بخشی از مقاله

ژئولوژي


ژئولوژي، كاني شناسي و داده هاي مشخص متغير ( بي ثبات) رسوب canakkale-Arapucan-pb-zn-cu-Ag، تركيه.)
مقدمه: Arapucan، رسوب pb-zn-cu-Ag، تقريبا در 11 شمال شرقي شهر yenice واقع شده است، بخش yenice در محدوده canakkale در شهر Anatolia شمال غربي است. اين رسوب يكي از رسوبات pb-zn راپي ژنتيكي در محدوده كاني yanice-kalkim منطقه kazday massife مي باشد و در نواحي مشابهي چون balya mine معدن Balya كه يكي از توليد كنندگان اصلي pb,Ag در

تركيه در سال هاي 1880 تا 1935 بوده است، رخ داده است. عقيده بعضي از نويسندگان بر آن است كه هر دو گروه از رسوبات داراي ناحيه اي مشابه مي باشند. تاريخچه استخراج رسوب Arapucan همانند معدن Balya به دوران قديمي بر مي گردد. اكتشاف فلزات مدرن در Arapucan توسط Mineral Research and Expalaration Institve موسسه تحقيقات و بررسي هاي كاني ها از طريق يك پروژه تحقيقاتي بنام بررسي ژئولوژيكي كاني سازي به پايان رسيده بود. از 25 حفره

سوراخ كه به لحاظ ارتفاع به مجموع 5189 مي رسند، MRA ذخيره ژئولوژيكي 0/4 با وجود pb 4/16%، zn 1/12%، cu 23/2% را مشخص كرد. بررسي هاي كلي حاكي از آن مي باشند كه كانه Arapucan حاوي 12t طلا و حدود 105t نقره است. رسوب در سنجش ها مقايس هاي صنعتي از سال 1972تا 1995 توسط شركت تركيه وي بنام A,S Kor Madencilik استخراج شده بود. در طول آن دوران در حدود 50000 تن كانه كه حاوي 0/10% فلز اصلي بود توليد شد. اين بررسي دلالت بر ويژگي هاي ژئولوژيكي و كانه شناختي رسوب Arapucan PB-ZN-CU-AG دارد. ويژگي ها و جنبه هاي مختلف كاني سازي توسط Bingol(1968),

 

krushensky(1971),yucelay(1971), Anil(1979), Again, oztunalui(1981) مشخص شده بودند. اطلاعات مقدماتي با داده هاي اضافي بر روي طرح ژئولوژيكي، كاني شناختي كانه، گنجايش هاي متغير و ژئوشيمي با بررسي منشا pb-zn-cu-Ag و سيستم هيدروترمال Arapucan ادغام شده بودند.
2- ژئولوژي: رسوب pb-zn-cu-Ag Arapucan نزديك به مركز kazdag massif در ناحيه sakarya است و مشتمل بر نشانه ها و علائم پيدايش تكتونيك Anatolian غربي و فعاليت ماگما مانند است. ناحيه sakarya يكي از 4 نواحي تكتونيك NE-SW تركيه غربي، به عنوان يكي بخش قاره اي است كه داراي واحدهاي فعال – حاشيه اي Paleo-tethyan مي باشد، و متشكل از يك پي سنگ يا منشا قاره اي palaezonic سنگ ها و خارا نماها است. در مدت اخرين Triassic بود كه طبقه زيرين از

جنوب توسط يك قوس permo-triassic رورانده گي شده بود، هر چند كه با پيچيدگي هاي افزايش يافته paleo-tethys شكل گيري karakaya در ارتباط مي باشد. كوهستان kazdag اساسا از سنگ هاي دگرگون شده قاره اي كه توسط زeeenozoic قطع شده اند شكسته شده اند، ساخته شده است. سنگ هاي دگرگون شده يا سنگ هايي كه به لحاظ، هيت تغيير شكل يافته اند متشكل از گنايس فلسيك ذرات متوسط تا ذرات درشت، آمفي بوليتدي هاي (amphibolite) و شيست هاي ميكا كوارتز – فلسد پاري مي باشند كه همراه با سنگ هاي مرمر هستند.


سنگ هاي بين رخساره هاي آمفي بوليت و رخساره هاي گرانوليت با انا- تكسي هاي محلي منطقه اي دگرگون شده اند. خارا نماها ناحيه sakarya اساس خارا نماها در تركيب، دلالت بر ميزان كشش يا شباهت laurasian طبقه زيرين قاره اي ناحيه sakarya مي كنند. تشكيل karakaya به زير بخش هايي چون واحدهاي بالا و پائين تكتونيك – چينه اي مانند تقسيم بندي شده بودند. اساس واجد پايئني ساخته شده از عدسي هاي n لنزهاي ultvabasic مارپيچي شكل توف هاي اصلي و

انحراف دار، سنگ هاي در اثر فعاليت آتشفشان و گدازه هاي بالشي مانند است كمه با دسته هاي سنگ رستي و كربنات در ميان ديگر چينه ها قرار گرفته اند. بالا ترين واحد توسط 2 سنگ كوارتز – فلدسپاري با يك منبع خارا مانند (aranitic) قاره اي و ديگري زنجيره سنگ رست – گازها

(grey wackey) كه مشتمل بر سنگ آتش نه سياه، سنگ آتشفشاني مافيك و بخش هاي فيليت برگ وار است. شكل گيري توسط يك زنجيره Jurassic جوش سنگ، ماسه سنگ، آهك رس و سنگ آهك پوشيده شده است. سنگ ها دريا نواحي اطراف Arapucan از عصر palaeozonic به عصر tertiarye مرتب شده اند. انواع سنگ اصلي شامل سنگ هاي دگرگون شده palaeozpic جوش سنگ، و تا حدودي سنگ هاي جدا شونده دگرگون شده با تخت سنگ هاي كربنات، سنگ آهك و آهك رس، گراندو- ديوريت قليائي – آهك و جوش سنگ هاي neogene ماسه سنگ، سنگ رستي، آهك رس و سنگ هاي آتشفشاني قليايي- اهك مي باشند. سنگ هاي جدا شونده، اساس آركوز و سنگ –رست ها، با بالاترين واحد شكل گيري نkarakaya و با ديابازي كه ميزبان رگ

سنگ هاي كانه اي است، برابر مي باشند.
3- ساختار: نقايص و عيوب طبيعي در سرتاسر ناحيه شششArapucan رخ داده بود. همانگونه كه در تصوير 2 مشاهده كرديد. اين تصوير 2 سيستم معيوب رسوب pb-zn-cu-Ag را نشان مي دهد. يك سيستم به عنوان سيستم معيوب NE-SW ناحيه اي است كه به لحاظ فرآيند قبل از كاني سازي فعال مي باشد. رگه هاي سنگ هاي كانه اي سوليند اصلي و دره شيار E-W بنظر مي

 

رسد كه در ارتباط با نقايص مي باشند. سيستم معيوب NE-SW هم خاكريزي هاي دياباز و هم سنگ هاي ماسه هاي – متا را قطع مي كند. اما عيوبي كه سنگ هاي آتشفشاني را قطع مي كنند و مي شكنند به عنوان پس از كاني سازي مي باشند. آنها در بخش شمالي اين بررسي متمركز شده اند، در بعضي از مكان ها، عيوب بعدي رگ سنگ هاي كانه اي را متوازن مي كنند، سيستم معيوب ديگر، قبل از كاني سازي است كه در ارتباط با جاي گذاري و سردسازي گراندو –

ديوريت ها است. اين سيستم عيوب توسط شكستگي هاي هم مركز و راديال- مشخص شده اند. اما باور بر آن است كه مرتبط به يك كوپل بزرگترين و عميق ترين ذخيره نفوذي مي باشند. نقايص راديال، محدود شده به شمال ناحيه قابل بررسي هستندو همچنين به سنگ ماسه هاي محدود شده اند.
تغير هيدروترمال:
تغيير هيدروترمال منجر به زمينه هايي چون تبديل بر سنگ در سنگ ماسه هاي متا و سنگ هاي دياباز و dacitic مي شود. تا حدود ماسه سنگ هاي – متا در زمان رسوب تغيير مي كند و بعدا در زمان كاني سازي و تغييرات مصني « آب و هوايي» متعاقب. بنابراين مجموعه اي از سنگ هاي آذرين (hypogene تشكيل يا متبلور شدن سنگ در زير سطح زمين) تغييرات هيدروترمال و supergene ( غني سازي كانه نزديك به سطح زمين) وجود دارد. متمايز نمودن تاثيرات و ويژگي هاي انها كاري سخت است. اين سنگ ها پائين ترين دماي محيط و نيز دگرگوني با فشار كم راد

ر رخساره هاي شيشت – سبز را تحمل مي كنند. طرح هاي فضايي حاكي از آن مي باشند كه تاثيرات هيدروترمال در سنگ هاي دياباز و dacitic افزايش مي يابند و بر روي ناحيه اي در حدود 5/1 با وجود طرح كلي منطقه اي تاثير گذار خواهند بود. فرايند سيليكات سازي توسط بدنه هاي سيليكا توده اي كوآلاتزهاي بلوري شكل – ميكروسكوپي صورت مي گيرد، و برگرفته از تبلور مجدد سيليكا بي شكل است. تغيير در درجات يا ميزان سيليكا به بيرون از تغييرات sericitic مي رود، كه گسترده است و هم بر روي سطح و هم بر روي عمق تاثير گذار خواهد بود. در ناحيه Arapucan معمولا تغيير

در سsericitic شامل sericite ؛ كوآرتز، كلوريت و پريت است. اين گروه از توليدات را مي توان در 10 كانه توده اي «حجيم» يافت. تغيير Argillic منجر به تبلور مجدد كائولينيت و مونت – موريلونيت و سفيد شدن سنگ مي شود. در كل فرايند آرژي لينريشين با جايگزيني plagioclase توسط اين كانه ها صورت گرفته است. اين جايگزيني، زرد مايل به سبز است كه دليل آن وجود sericite مي باشد. كاني رنگ شناختي و نور كانه هاي انواع مختلف در جدول 1 ارائه گرديده اند.


5- كاني شناختي كانه:
ناحيه Arapucan شامل 2 ناحيه كاني شده مجزائي است كه بخش ها و بافت هاي اصلي سولمندها مشابه با مقياس يا سنجش محلي مي باشند. از شمال به جنوب، به عنوان نواحي kor Maden و نواحي samas maden نام گرفته اند. برجسته ترين رگ سنگ هاي مهم به لحاظ اقتصادي در ناحيه kor Maden مي باشند. آنها به عنوان بدنه هاي كانه عالي شناخته شده اند كه به لحاظ ارتفاع به بيش از 200 متر مي رسند، و در كل در اكثريت ماسه سنگ هاي Triassicرخ مي دهند، در هر دو شرايط، بعضي از فرآيند كانه سازي در دياباز اتفاق مي افتد. كانه Arapucan اساسا

متشكل از galena (كانه زرد)، پيريت، و كلكوپيريت است كه بيش از 90% از كانه سولفيد كلي را تشكيل مي دهد. كوارتز، كلسيت، هماتيت، پيرولوزيت، تتراهيد، ريت، سبيموتينيت، مالاكيت، مگنتيت، ليمونيت، شيليت و روتيل ديگر اعضا كانه هستند. گالينا يكي از فراوان ترين كانه هاي

سولفيدي است كه از 10 تا حدود 65 متفاوت مي باشند، و شامل سبيموتينيت و تتراهدرنيت است. Sphalerite اساسا همانند ذرات subhedral تا anhedral متصل به ذرات گالنا است. در بعضي محل ها اين نوع به عنوان پر كننده هاي،شكستگي ها در حيطه ذرات سولفيد و به عنوان ذرات آن هيدرال تفكيك شده در كلوخه سنگ كلسيت موجود مي باشد. كلكو پيريت به عنوان ذرات آن هيدرال تفكيك شده در كلوخه سنگ كربنات- كوارتز رخ مي دهد، و به عبارتي ديگر متصل به ديگر ذرات سولفيدي است و همرات با رگ رسنگ هاي كانه عالي مي باشد.
تتراهيدريت حداقل يكي از سولفيدهاست و در رگ سنگ هاي غني از كلكوپيريت موجود مي باشد.
6- انواع فرآيند كاني سازي: بر مبنا كانه هاي شناخته شده، 3 نوع از كانه وجود دارد كه مرتبط به سيالات مرحله A مي باشند و در بررسي متمايز شده اند: 1= كانه سولفيد حجيم گالنا، 2= كانه

سولفيد حجيم كلكوپيريت- گالنا، 3= كانه مشخص پيريت- كلكوپيريت، اما، هر نوع از كانه ها شامل ديگر سولفيدها و كانه هاي كلوخه- سنگ مي باشند كه به لحاظ ميزان و اندازه متفاوت هستند.
در بعضي از محل ها انواع كانه ها در مجاورت نزديك ديده مي شوند. و دلالت بر تداخل با هم

پوششي 3 نوع دارند. در كل، كانه حجيم انواع 1 و2 برجسته ترين نوع هستند. گانه سولفيد حجيم گالنا، در شكل گيري بدنه هيا كانه اي عدسي وار كه گرايش به سمت NNE-SSW و شيب 50-40 دارند، موجود مي باشند. با در نظر گرفتن اينكه گستره عمودي حداقل 100 متر باشد، اين نوع از كانه به سوي غرب شناخته شده است. ضخامت آن متغير است ومي تواند به بالاي 5/0 متر

برسد. اتصال سنگ كانه- ميزبان ناگهاني و دقيق است. مركز كاني اين نوع از كانه شامل galena (33-65%) , sphalerite(2/3-4/1%) , chalcopyrite(1/5-2/7%), pyrite(1/3-2/3%), و ميزان هاي كم sericite و pyrolusite و اكسيدهاي fe است. اساسا در شكستگي هاي گالنا داراي ذرات – درشت، جايي كه اين كانه موجود است، موجود مي باشند. كانه سولفيد حجيم برجسته- گالنا به بيش از 65 رگه سنگ ها مي رسد.


7- ژئوشيمي عناصر كم نياز:
دوسيت و هفتاد نمونه ها برگرفته از 2 سطوح مختلف معادن زيرزميني pb-zn-cu-Ag همانند ظهور چينه هاي در سطح زمين، مي باشند. نمونه برداري ژئوشيميايي محدود شده به تماس ها يا نوردهي هاي خفيف است از آنجايي كه اكثريت برون زدها در معرض هوا قرار مي گيرند و شامل chlorite, sericite, kaolinite مي باشند. اما، انتقال يا تغيير از سنگ تازه به سنگ تغيير يافته به لحاظ ژئوشيميايي تاثير چنداني بر روي سطوح عناصر نخواهند گذاشت. اما تغييرات ژئوشيميايي فراتر از محدوده اين بررسي است.


بعد از بررسي هاي ميكروسكوپي كانه و تپروگرافي، 53 نمونه موجود بعد از خرد نمودن انها به 200 شبكه، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. ميزان عناصر سنگ هاي عمده، و رگه سنگ هاي كانه اي در لابراتورهاي تجزيه ايACMT توسط روش هاي ICP-ES با استفاده از استاندارد 2و 13 مشخص شده بودند. براي تركيبات عناصر اصلي كاني هاي سولفيد حاوي كربن، بخش هاي ضعيف پاك شده با كاوش هايي در سطح ميكروسكوپي الكترون در لابراتوري ژئوشيميايي ( استانبول) تجزيه و تحليل شده بودند. دقت تجزيه اي در سطح مطمئنه 95% است كه توسط 20 تجزيه هاي بدلي يا كپي شدن از نسخه اصلي مشخص گرديده اند، بهتر از 5% مي باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید