براساس آمار موجود، در حال حاضر نزدیک به 20 درصد از مردم جهان از دسترسی به آب سالم محرومند و نزدیک به 2.6 میلیارد نفر از ساکنان زمین از دسترسی به آب کافی برای مصارف بهداشتی محرومند(.(Mostert, 2003 بر اساس پیشپینیهای صورت گرفته توسط موسسات تحقیقاتی بینالمللی، در سال 2025، یک میلیارد و هشتصد میلیون نفر از جمعیت زمین در مناطقی زندگی خواهند کرد که با بحران کم آبی مطلق و بیش از دو سوم جمعیت زمین با شرایط بحران متوسط و شدید کمبود آب مواجه خواهند بود .(Ansink, 2009; WHO/UNICEF, 2005)
علیرغم آمار و پیشبینیهای سازمانها و نهادهای مختلف در مورد بحران آب در آینده، برخی این آمار را صحیح و با دید واقعبینانه نمیدانند و چنین اظهاراتی را فاقد مبنای منطقی و علمی میدانند. برای مثال (2011) Biswas معتقد است که براساس آمار این نهادها، نیاز آّبی در آینده بصورت نمایی در حال رشد و افزایش درنظر گرفته شده است؛ در حالیکه آنها به اشتباه، منابع آّبی را همچون معادن زغالسنگ و ذخایر نفتی یکبار مصرف فرض میکنند و این واقعیت را که آب یک منبع تجدیدپذیر بوده که با مدیریت صحیح میتواند دوباره و چند باره مورد استفاده قرار گیرد را در نظر نمیگیرند (Biswas,.2011)
در بین نقاط مختلف دنیا، بحران آب در منطقه خشک و نیمه خشک خاورمیانه، بمراتب خطرناکتر و وخیمتر از سایر نقاط دنیا است. قرار گرفتن منطقه خاورمیانه در کمربند خشک جهان موجب شده تا این منطقه علیرغم دارا بودن 5 درصد از جمعیت جهان، تنها یک درصد از آب های شیرین قابل دسترس را در اختیار داشته باشد که این منابع آب نیز عمدتاً بصورت مشترک مورد استفاده قرار می گیرد. بیش از 50 درصد از جمعیت این منطقه در حوضه های آبریز مشترک زندگی میکنند که این مسأله رقابت ها و منازعاتی را برای استفاده هرچه بیشتر از این منابع محدود به دنبال دارد .(Mokhtari & Ghaderi, 2008)
بطور کلی عواملی همچون قرار گرفتن در مناطق خشک، وجود رودخانه های فصلی با جریانهای بشدت متغیر و نامنظم، وجود حوضههای آبریز مشترک، شرایط اقتصادی کشورهای منطقه، عدم ثبات سیاسی و وجود تنشهای سیاسی در منطقه بهمراه عدم اعتماد دولتها به یکدیگر از جمله عواملی هستند که بحران آب در خاورمیانه را نسبت به سایر نقاط دنیا بحرانیتر کرده است و آب را بعنوان یک عامل کلیدی در تنشها و منازعات منطقه تبدیل کرده است.(Korkutan, 2001)