بررسی تحلیل گرایانه بر الگوی "رمز معنایی" در بازیابی اطلاعات

مرکز مستندسازی و تحقیقات ارتباطی" در دانشگاه وسترن رزرو " با استفاده از حلقهٔ اتصالات و نشانگرهای وظیفه، الگویی به نام رمز معنایی را برای بازیابی ابداع کرد که به مراتب دقیق تر از الگوی انجمن مشترک مهندسین بوده است (پری و کنت، ۱۹۵۸، ویکری" ۱۹۵۹). رمز معنایی بر یک نظام بازیابی رایانه مبنا در حوزه موضوعی فلزات اعمال شد. انجمن فلزات آمریکا این برنامه رایانهای را طراحی و اجرا کرده بود.

جانشین مدرک یک چکیده تلگرافی بود. برای حذفی اختلافات و پیچیدگی های موجود در ساختار زبان انگلیسی، چکیده های تلگرافی براساس مجموعه ای از قواعد و در قالب هایی  قالب چکیده های تلگرافی، فرم های تحلیل موضوعی طراحی شده بود. اصطلاحات موجود در چکیده های تلگرافی با استفاده از یک واژه نامهٔ رمزهای معنایی رمزگذاری می شدند. یک "ریشه " معنایی، زیربنای رمز معنایی بود. ریشه ها (در حدود ۲۵۰۰ بن در سیستم وجود داشت) مفاهیم نسبتاً گسترده ای را ارائه می دادند. به هر ریشه یک رمز چهار رقمی داده میشد که از سه حرف و یک خط فاصله برای افزودن یک حرف چهارم تشکیل شده بود، مانند مثال زیر:

C-T Catalyst

C-TR Container

C-TT Cutting and drilling

D-DDDamage D-FL Deflection

از طریق افزودن یک میان وند" به ریشهٔ معنایی و احتمالاً از طریق افزودن یک پسوند عددی، اصطلاحات خاص ساخته میشوند. مثلاً D-DD معانی صدمه و متلاشی شدن (decay)، هر دو، را می رساند درحالی که D-DDریشهٔ معنایی برای خسارت دیدن" (damage) است و میان وند A به معنی یک ... است (is a) میباشد. به عبارت دیگر، معنای این اصطلاح عبارت است از: صدمه نوعی خسارت است . از یک پسوند صرفاً برای تفاوت قائل شدن بین اصطلاحاتی که ریشه و ساختار میان وندی یکسانی دارند استفاده می شود؛ پسوند، به خودی خود، هیچ ویژگی معنایی ندارد.

در شکل ۸۹ فهرست کامل میان وندها ارائه شده است. استفاده از میان وندها به همراه یک ریشه باعث می شود تا بتوان زوایای مختلف معنایی را بیان کرد. مثلاً اصطلاحات " کیف (bag) و بشکه (barre) با اصطلاح CATT نشان داده شده اند، جایی که میان وند A بیانگر این است که این ابزارها نوعی ظرف هستند. از سوی دیگر، دیواره جانبی (side wall) با اصطلاح CITR نشان داده میشود جایی که میان وند 1 بخشی از ظرف را مشخص میکند. با استفاده از چندین عامل معنایی می توان یک مفهوم پیچیده را بیان کرد. مثلاً ممکن است موضوع تلفن به این صورت نشان داده شود:

DWCM.LOCTMACH.TURN.001

که معانی زیر را در بر دارند:

D-CM بیانگر اطلاعات،

L-CT بیانگر الکتریسیته،

M-CH بیانگر وسیله،

T-RN بیانگر انتقال.

و ۰۰۱ پسوند واحدی است که این اصطلاح را از سایر اصطلاحاتی که عوامل معنایی مشابهی دارند (مثلا تلگراف) جدا میسازد. حداکثر باید چهار رمز معنایی با هم ترکیب شوند تا یک مفهوم خاص رمزی ایجاد شود. در یک چکیده تلگرافی، اصطلاحات با استفاده از نشانگرهای وظیفه با یکدیگر ارتباط نحوی برقرار می کنند. در شکل ۹۰ فهرستی از نشانگرهای وظیفه ارائه شده است. مثالی از روش استفاده از نشانگرهای وظیفه عبارت است از:

این عبارت بیان میکند که آلیاژ ماده کریستال، به ویژه برلیان، به نوعی پردازش شده اند و اینکه میتوان آنها را به صورت بسته های شش ضلعی و انعطاف پذیر شکل داد. به استفاده از نقش های همراه" در این سیستم توجه کنید. وقتی یکی از این نقش ها به اصطلاح معینی اختصاص یابد، ما انتظار داریم که همان نقش همراه که به اصطلاح دوم اختصاص یافته را نیز بیابیم تا بتوانیم اصطلاحات را به یکدیگر متصل کرده و ارتباط دقیق آنها را تعیین کنیم. بنابراین، با نقش KOV که نشان داده شد، یک ویژگی را برای اصطلاح تعیین می کنیم. انعطاف پذیری همان ویژگی انتسابی است و KWV بسته های شش ضلعی را تعیین می کند.