بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسم الله الرحمن الرحیم
روش آیت الله خویی در توحید مختلفات
اسلاید 2 :
بیان مسئله
گاه در اسناد روایت از نام اصلی راوی یاد نمی شود، بلکه ممکن است با نام غیرمشهور یا کنیه یا لقب از وی یاد شود. افزون بر این کتب رجالی، اسامی گوناگون یک راوی را جمع نکرده است. در این صورت گاه نام¬هایی در اسناد روایات به چشم می¬خورد که اثری از آن¬ها در کتب رجالی نیست. یکی از مهم ترین امتیازات کتاب معجم رجال الحدیث برطرف نمودن این مشکل برای مراجعه کنندگان است. چراکه این کتاب علاوه بر عناوین موجود در کتب رجالی، عناوین موجود در روایات را نیز جمع کرده است.
این شیوه عنوان¬گزاری در معجم موجب شده است تا در برخی موارد از یک راوی، چندین مرنبه و با عناوین متعدد یاد شود. از این رو شناخت این که کدام یک از عناوین متعدد دارای یک هویت است، نیازمند بررسی است. پژوهش حاضر به این مهم پرداخته که آیت الله خویی در توحید مختلفات از چه روشی استفاده کرده و به چه قرائنی تمسک نموده است.
اسلاید 3 :
1- بهره گیری از دانش طبقات رجال
1-1-اختلاف در راوی و مروی عنه
به وسیله تعیین طبقه راویان و شناسایی کامل راویان و مروی عنه های آنان، می توان با اطمینان کامل به تعدد عناوین نظر داد؛ چرا که مادامی که در عناوین مشابه، تفاوت طبقاتی مشاهده شود، دیگر نمی توان به توحید مختلفات حکم کرد.
مثال : برقی سلمة بن کهیل را از خواص اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام و کشی وی را از بتریه می داند. آیت الله خویی پس از حکم نمودن به تغایر این دو عنوان بیان می دارد : اقتضای اتحاد این دو عنوان، این است که سلمه از افراد طویل السّن بوده و صد سال یا بیشتر عمر کرده باشد. درحالیکه چنین نیست.
اسلاید 4 :
1- بهره گیری از دانش طبقات رجال
1-2-اشتراک در راوی و مروی عنه
به علت وجود امکان وجود راویان مشترک در یک طبقه نمی توان صرف اشتراک در برخی راویان و مروی عنه-ها را مستند حکم به توحید مختلفات دانست. اما از آنجاکه آیت الله خویی بر این نظر است که تمییز راویان همنام، بر راویان از آنها لازم است، در بسیاری از موارد که عناوین مختلف دارای راویان مشترک هستند، به توحید مختلفات حکم می¬کند. یعنی اگر در یک طبقه دو راوی با نام¬های مشترک وجود داشته باشد، ب راویان از آن دو لازم است تا آن دو نفر را با قیدی از یکدیگر تمییز دهند و اگر چنین نکرده باشند، این برخورد آنان قرینه ای است برای اتحاد دو عنوان.
مثال : آیت الله خویی درباره اتحاد دو عنوان جعفر بن عثمان رواسی و جعفر بن عثمان صاحب ابی بصیر می-گوید : چیزی که مؤید اتحاد این دو عنوان است این است که شیخ صدوق در مشیخه و نیز کتاب فقیه، بدون توصیف از جعفر عثمان یاد کرده است. و این مطلب از اتحاد این دو عنوان پرده برمی دارد. که اگر جز این بود تعیین مقصود بر وی واجب و لازم می آمد.
اسلاید 5 :
2- توجه به عنوان گزاری اصول اولیه رجالی
2-1-اتفاق اصول اولیه رجالی بر تعدد عنوان گزاری
آیت الله خویی در مواردی که اصول اولیه رجالی در متعدد ذکر کردن عناوین مشابه اتفاق دارند. به تعدد عناوین حکم می کند و بر این نظر است که در صورت اتحاد عناوین دلیلی بر تعدد عنوان¬گزاری اصول اولیه رجالی وجود ندارد.
مثال : سخن در وحدت یا تعدد دو عنوان عبدالاعلی بن اعین عجلی و عبدالاعلی مولی آل سام است. طوسی در کتاب رجال خویش هر یک را به صورت مستقل ذکر نموده است. در صورتی که در روایتی در کافی و تهذیب به صراحت عبدالاعلی بن اعین مولی آل سام معرفی شده است. با این وجود آیت الله خویی بر این نظر است که این روایات تنها این مسئله را ثابت می کند که عبدالاعلی مولی سام فرزند اعین است و این نمی¬تواند توحید مختلفات را نتیجه دهد. چرا که ممکن است پدر هر دو راوی نامی به نام اعین باشند. از نظر آیت الله خویی چیزی که از این تعدد پرده برمی دارد این است که شیخ طوسی از این دو عنوان به صورت مستقل در میان اصحاب امام صادق( ع) یاد کرده است و این عملکرد او نشان از تعدد این دو عنوان مشابه دارد.
اسلاید 6 :
آیت الله خویی در مواردی که هریک از اصول اولیه رجالی از یکی از عناوین مشابه نام برده است، غالبا به اتحاد دو عنوان حکم نموده و بیان می دارد که اگر دو عنوان مشابه در اصل متعدد بودند، بی تردید هر اصل متعرض عنوانی که در اصل دیگر مذکور است نیز می گشت.
مثال : ایشان دلیل اتحاد دو عنوان آدم ابوالحسن و آدم بن الحسین را چنین بیان می کند : چیزی که بر اتحاد این دو عنوان شاهد است؛ این که اگر این دو متعدد بوند به طور حتم شیخ طوسی متعرض شرح حال شخصی که نجاشی از وی نام برده است، نیز می گشت. اما وی تنها متعرض بیان شرح حال یکی از این دو عنوان شده است.
اسلاید 7 :
2-3-اختلاف اصول اولیه رجالی دروحدت و تعدد عنوان¬گزاری
در این گونه موارد که از برخی کتب رجال، تعدد عناوین و از برخی دیگر وحدت آن ها برداشت می شود، آیت الله خویی غالبا به توحید مختلفات حکم نموده است؛ چرا که ایشان د صورت تعدد عناوین، تعدد عنوان گزاری را بر یکایک اصول اولیه رجالی لازم می داند.
در مواردی که در برخی از اصول اولیه رجالی، تعدد عنوان گزاری و در برخی دیگر اقتصار یه ذکر یک عنوان مشاهده می شود، آیت الله خویی جهت حکم به وحدت یا تعدد عناوین به میزان صراحت هریک از آن ها در وحدت یا تعدد عنوان گزاری استناد می کند. در نتیجه صراحت بیان نجاشی را بر تعدد عنوان گزاری شیخ طوسی ترجیح داده و به توحید مختلفات حکم نموده است.
مثال : ظاهر کلام شیخ طوسی، تعدد حسان بن مهران جمال و حسان بن مهران غنوی است. در صورتی که از بیان نجاشی وحدت دو عنوان برداشت می شود. اما تصریح برقی به تعدد است. چراکه با فاصله از این دو عنوان یاد کرده است. آیت الله خویی در آخر به خاطر تصریح برقی بر تعدد عناوین، تعدد دو عنوان را نتیجه گرفته است.
اسلاید 8 :
3- توجه به سایر قرائن
3-1-اشتراک در شرح حال
آیت الله خویی در موراد متعدد، اشتراک شرح حال راویان را مؤیدی برای اتحاد آن ها معرفی کرده و بیان داشته : بعید است در یک طبقه دو عنوان تا این حد نقطه اشتراک داشته باشند.
مثال : آیت الله خویی در جهت اتحاد دو عنوان بسطام بن سابور و بسطام بن سابورزیات بیان می دارد که نامیان به بسطام و سابور اندکند، پس بعید است که در یک طبقه دو نفر به نام بسطام بن سابور باشند که هر دو صاحب کتاب و شهره هستند.
اسلاید 9 :
3-2-اختلاف در شرح حال
اختلاف در شرح حال می تواند قرینه ای برای تعدد عناوین محسوب گردد.
مثال : آیت الله خویی بیان می دارد وجهی برای اتحاد عبدالله بن هلال عربی و عبدالله بن هلالی که با وصف مولی از وی یاد شده نیست؛ چرا که یکی عربی و دیگی مولی است.
اسلاید 10 :
نتیجه
روش آیت الله خویی در این مرحله از کار سندشناسی یعنی اثبات وحدت یا تعدد عناوین؛ بهره گیری از دانش طبقات و توجه به بیان صاحبان اصول اولیه رجالی در عنوان¬گراری و گزارش شرح حال راویان است و در این مسیر به قرائنی نظیر اشتراک دو عنوان در دارا بودن کتب واحد و طرق روایی مشترک، اشتراک در شرح حال و . جهت توحید مختلفات تمسک کرده و حکم نهایی را با مطالعه و ارزیابی تک تک این قرائن در کنار یکدیگر صادر نموده است.