ابزارهای زبان نمایه
ابزارهایی چون وزن دهی، اتصالات و نشانگرهای وظیفه را ابزارهایی پیش همارا مینامند چراکه آنها امکانات افزایش مانعیت در جستجو در یک پایگاه اطلاعاتی را فرآهم میآورند. از سوی دیگر، ابزارهای دیگری مثل کنترل کلمات مترادف را ابزارهای جامعیت مینامند زیرا از آنها برای بهبود بخشیدن به جامعیت استفاده میشود. گاهی مجموعهٔ کامل این ابزارها را ابزارهای زبان نمایه مینامند (ریتا، ۱۹۸۰؛ لنکستر، ۱۹۸۶). این اصطلاح کمی گمراه کننده است: بعضی از این ابزارها، مثل تقسیمات فرعی و کنترل کلمات مترادف، درواقع اجزای سازندهٔ یک زبان نمایه هستند، درحالی که سایر ابزارها، مثل اتصال یا وزن دهی، کاملاً مستقل.از زبان نمایه می باشند. یعنی، آنها به جای اینکه اجزای یک واژگان کنترل شده باشند، در واقع عملیاتی هستند که در نمایه سازی بر اصطلاحات اعمال می شوند. درحقیقت، باید ابزارهای زبان نمایه " را از ابزارهای نمایه سازی " تفکیک کرد اما انجام این کار در واقع مته به خشخاش گذاشتن است.همهٔ ابزارهای نمایه سازی که در این فصل مورد بحث قرار گرفتند، به جز بخش های معینی از رمزهای معنایی، ابزارهای مانعیت هستند. یک ابزار مانعیت اساساً حجم واژگان مورد استفاده در نمایه را افزایش میدهد درحالیکه ابزار جامعیت از حجم آن میکاهد. مثلاً یک مقیاس وزنی پنج امتیازی، درواقع به اندازه پنج فاکتوریل بر حجم واژگان می افزاید. برای مثال، به جای داشتن یک اصطلاح رهبران سیاسی، اکنون پنج اصطلاح - رهبران سیاسی ا، رهبران سیاسی ۲ و غیره - خواهیم داشت. نشانگرهای وظیفه و اتصالات نیز تاثیر مشابهی دارند. اندازه طبقه، روش دیگری برای نگرش به این مسئله است: ابزارهای مانعیت، تعداد بیشتری از طبقات کوچک تر را ایجاد می کنند درحالی که ابزارهای جامعیت، تعداد کمتری از طبقات بزرگ تر را ایجاد میکنند (شکل ۹۲).
به نظر میرسد که ضرورت وجود یک روش بسیار ساخت یافته برای نمایه سازی، به ویژه استفاده از نوعی نشانگرهای رابطه ای، از یک حوزهٔ موضوعی به حوزه موضوعی دیگر بسیار متفاوت باشد. این مسئله هرگز بررسی نشده است، گرچه گرین" (۱۹۹۷) دربارهٔ امکان استفاده از ساختارهای رابطه ای در نمایه سازی در حوزه علوم انسانی بحث کرده است.
ابزارهای زبان نمایه برای پردازش رایانه ای متن در بازیابی، روش های موازی وجود دارند (به فصل ۱۴ و ۱۵ نگاه کنید). مثلاً تجزیهٔ دستوری متن برای نشان دادن وابستگی نحوی، برابر با استفاده از نشانگرهای وظیفه و سایر نشانگرهای رابطه ای است. گرچه این تحلیل نحوی احتمالاً برای نظام هایی که میکوشند تا مستقیماً از روی متن به سؤالات پاسخ دهند ضروری هستند، اما شکل ۹۲. ابزارهای مانعیت طبقات کوچکتری ایجاد میکنند و ابزارهای جامعیت طبقاتی بزرگتر هیچ شاهدی وجود ندارد که ضرورت آنها برای نیازهای کمتر جدی که با بازیابی متن یا عبارات متن مرتبط هستند را ثابت کرده باشد. بعلاوه، تحلیل های نحوی از طریق رایانه کامل نیستند (مک دونالد، ۱۹۹۲) و در اغلب برنامه های بازیابی، قضاوت دربارهٔ این سطح از پردازش - از نظر صرفهٔ اقتصادی - دشوار خواهد بود