بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***


چگونه مدیریت ریسک در بانک به خلق ارزش میانجامد؟


چکیده

تا به امروز، واحدهای مدیریت ریسک بانکها صرفا به شناسایی و اندازهگیری ریسکهای پیشروی بانک اکتفا میکـرده-اند؛ درحالیکه مدیریت ریسک میتواند زیربنایی برای تصمیمگیری در مورد ساختار سرمایه و بودجهبندی سرمایهای در بانک باشد به گونهای که به بیشترین خلق ارزش برای سهامداران بانک بیانجامد.

در این مقاله بدین مهم میپردازیم که چگونه مدیریت ریسک میتواند در تصمیمگیریهای ساختار سرمایهَ و بودجهبندی
سرمایهایُ بانک نقش ایفا کند، تفاوتهای ماهوی چنین تصمیمهایی در صنعت بانکداری با دیگر صنایع در چیست و چرا در

صنعت بانکداری نمیتوان از روشهای مرسوم بودجهبندی سرمایهای بهره برد. سپس به معرفی بـهروشِ صـنعت بانکـداری دنیا برای ارزیابی عملکرد تخصیص سرمایهها پرداخته و کاربرد آن را در بودجهبندی سرمایهای و مدیریت سرمایه بانک مـی-بینیم. در نهایت به بررسی اوضاع فعلی جایگاه مدیریت ریسک در صنعت بانکداری ایران پرداخته و بدین مهم میپردازیم کـه چگونه در شرایط کنونی ایران، میتوان از بهروشهای مدیریت ریسک صنعت بانکداری دنیا بهره برد.

کلمات کلیدی: مدیریت ریسک، ساختار سرمایه، بودجهبندی سرمایهای، سرمایه اقتصادی و raroc



.1 مقدمه


وظیفه مدیریت ریسک در بانکها صرفا اندازهگیری ریسک واحدهای مختلـف و گـزارش کـردن آنهـا نیسـت. مـدیریت

ریسک فرآیندی فعال، یکپارچه، سیستماتیک و راهبردیّ در سازمان است که میتواند علاوه بر کاهش احتمال ورشکستگی - که بیشتر مطلوب نظر سپردهگذاران و مرجع ناظر بازار پول است- به بیشینه کردن ارزش سهامداران نیز بیانجامد.

حذف ریسک یکی از راههای برخورد با ریسکهای پیش روی سازمان و سادهترین آنهاست؛ درحالیکه راههـای فعـالتری برای مدیریت ریسک از قبیل نگه داشتن سرمایهْ، بیمه کردن و پوشش ریسک َ در بازار سرمایه نیز وجود دارد که یـا اسـتفاده چندانی از آن نمیشود و یا ابزارهای لازم آن وجود ندارد. اما آنچه تا به امروز در قبال ریسکهای پیشروی صنعت بانکداری صورت گرفته، تعریف رویههایی بوده که سادهترین راه در قبال ریسکهای پیشروی بانک یعنی حذف آنها را در پـیش مـی-

گرفتند.

مدیریت ریسک در ارتباط با دو تصمیمگیری حیاتی در بانکها اهمیت پیدا میکند (فروت و استین، :(8998

-8 تصمیمات ساختار سرمایه: بانک در معرض ریسکهای گوناگونی از قبیل ریسک اعتبـاری، نقـدینگی، نـرخ سـود، بازار و عملیاتی قرار دارد و ساختار سرمایه بانک باید به گونهای باشد که بتواند تا حـدی اطمینـان حاصـل کنـد در

آینده هزینه زیادی بایت تحمل چنین ریسکهایی پرداخت نخواهد کرد و سرمایه لازم برای مدیریت ریسـک خـود را در اختیار دارد. این مهم برای سپردهگـذاران و مرجـع نـاظر بـازار پـول-بانـک مرکـزی- از اهمیـت دو چنـدانی برخوردار است.

-2 تصمیمات بودجهبندی سرمایهای: یکی از اثرگذارترین تصمیمات بر خلق ارزش در بانک، تصمیمات بودجهبنـدی سرمایهای آن است. در بانکها به دلیل تفاوتهای ساختاری کـه بـا دیگـر صـنایع دارنـد، معیارهـای بودجـهبنـدی
سرمایهای سادهای چون میانگین موزون هزینه سرمایه wacc9 نمیتوانـد کـارآیی لازم را داشـته باشـد. بـرای ایـن

منظور از معیار بازده سرمایهای تعدیلشده با ریسک--raroc10 استفاده میشود. (این مفاهیم در قسمتهای بعدی توضیح داده خواهد شد)

به منظور بیشینه کردن خلق ارزش برای سهامداران بانک، باید مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه و بودجهبنـدی سـرمایهای در تعامل با یکدیگر انجام شوند.

2

ساختار
سرمایه
خلق
ارزش
بودجهبندی مدیریت
سرمایهای ریسک

اگرچه بر اساس تئوریهای نئوکلاسیک مدیریت مالی تصمیمات مربوط مدیریت ریسک، ساختار سـرمایه و بودجـهبنـدی سرمایهای از یکدیگر جدا هستند و تعامل این سه به خلق ارزش در سازمان نمیانجامد(تئوری مودیلیانی-میلرٌٌ)؛ امـا بنـا بـر همان تئوریها اساسا وجود بانکها به عنوان واسطهگر پولی هیچ توجیهی ندارد. عملا واسطهگری پولی هنگامی توجیـه مـی-یابد که مفروضات تئوریهای کلاسیک مدیریت مالی نقض میشود. در بازاری که مساله نمایندگیٌٍ، عـدم تقـارن اطلاعـاتی، محدودیت دسترسی به منابع تامین مالی خارجی، هزینههای معاملاتی و هزینههای نکولٌَ وجود دارد، وجود بانکها به عنوان واسطهگر پولی ضرورت پیدا میکند. عملکرد مطلوب بانک به عنوان واسطهگر پـولی تنهـا بـا داشـتن تخصـص در مـدیریت ریسک قابل دستیابی است.

برای فهم اینکه چگونه مدیریت ریسک به خلق ارزش در بانک میانجامد ابتدا به روشهای انـدازهگیـری خلـق ارزش در واحدهای مختلف بانک میپردازیم.


.2 سیر تکاملی سنجههای خلق ارزش در صنعت بانکداری


بانکها از بسیاری جهات با شرکتهای صنعتی متفاوت هستند. این تفاوت در ارزیابی عملکرد فعالیتها نیز صادق است؛ علیالخصوص اگر این ارزیابی عملکرد، معیاری برای انتخاب فعالیتهایی باشد که در راستای بیشینه کردن ارزش بانک قـرار

دارند؛ همانچه که ما به ابزارهای بودجهبندی سرمایهای میشناسیم.

سنجههای عملکرد بانک طی زمان تکامل پیدا کردهاند. تا سال 8971 بانکها با رویکردی حسـابداری بـه محاسـبه سـود

خود میپرداختند؛ در نتیجه عمده تمرکزشان روی افزایش داراییهایشان بود و بازده داراییٌُ (ROA) معیار ارزیابی عملکـرد بانک و واحدهای مختلف آن بود. با اتخاذ سیاستهای ریسکیتر توسط بانکها و ریسکیتر شـدن دارایـیهـای آنهـا، عمـلا

 

3

حقوق صاحبان سهامٌِ آنها به عنوان منابع کمیاب در اختیار بانک قلمـداد شـد و بـازدهی حقـوق صـاحبان سـهامٌّ (ROE) معیاری برای تشخیص کسبوکار سودآورترشد (شروک، 2112، ص.(239

الزامات سرمایه قانونیٌْبانک تسویه حساب های بین المللیٌَ((BIS تحت عنوان مصوبات کمیته بـازل (8988)، صـنعت
بانکداری را بدین سمت سوق داد که ریسکهای متفاوت داراییهای متفاوت را در نظر بگیرد و حقوق صاحبان سهام خود را

به گونهای با ریسک داراییهای خود مرتبط سازد. در این دوره بازدهی سرمایه قانونی بانکهـا معیـار ارزیـابی عملکـرد قـرار گرفت.

معیارهایی مانند بازدهی سهام یا بازدهی سرمایه قانونی بر اساس دادههای حسابداری بدسـت مـیآینـد و تعبیـر اقتصـادی

روشنی ندارند. این معیارها نمیتوانند جریان وجوه نقدی آتی، هزینه فرصت سرمایه در اختیـار بانـک و ریسـک کسـبوکـار

مورد نظر را به حساب آورند؛ لذا نمیتوانند به عنوان معیاری برای تشخیص خلق ارزش بیشینه که مطلوب سـهامداران بانـک

است، در نظر گرفته شوند. مطالعات نشان میدهد که جریان وجوه نقد، سنجههای اقتصادی بهتری نسبت به اعداد حسابداری هستند و در عمل با عملکرد قیمت سهام هـمبسـتگی بـالایی دارنـد (کاپلنـد و همکـاران، 8994، ص.(83 بـا فشـار بیشـتر
سهامداران برای خلق ارزش در بانکها، رویکـرد جریـان وجـوه نقـد آزاد سـهامدارانٌُ (FCFE) بـه عنـوان معیـاری بـرای تشخیص سرمایهگذاری که به خلق ارزش بیشینه در بانک میانجامد، مورد استفاده قرار گرفت. این رویکرد علاوه بر احتساب ریسک و زمانبندی جریان وجوه نقد آتی سرمایهگذاریهـا و همچنـین هزینـه سـرمایه سـهامدارن، برخـی محـدودیتهـای ارزشگذاری در سطح بانک را برطرف مینمود. بخش عمدهای از دارایی بانک، بدهیها آن است که در بازار مورد معامله قرار نمیگیرد و بانک با رویکرد FCFE نیازی به دانستن هزینه بدهی خود ندارد؛ همچنین بسیاری بخشهای سودآور بانک ماننـد مدیریت بدهی آن-که در دیگر صنایع صرفا نقش تامین مالی را برعهده دارند- با ایـن رویکـرد قابـل ارزشـگذاری و ارزیـابی هستند (شروک، 2112، ص.(85

در روش ارزشگذاری FCFE، جریان وجوه نقد آتی با هزینه حقوق صاحبان سهام ( ) تنزیـل مـیشـوند کـه از معادلـه

قیمتگذاری دارایی سرمایهایًٍ (CAPM) بدست میآید.

اگر بازده سهام i، نرخ بازدهی بدون ریسک و بازدهی بازار سرمایه باشد، از معادله CAPM به صورت زیـر

محاسبه میشود:


ریسک هر سهم شامل دو جزء اصلی است:

-8 ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار که نمیتوان آن را با تنوع بخشی حذف کرد و بسته به اینکه سهام چقدر در

معرض ریسک بازار است (که با شاخص بتا اندازهگیری میشود)، ریسک سیستماتیک میتواند تغییر کند.

-2 ریسک خاص شرکتٌٍ که مختص به صنعت یا یک شرکت بخصوص اسـت. سـهامداران ایـن ریسـک را بـا تنـوع بخشی حذف میکنند (التون و همکاران،2117، ص.(58

چنانچه از روابط مشخص است (نرخ تنزیل جریـان وجـوه نقـد آزاد در روش (FCFE فقـط ریسـک سیسـتماتیک را لحاظ میکند و ریسک کل سبد دارایی بانک را در نظر نمیگیرد. در حالیکه برای بانکهـا بـیش از آنکـه کواریـانس ریسـک

پروژه یا قرارداد جدیدشان با سبد کل بازار سرمایه اهمیت داشته باشد، اثر ریسک پروژه یا قرارداد جدید بانک بر کل ریسـک
سبد دارایی بانک مهم است. بدین منظور از مفهوم ارزش در معرض خطرٍٍ((VaR به عنوان شاخصی جامعتر بـرای ارزیـابی

ریسک استفاده میشود که هم کل ریسک را در نظر میگیرد و هم با درک بانک از یک سنجه ریسک تطابق بیشتری دارد.


.3 مفهوم ارزش در معرض خطر (VaR)


در صنعت بانکداری به علت حساس بودن اعتبار سیستم بانکداری، همه ذینفعانٍَ بانک اعم از مرجع ناظر بازار پول،

سپردهگذاران و دیگر بانکها در برابر ریسکهایی که بانک متحمل میشود، حساس هستند. لذا ریسک ورشکستگی و هزینه

درماندگیهای مالیٍُبرای بانکها اهمیت بسزایی دارد. پس سنجه ریسکی باید معیار قرار بگیرد که بدترین نتایج یا اصطلاحاً

"نتایج پایین دم" ٍِرا در نظر بگیرد (استالز، .(8999

سنجه ریسک انحراف معیار معمولا به عنوان شاخص ریسک در نظر گرفته میشود. این شاخص به بازدههـای منفـی در برابـر

بازدههای مثبت وزن یکسانی میدهند؛ اماارزش در معرض خطر با درک بانک و ذینفعانش از ریسـک، تطـابق بیشـتری دارد و

نوسانات رو به پایین را لحاظ میکند.

VaR بیان میدارد که ما درصداطمینان داریم که طی h روزآینده، بیشتر از مبلغ VaR متحمل زیان نخواهیم شد (هـال،

2118، ص.(338

 

5

از نظر ریاضی میتوان ارزش در معرض خطر را بهصورت زیر نشان داد:


که ارزش سبد دارایی در زمان حال و ارزش سبد دارایی در افق زمانی h و سطح اطمینان مدنظر است.

بهترین سنجه خلق ارزش در بانک، سنجهایست که سودآوری مورد انتظار هر واحد یا پروژه را بر اساس کل ریسـک آن و نـه

فقط ریسک سیستماتیک آن تعدیل کند. مفهوم سرمایه اقتصادی، کل ریسک پیش روی پروژه را در نظـر مـیگیـرد و بـازدهی

سرمایه اقتصادی یا بازده سرمایهای تعدیل شده بر اساس ریسک،raroc، به عنوان کاملترین سنجه خلـق ارزش در بانـک در

نظر گرفته میشود (شروک، 2112، ص.(243 در ادامه به معرفی مفهوم سرمایه اقتصادی میپردازیم.

.4 مدیریت سرمایه و مفهوم سرمایه اقتصادی


به منظور فهم بهتر سرمایه، تعاریف مختلف آن را مرور میکنیم (رستی و سیرونی،2117، :(658

سرمایه پایهٍّ : (RC) سرمایه قانونی شامل دو قسمت اصلی است: سرمایه هستهٍْ یا Tier 8 و سـرمایه مکمـلٍَ شـامل
Tier 2 و .Tier 3

سرمایه دفتریٍُ : (BVC) بر اساس استانداردهای حسابداری میشود و از اختلاف بین داراییهای بانک و بدهیهـای آن
مرقوم در ترازنامه بدست میآید.

سرمایه بازاریًَ : (MC) برابر با حاصلضرب ارزش بازار سهام در تعداد سهام است و در مورد بانکهایی مورد اسـتفاده
قرار میگیرد که سهام آن در بازار سهام معامله میشود و نشاندهنده ارزش کنونی جریان نقدی مـورد انتظـار بانـک در آینـده است که با نرخی متناسب با ریسک آن، تنزیل شده است.

ارزش منصفانه سرمایهٌَ : (FVC) برابر با اختلاف ارزش منصفانه داراییها و بدهیها است. ارزش منصفانه برابـر اسـت با ارزش کنونی جریان وجوه نقدی که در آینده بدست خواهد آمد. این سرمایه شـامل دارایـیهـای نامشـهودی از قبیـل حـق

اختراع و امتیازنامهٍَ نیز هست.

 

6

سرمایه اقتصادیََ : (EC) سرمایهای است که برای پوشش ریسکهایی که بانک در معرض آنست، استفاده میشود. ایـن سرمایه تحت عنوان سرمایه در معرض خطرَُ (CaR) نیز شناخته میشود و با مفهوم ارزش در معـرض خطـر (VaR) قابـل
محاسبه است. سرمایه اقتصادی برابر است با بیشترین ضرر مورد انتظار در سطح اطمینان و افق زمانی .h

نمودار زیر تابع توزیع احتمال بازدهی داراییهای بانک را نشان میدهـد. سـرمایه اقتصـادی بایـد بتوانـد بیشـترین ضـرر

محتمل با سطح اطمینان در افق زمانی h روز آینده را پوشش دهد.


احتمال


سود احتمال % زیان

میانگین بازدهی %0 سرمایه اقتصادی 100
مورد انتظار

بانکها برای محاسبه سرمایه اقتصادی خود همه ریسکهایی را که سبد داراییشان در معرض آنست، به صورت جداگانـه و جزئی محاسبه میکنند و سه گام زیر را برمیدارند:

.8 به همه ریسکها توجه کافی داشته و آنها را تکمیل میکنند.
.2 سطح اطمینان و افق زمانی VaRهای مختلف را هممقیاس میکنند.
.3 ریسکهای جزئی را با در نظر گرفتن اثر تنوعبخشی در عوامل ریسک با هم جمع میکنندَِ.
سرمایه اقتصادی باید توسط سرمایه در دسترسَّ (AC) بانک پوشش داده شود یعنی باید .

7

بهترین تعریفی که برای سرمایه در دسترس بانک استفاده میشود، ارزش منصفانه سرمایه اسـت. ارزش منصـفانه سـرمایه بانک، ارزش صحیح اقتصادی سرمایهگذاری سهامداران را اندازه میگیرد و مرتب به روز میشود. مفروضات و تخمـینهـایی

که در مدلهای قیمتگذاری دارایی مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین تغییر مداوم مقادیر که با شـرایط روز بـازار بـه روز

میشوند، از معایب ارزش منصفانه سرمایه است ولی میتوان ادعا کرد از لحاظ تئوریک بهترین متغیر برای سنجش سرمایه در دسترس است. پس باید همواره رابطه زیر برقرار باشد:

این معادله رابطه بین ظرفیت ریسکپذیری بانک و ریسکی را که بانک در معرض آنست، نشان میدهد. طبیعی اسـت کـه ظرفیت ریسکپذیری بانک باید بیش از ریسکی باشد که در معرض آنست.

اگر AC > EC باشد بدین معنی است که سرمایه به صورت کامل مورد استفاده قرار نگرفته است. در این حالت دو راه در

پیش داریم؛ یا ریسک بیشتری سازگار با بازده مورد درخواست سـهامدارن بپـذیریم و یـا مـازاد سـرمایه را بـه صـورت سـود

تقسیمی بین سهامداران تقسیم کنیم.

اگر AC < EC باشد بدین معنی است که ریسکی که بانک در معرض آنست از ظرفیت ریسکپـذیری آن بـالاتر اسـت و

بانک یا باید ریسک فعالیتهای خود را کاهش دهد و یا افزایش سرمایه دهد.

اگر AC = EC باشد اگرچه علیالظاهر بهترین شرایط را داریم ولی این شرایط پایدار نیست و بسیار غیرمنعطـف اسـت.

لذا بهترین وضعیت اینست که همواره مقدار سرمایه در دسترس بانک به صورت پایداری بیشتر از سرمایه اقتصـادی آن باشـد

( AC-EC >0 ) (رستی و سیرونی،2117، .(668


.5 بودجهبندی سرمایهای


نقش بودجهبندی سرمایهای، تشخیص فعالیتهای بهینه پیشروی بنگاههای اقتصادی است کـه هـدف اصـلی آن بیشـینه-سازی ارزش است. بودجهبندی سرمایهای در بنگاههای غیرمالی و مالی تفاوتهای ماهوی دارد که به تفـاوتهـای سـاختاری موضوع کسبوکار آنها برمیگردد. در ادامه به این تفاوتها و ابزار مناسب بودجهبندی سرمایهای هر یک از دو گـروه مـالی و

غیرمالی میپردازیم.

.1.5 بودجهبندی سرمایهای در بنگاههای مالی و غیرمالی

هزینه سرمایهای که هر بنگاه غیرمالی به عنوان نرخ تنزیل جریان وجوه نقد آتی پروژههای خود در نظر میگیرد، ازمیانگین

موزون هزینه سرمایه (WACC) بدست میآید:


8

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید