بخشی از مقاله

ويژگيهاي يک حکمران خوب از نظر غرب و اسلام
چکيده
امروزه بحث «حکمراني خوب » در محافل علمي مورد توجه جدي واقع شده است .در اين مجموعه سعي شده است بابررسي ويژگيها وصفات حکمراني خوب از نظرغرب وهمچنين از نظر اسلام (قرآن ،احاديث و...) و به لحاظ نقش پررنگ دولتها در آن ، و پيوند نزديک آن با مباحث مربوط به مديريت دولتي(علاوه بر جنبه اقتصادي) راهگشاي مسير روشني در شناسايي آنچه امروزه از آن با عنوان «حکمراني خوب » ياد مي شود، باشيم .
کليدواژه :حکمران ،حکمران خوب ،اسلام ،غرب


مقدمه
همۀ دولت ها ـ يا به تعبير درست تر، بسياري از آنها ـ به دنبال طراحي و اجراي برنامه ها و سياست هايي هستند که از طريق آنها بتوانند کشور ومردم خود را به پيشرفت و توسعۀ هرچه بيشتر برسانند و سعادت و رفاه را براي آنان به ارمغان آورند. سراسر تاريخ تمدن بشري مملو از کوشش هايي است که در اين زمينه صورت گرفته ، و البته بسياري از آنها نيز در رسيدن به نتيجه ناکام مانده است . قرن بيستم و اخيرا بيست و يکم نيز در اين زمينه وضعيت خاص خود را دارد. يکي از تفاوت هاي بارز اين عصر با زمان هاي پيش از آن ، پيدايي نهادهاي بين المللي است که داعيۀ تصميم گيري براي کل دنيا را دارند. در زمينۀ مباحث مربوط به توسعه و پيشرفت نيز نهادهاي مختلفي تأسيس شده و با به کارگيري دانشمندان و متخصصان مختلف و تحقيقات گسترده سعي دارد نسخه هايي عمومي در اين زمينه به کشورها ارائه کند. از آخرين اين برنامه ها و سياست ها مي توان از سياست هاي موسوم به تعديل (اجماع واشنگتني)، اجماع پساواشنگتني، و کوچک سازي دولت نام برد. اما اجراي هريک از اين سياست ها در عمل با موانع و مشکلاتي همراه بود و نتوانست انتظارات انديشوران و سياستمداران و مجريان را برآورد. از اين رو، صاحب نظران پيوسته به دنبال طرح ها و راه حل هاي جديدي بوده اند که نقايص و مشکلات طرح ها و راه حل هاي پيشين را برطرف کند. يکي از آخرين طرح ها و انديشه ها «حکمراني خوب » است که بانک جهاني بيش و پيش از ديگران بر اجراي آن تأکيد دارد.
تعريف حکمراني خوب
در مورد حکمراني خوب ، تعاريف مختلفي ارائه شده است . با دقت در آنها مي توان دريافت که روح کلي حاکم بر همه آنها چندان تفاوتي نميکند، گرچه به هر حال اين تعاريف کم وبيش با يکديگر اختلافاتي دارند. اساس يک تعريف حکمراني خوب عبارت است از نظامي از ارزش ها، سياست ها و نهادها که جامعه به وسيلۀ آن ، اقتصاد، سياست و مسائل اجتماعي خود را از طريق سه بخش دولت ، خصوصي و مدني مديريت ميکند. در تعريفي ديگر، حکمراني خوب ، اعمال قدرت اقتصادي، سياسي و اداري بر اساس قانون ، پاسخ گويي و اثربخشي است . تعريفي ديگر نيز حکمراني خوب ، را اين گونه معرفي مي کند: راهکارها و فرايندها و نهادهايي که به واسطۀ آنها شهروندان ، گروه ها و نهادهاي مدني منافع خود را دنبال ، حقوق قانوني خود را استيفا، تعهداتشان را برآورده و تفاوتشان را تعديل مي کنند. در واقع مي توان گفت اگر پيش از اين ، تعريف حکمراني فقط به دولت مربوط و آن را شامل مي شد، در کاربرد جديد، اين واژه فقط شامل بازيگران و نهادهاي دولت نميشود، بلکه علاوه بر دولت ، جامعۀ مدني و بخش خصوصي را نيز در بر مي گيرد. از اين رو، شايد بتوان پيدايي مفهوم حکمراني خوب را نتيجه و پيامد بحث هاي مربوط به «سياست اجتماعي» به اصطلاح عام آن دانست که آن نيز به تعيين و تحليل رابطۀ دولت ، جامعه و بازار مي پردازد.بنابراين ، با توجه به مفاهيم و مباحث و ادبيات طرح شده دربارة حکمراني خوب ، مي توان آن را معطوف به يافتن الگو و ترکيب جديدي از همکاري سه بخش : دولت ، جامعۀ مدني و بخش خصوصي دانست . در اين الگو سه منظر مد نظر است : نهادهاي مدني به عنوان مدافع حقوق شهروندي در تقويت مشارکت مردمي به منظور اثرگذاري بر سياست گذاريهاي عمومي مطرح اند؛ بخش خصوصي عامل توليد در تقويت سرمايه گذاري در رشد توليد ناخالص ملي به منظور افزايش درآمد سرانه و پويايي اقتصاد و بازار و ايجاد رفاه نسبي ديده مي شود؛ و سرانجام نقش دولت به عنوان تسهيل کنندة فعاليت هاي عمومي در فراهم سازي محيطي براي توسعۀ پايدار به منظور ثبات و توسعۀ عدالت اجتماعي در جامعه ارزيابي مي شود.
همان گونه که برخي نويسندگان اشاره کرده اند و از سند برنامۀ توسعه ملي سازمان ملل متحد نيز بر مي آيد، موضوع حکمراني خوب با هدف دستيابي به توسعۀ انساني پايدار مطرح شده است که در آن بر کاهش فقر، ايجاد شغل و رفاه پايدار، حفاظت و تجديد حيات محيط زيست و رشد و توسعۀ زنان تأکيد مي شود. در واقع تصور بر اين است همۀ اين امور با حکمراني خوب محقق مي شودهمچنين براساس برنامۀ توسعۀ ملي ملل حکمراني داراي سه بعد يا رکن اقتصادي، سياسي و اداري است . بعد اقتصادي شامل فرايندهايي است که فعاليت هاي يک کشور را تحت تأثير قرار مي دهد و با اقتصاد کشورهاي ديگر در ارتباط است . بعد سياسي همان فرايندهاي تصميم گيري براي تنظيم سياست هاست (که اين موضوع در مباحث مديريت دولتي و مشخصا در خط مشيگذاري عمومي مورد بحث است ). بعد اداري نيز در واقع همان نظام اجراي خط مشيهاست .
ويژگيهاي حکمراني خوب از نظر غرب
براي بررسي بهتر و بيشتر مفهوم حکومت داري خوب ابتدا لازم است نگاهي اجمالي به ويژگيهاي حکومت داري خوب داشته باشيم . بهترين سند براي برشمردن ويژگيهاي حکومت داري خوب اسناد برنامه توسعه سازمان ملل متحد براي توسعه پايدار است
که در ١٩٩٧ ميلادي منتشر شده است در اين سند از ويژگي اساسي براي حکومت داري خوب نام برده شده است :
رهبران و مقامات بايد ديدگاه کلان و درازمدتي نسبت به حکومت داري خوب و توسعه انساني داشته باشند. به واقع احساس اينکه مقولات مذکور براي توسعه ضروري است و لذا فهم تاريخي، فرهنگي و پيچيدگيهاي اجتماعي در اين ديدگاه بايد لحاظ شود.
١٠- حکومت داري خوب در يک نگاه
کشورهاي مختلف در حال توسعه که در منابع طبيعي و ساختار اجتماعي شباهت زيادي با يکديگر دارند، عمدتا در اجراي بهبود و توسعه امور رفاهي ملت خود متفاوت عمل مي کنند.
تحقيقات و پژوهش ها نشان مي دهد که برخي کشورها بهتر از ديگران عمل ميکنند و يکي از مؤلفه هاي حکومت داري خوب ، اجراي حقوق بشر است . حکومت داري خوب و حقوق بشر، بخش هاي مرتبط و حياتي براي اداره يک کشور هستند و در اين بخش به ارتباط دو مقوله با يکديگر پرداخته مي شود، در ابتدا لازم است مفاهيم رايج در اين پژوهش مورد بازشناسي قرار گيرند.
١١- اين سازمانها امکاني را براي ملت بوجود مي آورند که بر سياستگذاري حکومت تاثير گذاشته تا موضوعات مربوط به آنها را تصويب کند.
١٢- براي ملت شيوه دسترسي به منابع عمومي را مهيا سازد.
١٣- به ملت فرصت ترکيب و ساختن اجتماع و مشارکت براي سازندگي يک جامعه را بدهد. اين موارد همچنين به ايجاد جامعه اي کمک مي کند که بر پايه صداقت و احترام متقابل بنا نهاده شده است . با اين تعاريف به ارتباط حکومت داري خوب با حقوق بشر و توسعه پايدار اشاره مي گردد.
١٤- از حکومت داري خوب تا حقوق بشر
حکومت داري خوب و حقوق بشر صرفنظر از برخي مباحث تاريخي همزاد يکديگرندو در بيشتر موارد نزديک ترين ارتباط را با يکديگر دارند و همراه يکديگر توسعه يافته اند. در جدول زير برخي از اصول حکومت داري خوب و ارتباط آن با حقوق بشر آمده است .
ويژگيهاي حکمراني خوب از نظر اسلام
با مروري اجمالي در آيات و روايات اسلامي مي توان برخي از مهم ترين شاخصه هاي حکمراني و دولت مطلوب اسلامي را به دست آورد. براي نمونه ، قرآن کريم در وصف حکمراني و دولت صالحان و کساني که به ياري خداوند و دين او برخاسته اند
مي فرمايد:
الذين إن مکناهم في الأرض أقاموا الصلاة وآتوا الزکاة وأمروا بالمعروف ونهوا عن المنکر (حج : ٤١)؛آنان که اگر در زمين قدرت يايند نماز را به پا ميدارند و زکات مي دهند و به خوبي فرمان مي دهند و از زشتي باز مي دارند.
دولت و حکومت جهاني حضرت مهدي? مظهر تام و تمام حکمراني و دولت مطلوب اسلامي است . از اين رو، مرور روايات و دعاهاي مربوط به آن حضرت مي تواند تصوير شفاف و روشن از سيماي حکمراني مطلوب اسلام به دست دهد. مؤمنان و خداجويان مسلمان در دعاي افتتاح که مستحب است در هر شب ماه رمضان خوانده شود، حکمراني و دولت مطلوب را اين گونه
تمنا مي کنند:
اللهم اجعله الداعي الي کتابک و القائم بدينک ... ابدله من بعد خوفه امنا يعبدک لايشرک بک شيئا... اللهم اظهر به دينک و سنۀ نبيک ... تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتک و القادة الي سبيلک ... .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید