بخشی از مقاله

نقش نور روز در فضاهای آموزشی با تاکید بر تأثیر نور روی کاربر


چکیده:

استفاده از نورطبیعی یا روشنائی روز نمودی از طراحی مناسب میباشد. وقتی از روشنائی روز به صورت ماهرانه استفاده شود، محیطی تسکین دهنده ایجاد شده وآرامش بصری را خلق میکند و استفاده کننده از فضای آموزشی را با عصر قبل از تکنولوژی پیوند میدهد. فضاهای حائز اهمیت آموزشی، برای قرنها به وسیله احجام و سطوح نور پردازی شده توسط روشنائی روز توصیف شده است. نحوه استفاده از روشنائی روز، اهمیت جدیدی را در ورای صور روانشناسانی خود دارا شده است که این درعصرکمبود انرژی و نگرانی های ناشی ازآن اهمیت دارد. جایگزین روشنائی روز، استفاده ازانرژی الکتریکی جهت روشنائی فضاهای آموزشی، منجر به آسیب رساندن به ظرفیت تولید انرژی برق و درهمین راستا، تهدید منابع انرژی تجدید ناشدنی می شود. نور روزکه رایگان نیز هست، این فرصت را دراختیار ما قرارمی دهد که از اثرات منفی وابستگی به استفاده از منابع روشنائی الکتریکی درامان باشیم. استفاده موثر از روشنائی روز در طراحی فضاهای آموزشی هم یک هنر و هم یک دانش به حساب می آید. امروزه بار دیگر، خورشید به مثابه منبعی ﻻیزال، پاک، بی هزینه، و هماهنگ با کلیه جنبه های زیست محیطی و روان شناختی انسان مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله سعی گردیده با روش تفسیری با استفاده از تدابیر تحلیلی به بررسی و بیان نقش و تأثیر نور روز در فضاهای آموزشی پرداخت. با بررسیهای صورت گرفته مشخص گردید که نور روز تأثیرهای روحی و روانی بسیاری بر دانشآموزان داشته و به کیفیت آموزشی و نمرات آنها بسیار کمک کرده و باعث بوجود آمدن حس بهتری در فضاهای آموزشی شده است.

واژههای کلیدی: روشنایی روز، نور، فضاهای آموزشی، دانش آموز

 

مقدمه

نور ، بدون شک ، اولین عامل درک بﻻواسطه ی هستی است . در همه ی کتاب های آسمانی و آیین های کهن ، نور ، نماد هستی و الوهیت است ؛ نماد پاکی ،خلوص و همچنین واسطه ی دیدن ، درک و شناخت. این خاصیت که نور ، خود به تنهایی کیفیتی قابل حس و لمس و نیز واسطه ای است برای دیدن و درک پدیده های بی شمار اطراف و نیز مفاهیم عینی و انتزاعی، خصیصهی جادویی نور است و شاید راز هستی. تقابل روشنایی و تاریکی – روز و شب – از آغاز پیدایش انسان ، بنیان شکل گیری شناخت بشر نسبت به محیط و پیدایش انواع عقاید و تصورات فلسفی بوده است. هنوز هم مؤثرترین واسطه ی درک ما نسبت به هستی و تجربیات زندگی ، روشنایی و باز هم روشنایی است . امواج گرم و مهربان نور سپیده دم ، همچون ترنم نی لبکی است که نرم نرمک ، فضا را از هارمونی لطیف طیفی نقره فام می آکند و با نوازش پوست خفته ی زندگی نوید شروع روز دیگر و شوری دیگر را می دهد. نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد. عﻻوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفاوت خود باعث تغییر چهره یک مکان شود. زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند ایجاد کرد.

آموزش در وهلهی نخست به تعریف هویت، فرهنگ و ارزشهای یک جامعه میپردازد و در این راستا کتاب و دفتر و معلم و شاگرد در »محیطی« گرد هم میآیند که قابلیتهای آن میتواند بر غنای عمل آموزش تأثیر بسزایی بگذارد. بدیهی است که مسئله آموزش، مسئله وسیع و پیچیدهای است که نقش تعیین کنندهای در سطح دانش و رشد و اعتﻻی فرهنگ هر جامعه دارد. کیفیت مطلوب آموزش وابسته به شیوه صحیح آموزش و داشتن فضاهای آموزشی مناسب میباشد. داشتن فضاهای آموزشی مطلوب و نحوه خلق فضایی متناسب و پاسخگوی نیازها، احتیاج به شناسایی اجزاء و موقعیت کاربردی آنها، سبکهای معماری، بررسی فضاها و اجسام مورد نیاز آنها، روابط صحیح فضاها و ترکیب هوشمندانه آنها و تعیین طرح نهایی بوده و یک بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق و همه جانبهای را می طلبد. در این مقاله تﻻش شده با شناخت نور روز و طبیعی همچنین ماهیت آن و با بررسی نقش نور در فضاهای آموزشی به نتایجی دست یابیم که ما را بیش از پیش به استفاده مناسب از نور روز در فضاهای آموزشی رهنمون سازد.

-1 نور

-1-1 تاریخچه روشنایی طبیعی:

نور و روشنایی از قدیم به قسمتی از فیزیک اطﻻق می شود که اثر آن سبب، احساس بینایی می گردد. بخشی از نور که چشم نسبت به آن حساس نمی باشد، اشعه ی نامرئی نام دارد. نوری که چشم را متاثر می کند و سبب احساس بینایی می شود، قسمت

کوچکی از انرژی نورانی است که از منابع مختلف نوری مانند نور خورشید، قوس الکترونیک ﻻمپ بخار، ﻻمپ جیوه و ... فرستاده می شود. (مرتضوی، (31 :1386

تا نیمه دوم قرن بیستم که نورپردازی فلورسنت و الکتریسته ارزان عرضه گشت تاریخچه روشنایی طبیعی و تاریخ معماری هر دو بر هم منطبق بودند. از طاق متقاطع رومی تا کریستال پاﻻس در قرن نوزدهم، تغییرات عمده در سازه ساختمانها، هدف انسان را در افزایش مقدار نور ورودی منعکس می ساخت. از آنجا که نور پردازی مصنوعی تا آن هنگام هم ضعیف و هم گران بود ساختمانها می بایست حداکثر استفاده را از نور طبیعی می نمودند. ( لکنر، (380 :1385

معماری گوتیک در اصل، حاصل جستجویی به دنبال حداکثر مساحت پنجره بوده است. زمانیکه طاق آهنگ برروی یک دیوار باربر قرار می یگرد تنها پنجره های کوچکی می توان در سازه قرار دارد. طاق متقاطع رومی تاحدی بدین دلیل جای طاق آهنگ را گرفت که امکان قراردادن پنجره های بزرگ را در فضاهای طاقدار فراهم می ساخت طاقهای متقاطع گوتیک همراه با پشت بندهای معلق نوعی استخوان بندی را فراهم می ساخت که استفاده از پنجره های بسیار بزرگ در آن میسر می گردید. ( لکنر، :1385 (380 پنجره های بزرگ و فروان ویژگی غالب معماری رنسانس می باشد. در این زمان پنجره ها بخصوص در مناطقی با آب و هوایی ابری، نظیر انگلستان در نمای ساختمان غالب شدند. افزایش اندازه پنجره ها به قدری چشمگیر بود که یک قصر انگلیسی در این شعر جاودانه شد: »هاردویک هال، پنجره هایی بیشتر از دیوارها.« پنجره های پیش آمده نیز بسیار رایج گشت. هرچند نمای کاخ های رنسانس به گونه ای طراحی می شدند که احساسی از ساختار بسیار حجیم را بوجود آوردند. پﻻنهای EوH شکل آنها ملزومات تهویه و نور طبیعی را برآورده می ساخت. در حقیقت، این شکلها تا قرن بیستم شاخص پﻻن طبقات در اکثر ساختمانهای بزرگ بودند (شکل.( 2 این ساختمان ها و یا بخش های الحاقی آنها به ندرت عمقی بیش از 60پا 18/3) متر) داشتند به طوریکه فاصله هیچ نقطه ای تا پنجره به بیش از 30پا(9/15متر) نمی رسید. سقف های بلند با پنجره های بلند نیز این امکان را فراهم می ساخت که نور طبیعی از دیوارهای خارجی تاعمق 30پا در داخل نفوذ کند درحالیکه سقفهای کوتاه امروزی، نور طبیعی را تنها تا عمق 15پایی(4/5متر- مترجم)به داخل ساختمان هدایت می کنند. ( لکنر، (380 : 1385

در طول قرن نوزدهم امکان ساخت ساختمانهای تمام شیشه ای به دلیل افزایش دسترسی به شیشه در ترکیب با شیوه های جدید استفاده از آهن در سازه، امکانپذیر گشت. کریستال پاﻻس که پکستون آنرا طراحی نمود، مشهورترین نمونه از این نوع می باشد. امروزه مقادیر معقول تری شیشه و آهن را می توان در بسیاری از ساختمانها یافت. ساختمان برادبری که بر حول آتریوم پوشیده از شیشه طراحی گشته است، یکی از پیشگامان بسیاری از ساختمانهای اداری امروزی می باشد. در محﻻت قدیمی بسیاری از شهرها، نظیر نیویورک هنوز میتوان پیاده روهایی را یافت که با قطعات شیشه ای سنگفرش شده اند تا امکان ورودنور طبیعی را به زیر زمین فراهم سازند. شهر نیویورک قوانینی را در خصوص حوزه بندی وضع کره است که حداقل مقدار روشنایی طبیعی راتضمین می سازد. در انگلستان قوانینی که درجهت تضمین دسترسی به نور طبیعی تﻻش می کردند به سال 1189 باز می گردد(لکنر، :1385 .(380

بزرگان معماری قرن بیستم استفاده از نور طبیعی را برای کاربردهای عملکردی و نمایشی هر دو پیوسته ادامه داده اند. در موزه گوگنهایم نیویورک، فرانک لوید رایت از نور طبیعی برای روشنایی بخشیدن به آثار هنری با استفاده از نور مستقیم پنجره ها ونیز نور یک آتریوم پوشیده با گنبدی شیشه ای استفاده می نماید. در ساختمان جانسون واکس در راسینویسکانسین، او با فراهم آوردن امکان ورود نور طبیعی در امتداد دیوارهای فوقانی و لبه بام، فضایی بدون مرز ظاهری در باﻻ خلق می کند. نور طبیعی همچنین از نورگیرهای سقفی واقع در اطراف ستونهای قارچی شکل این ساختمان به داخل وارد می شود. لوکوربوزیه نیز با پنجره های عمیق و

برجهای نور در کلیسای »رونشان« تأثیراتی بسیار قابل توجه خلق نموده است (شکل.(6 اروسارینن از شگفت آورترین شکل نور طبیعی در کلیسای MIT استفاده می کند. در این کلیسا، یک نورگیر سقفی در باﻻی محراب با یک سامانه مخلوط سیاه رنگ هماهنگ می گردد به طوریکه تنها نور عمودی می تواند به کلیسا وارد شود. این نور عمودی، آنگاه توسط مجسمه ای مشتمل بر بازتابنده های کوچک فلزی شبیه به برگ درختان به داخل انعکاس می یابد. این تاریخچه کوتاه نشان میدهد که نور طبیعی چه نقش مهمی در معماری داشته است. پس از بحث در خصوص برخی از ضوابط اصلی نور طبیعی نگاه به نمونه های بیشتر خواهیم انداخت. ( لکنر، (382 :1385


-2-1 اهداف روشنایی طبیعی:

هدف کلی از روشنایی طبیعی همانند روشنایی الکتریکی می باشد: یعنی فراهم اوردن نور کافی باکیفیت باﻻ و در عین حال به حداقل رساندن خیرگی مستقیم، انعکاسات پوششی و نسبت های درخشندگی بیش از حد. به دلیل وجود محدودیت هایی در زمینه موقعیت مکانی پنجره ها و تغییر پذیری نور طبیعی، برخی از اهداف خاص تنها برایروشنایی طبیعی کاربرد دارند. معموﻻ در عقب اتاق، نور بسیار کمی وجود دارد و درست در ضلع داخلی پنجره، نوری بیش از مقدار کافی وجوددارد. بنابراین هدف اول، فراهم آوردن نور بیشتری در عمق ساختمان می باشد تا هم سطح روشنایی در آنجا باﻻ آورده شود و هم شیب روشنایی در امتداد اتاق کاهش داده شود( مور، .(125 : 1382

دومین هدف، کاهش و یا جلوگیری از خیرگی مستقیم شدید ناشی از پنجره ها یا نورگیرهای سقفی بدون حفاظ می باشد، این خیرگی در صورتیکه دیوارهای مجاور پنجره ها روشنایی نداشته و در نتیجه تقریبا تاریک به نظر آیند، تشدید می گردد. اگر یک پرتوی نور خورشید، مقدار زیادی نور بر روی بخشی از فضای کار ایجاد کند نسبت های درخشندگی شدید و غیرقابل قبولی وجود خو.اهد داشت. بنباراین، سومین هدف روشنایی طبیعی جلوگیری از نسبت های درخشندگی بیش از حد می باشد(بخصوص نسبتهای درخشندگی که در نتیجه نور مستقیم خورشید ایجاد می شوند). ( مور، (132 : 1382

هرچند نورکم زاویه ورودی از پنجره ها معموﻻً منبع انعکاسات پوششی نمی باشد. نوری که از بازشوهایی فوقانی وارد می گردد عموماً منبع اینگونه انعکاسات خواهد بود. بنابراین چهارمین هدف، جلوگیری و یا به حداقل رساندن انعکاسات پوششی(بخصوص از نورگیرهای سقفی و پنجره های صفه ای) می باشد.در اکثر مواقع، نورپردازی به دلیل سایه های تاریکی که ایجاد می کند نمی بایست بیش از حد محوری باشد. بنابراین پنجمین هدف هدف، پخش نمودن نور زا طریق انعکاسات چندجانبه از سقف و دیوارها
می باشد. (مور، (134 :1382

در جایی که فعالیت بصری حساسی وجود ندارد، نمایش پردازی و تهییج نور مستقیم خورشید می تواند یک عنصر مثبت در طراحی باشد. بنابراین ششمین هدف، که محدود به فضاهایی است که حتی در صورت وجود فعالیت بصری کمی در آنها انجام می گیرد،استفاده کامل از پتانسیل زیبا شناختی روشنایی طبیعی و نور خورشید می باشد. با این حال، در تمامی فضاها ماهیت پویای نور طبیعی می بایست بعنون یک نقطه قوت و نه یک نقیصه دیده شود. ماهیت همیشه متغیر نور طبیعی تنها نیاز به ان داردکه محدود شود. نه اینکه حذف گردد. در بخش های باقیمانده به بحث در خصوص تکنیکها و راهبردهای دستیابی به اهداف باﻻ خواهیم پرداخت. جهت گیری و فرم ساختمان هر دو برای یک طرح روشنایی طبیعی بسیارحساس می باشند. ما نه تنها فرم

خارجی بلکه شکل فضاهای داخلی را نیز می بایست مورد توجه قراردهیم. دیوارهای جداگر داخلی مانع ازنفوذ نور طبیعی می شوند مگر آنکه از شیشه ساخته شوند. تنها پس از مشخص شدن این مسائل اصلی است که طراحی منافذ می تواند تکمیل گردد. به طور طبیعی، انتخاب رویه ها یکی از آخرین گامها در فرایند طراحی می باشد با این حال برای روشنایی طبیعی کارامد این انتخاب می بایست در مراحل اولیه مورد توجه قرار گیرد. (مور، (135 :1382

-3-1 نور و بشر:

نور نماد عقل الهی و منشا تمام پاکی ها و نیکی ها است. خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد. برای نمایش این تمثیل در معماری در اغلب بناهای مذهبی، نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان، به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسﻻمی که با عنصر نور مزین شده است به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشد. انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شود با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام، در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود است و هستی در درونش بیدار می شود. دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و با شکل های مختلف زیر بنایی ساختمان جهت طراحی، بسیار ﻻزم می باشد. (معیرینیا، :1388 .(76 اولین تاریخی که ما از آن اطﻻع داریم سده سوم هزاره چهارم ق.م می باشد، در آن زمان جهت کسب نور و ایجاد سایه از اختﻻف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در دوره عیﻻمی ها در حدود 1300 و 1400 ق.م نمونه هایی از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد، این عناصر خمیر مانند در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و به طور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بوده است. (معیرینیا، (78 :1388 نور، اولین شرط برای هر نوع ادراک بینایی است. در تاریکی مطلق، ما نه فضا را می توانیم ببینیم و نه فرم و رنگ را باید بدانیم که

نور تنها یک ضرورت فیزیکی نیست، بلکه ارزش روان شناختی آن یکی از مهم ترین عوامل زندگی انسان در همه زمینه ها می باشد. » موریس ﻻپیدوس « می گوید: » انسان ها مانند پشه هستند. هر کجا نوری باشد به سمت آن هجوم می برند بدون این که بدانند چرا؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم به سمت روشنایی می رویم. نور ما را به خود جذب می کند.« (معیری نیا، (72 :1388 نور همیشه عﻻوه بر استفاده کاربردی دارای ارزش نمادین نیز بوده است. نور جزئی از ذات زندگی می باشد و در بسیاری از فرهنگ

ها نوربا خورشید به عنوان منبع نورانی، عنصری خدایی محسوب می شده و آن را ارج می نهاده اند. در مصر باستان نور از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. با توجه به موقعیت سرزمین مصر، شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه و روشن بسیار زیاد می باشد. فرم های صریح و هندسی که در معماری مصر از آن استفاده می شده است با گوشه های تیز و دقیق در زیر نور شدید اثری خاص داشته است. برای مصریان وجود ذات خداوندی غیر قابل دسترس و نامرئی بوده است پس به ناچار بایستی در تاریکی باشد. راه رسیدن به این خداوند بایستی از روشنایی به تاریکی ختم شود. از طریق انتخاب محل صحیح ساختمان با توجه دقیق به مسیر خورشید، از نور به ترتیبی استفاده می شد که شعاع خورشید در زمانی معین تشکیل یک محور می داده و محل خاصی را روشن می ساخت و بخش های دیگر فضا را در تاریکی باقی می گذاشت. لوکوربوزیه می گوید: »معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است.« (معیرینیا، (81 :1388 چشم های ما برای این آفریده شده است تا بتوانیم فرم ها را زیر نور ببینیم. نور با ایجاد سایه ها و روشن ها فرم ها را در مقابل ما

برهنه می سازد. مکعب، مخروط، کره، استوانه و هرم اولین فرم هایی است که نور آن ها را به ما عرضه می کند. تصاویر آن ها ناب،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید