بخشی از مقاله


نقش شهرسازی در شکل گیری شهری پایدار در برابر زلزله

خلاصه

قرار گیری مناطق مختلف ایران بر روی نوار زلزله خیز ، آسیب پذیری بالای مستحدثات و کمبود زیرساختهای لازم برای عملیاتی کردن صحیح مدیریت بحران سبب شده که خطر پذیری لرزه ای در مناطق شهری و روستایی بسیار بالا ارزیابی شود. آنچه از زلزله یک فاجعه می سازد عدم آمادگی به منظور مقابله باآن و پیشگیری از عواقب زیانباری است که به بار می آورد.کاهش زیان های ناشی از زلزله ، عمدتا بر حول روش های ساخت و ساز ساختمان ها جهت افزایش مقاومت در برابر زلزله بوده است ، اما مقابله با زلزله فراتر از رعایت اصولی فنی برای مقاوم سازی ساختمان ها می باشد و در حقیقت می بایست کل شهر را به هدف کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله برنامه ریزی و طراحی کرد.

حال سوال این پژوهش این است که شهرسازی چه نقشی می تواند در کاهش خسارات زلزله در شهر داشته باشد؟
هدف از نگارش این مقاله تحلیل شکل مطلوب شهر پایدار (ایمن) و عوامل و عناصر شکل دهنده این شهر مانند فرم ،ساختار ، تراکم ، کاربری ، مکانیابی شهر و ... و نتیجه این پژوهش الزامات و تمهیدات شهرسازی در کاهش خسارات ناشی از حوادث طبیعی مانند زلزله می باشد.

کلمات کلیدی: شهر پایدار ، زلزله ، شهرسازی ، مدیریت بحران

1. }

سکونتگاه های انسانی از بدو پیدایش تاکنون همواره با مخاطرات طبیعی مانند زلزله ، سیل ، طوفان و غیره مواجه بوده اند.از این رو برای بقاء و تکامل خود مجبور به اتخاذ تدابیر در این زمینه شده اند.تسلط نیروهای طبیعی بر زندگی انسان ها و توانایی پایین انسان در کنترل آنها موجب شده تا سکونتگاه ها با استفاده از فنون و تدابیری در راستای به حداقل رساندن این آسیب ها شکل بگیرند.[1] امروزه با وجود پیشرفت تکنولوژی و افزایش دانش و توانایی انسان در کنترل بلایای طبیعی ، شهرها هنوز هم با این مخاطرات مواجه هستند و از این منظر آسیب پذیرند.از این رو افزایش ایمنی شهرها در مواجه با این مخاطرات ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، هرچند فنون ایمن سازی شهر ها در برابر آنواع آسیب ها با گذشته تفاوت های بسیار زیادی پیدا کرده است.

بدون شک از عوامل موثر در کاهش آسیب پذیری شهرها بالخص خسارات ناشی از زلزله ، شکل و ساختاری است که شهرها دارا می باشند که می توان با استفاده از یک برنامه ریزی و طراحی شهری اصولی در کاهش آسیب پذیری شهر گامی موثر برداشت. شهر ایمن در مقابل زلزله ازبُعد شهرسازی (برنامه ریزی شهری و طراحی شهری) معیارهایی برای مقاوم بودن در برابر زلزله دارد که با رعایت این معیارها می توان شهری پایدار و ایمن در برابر زمین لرزه به وجود آورد که در این مقاله به آنها اشاره خواهیم کرد.[2]

.2

زلزله به تکان خوردن زمین گفته میشود که بطور معمول به دلیل فشار وارده به زمین موجب گسیختگی زمین میشود. این گسیختگی ممکن است از چند میلیمتر تا دهها متر نوسان داشته باشد. انرژی آزاد شده از سنگهای گسیخته بصورت امواج خارج و گاه بصورت زلزله احساس میشود. علل گسیخته شدن سنگها در واقع کانون زلزله است کانونهای زلزله در هر جایی از سطح زمینتقریباً تا عمق700 کیلومتری میتواند شکل گیرد. با وجود این عمق کانون بیش از %75 زلزلهها کمتر از 60 کیلومتر است. نقطه بالای کانون زلزله را مرکز سطحی زمین لرزه مینامند. خسارتمعمولاًبطور معمول در محل گسیختگی زمین و با فشارهای تکتونیکی در حواشی صفحههای فعال پیش میآیند زلزلههای کوچکتر با مشارکت فورانهای آتشفشانی ایجاد میشود.[3]«

سوابق تاریخی نشان میدهد که بشر در زمان سکونت در کره زمین با پدیده زلزله آشنا بوده و هرازگاهی که به واسطه وقوع زلزله دچار وحشت و آسیب می شد بر علت وقوع آن نیز می اندیشیده است. در این روند تفکری که از دانش و آموختههای بشر نشأت میگرفت در نتیجه آگاهیهای موجود در هر زمانی علتهای گوناگونی برای زلزله مطرح میکردند.

.3

آیا نحوه مدیریت شهری یا چگونگی استفادههای منفعت طلبانه از زمین به الگوی شکل اولیه زمین بستگی دارد؟انسان سعی میکند، فعال شدن کوههای آتشفشانی را پیشبینی کند، حرکت گسلها را کنترل کند، در کف درههای بزرگ در دامنه کوهها درپناه کوههای آتشفشانی یا در دشتهای ساختمانی شهرسازی کند. با این حال، تعالی با ارزش این مناطق موجب میشود تا مردم خطر زندگی در این نواحی را بپذیرند[4] .«

پذیرش زندگی و فعالیت بشر در مناطق آسیبپذیر باعث همراهی خسارت با زندگی و خطر گردیده است. »در مورد بروز خسارات و ویرانیهای ناشی از زلزله باید گفت گرچه این فرایند به عنوان یک فرایند تخریبگر و ویرانساز مطرح میگردد، ولی در بیشتر موارد خسارات وارده مستقیماً ناشی از تأثیر زلزله امواج آن نمیباشد. بلکه در پارهای از موارد فقط ارتعاشات باعث فعال شدن برخی از پدیدههای ژئومورفولوژیکی گردیده و خسارت وارده ناشی از عملکرد پدیدههای مذکور میباشد[5].«

برخی از مهمترین این پدیدهها که در اثر زلزله فعال میگردند عبارتند:

· فعالیتهای دامنهای
· تحریک سایر گسلها و فعالیت آنها
· نشت خاک و روان شدن آن در اثر زلزله در مناطق با سطح ایستایی آب بالا. [6]

تمام مخاطرات فوق در هنگام زلزله خطرات و خسارات متعددی را متوجه زندگی و سرمایه بشری میکنند که در مقیاسهای گوناگونی قابل بررسی و شناخت هستند.

مطالعه و شناخت آسیب در هر یک از مقیاسهای فوق نقش و جایگاه خود را در کاهش آسیبپذیری در مقابل زلزله خواهد داشت اصولاً منفک نمودن و مجزا نمودن هر یک از این مقیاسها بدون توجه به مقیاسهای کوچکتر و بزرگتر منطقی به نظر نمیرسد. با این حال به دلیل حجم بالای دادهها در مقیاسهای فوق به نظر میرسد ژرف نگری و توجه به جزئیات در یک مقیاس معین، البته با در نظر گرفتن جایگاه در مقیاسهای بزرگتر و عملکرد مقیاسهای ریزتر در یک دیدگاه سیستمی نتایج کاربردیتر و قابل لمستری را بدست میدهد. لذا از مقیاس شهر به عنوان مقیاس مورد مطالعه در تحقیق حاضر استفاده میگردد، چرا که در چنین مقیاس سیستم مدیریتی(مدیریت شهریغالباً)استقلال نسبی در مدیریت برخوردار بوده و همچنین فرایندهای موجود در یک سیستم شهری از همخوانی و یکنواختی قابل قبولی برخوردار هستند.
.4

یکی از مهمترین عوامل در کاهش ضایعات زلزله وجود آمادگی قبلی یک جامعه برای برخورد با پدیده زلزله می باشد. آمادگی برای برخورد با زلزله جنبه های گوناگونی دارد.اما در کشور ما تا کنون به یکی از جنبه های آن توجه شده و آن مقاوم سازی سازه ها در برابر زلزله است. کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله تنها از طریق تمهیدات ساختمانی به دلایل متعددی مقدور نخواهد بود و هنگامی تحقق می یابد که در برابرخطرهای زلزله به عنوان یک هدف اساسی در تمامی سطوح برنامه ریزی (از معماری تا آمایش سرزمین) مد نظر قرار گیرد.در میان تمام سطوح برنامه ریزی کالبدی ، سطح میانی یعنی شهرسازی کارامدترین سطح برنامه ریزی برای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله می باشد.[7] در این جا می توانیم با تمهیدات برنامه ریزی شهر ها را به گونه ای برنامه ریزی و طراحی کنیم که به هنگام وقوع زلزله کمترین آسیب به آنها وارد شود. هدف برنامه ریزی شهری به منظور پیش گیری از بلایا ، تشخیص فرآیند عناصر مخاطره آمیز و تقویت ایمنی محیط ، به واسطه بهبود و اصلاح شهر و شهرسازی است.

اساسی ترین و کلی ترین طرحی که برای دفاع از شهر در برابر هر نوع تهدیدی مطرح است، "طرح آمایش سرزمین" است؛ چرا که اساسی ترین مؤلفه های این طرح رابطه بین انسان ها، فضا و فعالیت های آنان است که به تثبیت و پایداری توسعه هم می انجامد و در واقع علاوه بر محتوای نظامی و سیاسی دفاع در مقیاس شهری، ملی و منطقه ای، دفاع از موجودیت های تثبیت یافته فضا نیز مورد استفاده است.[8] اگر امنیت انسان و فعالیت های او در طرح های منطقه ای از جمله آمایش سرزمین مدنظر قرار نگیرد، نه تنها پایداری و بی ثباتی اصلی ترین خطر تهدید فیزیکی و عملکردی فضا می شود، بلکه عدم رعایت عوامل دفاعی و امنیتی و ایمنی درمکان یابی شهرهای جدید، باعث آسیب پذیری قابل توجهی در شهرها، صنایع، سدها، نیروگاه ها و زیرساخت های کلیدی خواهد شد. به طور کلی موارد ذیل باید مدنظر قرار گیرد:

▪ ایجاد هر گونه سکونت گاه و شهر جدید باید با بررسی نوع و میزان تهدیدات صورت گیرد.

▪ باید به این مسئله توجه شود که عملکرد و حساسیت عناصر شهری بویژه ساخت و سازهای راهبردی با چه درجه از استحکام و حساسیتی احداث شود.

▪ حداکثر استفاده از عوارض طبیعی محیطی در طراحی و مکان یابی باید لحاظ شود.

به طور کلی، رویکرد آمایشی به ساماندهی بحث دفاعی در پهنه منطقه ای و ملی موجب می شود که شهر به گونه ای در فضا استقرار یابد که حداکثر امنیت و ایمنی و قابلیت دفاعی را داشته باشد. از این رو در فرایند مکان یابی شهرها اگرچه عوامل بسیاری مؤثرند، اما استقرار بهینه آن در فضا با رعایت پارامترهای دفاعی برای تأمین حداکثر قابلیت دفاع و حداقل آسیب پذیری ضروری است. به عنوان نمونه با توجه به نقشه کشور ایران فضای جغرافیایی آن را می توان به سه قلمرو ژئواستراتژیک تقسیم کرد:

(1 قلمرو حاشیه (2 قلمرو سرزمین میانه که بر منطقه مرتفع یا بر اسکلت پیرامونی فلات ایران تطبیق دارد

(3 قلمرو سرزمین مرکزی.[9] تقسیم بندی یاد شده از یک سو با توجه به شناخت دشمن، تهدیدات و تحولات سیاسی- راهبردی منطقه و از سویی دیگر با توجه به ساختار فیزیکی و کاربردی فضا نظیر جنس زمین، توپوگرافی، آب و خاک، شکل هندسی، مرز و مشخصات مرزی، عمق سرزمینی، اهمیت و ارزش اهداف، امکان انجام مأموریت و سایر پارامترها می تواند موجب مکان گزینی بهینه گردد.

.5

در میان سطوح گوناگون برنامه ربزی سطح برای کاستن از میزان آسیب پذیری شهر ها در برابر زلزله ، سطح میانی یا همان شهرسازی است. بررسی میزان آسیب ها و صدمات به طور مستقیم و غیر مستقیم به وضعیت نامطلوب برنامه ریزی و طراحی آنها مربوط می شود.وضعیت بد استقرار کالبدی و کاربری های نامناسب زمین های شهری ، شبکه ارتباطی ناکارامد شهر، بافت شهری فشرده، تراکم های شهری بالا، وضعیت بد استقرار تاسیسات زیر بنایی شهر و کمبود توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیب های وارده به شهرها در برابر زلزله دارند.بنابراین آنچه که پدیده زلزله به شهرها به فاجعه تبدیل می کند . در بسیاری موارد، وضعیت شهرسازی نامناسب است. لذا می توان با اصلاح وضعیت شهرسازی شهرها را در برابر زلزله به میزان زیادی کاهش داد.به عبارت دیگر ایمنی شهری در برابر زلزله رابه عنوان یک هدف عمده می باید در فرآیند شهرسازی وارد ساخت. تنها در این صورت است که می توان شهرهایی مقاوم در برابر زلزله دست یافت. عناصری مانند ساختار شهر،بافت شهر، فرم شهر، تراکم های شهری، شبکه ارتباطی شهر، مکان گزینی عناصر شهری و ... از هدف فوق تاثیر می پذیرند.[10] اکنون به اینکه چگونه می توان مفاهیم شهرسازی را در ارتباط با هدف کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله داد می پردازیم.

ساختار شهر

توزیع فضایی عناصر ، چگونگی کنار هم قرار گرفتن و ترکیب عناصر و عملکردها اصلی شهر ساختار شهر را تشکیل می دهند.تقسیمات کالبدی شهر(کوی،محله،ناحیه؛برزن و منطقه) و تک مرکزی و یا چند مرکزی بودن شهر و جوه دیگری از ساختار شهر محسوب می گردند در واقع ساختارهای شهری گوناگون ، مقاومتهای متفاوتی در برابر زلزله دارند و شاید بتوان گفت به عنوان مثال ساختار چند مرکزی بیش از ساختار تک مرکزی در برابر زلزله مقاومت دارد.

ساختار هر شهر تحت تأثیر نوع و میزان روابطی قرار می گیرد که با محیط طبیعی یا مصنوعی پیرامونی یا خارج از پهنه شهری دارد. در واقع شهر در شبکه یا سلسله مراتبی از روابط کالبدی، عملکردی با محیط پیرامونی قرار گرفته است و هر نوع بررسی دفاعی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و...

شهر در ارتباط با منطقه معنا می یابد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید