایدار شهري, فرهنگ ,جمعیت ,تراکم


مقدمه

توسعه پایدار شهري به عنوان جزئی از توسعه پایدار بر پایه استفاده معقول از منابع طبیعی استوار شده است و در این نوع توسعه ملاحظات سه گانه, محیطی, اقتصادي و اجتماعی در کنار هم لحاظ خواهد شد.بنابراین شهر پایدار برآمده از فرایند توسعه اي است که هنیت و امکان ارتقاي همیشگی سلامت اجتماعی - اقتصادي بوم شناسانه شهر ومنطقه را فراهم کرده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل ساخته است.توسعه پایدار باید براي جوامع شهري در آینده در نظر گرفته شود، به صورتی که علاوه بر اینکه مشکلات شهرهاي بزرگ را حل میکند، از به خطرافتادن زندگی نسلهاي آینده جلوگیري به عمل آورد. توسعه پایدار باید در جهتی حرکت نماید که از منابع به صورت عاقلانه و اندیشمندانه استفاده شود و زندگی نسلهاي آینده را به خطر نیاندازد. شهرها در سال 2020 جمعیتی معادل 75 درصد کل جهان را در عینی در خود جاي خواهند داد که تقریبا2درصد از فضاي شهري را دراختیار دارند. بنابراین این تراکم عجیب و بی سابقه جمعیت و نیاز عمومی به جذب منابع اساسی منجر به بهره برداري هاي غیرطبیعی از منابع محلی واستثمار منابع همسایگی خواهد شد. آثار این توسعه با پس ماند هاي غیر قابل پیش بینی به جاي مانده از شهرها ادامه داشته و آلودگی ها و بیماري ها و گونه هاي زندگی حاشیه اي جدید محصول این توسعه خواهد بود.

مفهوم توسعه پایدار

توسعه پایدار به مفهوم حرکت بر محور انسان-محیط است و توسعه امکانات اقتصادي با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد. توسعه پایدار پس از مشکلات ایجاد شده از توسعه صرفا اقتصادي پس از جنگ جهانی مطرح گردید. جایی که توسعه بی رویه باعث اختلافات طبقاتی و مشکلات زیست محیطی عدیده اي شده و مسیر توسعه به ابعاد محیطی و اجتماعی کمتر از اقتصادي بها داده بود.طبق تعریف کمیسیون جهانی محیط زیست ” توسعه پایدار توسعه اي است که پاسخگوي نیازنسل هاي حاضر باشد بدون آنکه توان نسل هاي آتی را براي برآو رده کردن نیازهاي زمان خود محدود کند.“


بافت فرسوده

بافت فرسوده شهري به عرصه هایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق می گردد که به دلیل فرسودگی کالبدي، عدم برخورداري مناسب از دسترسی سواره، تأسیسات خدمات وزیرساختاهاي شهري آسیب پذیر بوده و از ارزش مکانی، محیطی و اقتصادي نازلی برخوردارند. این بافتها بدلیل فقر ساکنین و مالکین آنها امکان نوسازي خودبخودي را نداشته و سرمایه گذاران نیز انگیزه اي جهت سرمایه گذاري درآن را ندارند


پیشینه اصلاح و بهسازي بافت هاي قدیمی و درونی شهرها

توجه به بهسازي و مرمت بناها در اروپاتقریباً به اوایل قرن نوزدهم باز می گردد. در فرانسه در سال 1837 میلادي تشکیلات خاصی به نام ( کمیته ویژه هنر و یادمان تاریخی) بنیان نهاده شد که به کار فهرست برداري و حفظاماکنِ در معرض ویرانی می پرداخت.درسال 1877 در انگلستان نیز انجمنی براي حفظ ساختمان هاي قدیمی پایه گذاري شد. به این ترتیب مجموعه قوانین مربوط به حفظ و احیاي آثار با ارزش شهري که پیشینه آن به قرن نوزدهم باز می گردد، تا عصر حاضر همچنان ادامه و تکامل یافته است.

ضرورت هاى توجه به فرهنگ در امر تجدید حیات شهرى

آنچه باید همواره مدنظر باشد این است که مداخله در بافت هاي شهري امريکاملاً اجتماعی است و با فرهنگ جامعه در ارتباط است. تا آنجا که میتوان گفت شکلی که شهر به خود میگیرد تجلی فرهنگ جامعه است.در طرح هاى امروزه، ابزارهایی براى تجدید حیات شهرها استفاده می شوند که بتوانند به مسائل ذکر شده پاسخی در خورتر ازگذشته بدهند. فرهنگ و استفاده از اثرات آن در زندگی شهرى یکی از این ابزارهاست که گویا امروزه می تواند تأثیراتی مثبت از خود درفرآیند تجدید حیات شهرها بر جاى گذارد. گواه این مدعا نمونه موفق تجدید حیات در قسمت هاى مرکزى شهر بارسلون اسپانیا است که همگان را به تحسین واداشته است. استفاده بهینه اى که مسئولان و دست اندرکاران شهر بارسلون از المپیک 1992 در جهت توسعه شهر داشته اند همگان را به این باور رسانید که ابزارهاى نوین، نیاز امروز بازسازى و تجدید حیات شهرهاى دنیاى پسامدرنی هستند که بازگشتی به فرهنگ دارند.

دلایل بوجود آمدن بافت فرسوده
شاید بتوان استدلال نمود که علت اصلی فاجعه، تحمیل مقررات برنامه ریزي و ضوابط ساخت وساز شهري نوین بر بافت سنتی محله هاي قدیمی باشد. البته بسیار ساده است توجیه کنیم که چون خانوارهاي متمول و ریشه دار اولیه ناگزیر از مناطق مرکزي و سنتی شهر به نقاط نوساز و مدرن نقل مکان میکنند و در نتیجه، اماکن فرسوده براي ورود جمعیت مهاجر یا اقشار کم درآمد خالی می شود لذا، این اتفاق تاریخی، غیر قابل اجتناب است. اما ربط دادن مستقیم این جابه جایی جمعیت، با کاهش شاخص هاي زیست محیطی، افزایش جرایم، بیکاري و فرسایش فیزیکیلزوماً یک واقعیت غیرقابل انکار نیست یا احتمال دارد که فرسایش فیزیکی بافت محله هاي سنتی شهري، هسته مرکزي مشکل را تشکیل دهد.
زمانی که متمولان، یک محله را ترك میکنند و کم درآمدها جاي آنها را پر میکنند، چه چیزي موجب تبدیل یک محله آنتیک به یک محله فرسوده یا شبه مخروبه میشود؟ فقط عدم توان مالی تازه واردها براي بازسازي؟ شاید! اما، در مورد یک بازار و یا یک بازارچه چطور؟آیا در آنها نیز ناتوانی یا محدودیتهاي مالی موجب عدم بازسازي ونوسازي بوده است؟ چه بسا در بازار اماکنی باشد که یک متر مربع آن بیش از یک واحد مسکونی بزرگ در منطقه مرفه نشین شهر ارزش داشته باشد اما در عین حال ارزش، مانع فرسایش بناي قدیمی آن نشده است. ممکن است این قطعه کوچک، چندین و چند دهه بدون بهسازي،بازسازي، نوسازي و حتی بدون مرمت فرسوده شده باشد در حالی که آن قطعه بزرگ، بارها بازسازي گردیده و دست آخراحتمالاً برجی بلند در آن جاي گرفته باشد. چرا؟ آیا دلیل طرح جامع، تفصیلی وضوابط منطقه اي نیست که در یک مورد عامل مشوق و در مورد دیگرعامل بازدارنده است؟در این باره باید گفت چند دهه است که طرح جامع و ضوابط ساخت وساز منطقه اي کلان شهرها،عملاً، مانع هرگونه نوسازي، بهسازي و حتی مانع جلوگیري از فرسایش در محله هاي سنتی مناطق مرکزي بوده و هست.

در کل، هدف اصلی از طراحی و اجراي طرح جامع وضوابط منطقه اي، تعریض معابر براي امکان تردد آسان وسایل نقلیه موتوري بوده است. فرض ضمنی هدف این بود که با ورود خودرو،جنبه هاي دیگر زندگی مدرن شهري نیز به تدریج وارد منطقه میشود و پیامد طبیعی آن، »گذار از سنت به مدرنیزم « خواهدبودمضافاً،. این پیش فرض نیز متصور بوده که نوسازي فیزیکی اصلاحات ساختار اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی را نیز در پی خواهدداشت، فرض هایی به غایت نادرست...
تاریخچه برنامه ریزي و ضوابط منطقه اي شهري در چند دهه گذشته درس هاي ارزشمندي را به ما آموخته است. اهم آنهااینکه یک محله سنتی قادر است در مقابله با ضوابط و مقررات نامعقول تحمیلی، سخت مقاومت کند تا جایی کهعملاً آنها را از اعتبار اجرایی ساقط نماید. ناگفته نماند که البته این مقاومت بدون هزینه گزاف و تحمل مشقات براي محله و مردم آن نبوده و نیست. وضع اسفبار کنونی این محله هاي سنتی فرسوده، گواه سنگینی هزینه این مقاومت طولانی است. نه تنهاعملاً هیچ بنایی طبق پیش بینی و پیش فرض طرح تفصیلی عقب نشینی نکرد، بلکه تا مرحله فرسودگی کامل ایستادگی نمود. در این میان، مظاهر مدرنیزم پیش بینی شده نیز،عملاً نتوانست به بافت سنتی بازار، بازارچه ها و محله هاي اطراف آنها رسوخ کند. هرچند که با ورود تسهیلات و تأسیسات شهري و ارتباطات تا حدودزیادي تحول به وجود آمد ولی زیربناي فیزیکی و ساختار کالبدي محله ها تا حدود زیادي دست نخورده باقی ماند و با این ثبات فیزیکی، جوهر سنتی مناسبات اجتماعی و فرهنگی نیز پایدارماند.


ویژگی عمومی بافتهاي فرسوده

الف) عمرابنیه: ساختمانهاي موجود دراین گونه بافتهاعمدتاً قدیمی می باشند یا فاقد رعایت استاندارهاي فنی هستند به گونه اي که غیر از استاندارد بودن آنها از ظاهر ساختمان قابل تشخیص است. ابنیه این بافتهاعمدتاً تاب مقاومت در مقابل زلزله اي با شدت متوسط را ندارند.
ب) دانه بندي و تعداد طبقات: ابنیه مسکونی واقع دراینگونه بافتهاعمدتاً ریزدانه بوده و اکثر آنها یک یا دو طبقه هستند.
ج) نوع مصالح: مصالح بکاررفته در اینگونه بافتهاعمدتاً از انواع خشتی، خشت و آجر و چوب و یا آجر وآهن بدون رعایت اتصالات افقی و عمودي و فاقد زیرسازي مناسب می باشند.

د) وضعیت دسترسی ها: بافتهاي فرسوده کهعمدتاً بدون طرح قبلی ایجاد شده اندعمدتاً از ساختاري نامنظم برخوردارند و دسترسی هاي موجود در آنهاعمدتاً پیاده می باشد به گونه اي که اکثر معابر آن بن بست یا باعرض کمتر از 6 متر بوده و ضریب نفوذپذیري در آنها کمتر از % 30 است. متوسط مساحت عرصه ابنیه واقع شده دراین بافتهاعمدتاً کمتر از 200 متر مربع می باشد.

ه ) وضعیت خدمات و زیر ساختهاي شهري: بافتهاي فرسوده به لحاظ برخورداري از خدمات، زیرساختها و فضاهاي باز، سبز و عمومی دچار کمبودهاي جدي اند.

و) شاخصهاي کیفی: مسأله جمعیت پذیري بافتهائی که در حریم گسلها، مسیر قناتها و رودها ،می باشند ونیز بافتهاي روستایی درون شهري و ... از دیگر مسائلی هستند که درتعیین بافتهاي فرسوده موثر می باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید