اگر فرايند ارزش يـابي بـه روشـي منطقـي ، سيـستماتيک و مناسب انجام نگيرد، استمرار موفـق آمـوزش امکـان پـذير نيـست (هـوگي ، ۱۹۹۷: ۵۷). ارزش يـابي آموزشي ، از چند بعد داراي اهميت مي باشد:
۱- با ارزش يابي برنامه ها و سيستم آموزشي ، نقاط قوت و ضـعف اجـراي برنامـه هـا مـشخص شده و در نتيجه بستر لازم براي بهبود کيفيت برنامه ها و سيستم آموزشي فراهم مي آيد.
۲- تداوم يا عدم تداوم يک برنامه ي آموزشي در سازمان به ارزش يابي آن برنامـه هـا بـستگي دارد.
۴- ارزش يابي آموزشي باعث تثبيت جايگاه آموزش در سازمان مي شود.
۵- سنجش اثربخشي سيستم آموزشي ، باعث افزايش مقبوليـت آمـوزش در سـازمان و درک بهتر آن مي گردد.
از نيمه ي دوم دهه ي ۱۹۹۰، مديران بر آموزش به عنوان سرمايه گذاري که نتايج مـالي بهتـري در پي دارد، تأکيد بيش تري داشته اند. شواهد امروزي نشان مـي دهـد، شـرکت هـايي کـه بـر روي آموزش سرمايه گذاري بيش تري کرده اند نسبت هاي فـروش ، سـود ناخـالص ، سـهم و ارزش بـازار بيش تري به دسـت آورده انـد (تيکـر، ۲۰۰۶: ۴). گـزارش هـاي انجمـن آمـوزش و توسـعه آمريکـا۱ (ASTD) در مورد مقايسه ي شرکت هاي مشابه نيز نشان مي دهد که شـرکت هـايي کـه در زمينـه ي آمــوزش ســرمايه گــذاري بيــشتري مــي کننــد، عملکــرد عمليــاتي و مــالي بــالاتري داشــته انــد (اي .اس .تي .دي ،۱۹۹۹).
هدف از مقـاله ي حاضر عبارت است از: شناسايي و طراحي الگوي سنجش اثربخشي سيـستم آموزشي و تبيين عوامل ، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي آن ، به گونه اي که با وضـعيت سـازمان هـاي ايران هم خوان و سازگار باشد و قابليت پياده سازي و بازنگري به صورت مستمر و مداوم داشته باشد و بتواند پيش نيازهاي برنامه ريزي و تصميم گيري را براي مديران و مراجع ذي صـلاح فـراهم آورد.
در اين راستا، سؤالات اصلي تحقيق عبارتند از: الگوي سنجش اثربخشي سيستم آموزش چـه گونـه است ؟ عوامل ، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي مدل کدامند؟