بخشی از مقاله

نقش فضایل و رذایل اخلاقی در افزایش و کاهش عمر انسان از دیدگاه آیات و روایات

بررسی آموزه های اسلامی نشان می دهد اخلاق و رفتار انسان، رابطه مستقیمی با مقدار عمر انسان دارد؛ التزام به فضایل اخلاقی، امکان طول عمر بیشتری را فراهم می آورد و گرفتاری به رذایل اخلاقی موجب کاهش عمر انسان می شود. بنابراین برای ارتقاء متوسط عمر جامعه و بالا بردن سطح امید به زندگی، علاوه بر عوامل تجربی و مادی، باید به اخلاق اسلامی به عنوان یک عامل اثرگذار در عمر انسان، توجه ویژه ای داشت. این نوشتار با نگاهی درون دینی، بیش از ۱۵ مورد از فضایل و رذایل اخلاقی را که در آموزه های اسلامی، از آنها به عنوان عامل فزونی و کاستی عمر انسان یاد شده است، بررسی می کند که می توان از فضایل به « بر و نیکی، صله ارحام، احترام به سالمندان، خسن نیت و مثبت اندیشی، صدقه، خوش رفتاری با همسایه، عفو و بخششی، اعتدال جنسی» و از رذایل به « ظلم، نافرمانی و آزردن والدین، زنا، غصب، دروغ و قطع رحم» اشاره نمود.
کلید واژه ها: آثار اخلاق؛ فضایل و رذایل؛ طول عمر انسان؛ افزایش و کاهش عمر

واژه «اخلاق» جمع (خلق و خلق) در لغت به معانی طبیعت، سرشت، سجیه آمده است. اصفهانی واژه خلق (به فتح یا ضم خا) در اصلی به یک ریشه باز می گردند، اما خلق به معنای هیئت و شکل و صورت ظاهری است که انسان با چشم می بیند و خلق به معنای قوا و سجایا و صفات درونی است که در گفتار و رفتار فرد ظهور و بروز پیدا می کنند. بنابراین اخلاق در نزد لغویان به معنای حالت یا ملکه ای است در نفس انسان، که بدون نیاز به تفکر و تدبر منشاً صدور افعال خیر و شر می شود. می توان گفت دانشمندان علم اخلاق نیز «اخلاق» را با توجه به معنای لغوی آن، اینگونه تعریف کرده اند:« خلق عبارت است از ملکه و حالت پایداری که در نفس انسان قرار داشته، مبداً صدور افعال است بدون آنکه نیاز به فکر و تأمل باشد». فیض کاشانی توضیح می دهد که «خلق عبارت است از هیئت خاصی که در ما رسوخ می کند و به سبب آن، افعالی را به آسانی انجام می دهیم و نیاز به اندیشه و فکر نداریم. هرگاه هیئت مذکور به طوری ظهور کند که افعال پسندیده از ما صادر شود، چنان که مورد رضایت عقل و شرع باشد، آن را خوی نیک گویند و اگر به گونه ای باشد که منشاً اعمال بد گردد، خوی زشت نامند. با این تعریف، صفات اخلاقی، اعم از فضایل و رذایلی، ریشه در ملکات نفسانی انسان دارد و همان خصلت های درونی عامل عمده در چگونگی رفتار و عمل انسان می باشد از این رو اخلاق، از باب توسعه و مجاز به خود فعلی نیز اطلاق می شود؛ بنابراین کلمه «اخلاق» دو کاربرد دارد: ۱. ملکات نفسانی ۲. عمل و رفتار اخلاقی."
مفهوم شناسی واژه ی عمر غمر و عمر و غمر کلمه های هم معنایی هستند که به «دوران زندگی و مدت آبادی بدن به وسیله ی حیات و روح» اطلاق می شوند؛ راغب اصفهانی کلمه ی عمر و غمر را «اسم لمده عماره البدن بالحیاة» معنا کرده است. ابن منظور در لسان العرب فعل عمر و عمر را به معنای «زمانی طولانی زندگی کرد و باقی ماند» دانسته است. کلمه «غمبر» در قرآن به کار نرفته و به جای آن از «غمَر» هفت بار و «عمر» یک بار، در همان معنی لغوی کلمه استفاده شده است اما از ریشه (ع، م، ر) ۲۷ کلمه در قرآن به کار رفته است که با بررسی اجمالی این واژه ها، به نظر می رسد در همه این کلمات نوعی مفهوم «آباد کردن یا زندگی» نهفته است.
تمایل انسان به طول عمر یکی از اصلیترین گرایشهای انسان حباً ذات و حب کمالات ذات است؛ دوست داشتن طول عمر لازمه ی طبیعی حباً ذات است و هر انسانی به طور فطری این غریزه را دارد. هر چه طول عمر بیشتر باشد، انسان بیشتر می تواند تکامل پیدا کند، اعمال صالح بیشتری انجام دهد و در نتیجه به مقامات و فضایل بالاتری نایل شود. به همین خاطر است که در برخی از روایات داشتن عمر طولانی و صرف آن در اطاعت الهی نشانه سعادت و خوشبختی معرفی شله است. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله عليه وآله) در روایتی می فرماید: «ان من سعاده المر و آن یطول غنره». پایان عمر(اجل) اجل در لغت به معنای مهلت هر چیز، پایان مدت عمر و سر رسید چیزی (مانند بدهی) است؛ متکلمان اسلامی دربارهی وحدت و تعدد اجل دو دیدگاه دارند: الف) متکلمان اشعری، گروهی از معتزله و برخی از امامیه بر این باورند که انسان بیش از یک اجل ندارد، و آن اجل معین است ب) برخی از معتزله ی بغداد و گروهی از امامیه بر این عقیده اند که خداوند برای انسان دو اجل مقرر کرده است: اجل معین (محتوم، مسمی) و اجل معلق (مشروط، موقوف) " مستند نظریه ی دوم، برخی از آیات و روایات است؛ قرآن کریم در این - باره می فرماید: «... نام قضی اجلاً و اجل مُسمی عنده ... ؛ سپس اجلی مقرر داشت و اجل حتمی نزد او است». علامه طباطبایی در تبیین اجل مسمی و تفاوت آن با اجل غیر مسمی می فرماید: اجل مسمی یعنی معین در نزد خدا (عندن)، که دستخوش تغییر نمی شود؛ به دلیل آیه «ما عند کم یافذ و ما عند الله باق» ممکن است اجل اجل غیر مسمی در اثر تخلف شرط آن، تحقق نیابد، اما اجل حتمی و مطلق تغییر پذیر نیست." امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرموده است: «هما أجلان، أجل محتوم و أجل موقوف ب" مقصود دو اجل است: اجل حتمی و اجل معلق "». باید توجه داشت که هر دو اجل از ناحیه خدا تعیین می شود یکی بطور مطلق و دیگری به عنوان مشروط و یا معلق، درست مثل اینکه می گوئیم: این چراغ بعد از بیست ساعت بدون هیچ قید و شرط خاموش می شود و نیز می گوئیم اگر طوفانی بوزد بعد از دو ساعت، خاموش خواهد شد."" بنابراین در فرهنگ قرآنی، دو دسته مرگ، مورد اشاره قرار گرفته است، که از آن به (اجل مسمی) و (اجل معلق) یاد می شود. مرگ زودهنگام یا اجل معلق، ارتباط تنگاتنگی با رفتارهای انسان دارد. نظام احسن الهی، به گونه ای است، که همه چیز آن به هم پیوسته است. از نظر جهان بینی الهی، دنیای حوادث دارای تار و پودهای بیشتر و پیچیده تری است و عواملی که در پدید آمدن حوادث شرکت دارد، بسی افزون تر از جهان بینی مادی است؛ از دیدگاه جهان بینی الهی، جهان یک واحد زنده و با شعور است و خوب و بد، در مقیاسی جهان، یکسان نبوده، عمل، با عکس العمل همراه است، که گاه، انسان در دوره حیات خویش، بازتاب
2 − رفتارش را مشاهده می کند.
تاثیر اخلاق در فزونی و کاستی عمر انسان مطرح شد که علم اخلاق پیرامون ملکات انسانی بحث می کند؛ ملکاتی که مربوط به قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست، با این هدف که فضایل را از رذایل جداسازد تا انسان پس از شناسایی آن ها خود را با فضایل بیاراید و از رذایل دور کرده به سعادت و کمال برسد. همچنین پیش از این گفته شد که مرگ انسان انسان به دو سبب اصلی اتفاق می افتد:
۱- مرگ هایی که به سبب پایان یافتن توانایی و ظرفیت جسمی بدن فرا می رسد و از آن به مرگ طبیعی یاد می شود
۲- مرگ هایی که به سبب اتفاقات و رفتارهای آدمی رخ می دهد و از آن به مرگ زودرس و ناگهانی تعبیر می شود. در این نوشتار سعی می شود با استفاده از آموزههای اسلامی کارکرد برخی از فضایل و رذایل اخلاقی در فزونی و کاستی عمر انسان تبیین شود. قبل از پرداختن به مبحث اصلی شایان ذکر است که تأثیر عوامل معنوی در عمر انسان، از دو دیدگاه قابل طرح است:
۱دیدگاه الهی: تقدیر الهی چنین است که به عنوان نمونه، صله رحم را باعث طول عمر و دروغ را موجب کاهش عمر انسان قرار داده است؛
۲- دیدگاه طبیعی: عمل به این فضایل یا اجتناب از این رذایل اخلاقی، سبب افزایش بهداشت روانی، امنیت و سلامت فردی و اجتماعی و پیشگیری از امراض و بیماری ها گردیده در نتیجه، افزایش طول عمر انسان را به دنبال خواهد داشت. با بررسی آموزه های اسلامی عمر می توان مباحث مربوط به نقش اخلاق در فزونی و کاستی عمر انسان را به سه بخش تقسیم کرد:
۱- آموزه هایی که به صورت کلی خوش اخلاقی را موجب افزایش عمر انسان معرفی می کند.
۲- آموزه هایی که برخی از فضایل اخلاقی را عامل فزونی انسان مطرح می کند ۳آموزه هایی که تعدادی از رذایل اخلاقی را به عنوان عامل کاهنده عمر انسان بر می شمرد. که در ادامه نوشتار هر سه مورد را واکاوی می کنیم. ۱- خوش اخلاقی و طول عمر روایتی که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است، که در آن، ایشان یکی از عوامل فزونی عمر را خوش اخلاقی معرفی فرموده است: «البر و خسان الخلق یغمران الدیار و یزیدان فی الاغماره نیکوکاری و حسن خلق خانه ها را آباد کند و بر عمرها بیفزاید». هر چند که در این روایت (حسن خلق) همراه با (بر) عامل فزونی عمر محسوب شده است، اما در روایات دیگر، حسن خلق با عوامل دیگری نیز همراه شده است؛ به عنوان مثال امام صادق(علیه السلام) صله ارحام و حسن خلق را موجب فزونی عمر بیان فرموده است: «صله الارحام و خسان الخلق زیاده فی الاغمار». بنابراین می توان نتیجه گرفت که حسن خلق به عنوان عامل مجزایی در افزایش عمر انسان اثرگذار است. نکته حائز اهمیت اینکه کارکرد تأثیر خوش اخلاقی بر فزونی عمر انسان، حتی اقوام فاجر و گناهکار را نیز شامل می شود؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در روایتی، به این مطلب تأکید می فرماید: «خسین الخلق و صله الار حام و القرابه تزيد فى الأغمار و تغمر الديار و لو كان القوم فجّاراً». " از امام جعفر صادق (علیه السلام) پرسیدند: حدود حسن خلق چیست؟ فرمود: «توجه کامل و نرمش، سخن با لطف و محبت و با چهره گشاده روبرو شدن».
۲- فضایل اخلاقی و طول عمر
"=ܙ- و نیکی و طول عمر یکی از مهمترین فضایل اخلاقی که در کتب اخلاق به آن اشاره شده، بر و نیکی است. بر به «گستردگی خیر و معروف» معنا شده است. برخی لغویان نیز این واژه را برگرفته از بر یعنی بیابان (مقابل بخر) میدانند میدانند و چون در بر وسعت لحاظ شده، بر را نیز به «توسیع در کار نیک» معنا می کنند. مفهوم قرآنی بر در آیه ی ۱۷۷ سورهای بقره به تفصیل بیان شده است، که در بردارندهی مراتب سه گانه ی اعتقاد، اخلاق و عمل است. در این آیه، برخی مصادیق بر اینگونه تبیین شده است: «ایمان به خدا، معاد، فرشتگان، کتابهای آسمانی و پیامبران؛ بخشیدن مال به خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، در راه ماندگان، گدایان و در راه آزاد کردن بردگان؛ برپا داشتن نماز؛ پرداختن زکات؛ وفا به عهد و پیمانها؛ پایداری در سختیها و زیان ها و هنگام جنگ؛ صداقت؛ پرهیزکاری و پرواپیشگی». روایاتی که بر و نیکی را موجب فزونی عمر معرفی کرده اند،
- مصطفوی، ترجمه اصول کافی، ج ۳ ص ۱۵۷
- مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۹۷
- دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۴ - «سائل الصادقع ما حد خسئن الخلق قال ثلین جناحک وثطیب کلامک و تلقی آخاک بشر حسکن»: کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۰۳ - نراقی، معراج السعاده، ص ۵۰۴ ۔۔۔بر سمہ سمہ بر - زمخشری، الکشاف، ج ۱، ص ۱۳۳.
۱-۱-۲- بر و نیکی: امام باقر(علیه السلام): «البر و الصدقه ينفيان الفقر و يزيدان فی العمر و يدفعان عن صاحیهما سبعین میته سوء؛ "نیکی و صدقه، فقر را می زداید و بر عمر می افزاید و هفتاد نوع مرگ بد را دور می کند». همچنین از ایشان نقل شده است: «البریزید فی الغمر، نیکی عمر را افزایش مید هد)).
۲-۱-۲- بر و نیکی نسبت به والدین:
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «من بر والدیه زاد الله فی غمُره: " هر کس به والدین خود نیکی کند، خداوند متعال بر عمرش می افزاید» همچنین از ایشان روایت شده است:«بر الوالدین یزید فی الغمر». ۳-۱-۲- بر و نیکی نسبت به خانواده و خویشاوندان: در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده است: «خسین الخلق و صله الار حام و بر القرابه تزید فی الاغمار و تغئر الدیار و لوکان القوم فجَاراً. * خوی نیک، پیوند خویشاوندی و نیکی به نزدیکان عمرها را دراز و کشورها را آباد کند، اگر اگر چه فامیلش فاجر باشند ). ۲- ۱- ۴- بر و نیکی در روز غدیر خم: حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ای که در یکی از سالهای حکومت خویش در روز غدیر خم بیان فرموده است، بر و نیکی در این روز را عاملی فزونی عمر انسان معرفی کرده است: «...البرَ فيه ينمر المال و یزید فی الغمر؛ بر و نیکی در این روز موجب فزونی مال می شود و عمر را افزایش می دهد...» ۱-۲ - ۵- خسن بر یا خوش احسانی: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «من حسن باره باهل بیته مُدله فی غنرها: هر کس که به خانوادهی خود، نیکی و احسان خوشی ورزد.
عمرش دراز می شود». در حدیث پیش گفته، خوش احسانی نسبت به خانواده توصیه شده، شبیه این مفهوم، در مورد برادران نیز .3 زبان امام کاظم (علیه السلام) نقل شده است: (یا هشام - - - من حسن بره با خوانه و آهله مُد فی غمُره؛ هر که به برادران و خاندانش نیکی کند عمرش دراز گردد».
۶-۱-۲- بر و خدمت رسانی:
زراره می گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «ثلانه إن يَعْلَمُهن المؤمن كانت زيادة فى عُمُره و بقاء النغمة عليه فقلت و ما لهن قال.. و اصطناغه المعروف إلى آهله...؛ اگر بنده مؤمن سه خصلت را رعایت کند، باعث طول عمر و بقای نعمت او خواهد بود. من پرسیدم: آن سه خصلت کدام است؟ ابو عبدالله (علیه السلام) فرمود:... و خدمت و احسان به شایستگان و نجيبان "». بنابراین آموزه های اسلامی جلوه های مختلف این فضیلت اخلاقی را افزایش دهنده عمر دانسته، گاه برای تأکید بر اهمیت، (بر) را یگانه سبب افزایش عمر معرفی می کند: سلمان فارسی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کند که فرمود: Ú يزيد فى العمر إلا البره."
۲- ۲- صله ار حام و طول عمر
در مورد صله رحم به عنوان فضیلت اخحالاقی” و عاملی افزاینده عمر انسان، احادیث فراوانی روایت شده است که علامه مجلسی حدود ۱۱۰ مورد از آنها را در باب صله رحم جمع کرده و می نویسد: آنها که در عرف مردم، خویشاوند نامیده میشوند، ارحام یکدیگر می باشند. منظور از (صله) آن چیزی است که در نظر عرف ارتباط گفته می شود و فرد را از قطع رحم خارج میسازد؛ بنابراین بر حسب تشخیص عرف شکل صله، متفاوت است و به دوری و نزدیکی منازل ارحام نیز بستگی دارد. اما اینکه صله با چه رفتارهایی مصداق می یابد، باید گفت که سلام کردن آسان ترین و کم هزینه ترین، رفتار است؛ کمک مالی، هدیه، حمایت، دفع زیان و نفع رسانی و بالاتر از همه ارتباط عاطفی از جمله مصداقهای صله رحم می باشد. در تعالیم اسلامی، آثار زیادی برای صله رحم شمارش شده است، که از مهمترین آنها فزونی عمر انسان می باشد؛ امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «صله الأرحام تركى الأعمال و تنمى الأموال و تدفع البلوى و تيسر الحسسَاب و ثنسی فی الاجل؛ صله ارحام اعمال را پاک کند، اموال را فزونی دهد، بلا را بگرداند، حساب راآسان کند و اجل را به تأخیر اندازد». پیامبر گرامی اسلام(صلی الله عليه وآله) خطاب به امام علی (علیه
السلام) فرموده است: «یا علی صله الرحم تزید فی الغمر، ای علی اصله رحم بر عمر می افزاید». نکته شایان شایان ذکر اینکه در برخی از روایات اندازه ی فزونی عمر به سبب صله رحم نیز از زبان پیامبر اکرم(صلی الله عليه وآله) مطرح شده است: «إن الرجل ليصل رحمه و قد بقى من عُمُره ثلاث سنين فيصيرها الله عز وجل ثلاثین سنه گاهی مردی که از عمرش سه سال مانده است، صله رحم می کند و خداوند عز و جل آن راسال *ی گرداند».
۳-۲- صدقه و طول عمر صدقه
از دیگر فضایل اخلاقی است که در لسان العرب اینگونه تعریف شده است: آنچه به خاطر خدا به فقیران می دهی صدقه است؛ البته در روایات، صدقه گسترهای وسیع دارد به گونه ای که از رسول خدا(صلی خدا(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: « گل مغروفر صدقه به هر گونه احسانی در شمار صدقه محسوب است ). اما در مورد کارکرد صدقه در افزایش عمر انسان، امام باقر(علیه السلام) در روایتی فرموده است: «البرز و الصدقه اینفیان الفقر و یزیدان فی الغمر و یدافعان عن صاحیهما سبعین میته سوء؛ نیکی و صدقه، فقر رامی زداید و بر عمر می افزاید و هفتاد نوع مرگ بد را دور می کند».
۴-۲- احترام به سالمندان و طول عمر
تعظیم و احترام کردن به بندگان خدا بویژه احترام به سالمندان مورد تأکید اخلاق اسلامی است به گونه ای که از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است: «کسی که به خردسالان ما تفضل و ترحم نکند و پیران ما را مورد تکریم و احترام قرار ندهد از ما نیست». در روایتی نقل شده است که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «ممّا یزید فی العُمُر... توقير الشيوخ..." از آنچه بر عمر می افزاید، احترام به سالمندان است».
پیامبراکرم (صلی الله عليه و آله) یکی از روشهای تکریم و تعظیم ذات اقدس الهی را، احترام و تجلیل سالخوردگان مسلمان معرفی کرده است. "
۲- ۵- حسن نیت و طول عمر حسن نیت،
مثبت اندیشی یا حسن ظن به خدا و انسانها، فضیلتی اخلاقی است که باعث موفقیت و نشاط در عبادات و محبت به خدا است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) خسن نیت داشتن از عوامل طول عمر انسان شمرده شده است: «من حسنت نیته زید فی عمره؛ هر کسی نیتش نیکو شود، بر عمرش افزوده می شود». علامه مجلسی می گوید مراد از حسن نیت عزم و اراده بر انجام طاعات و نفع رسانی به بندگان یا نیکو بودن باطن، در موقع ارتباط با مردم است؛ به این معنا که خیرخواه آنان باشد نه اینکه در باطنش عداوت و نیرنگ نهفته باشد. همچنین در ارتباط با خداوند متعال اخلاصی داشته باشد و ریاکار نباشد و در باطن، بر خلاف ظاهر نیکو، عزم بر گناهان نکند.
۶-۲- خوش رفتاری با همسایه و طول عمر
از مصادیق اخلاق اجتماعی خوش همسایگی است که نقش آن در فزونی عمر انسان، در روایات با تعبیرهای گوناگونی مطرح شده است؛ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «خسشن الجوار يغمر الدیار و یزید فی الاغمار؛ خوش همسایگی خانه ها را آباد می کند و در عمرها می افزاید». همین معنا در روایتی دیگر اینگونه نقل شده است: «خسشن الجوار زیاده فی الأغمار و عماره الدیار، همچنین امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «خسین الجوار یغمر الدیار و ینسین فی الاغمار، " ملاحظه می شود که به جای (یزید فی الاغمار)، تعبیر (ینسین فی الاغمار) به کار رفته است، که کنایه از درازی عمر است." علامه مجلسی در تبیین حسن الجوار می نویسد: حسن جوار به معنای مراعات همسایه و احسان به وی و دفع آزار از اوست و شاید همنشین و همسفر را نیز شامل شود. از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده است که خوشی همسایه بودن این نیست که از آزار همسایه خودداری کنی، بلکه این است که بر آزارش شکیبا باشی.
۷-۲- کوتاه کردن آرزوها و امیدها
اصل آرزو و امید نه تنها مذموم و نکوهیده نیست، بلکه نقش بسیار مهمی در حرکت چرخهای زندگی و پیشرفت آدمیان در عرصه ی حیات جنبههای مادی و معنوی دارد. اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی نهالی نمی کاشت. ولی همین امید و آرزو، اگر جهت مطلوب پیدا نکند و الهی نشود، به صورت سیلابی ویرانگر در می آید و سرانجام انسان را غرق دنیاپرستی، ظلم، جنایت و گناه می کند که در فرهنگ دین از آن به آرزوی دراز یا (طول أمل) تعبیر می شود؛ طول أمل همان تصویر آیندههای مادی است که کسی نمی تواند اطمینان داشته باشد که به آن خواهد رسید و رسیدن به آن، مصداق سرگرمی بیشتر است و از هدف اصلی غافل میسازد. غرق شدن در آرزوها یا همان (طول آمل) از رذایل اخلاقی است که موجب تضییع عمر می شود؛ در مقابل آن، کوتاهی امید و آرزو است که روایتی از حضرت علی(علیه السلام)، آن را موجب فزونی عمر انسان معرفی می کند: «طالغمر من قصر رجا: هر که امیدش کوتاه است عمرش دراز است».
۸-۲- شکرگزاری و طول عمر
3. داشتن روحیه سپاسگزاری و متخلق شدن به فضیلت شکرگزاری در برابر خالق و مخلوقی، یکی دیگر سجایای اخلاقی است. در برخی از روایات، شکرگزاری موجب طول عمر معرفی شده است: عن جابر بن عبد الله قال سمعت النبى ص يقول كان فيما أعطى الله عز وجل موسى عليه السلام فى الألواح الأول اشكر لى و لوالد یک اقیک المتالف و آنسی لک فی غمرک و آخیک حیاه طیبه از جابر بن عبدالله نقل شده است که من - مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۱ این بود که شکر مرا و پدر و مادرت را بجا بیاور؛ تا در مهلکه ها تو را محافظت کنم و عمرات را طولانی کرده و تو را به حیات طیبه زنده گردانم».
در روایتی دیگر از حضرت علی (علیه السلام) نیز شکر زیاد همراه با صله رحم، موجب طول عمر بیان شده است: «زیاده لشکر و صله الرحم تزیدان النعم و تفسحان فی الاجل» در شرح این کلام امام(علیه السلام) آمده است: زیادتی شکر و صله رحم زیاد می کنند نعمتها را، و وسعت می دهند در اجلی، یعنی مدت عمر را زیاد می کنند چنانکه در احادیث بسیار وارد شده است. می توان مؤید قرآنی اثرگذاری شکر، بر فزونی عمر انسان را آیه ی «لین شکر تم لازید نگم و لین کفر تم إن عذابی لشدید» دانست؛ زیرا آیه کارکرد شکرگزاری را ازدیاد نعمت بیان کرده، باتوجه به اینکه عمر انسان نیز یکی از نعمتهای الهی است، پس شکر کردن می تواند عاملی فزونی عمر انسان نیز باشد.
۹-۲- عفو و طول عمر عالمان علم اخلاقی معتقدند عفو و بخششی، ضد انتقام است؛
رسول اکرم (صلی الله عليه وآله) به عقبه فرمودند: «می خواهی تورا خبر دهم به افضل اخلاقی اهل دنیا و آخرت؟... عفو و گذشت آن کسی که به تو ظلم نماید». همچنین آن حضرت(صلی الله علیه و آله) در روایتی فضیلت اخلاقی عفو را موجب افزایش طول عمر انسان معرفی می نمایند: «... من کثر عفوه مُد فی غمره...؛ هر که بسیار عفو و گذشت کند، عمرش دراز شود...».
۱۰-۲- سلام کردن و طول عمر
اخلاق اسلامی بر زیارت مؤمنان با یکدیگر ترغیب و تأکید می کند تا حسد و عداوت را از میان برده و الفت و محبت پدید آورد که این وسیله ای برای اصلاح امر دنیا و آخرت است. میان هر ملت و جمعیتی در هنگام ملاقات یکدیگر، الفاظ و آدابی برای اظهار محبت و دوستی وجود دارد؛ در دین اسلام برای جلب محبت و ایجاد رابطه ی دوستی و برادری در جامعه اسلامی دستورهایی داده شده است که از جمله آنها «سلام کردن» است که آداب خاصی دارد. اما آنچه که به مبحث نقش فضایل اخلاقی در فزونی عمر انسان مربوط است، روایتی از پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) است که در آن از سلام کردن به عنوان عاملی فزونی عمر یاد شده است: «متی القیت من امتی احداً فسلم علیه یطل غمرک فاذا دخالت بیتک فسلم علیهم یکتر خیرک؛ هرگاه فردی از امتم را ملاقات کردی سلامش کن تا عمرت طولانی شود و هنگامی که به خانه ات وارد شدی به اهل خانه، سلام کن تا خیرت افزایش یابد».
۱۱-۲- اعتدال جنسی و طول عمر
حد اعتدال قوه شهویه، صفت عفت است، که منشأ جمیع صفات کمالیه متعلقه به این قوه است و طرف افراط آن «شره» و تفریط آن «خمود» نام دارد. زیاده روی در شهوت، علاوه بر مفاسد دینیه، لاغری، مرضی، ضعف و کوتاهی عمر را به دنبال خواهد داشت. در سخنان معصومین (علیهم السلام) همانطور که بر اهمیت ارضای صحیح غریزه ی جنسی و نکوهش از بی توجهی به آن تأکید شده، در مورد افراط در آن نیز نهی شده است. در روایت زیر که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است، بر تأثیر (کم آمیزش کردن با زنان بر فزونی عمر انسان) اشاره شده است؛ ایشان فرمودهاند: «من آراد البقاء و لا بقاء ... لیقل مجامعه النساء: "هر کس که خواستار عمر طولانی و بقاء است. در حالی که بقا برای کسی در دنیا نیست. ... باید با با زنان کم آمیزش کند». در چند منبع دیگر این روایت از حضرت علی (علیه السلام) نقل شده است. شایان شایان ذکر است که در برخی از کتابها، به جای (لیقل مجامعه النساء) تعبیر (لیقل غشایان النساء) به کار رفته است. که هر دو به یک مفهوم هستند. علامه مجلسی این روایت را در چند جای بحارالانوار آورده است؛ است؛ وی در توضیح آن میگوید: «من آراد البقاء یعنی هر کسی طول عمر می خواهد؛ جمله «و لا بقاء» جمله معترضه، به معنای (بقای ابدی در دنیا امکان ندارد) می باشد؛ یا شاید جمله حالیه باشد. در روایتی تعبیر (من آراد النساً و لانسا) نیز آمده است، که به گفته ی کتاب النهایه نساء به معنای تأخیراست و النساء در این حدیث حضرت علی(علیه السلام) که فرموده است:(من سره النساء و لا نساء)، به معنای طول عمر و افراط در آن را موجب پیری زودرس دانسته، می فرماید:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید