بخشی از مقاله

مقدمه:
اجرای ساختمانی اسکلت فلزی به آگاهی از یکسری مسائل فنی که به علم رشته های مختلف ساختمان بستگی دارد، نیازمند است.
بدیهی است عدم توجه به مسائل تئوری معماری، محاسباتی و تأسیساتی در اجرا و ساخت اشکالات را در پی خواهد داشت که به زودی به تعمیر ساختمان منتهی خواهد شد، که باید در اسرع وقت ساختمان را به وسیله تعمیر محافظت کنیم و ضمن اجرای اصولی تعمیر، عمر مفید ساختمان را تداوم بخشیم. چرا که در بعضی مواقع، اشتباه در تعمیر ساختمان خسارت مالی و جانی جبران ناپذیری در بر خواهد داشت.


در این گزارش کارآموزی سعی شده اطلاعاتی در مورد ساختمانهای فلزی و روش اجرای آنها داده شود.
در پایان از زحمات سرپرست محترم خودم جناب آقای مهندس ………… و همچنین از استاد عزیزم جناب آقای مهندس …………. کمال تشکر را دارم.

چگونگی انجام کارهای ساختمانی:
شرح:
روشهای اصلی ساختن تسهیلات در شکلهای ذیل نشان داده شده اند. این روشها به شرح زیرند:
1- نیروی کار ساختمانی کارفرما (انجام کار توسط خود کارفرما)
2- مدیریت کار ساختمانی توسط کارفرما
الف) استخدام اعضای خود سازمان برای انجام کار (امانی)
ب) انجام کار توسط پیمانکار های جزء


شکل 1: کار ساختمانی با به کارگیری نیروهای ساختمانی خود کارفرما

شکل 2 :
توجه: می توان یکی از دو روش (الف) یا (ب) و یا هر دو آنها را به کار گرفت

3- انجام کار ساختمانی توسط پیمانکار عام.
4- قرار داد کار ساختمانی از طراحی تا اجرا یا قرار داد طرح- ساخت (کلید رد دست).
5- مدیریت حرفه ای کار ساختمانی


شکل 3 : اجرای کار ساختمانی توسط پیمانکار عام


شکل 4: انجام کار ساختمانی با به کارگیری موسسه طرح - ساخت

بسیاری از سازمانهای صنعتی بزورگ، و شماری از ادارات دولتی، خودشان نیروی کار ساختمانی در اختیار دارند. از این نیروها، در درجه اول، برای انجام تعمیرات، نگهداری، و کارهای تعویضی استفاده می شود. اما چنین نیروهایی معمولاً صلاحیت و توانایی اجاری پروژه های ساختمانی جدید را نیز دارند(شکل1). کارفرما ها غالباً، از کارکنان ساختمانی خود برای مدیریت کار ساخمانی جدیدشان استفاده می کنند(شکل 2).


این نیروی کار ممکن است کارکنان باشند که کارفرما آنها را مستیماً استخدام می کند و یا ممکن است که خود کارفرما به صورت پیمانکاری عام عمل کرده و با پیمانکار تخصصی قراردادهای فرعی امضاء کند.
احتمالاً انجام کار ساختمانی توسط پیمانکاری عام با یک قرارداد اصلی متداولترین روش ایجاد تسهیلات ساختمانی است(شکل 3).
در اینجا فقط اشاره می کنیم که کاربرد دو روش جدید در ارائه خدمات ساختمانی رو به ازدیاد است:
الف) روش طرح – ساخت (یا کلید در دست).


ب) روش به کارگیری مدیریت حرفه ای در امور ساختمانی.
مفهوم کار ساختمانی به روش طرح – ساخت یا کلید در دست (شکل 4) این است که کارفرمایی با موسسه ای قراردادی می بندد که طبق آن، موسسه طرف قرارداد هم طراحی و هم ساختن تسهیلاتی را به عهده می گیرد که نیازهای خاصی را (معمولاً از نظر اجرایی) برآورده کند. غالباً موسساتی این گونه قراردادهای را تقبل می کنند که در نوع خاصی از ساختمان تخصص دارند و نیز طراحیهایی استاندارد دارند ه آنها را مطابق با خواستهای کارفرما تعدیل می کنند.


چون هر دو کار طراحی و ساخت را یک سازمان انجام می دهد، مشکلات هماهنگی در کار به حداقل می رسد و کار ساختمانی می تواند قبل از کامل شدن طرح نهایی شروع شود. (در روشهای ساختمانی مرسوم، این امکان نیز وجود دارد که کار ساختمانی قبل از کامل شدن طراحی شروع شود. در این حالت قرارداد کار ساختمانی بر مبنای تادیه هزینه خواهد بود. این روش ساخت را روش «مسیر سریع» می گویند.) این معایب اصلی روش طرح – ساخت مشکل بودن ایجاد رقابت بین تأمین کنندگان و پیچیدگی در ارزیابی طرحهای پیشنهادی آنهاست.


به کارگیری مدیریت حرفه ای کار ساختمانی (شکل 5) برای ساخت تسهیلات نیز تا اندازه ای با روش اسختمانی مرسوم تفاوت دارد. در این حالت، مدیرتی ساختمانی مانند نماینده کارفرما عمل کرده و هر دو قسمت طراحی و ساخت پدیده تسهیلاتی مورد نظر را اداره می کند. کارفرما برای طراحی، ساخت و مدیریت ساختمانی پروژه سه قرارداد جداگانه می بندد. اتخاذ این شیوه در کار ساختمانی به دلیل ایجاد هماهنگی نزدیک بین کار طراحی و کار ساختمانی امکان صرفه جویی در وقت و هزینه را ایجاد می کند. هر چند، مخالفان این روش متذکر می شوند که مدیریت کار ساختانی مسئولیت مالی کمی می پذیرد و یا حتی هیچ مسئولیت مالی در قبال پروژه ندارد و نیز اینکه هزینه خدمتی که او ارائه می کند، هر گونه صرفه جویی حاصل از بهبود هماهنگی در کار طراحی و کار ساختمانی را بی ثمر می کند.


ــــــ ارتباط پیمانی
----- ارتباط مدیریتی (عامل کارفرما)
شکل 5: اجرای کار ساختمانی با به کارگیری مدیریت حرفه ای


طراح، محاسبه و پیمانکاری ساختمان:
در شناسنامه ساختمان، بخش مربوط به سابقه کار افراد زیر وجود دارد:
الف) طراح ساختمانی (یعنی مهندس معماری)
ب) مهندس محاسب
ج) سازندگان و مجریان کارگاه که شامل:


پیمانکار، مهندس، سرپرست کارگاه، تکنسین، معماری و به طور کلی افراد مسئول بخشهای فنی در تعدادی محدود و یا کسانی می باشد که در امر احداث ساختمان از شروع کار و یا قسمتهایی از اجرای آن شرکت موثر داشته اند. در این بخش آدرس کار (شرکتها) شماره تلفن آنها ثبت می شود. در صورت بروز اشکال از نامبردگان که با جزء جزء اجرای ساختمان آشنایی کامل دارند، کمک گرفته می شود تا تعمیرات اصولی با توجه به نقشه های موجود به شکل کامل انجام می شود به طور کلی شناسنامه ساختمان در هنگام خرابیها و تعمیرات از جهات بسیار مفید است و با کمک ها و راهنماییهای آن، تعمیرات در زمان کوتاه و با صرف هزینه کم انجام می شود.
محل احداث ساختمان:


مطالعاتی که قبل از شروع کارهای در رابطه با محل ساختمان باید انجام شود، مسائلی مانند اثرات جوی، بارندگیها، تغییر درجه محیط که بخصوص در فصول سرد و یخبندان تأثیرات نامطلوب و مخرب در مصالح، اجزا و قسمتهای ساخته شده بنا می گذارد.


قابل توجه اینکه، در هر راه اندازی مجدد و تا جا افتادن کارگاه از جهات مختلف، اشکالاتی فراوان وجود دارد،از جمله مسائل فنی، جمع آوری کارگردان مورد نظر بخصوص در برداشتن هزینه بیشتر که اولاً: باعث تأخیر در تحویل بنا ی شود؛ ثانیاً: قیمت تمام شده ساختمان را افزایش می دهد.


قبل از شروع یک طرح ساختمانی کوچک یا بزرگ، باید مقاومت زمین زیر پی جهت دیوارها برای طراح مشخص شود تا بتوانند بر مبنای آن محل ستونها، دیوارها و در مجموع طرح را به وجود آورد، معمولاً زمینهای مرغوب، رنگ سبز تیره با دانه های خاک متراکم و چسبندگی زیاد دارند.
انواع گوناگون زمین ماسه ای، رسی، دج، سنگی و یا مخلوط نامتناسب هستند.
اکثر زمینهای ایران از انواع زمینهای رسی است. این زمینها مقاوم هستند و چنانچه خاک ریز دانه و درشت دانه ماسه در آنها وجود داشته باشد. قابل اطمینان خواهد بود. در بعضی موارد بنا روی زمینهای شیب دار رسی احداث می شود، در این حالت باید به اصول پایداری بنا توجه شود تا در موقع حرکت زمین خطر رانش به وجود نیاید.
زمینهای دج نیز ترکیبات کامل، متراکم و قابل اطمینان دارند که بناهای مرتفع را می توان روی آن احداث کرد.
به طور کلی زمین لایه ها و موارد متشکله مختلفی دارند که هر لایه آن مورد آزمایش قرار گیرد، در بناهای معمولی، از طریق چاه کنی و خروج لایه های خاک می توان از نوع زمین آگاه شویم، اما جهت احداث های بناهای مرتفع، با گمانه زدن (سونداژ) از لایه های مختلف پی سازی و احداث بنا انجام شود.
در بعضی موارد، زمین مورد نظر ماسه ای و یا از نوع خاک دستی است. در این حالت، پی کنی تا سطح زمینهای سخت پیشروی می کند و با پی سازی اصولی و در صورت نیاز پی های صفحه ای احداث می شود.
به طور خلاصه، شناخت خاک زمین جهت عملکرد طراح و محاسبات از مسائل اولیه و بسیار مهم برای ساخت یک بناست که بی توجهی به آن، مشکلات و خسارات زیادی به بار می آورد.
انواع نقشه های ساختمانی:
نقشه های اولیه معماری که بنا را به شک لسه بعدی (پرسپکتیو) نشان می دهد، برای تفهیم به مجریان بسیار سودمندند. معمولاً نقشه های فنی و اجرایی در سه فاز تهیه می شود:
الف) نقشه های معماری:
این نقشه ها به منظور مشخص کردن ابعاد بنا جزئیات ظاهری و بناسازیهای داخلی و خارجی برای
تفهیم مسائل به سازندگان و مجری ساختمان تهیه می شود. آنها می توانند پس از اجرای یک
سلسله مسائل فنی، بنای مورد نظر را در چهار چوب طرح معماری بسازند.
ب) نقشه های اجرایی:


این نقشه های با جزئیات گوناگون مانند پلانهای موقعیت، پی سازی، تیرریزی، شیب بندی، برش، نما و ... با مشخصات هر چه دقیق تر جهت اجرای دقیق و اصولی تهیه می شود که سازندگان با استفاده از آنها و همچنین نقشه های جزئیات که از نقشه های ذکر شده تهیه می شود کار را دقیق و اصولی اجرا می کنند.
همچنین با توجه به دفترچه مشخصات ریز مقادیر (آیتمها)، اسکلت ساختمان به شکل سفت کاری و نازک کاری ساخته می شود.
در بناهای بزرگ، وجود مهندسان معمار، محاسب و همکای نزدیک آنها با همدیگر باعث می شود که طرحی به وجود آید. بدون این همکاری، مسئله ساختن بنای عظیم غیر ممکن است.


ج) نقشه های تأسیسات:
این نقشه ها نیز جدا از نقشه های معماری و استراکچر، شامل کلیات و جزئیات آبرسانی، فاضلاب، تهویه، دستگاه های گرم کننده و سرد کننده و به ویژه روشنایی برق است.
همان طور که می دانید، این نقه ها به هنگام تعمیرات بسیار مفید است. بخصوص در هنگام زلزله، سیل و حریق که قسمتی از بنا از بین می رود با استفاده از نقشه های موجود در شناسنامه می توان ضایعات پدید آمده در ساختمان را نوسازی کرد.


معمولاً برای اجرای ساختمان باید با توجه به زمان بندی مشخص، نشه های لازم و از قبل آماده شده، مسائل اقتصادی و اجرایی و تمامی موارد دیگر به انجام کار اقدام کرد.
اکثر اوقات، شروع کار بنای ساختمان با پیگیری مراحل مختلف اجراء با سرعت بخشیدن در پیشبرد آن و بدون تعطیل شدن در زمانهای طولانی دنبال می شود تا در مدت زمان پیش بینی شده به مراحل پایانی برسد.

موارد استفاده از نقشه های تأسیساتی و برقی:
به طور کلی در هر پروژه شناسنامه نقشه های تأسیساتی و برقی ویژگی خاص را دارد. اگر در وضع لوله های آبرسانی، لوله های فاضلا و یا دستگاههای گرم کننده و سرد کننده به علل مختلف اشکالاتی به وجود آید، مخصوصاً در مواقعی که سیم کشی ها نیاز به تعمیرات داشته باشد، وجود نقشه های برقی و تأسیساتی اهمیت زیادی پیدا می کند.
در بناهای بزرگ برای عبور کلیه لوله های تأسیساتی و برق، کانالهای عمودی و افقی تعبیه می شود، در مواردی، کانالهای افقی به شاخه هایی جهت عبور برخی از لوله ها تا موتور خانه و کانال هایی برای لوله های فاضلاب تا سپتیک تانک و کانالی جهت عبور لوله های آب سرد و گرم تقسیم می شود؛ اما درکانال های عمودی، کلیه لوله به صورت مجتمع عبور می کند.
توجه: در بعضی موارد، قسمت جلوی کانالهای عمودی کلاً به وسیله در باز و بسته
می شود. با میله گذاری در دیوار کانال، می توان از آن به عنوان نردبان استفاده کرد، اگر در سیستم لوله کشی اشکالی بروز نماید، درپوش عمودی و یا افقی کانال را باز می کنیم و پس از رفع نقیصه آن را می بندیم.


در ساختمانهایی کوچک، برای تأسیسات، چنین کانال کشی انجام نمی شود اما در این بناها، نقشه های تأسیساتی می تواند مشخص کننده مسیرها باشد تا در مواقع لزوم بتواند اشکالات را رفع کند.


به طور خلاصه، اگر مسیر لوله های تأسیساتی و یا برق مشخص نباشد، به هنگام بروز اشکالات، سرگردانیها و گرفتاریهای فراواین به وجود می آید که باید با شکافتن، مسیر آنها را یافت. این عمل در مجموع باعث مشکلات و مسائل فراوانی خواهد شد.
مشخصات ویژه مصالح:
ساختن بنای مقاوم به دو عامل بستگی دارد:
الف) مصالح مرغوب و مقاوم
ب) اجرا صحیح و فنی


بدیهی است، نوع مصالح که در ساختمان به کار می رود، باعث پایداری و افزایش عمر ساختمان و با استفاده از نوع نامرغوب، نتیجه معکوس می شود.
به طور کلی، تعمیراتی که به خاطر رطوبت در آجرهای محلی انجام می شود، فراوان است در صورتی که در آجرکاری غیر محلی این نقیصه بسیار کم است و یا اصلاً نیست.
برخی از انواع سنگها مکش آب فراوان دارند که گاهی بیشتر حجم خود می باشد. نفوذ آب در آنها ضایعات جبران ناپذیری به وجود می آورند و در مواردی حق سنگ را حل می کنند.
به طور خلاصه تا 120 درجه حرارت پخته می شوند، هرگز نمی تواند یکنواخت و یکسان باشند.
به طور خلاصه، مشخص بودن نوع مصالح استفاده شده درشناسنامه هر پروژه الزامی است و در زمان تعمیرات و یا پیشگیری های لازم می توان از آن استفاده کرد.
روش انبار كردن سيمان
در كارگاه ساختماني محلهاي مشخص را براي دپو سيمان، ماسه، شن و غيره تعيين مي كنند. براي دپو سيمان ابتدا يك سري بلوك در سطحي مربع شكل روي زمين مي چينند تا كيسه هاي سيمان روي بلوكهاي قرار گرفته و با زمين در ارتباط نباشد، بعد از قرار دادن كيسه هاي سيمان روي بلوكها، يك پلاستيك بزرگ روي كيسه ها مي كشند تا در صورت بارندگي يا وجود رطوبت هوا كيسه هاي سيمان خراب نشود اين محلها ميكسر دسترسي آسان داشته باشد و براحتي و در كوتاهترين زمان ممكن به دستگاه ميكسر رسانده شود و بتن مورد نياز تهيه شود.
روش انبار كردن ميلگرد ها
ميلگردها بايد در محلي از كارگاه قرار گيرد كه براحتي جهت قطع و خم به محل مورد نظر رسانده شود، سعي مي شود كه ميلگرد در قطرهاي متفاوت به صورت جداگانه قرار بگيرند تا به راحتي در دسترس باشند.
خم كردن ميلگردها
اين آرماتورها به اين صورت خم مي شوند، كه يك سري تخته روي پايه هايي قرار دارد و روي اين
تخته ها سه يا چهار پايه فلزي محكم، در فاصله هاي مشخص سوار شده است كه ميلگرد بين اين پايه ها قرار گرفته و در اندازه هاي مشخص خم مي شود. اين اندازه ها توسط يك سري ميخ ريز كه روي تخته نصب شده است، كاملاً مشخص است. البته براي خم كردن آرماتورهاي يا ضخامت بالاتر از يك سري اهرم استفاده مي شود تا براحتي در محل مورد نظر خم شود.


ساختمانهاي اسكلت فلزي
در اين نوع ساختمان براي ساختن ستونها و تير از پروفيل فولادي استفاده مي شود. همچنين از نبشي تسمه و براي زير ستون از ورقه فولادي استفاده مي نمايند و معمولاً دو قطعه را به وسيله جوش به هم ديگر متصل مي نمايند. سقف اين نوع ساختمانها ممكن است تيرآهن و طاق ضربي باشد و يا از انواع سقف هاي ديگر از قبيل تيرچه بلوك غيره استفاده مي گردد.


براي پارتيشنها مي توان مانند ساختمان هاي بتوني از انواع آجر و يا قطعات گچي و يا چوبي و سفالهايي تيغه اي استفاده نمود. در هر حال جدا كننده ها مي بايد از مصالح سبك انتخاب شود. در بعضي ممالك بر خلاف مملكت ما براي اتصال قطعات از جوش استفاده نكرده بلكه بيشتر از پرچ و يا پيچ و مهره استفاده مي نمايند. البته براي ستونها نيز مي توان به جاي تيرآهن از نبشي و يا ناوداني استفاده نمود.


بطور كلي منظور از ساختمان فلزي ساختماني است كه ستونها و تيرهاي اصلي آن از پروفيل هاي مختلف فلزي بوده و بار سقفها و ديوارها و جدا كننده ها (پارتيشن ها) بوسيله تيرهاي اصلي به ستون منتقل شده و وسيله ستونها به زمين منتقل گردد.
اجزا تشكيل دهنده ساختمان هاي فلزي
ساختمانهاي فلزي از اجزاء مهم زير تشكيل مي شود:
1- ستونها


2- پل يا تيرهاي اصلي
3- تيرچه ها
4- پروفيل هاي اتصال مانند نبشي و تسمه و غيره

ستون
در ساختمان هاي فلزي و ساختمان هاي بتوني به آن قسمت از اجزاء كه تحت نيروي فشاري واقع هستند ستون مي گويند.
ستونها از مهمترين و حساس ترين اجزاء ساختمانها فلزي مي باشند، بار سقف ها به وسيله تيرها به ستونها منتقل شده و به وسيله ستونها به زمين منتقل مي گردد. در اين قسمت نقشه اجرائي سه تيپ ستون كه در پروژه مذكور اجرا شده، ناشن داده شده است.
الف- قسمت هاي مختلف ستون


قسمتهاي اصلي يك ستون عبارت است از آن پروفيلي است كه بارهاي فشاري را تحمل مي نمايد.
براي ساختن ستون ها مي توان از پروفيل هاي مختلف استفاده نمود، مانند دو عدد تير آهن I معمولي و يا يك عدد آهن بال پهن و يا دو عدد ناوداني و يا يك عدد قوطي چهارگوش و يا چهار عدد نبشي و غيره در ايران براي ساختن ستونها معمولاً از دو عدد تير آهن I معمولي استفاده مي شود و آنها را به وسيله تسمه به يكديگر متصل مي نمايند. گاهي نيز از آهنهاي بال پهن كه به آنها H گفته مي شود و يا قوطي چهار گوش استفاده مي شود.


در مواردي كه بار ستون زياد است مي توان از سه عدد تير آهن I كه به شكلهاي مختلف به همديگر متصل مي شوند، استفاده نمود و در طبقات بالاتر كه بار ستونها كاهش مي يابد مي توان از ادامه يكي از آهن هاي I خودداري كرد.


براي ساختن ستون ها از دو يا سه عدد I معمولي و ساير پروفيل ها بايد دقت كافي به عمل آورند تا ستونها كاملاً مستقيم و راست ساخته شود زيرا كوچكترين انحناي ستون ممكن است بعد از بار گذاري منجر به كمانش ستون و در نتيجه باعث تخريب ساختمان شود.


در موقع ستون سازي به دو علت ممكن است انحنا ايجاد شود، اول آنكه امكان دارد تيرآهن هاي مورد نياز براي ساختن ستون در اثر حمل و نقل داراي پيچيدگي باشد. دوم آنكه ممكن است در اثر جوش كاري و غير فني و نادرست در ستون پيچيدگي ايجاد شود براي جلوگيري از اين كار بهتر است به شرح زير عمل گردد.


البته اشكالات فوق اشكالات اجرايي مي باشد نه محاسباتي زيرا فرض ما بر اين است كه محاسبات درست انجام شده و ستون قادر به تحمل بار وارده مي شود.
ابتدا تيرآهن را از لحاظ شماره انتخاب نموده و آنها را به طول معين كه در نقشه هاي محاسباتي قيد گرديده برش مي دهند آنگاه زير دو سر و كمر ستون تيرآهن هايي قرار داده و ستون را روي اين تيرآهن هاي افقي كه به صورت تراز روي زمين قرار داده اند، مي خوابانند. قبل از اين كار بايد از راست بودن تيرآهن هاي تكي كاملاً مطمئن بوده و چنانچه تيرآهن كاملاً راست نباشد بهتر است آنها را عوض نموده و از تيرآهن هاي مستقيم استفاده نمايند در صورتي كه اين كار مقدور نباشد بايد تيرآهن ها به وسيله پتكهاي سنگين كه در محل هاي دقيق حساب شده فرود مي آيند راست بشود.


لازم به يادآوري است كه هر نوع ضربه زدن به تيرآهن حتي در جهت بر طرف كردن پيچيدگي هاي موضعي (راست كردن آن) و يا در اثر جابجايي و غيره در تيرآهن هاي تنشهايي ايجاد مي كنند كه در آن باقي مانده و اگر تنشهاي ايجاد شده در اثر بارگذاري هم جهت با اين تنشها باشد موجب تخريب سريعتر قطعه مي گردد، بدين لحاظ هر قدر به تيرآهن قبل از مصرف ضربه كمتري زده شود بهتر است.


آنگاه تيرآهن هاي ستونها را با فاصله معين كه در نقشه محاسباتي تعيين شده است كنار هم قرار داده و به وسيله تسمه هايي كه از قبل بريده شده و آماده مي باشد با خال جوش آنها را به يكديگر متصل مي نمايند، آنگاه براي جلوگيري از پيچيدگي نخست ابتدا و انتها و كمر ستونها را به تيرآهنهاي و زير سري جوش داده و بعد كليه ستونها را با خال جوش به يكديگر متصل مي كنيم و آنگاه جوشكاري را تكميل مي نماييم و بدين ترتيب تا 90 درصد از پيچيدگي ستونها جلوگيري مي شود.
اتصال ستون به صفحه زير ستون


در اين قسمت از گزارش كارآموزي روش اتصال ستون به زير ستون توضيح داده مي شود، صفحه زير ستون قبلاً كاملاً تراز و در سطح كار گذاشته شده است، سطح انتهائي ستون يعني محل اتصال آن به صفحه زير ستون بايد كاملاً مستوي بوده بطوريكه در موقع قرار دادن آن روي صفحه تمام نقاط آن با صفحه در تماس باشد.
آنگاه ستون را بلند كرده و در محل خود قرار مي دهند، لازم به يادآوري است كه ستون را اغلب به وسيله جرثقيل بلند مي كنند در كارهاي كوچك مي توان ستون به وسيله دكل و يا تيفور بلند نمود.
آنگاه ستون را با دوربني و يا شاقول معمولي بنائي شاقول نموده و دور آن را به صفحه زير ستون جوش مي دهند، آنگاه براي تكميل كار، ستون را به وسيله چهار عدد نبشي 10 يا 12 و يا بزرگتر به صفحه جوش مي دهند ابعاد اين نبشي ها طبق محاسبه تعيين مي گردد.


در موقع جوشكاري پاي ستون به صفحه زير ستون بايد توجه نمود چنانچه بعد جوش زياد باشد مانع چسبيدن نبشي هاي اتصال به ستون و صفحه زير ستون خواهد شد. با توجه به اينكه تقريباً كليه لنگرهاي وارده به پاي ستون به وسيله نبشي هاي اطراف تحمل مي گردد بايد دقت شود كه اين جوشكاري فقط درز ما بين پاي ستون و صفحه زير ستون را پر نمايد و از آن خارج نشود. چنانچه اين دقت ممكن نباشد بهتر است از اين جوشكاري صرف نظر گردد.


در بعضي از ستونها كه داراي خارج از محوري شديد مي باشد به جاي نبشي از صفحات مستطيل شكل كه طول آن بيشتر از پشت تا پشت است استفاده مي گردد و بدين وسيله نبشي هاي اتصال را با ابعاد بزرگتر به وسيله صفحه در محل مي سازد و به وسيله چند عدد صفحه لچكي كه بين دو بال نبشي قرار مي دهند سيستم قابل اطمينان در مقابل لنگرهاي وارده ايجاد مي نمايند. عرض و طول كلي اين اتصالات نبايد از روي صفحه زير ستون تجاوز نمايد.
تسمه هاي اتصال


همان طور كه گفته شده ممكن است ستون از دو عدد تيرآهن يك و يا دو عدد ناوداني و يا چهار عدد نبشي و غيره تشكيل شده باشد كه اين پروفيلها مي بايد به يكديگر متصل شود، معمولاً اين پروفيل ها را به وسيله تسمه به يكديگر متصل مي نمايند.


ابعاد اين تسمه ها به وسيله محاسبه تعيين مي گردد ولي اغلب براي ساختمان هاي معمولي از تسمه هايي به ابعاد تقريبي 10100 استفاده مي گردد. طول تسمه معمولاً به اندازه پشت ستون مي باشد(قدري كمتر براي جوش كاري) تسمه ها را در ايران معمولاً به صورت موازي با يك ديگر جوش مي دهند و فاصله آنها از يكديگر در حدود 40 سانتيمتر مي باشد (محور تا محور) ولي گاهي طبق محاسبه مجبور مي شوند تسمه ها را با زاويه 45 و يا 30 درجه جوش بدهند.


اگر طبق محاسبه براي ساختن ستون مي بايد از سه عدد تيرآهن استفاده شود كه يكي از آنها عمود بر دو تاي ديگر باشد قبل از آنكه تسمه هاي اتصال دهنده را جوش بدهند بايد اول سه عدد تيرآهن را به همديگر متصل نموده و جوشكاري آن را تكميل نمايند و بعد تسمه هاي اتصال را جوش بدهند زيرا در غير اين صورت اتصال تيرآهن مياني به دو آهن ديگر مشكل خواهد بود.
ب- بر پا كردن ستون
روش بر پا كردن:
در روش معمولي بر پا كردن سازه سه گروه به استخدام در مي آيند (گروه بالا برنده،
گروه جا اندازه و گروه سفت كننده). اين سه گروه هر يك به توالي، ضمن پيشرفتن كار نصب فولاد، كار خود را انجام مي دهند. گروه بالابرنده، عضو فولادي را بلند كرده و به جايگاه خاص آن مي رساند و سپس با اتصالهاي پيچكاري يا جوشكاري آن عضو را با ايمني كامل در جاي خود قرار دهد تا آنكه گروه جا اندازنده بتوانند كار خود را شروع كنند.


معيارهاي ايمني خاصي براي اطمينان از هماهنگي پاداري نبايد بيش از هشت طبقه بالاتر از بلندترين كف كاملاً تمام شده باشد. همچنين نبايد از ارتفاع بالاتر، بيش از 4 طبقه يا 6/14 متر نسبت به بالاترين كف طبقه تمام شده (طبقه اي كه لزوماً تكميل نيست) پيچكاري يا جوشكاري ناتمام وجود داشته باشد. گروه جا اندازه، عضو مورد نظر را در راستاي مناسب قرار مي دهند و با جوشكاري كافي آن قدر سازه را محكم مي كنند كه تا نصب اتصالهاي نهايي، لنگ گيري انجام شده باشد. گروه سفت كننده اتصالات نهايي را ( با پيچكاري يا جوشكاري) انجام مي دهند، به طوري كه مشخصات فني لازم در سازه تحقق پيدا كند.
ج – وسايل بالابري


در كار با فولاد و بالا بردن آن تا جايگاه نهايي اش، اغلب جرثقيل هاي متحرك و جرثقيل هاي برجي را به كار مي برند. تعدادي وسيله بالابري ديگر هم هستند كه در كار ساختماني فولادي از آنها بسيار استفاده مي شود. ديرك يكي از ساده ترين وسايل بالابري موتوري است. مي توان از دو يا چند ديرك كه همراه با يكديگر به كار برده شوند، براي بلند كردن قطعات بزرگ مانند ديگر بخار يا مخازن استفاده كرد. جرثقيل برجي شايد متداولترين وسيله بالابري در ساختن ساختمانهاي بلند است. از جمله مزاياي جرثقيل برجي اين است كه مي توان آن را با پيشرفت كار ساختماني، به آساني از يك طبقه به طبقه ديگر ارتقا داد.
د – جوشكاري
جوشكاري بايد بخوبي انجام گيرد تا استحكام اتصال كافي ايجاد كند. معدودي از موارد اصلي جوشكاري در اين قسمت شرح داده مي شود.
تمام ناظرين و بازرسان بايد بتوانند نمادهاي استاندارد جوشكاري را تفسير كنند. انواع اصلي جوشهاي سازه اي عبارتند است از جوش كنجي، جوش شياري (لب به لب يا جناغي) و جوش پرچي يا مسدود.


ديگر موارد لازم براي دستيابي به جوش رضايتبخش، علاوه بر استفاده از جوشكاران ورزيده عبارت اند از آماده سازي درست فلز كار، به كار بردن الكترودهاي مناسب و همچنين استفاده از شدت جريان برقي درست، توجه به مقدار ولتاژ و تنظيم قطبيت.
چندين روش و ارسي براي تعيين كيفيت جوشكاري در اختيار داريم. روشهاي آزموني عبارتند از وارسي چشمي، آزمون مخرب، وارسي پرتونگاري، وارسي فراصوتي، وارسي ذرات مغناطيسي و وارسي مايع نافذ.


وارسي چشمي سريعترين، آسانترين، و پر مصرف ترين روش كنترلي جوشكاري است. به هر حال، وارسي چشمي وقتي موثر است كه ناظراني ورزيده و آموزش ديده به آن بپردازند. در عين حال، اين روش كمترين قابليت اتكا را براي اطمينان از كفايت جوشكاري دارد. در روشهاي كنترل كيفيت جوشكاري اساساًً آزمون مخرب را انجام مي دهند و نيز در صورتي كه

روشهاي آزمون غير مخرب حاكي از كيفيت مشكوك جوشكاري باشد انجام آزمون مخرب ممكن است براي تعيين استحكام واقعي جوشكاري لازم شود. بررسي پرتونگاري جوشكاري با تهيه تصوير پرتوي ايكس از جوش انجام شده، صورت مي گيرد. پرتو نگاري اگر به درستي انجام شود، مي تواند نقصهايي را كه ريزي آنها به كوچكي 2% ضخامت درز جوش داده شده است، مشخص كند. در وارسي فراصوتي از بسامدهاي با ارتعاش زياد براي تشخيص نقصها استفاده مي كنند. ماهيت پيامدهايي كه از محل جوش بازتاب پيدا مي كند، نشاني، نوع، اندازه، و محل هر نقصي را مشخص مي كند. وارسي ذرات مغناطيسي عبارت است از كاربرد ذرات مغناطيسي كه روي جوش انجام شده پخش مي شوند تا نقصهاي سطح يا نزديك به سطح جوشكاري را مشخص كند. البته از اين روش نمي توان در مورد فلزات غير مغناطيسي، مثل آلومينيوم استفاده كرد.


وارسي مايع نافذ با پاشيدن مايعي نفوذ كننده بر روي جوش انجام شده، خشك كردن سطح، و سپس استفاده از سيالي براي ظهور كه محل نفوذ مايع نافذ را در جوش نشان مي دهد، انجام مي گيرد. اين روش ارزان است و به آساني مي توان آن را به كار بست، اما به كمك آن فقط مي توان درزه هايي كه تا سطح گشوده هستند، مشخص كرد.
تيرهاي اصلي


در اين قسمت از گزارش كارآموزي موارد زير مورد بررسي قرار مي گيرد:
1- چگونگي اتصال تير به ستون
2- نكاتي در مورد ساختن تيرها
3- وصله تيرهاي سراسري


4- وصله نمودن دو نقطه تيرآهن به همديگر
5- تيرهاي لانه زنبوري
6- تيرچه
1- چگونگي اتصال تير به ستون
الف) حالت اول تير از كنار ستون عبور نمايد.
ساده ترين شكل اتصال پل به ستون آن است كه پل در جهت بال تيرآهن ستون امتداد پيدا كند. در اين حالت معمولاً از پل هاي سرتاسري استفاده مي نمايند، اين پل ها به وسيله يك عدد ورقه بست كه در محل عبور پل به ستون جوش مي شود، همچنين يك عدد نبشي 10 يا 12 كه روي ورق بست جوش مي گردد به ستون متصل مي شود، (نبشي طبق محاسبه تعيين مي گردد) بعضي از مهندسين محاسب براي آنكه تكيه گاهي تقريباً گيردار به وجود بياورند يك عدد نبشي نيز روي تير قرار مي دهند، براي ايجاد تكيه گاهي كه كاملاً گيردار باشد

بايد از صفحه هاي ممان گير استفاده نمود، صفحه ممان گير صفحه اي است به شكل ذوزنقه يا مستطيل كه روي تير قرار گرفته و آن را به ستون متصل مي نمايد. ولي بعضي از قرار دادن اين نبشي اخير صرف نظر نمودن و تكيه گاه را ساده در نظر مي گيرند. در ايران غلب مهندسين محاسب به همين طريق عمل مي نمايند يعني پل را از كنار ستون عبور داده و در اين حالت پل را ممتد محاسبه مي نمايند و مخصوصاً در ستونهاي مياني اسكلت، از دو طرف ستون پلهاي ممتد را عبور داده و به اصطلاح از گره خور جيني استفاده مي نمايند. به عقيده اغلب زلزله شناسان اين نوع اتصال در مقابله زلزله از مقاومت خوبي برخوردار نيست. چنانچه بار پل در محل اتصال ستون زياد و امكان خم نمودن نبشي تيكه گاه وجود داشته باشد بهتر است يك عدد صفحه مثلثي شكل بين دو بال نبشي جوش داده تا از خم شدن آن جلوگيري شود به اين صفحه لچكي مي گويند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید