بخشی از مقاله

پیش بینی رضایت از زندگی زناشویی و سازگاري عاطفی زوجین از روي نیازهاي خانواده

با واسطه گري ابعاد هوش عاطفی

چکیده

هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط علّی بین رضایت از زندگی زناشویی و سازگاري عاطفی زوجین با نیازهاي خانواده و ابعاد هوش عاطفی و ارائه یک الگوي علّی از این ارتباط بود. براي رسیدن به این هدف 163 زوج 98) زن و 63 مرد) با استفاده از روش نمونه گیري در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به ابزارهاي پژوهشی که شامل مقیاس خصیصه هاي فراخُلقی (MTMS)، مقیاس رضایت از زندگی داینر (DLSS)، مقیاس رضایت از زندگی زناشویی کانزاس (KMLSS)، مقیاس شادي- افسردگی آکسفورد (AHDS) و نیازهاي خانواده دانشگاه شیراز (SFNS)

پاسخ دادند. روایی ابزارهاي پژوهش با استفاده از تحلیل عوامل با روش مؤلفه هاي اصلی و پایایی هم به روش آلفاي کرونباخ محاسبه گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد که نیازهاي خانواده میتواند به صورت مثبت و معنادار رضایت از زندگی زناشویی و سازگاري عاطفی زوجین را هم به صورت مستقیم و هم با واسطه گري ابعاد سه گانه هوش عاطفی را پیش بینی نماید. همچنین داده ها نشان دادند که هوش عاطفی به عنوان یک سازه کلی و خرده مهارتهاي آن با کنترل نیازهاي خانواده، قادر به پیش بینی سازگاري عاطفی و رضایت از زندگی زناشویی به صورت مثبت و معنادار می باشد. نتیجه اي که از این یافتهها میتوان گرفت این است که براي افزایش سلامت و سازگاري عاطفی زوجین و میزان رضایت از زندگی زناشویی آنها ارضاي نیازهاي خانواده و آموزش مهارتهاي هوش عاطفی مانند توجه به عواطف خود و دیگران، بیان صریح و آشکار عواطف به ویژه شیوههاي اصلاح و ترمیم عواطف بسیار مهم و اساسی می باشند و باید براي کاهش اختلافات زناشویی و بالا بردن میزان سازگاري عاطفی زوجین شرایط مناسبی براي رشد مهارت هاي هوش عاطفی و ارضاي نیازهاي خانواده فراهم آورد.
کلید واژه ها: نیازهاي خانواده، هوش عاطفی- سازگاري عاطفی و رضایت از زندگی زناشویی.

مقدمه

ازدواج مهمترین حادثه زندگی هر انسان بعد از تولد او می باشد و در اسلام خانواده و ازدواج تنها نهادي است که فرد اجازه دارد در درون آن روابط جنسی داشته و نیازهاي جنسی خود را ارضا نماید(رحمانی و دیگران،.(2009 خانواده تنها منبعی است که می تواند سبب ایجاد و افزایش امنیت در جنبههاي مختلف و ارضاي نیازهاي عاطفی و جنسی افراد گردد. از طرف دیگر براساس یافتههاي پژوهشی، داشتن خانوادههاي شاد و سالم، هدف اساسی هر جامعهاي بوده و اختلافات زناشویی و تعارض هاي مخرب خانوادگی مهمترین عامل ویرانکننده و تهدیدکننده سلامت عاطفی- روانی افراد بهویژه زوجین و فرزندان آنها میباشد(کاپلان،.(2001 به اعتقاد فینکام((2003 اختلافات و تعارضات زندگی زناشویی نقطه شروع و آغاز علائم افسردگی، اختلالات مربوط به تغذیه، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی و دیگر اختلالات رفتاري و روانی می باشد.

هرچند براساس یافتهها افراد متأهل به طور متوسط سالم تر از افراد مجرد هستند. اما مشکلات و اختلافات زناشویی منجر به در خطر افتادن سلامتی و افزایش احتمال ابتلا به بیماري هاي خاصی مانند سرطان، اختلالات گوارشی و دردهاي مزمن می گردد(فینکام، .(2003 افزایش میزان رضایت از زندگی زناشویی به عوامل پیشایند متنوعی وابسته است که در مطالعات مختلف مورد اشاره قرار گرفته اند. براي نمونه فبنکام، گرانیر،گانو- فیلیپ و آزبورن((1995 به ارزیابیهایی که زوجین به صورت روزانه از نوع ارتباطی که با یکدیگر دارند به عمل میآورند، مک نالتی و کارنی((2001 به جنبههاي جنسی زندگی و رضایت زوجین از روابط جنسی که دارند، آبادجیان- موزیان((2005 به عزت نفس و خودپنداري زوجین بهویژه زنان، فینکام((2003 به تصویر ذهنی که زنان از بدن و جذابیت هاي فیزیکی خود دارند، جانسون((2001 و

سامانی((2006 به نیازهاي خانواده، سامرفلد، کلاسترمان، آنتونی و پارکر((2005 به مهارتهاي هوش عاطفی مانند تشخیص عواطف در خود و دیگران، ابراز و بیان احساسات و عواطف و استفاده از عواطف براي تسهیل فرآیندهاي شناختی و عملکردي و لوپز و دیگران((2004 به مهارتهاي چهارگانه هوش عاطفی معرفی شده توسط مایرو سالووي((1997 یعنی ادراك عواطف، استفاده از عواطف براي تسهیل تفکر،

١

درك و فهم عواطف و مدیریت عواطف اشاره کرده اند. رابطه بین رضایت از زندگی زناشویی و حالت هاي عاطفی مثبت مانند شادمانی، عشق، لذت و منفی مانند افسردگی، ترس و خشم یکی از موضوعاتی است که سابقهي طولانی در ادبیات پژوهشی دارد. بر اساس یافتههاي مرور شده توسط ویتو((1998 مشخص شده است که هرچه زوجین نسبت به یکدیگر احساسهاي منفی مانند خشم و تنفر ابراز نمایند میزان سازگاري و رضایت از روابطی که با یکدیگر دارند کاهش مییابد. به طورکلی براساس یافتههاي حالت هاي عاطفی زوجین از قبیل شادمانی، عشق، همراهی، افسردگی، ترس و خشم میتوانند بخش عمده و معناداري از واریانس رضایت از زندگی زناشویی و سازگاري زوجین با یکدیگر تبیین نمایند. این یافته ها نشان میدهد که عواطف چه مثبت و چه منفی میتوانند روابط و سازگاري زناشویی را تحت تأثیر خود قرار دهند. به این ترتیب می توان انتظار داشت که مهارتهایی مانند ابراز و بیان عواطف، مدیریت عواطف و تشخیص عواطف که از مهارتها و توانشهاي تشکیل دهنده مدل هوش عاطفی مایر و سالووي((1997 میباشند، بهعنوان یک متغیر واسطهاي عمل نموده و اثرات حالتهاي عاطفی بر سازگاري و رضایت تجربه شده از روابط زناشویی را تحت تأثیر خود قرار دهند و به عنوان یک متغیر واسطهاي عمل نمایند. از طرف دیگر جانسون((2001 معتقد است که شناسایی درست و ارزیابی صحیح نیازهاي خانواده، یکی از اساسیترین فعالیتها در مطالعاتی است که هدف از آنها شناسایی و درمان مشکلات خانوادگی میباشد. از آنجا که فرآیند ارزیابی نیازهاي خانواده نقشی اساسی و کلیدي در خانواده درمانی دارد، پس به شیوهاي کامل و علمی باید این نیازها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند. به اعتقاد برخی از صاحب نظران مثلاً ورنر((2010،

انتقادي که به این مطالعات وارد است این است که بیشتر به صورت همبستگی بوده و کمتر به روابط علّی بین متغیرهاي مختلف تأثیرگذار و ارتباطهاي زناشویی و سازگاري زناشویی پرداخته اند. این انتقاد که به طورکلی به مطالعاتی از این دست وارد است. بر اساس این دیدگاه ورنر((2010 و مرور یافتههایی که در سطور قبل مورد اشاره قرار گرفتند، این مطالعه تلاش دارد تا با استفاده از روش تحلیل مسیر به بررسی نقش واسطهگري مهارتهاي هوش عاطفی بین نیازهاي خانواده و سازگاري زناشویی و سلامت عاطفی- روانی زوجین بپردازد. براي رسیدن به این هدف و مرور تحقیقات پیشین این فرضیه ها به آزمایش گذاشته شدند.

فرضیه -1 هوش عاطفی می تواند به عنوان یک متغیر واسطه اي رابطه بین نیازهاي خانواده و سازگاري زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد.

فرضیه -2 هوش عاطفی می تواند ارتباط بین نیازهاي خانواده و سلامت و سازگاري عاطفی زوجین را تحت تأثیر قرار دهد.

روش

نمونه و روش نمونه گیري: نمونه مطالعه حاضر 163 نفر 96) زن و 63 مرد و 4 نفر جنسیت خود مشخص نکرده بودند) از زوجین شهر شیراز بودند که به صورت نمونه گیري در دسترس انتخاب شدند. میانگین سنی آزمودنی ها 36/17 با انحراف معیار 9/41 و دامنه سنی 63-21 که به طور میانگین 11/52 سال از ازدواج آن ها گذشته بود. از این بین 21 نفر مطلقه، 4 نفر بیوه و 138 نفر هم با هم زندگی می کردند.

ابزارهاي پژوهش: در این مطالعه براي ارزیابی و مقایسه سازه هاي مورد مطالعه از ابزارهایی به این شرح استفاده شد:

مقیاس نیازهاي خانواده دانشگاه شیراز: این مقیاس در سال 1387 در ایران توسط نصیري و سامانی براي ارزیابی نیازهاي خانوادههاي ایرانی ساخته شده است. این مقیاس داراي 25 گویه است. سازندگان مقیاس روایی آن را با روش تحلیل عوامل مولفههاي اصلی و روایی واگرا محاسبه نمودهاند که ضرایب روایی را قابل قبول و مطلوب گزارش نموده و پایایی هم با روش آلفاي کرونباخ محاسبه کرده که براي کل مقیاس 0/95 و براي خرده مقیاسهاي آن ضرایبی بین 0/77 تا 0/92 گزارش نموده اند(نصیري و سامانی، .(2008 در مطالعه حاضر از روش تحلیل عوامل با مؤلفه هاي اصلی براي احراز روایی آن براي بررسی روایی استفاده شد. یافته ها حاکی از روایی مطلوب و قابل قبول این مقیاس بود. براي احراز پایایی هم از روش آلفاي کرونباخ براي کل مقیاس برابر با 0/92 و خرده مقیاس هاي آن نیز بین 0/71 تا 0/86 بود.

مقیاس هوش عاطفی خصیصههاي فراخلقی: این مقیاس در سال 1995 توسط سالووي و دیگران براي ارزیابی هوش عاطفی ساخته شده است.

داراي30 گویه است که در سه خردهمقیاس بنامهاي توجه به عواطف، شفافیت و وضوح در تشخیص عواطف و اصلاح خُلق تقسیم میشوند.

شواهد روایی و پایایی آن توسط سازندگان مطلوب و قابل پذیرش گزارش شده است. در ایران بیانی((2009 براي ارزیابی هوش عاطفی آزمودنیهاي خود استفاده کرده و روایی و پایایی آن را مطلوب و قابل پذیرش گزارش کرده است. در مطالعه حاضر از روش تحلیل عوامل مؤلفههاي اصلی براي احراز روایی آن استفاده شد که دادهها حاکی از روایی مطلوب و قابل قبول مقیاس بود. پایایی نیز با استفاده از روش آلفاي کرونباخ محاسبه شد که براي کل مقیاس 0/81 و براي خرده مقیاسهاي آن به ترتیب 0/67، 0/68 و 0/65 بهدست آمد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید