از نظر رفتار با شاگرد:
۱- خجول بودن یا نخوت و غرور و فخرفروشی
۲- رفتار غیرصمیمانه که جلب اعتماد نمیکند.
۳- کاهش تدریجی شاگردان، رو به آخر ساعت
۴- برخورد ملامتگرانه و عتاب آمیز با شاگرد، که کینه و کدورت می آورد.
۵ - به کار بردن الفاظ رکیک و دور از ادب
۶ - عصبانیت سریع از رفتار شاگرد
۷- خود را ملعبه شاگردان ساختن
۸- شاگرد را برای مدت طولانی پای تخته نگاه داشتن
۹ - تعریف و تمجید زیاده از حد "
۱۰- نگاه نکردن به صورت شاگرد
۱۱ - توجه به عدهای خاصی داشتن
۱۲ - دستور دادن، و قبل از اجرا، دستور دیگر دادن
۱۳ - صدور دو دستور متناقضی
۱۴ - یکدندگی و لجاجت
۱۵ - تحقیر شاگردان با حرکات دست و ...
۱۶ - بی جربزه بودن
۱۷- مداخله بیش از حد در کار دانش آموزان
۱۸ - انتظار سکوت محض از شاگردان و یا بی حرکت ماندن آنان در طول ساعت تدریس
۱۹ - ساکت ساختن کلاس با گفتن مرتب (ساکت» و «هیس» و ...
۱ - امام علی الصلى الله عليه وسلم: لائکترن العتاب فانہ مورث الضغینۃ (مغرر الحکم).
۲- در نهج البلاغه، تعریف بیش از حذ، تملق به حساب آمده است و کمتر از حدّ مطلوب، نشانه حسد یا ناتوانی (الثناء با گنز من الاستحقاقی ملق و التقصیز عن الاستحقاق عینی او خسد: حکمت ۳۴۷).
۶- شروع درس، بدون کشف معلومات قبلی شاگرد
۷- تمرین ناقص قبل از پرسش
۸- دستور مبهم به شاگردان دادن
۹ - درسی را بدون ایجاد رابطه معنوی با کلاسی، شروع کردن
۱۰ - تکرار زیاد درس و خسته کردن شاگردان
۱۱- تدریس مجدد چیزی که همه آن را میدانند
۱۲ - بی روح بودن کلاسی، به جهت عدم رقابت و هیجان درسی
۱۳- عدم اطمینان به تلفظ صحیح کلمات یا معانی الفاظ و اصطلاحات