این جشن را به هنگام شب برگزار می کردند . همگان به صحرا می رفتند و کوهه هایی از بوته ها فراهم می سـاختند و آن هـا را بـر می افروختند و شادی و پایکوبی می کردند و معتقد بودند که این آتش بازمانده ی سرما را نابود می کند . گرد آوری این بوتـه هـا فریضه ای عمومی شمرده می شد و بزرگان و مالداران کسانی را اجیر می کردند تا بـه جـای ایشـان بوتـه گـرد آوردنـد . ملـوک و سلاطین مرغان و جانوران صحرایی را گرفته، آن ها را به نفت می آغشته یا بر پای ایشان دسـته هـای گیـاه خشـک مـی بسـتند و در پرنده یا گیاه آتش می افکند ند و ایشان را رها می ساختند تا در صحرا و آسمان تیره به پرواز در آیند.(بهار،1374،ص(238
در تاریخ بیهقی شیوه ی برگزاری جشن سده در عهد سلطان مسعود غزنوی شرح داده شده است:
امیر مسعود غزنوی فرمود تا پرده را بر راه مرو بزنند بر سه فرسنگی لشکرگاه و سده نزدیک بود ، اشتران سلطانی را و از آن همـه ی لشکر به صحرا بردند و گز کشیدن گرفتند تا سده کرده آید و پس از آن حرکت کرده آید و گز می آوردنـد و در صـحرایی که جوی آب بزرگ بود ، بر آن برف ، می افکندند تا بالای قلعتی برآمد و چهار طاق ها بساختند از چـوب سـخت بلنـد و آن را به گز بیاکندند و گز دیگر جمع کردند که سخت بسیار بود و به بالای کوهی ] همچون کوهی [ برآمد بزرگ . واله ی ] عقـاب [ بسیار و کبوتر و آن چه رسم است از دارات این شب به دست کردند و سده فراز آمد نخست شب امیر بر آن لب جـوی آب کـه شراعی زده بودند بنشست و ندیمان و مطربان بیامدند و آتش به هیزم زدند و پس از آن شـنیدم کـه قریـب ده فرسـنگ فـروغ آن آتش بدیده بودند و کبوتران نفط اندود بگذاشتند ] پرواز دادند .... [ و چنـان سـده یـی بـود کـه دیگـر آن چنـان ندیـدم و آن بـه خرمی به پایان آمد. (بیهقی، نقل از : رجبی، 1387 ،ص ( 272