گارد (۱۹۹۱) نیز روش هایی را برای ادبیات داستانی توضیح داده است که بهره گیران معمولی کتابخانه به انها نیاز دارند و هایز" (۱۹۹۲b) نتایج حاصل از بعضی تجربیات بر روی فهرستهای پیشرفته " در کتابخانه ها برای دسترسی به ادبیات داستانی، که بیشتر بر زمان و نوع سرعنوان های مورد نیاز تاکید داشته اند، را ارائه داده است.رانتا^(۱۹۹۱) چشم انداز متفاوتی را ارائه داده و استدلال میکند که برای تسهیل دسترسی به انواع قالب های ادبی، دسترسی موضوعی به ادبیات داستانی ضروری است.
پیج ترین (۱۹۷۹، ۱۹۸۴) و پیج ترین و آوستین (۱۹۸۴،۱۹۸۳) یک روش پیشرفته برای نمایه سازی ادبیات داستانی را شرح داده اند. براساس یک بررسی دربارهٔ روش توصیفی بهره گیران از کتابخانه های عمومی از محتوای کتاب ها، پیج ترین چهار بعد اصلی یک اثر داستانی را شناسایی کرده است: محتوای موضوعی، زمینه (زمان، مکان، محیط اجتماعی،حرفه)، گرایش یا هدفی نویسنده، و قابلیت دسترسی. براین اساس، او یک طرح نمایه سازی ابداع کرده است که ابعاد و مقوله های زیر را دربر دارد:
2- زمینه . الف. زمان: گذشته، حال، آینده ب. مکان: جغرافیا، محیط اجتماعی، حرفه .
3-هدف نويسنده الف، تجربیات عاطفی و احساسی ب. شناخت و اطلاعات
این طرح در دانمارک و برای نمایه سازی چندین پایگاه اطلاعاتی درون خطی مورد استفاده قرار گرفته است. اخیراً یک فهرست تعاملي درون خطی، به نام بوک هاوس، از این طرح استفاده می کند. با استفاده از داده های کتابشناختی، کلیدواژه های کنترل شده، اصطلاحات ردهبندی و کلمات / عبارات به یک زبان طبیعی، میتوان جستجو کرد. شکل ۹۳ یک مدخل کامل را از فهرست بوک هاوس نشان می دهد. شکل ۹۴ یک مثال قدیمیتر است و یک داستان بلند را نشان میدهد که با استفاده از کلیدواژه ها نسایه شده است.