ارتباطات به عنوان فلسفه وجودی نوشتن
قبل از ورود به اصل موضوع، ناگزیر به ذکر مقدمه ای پیرامون ارتباطات میپردازم. گرچه : بیان واژه ارتباطات در اینجا ممکن است قدری دور از ذهن و شاید هم خالی از معنی باشد، اما با کمی دقت، نزدیکی و ارتباط آن را با مطالب مورد بحث ملاحظه خواهید نمود.
ارتباط در لغت، ربط دادن یا پیوستن چیزی به چیز دیگر معنی شده است. ارتباط واژه عربی و از باب افتچال بوده و جمع آن ارتباطات است. در تعریف آن آمده است : «ارتباط را میتوان جریانی دانست که در طی آن دو نفر یا بیشتر به تبادل افکار، نظرات، احساسات - و عقاید خود می پردازند و از طریق به کار بردن پیامهای با معنای یکسان برای همه آنها به ملا صبر انجام این امر مبادرت می ورزند» و در جای دیگر در سان ارتباطات: «ارتباط مصر عبارت از فن انتقال اطلاعات، افکار و رفتارهای انسانی از یک شخصی به شخص دیگر : است. به طور کلی هر فرد برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال پیام های خود به ایشان از وسایل مختلف استفاده می کند. برای مثال وقتی انسان با نگاه یا لبخند، نشاط خود را به دیگری نشان می دهد؛ یا هنگامی که شخصی به شخص دیگر صبح به خیر میگوید، با بیان شفاهی دوستی و صمیمیت خویش را به او میفهماند. به همین ترتیب، انسان به وسیله نوشتن نامه با بیان کتبی، مقصود خود را به نظر او می رساند و با وی ارتباط برقرار میسازد»". بدون شک ارتباط در شکل ها و از دیدگاه های گوناگون تعریف شده و در صبرمجموع بیانگر این واقعیت است که ارتباط، اساس شکل گیری جوامع و گرداننده چرخهای عظیم آن و در نهایت لازمه زندگی است بشر برای ایجاد ارتباط با سایر همنوعان خود از وسایل مختلفی استفاده نموده است. دربه شکل یک درخواست، دستور، خبر و گزارش یک واقعه با استفاده از علائم یا کلام، به صورت گفتار و نوشته، به طور حضوری و یا با استفاده از رابط و یا وسیله ای خاص مانند: تلفن، رادیو، تلویزیون، تلگراف، تلکس، فاکسی مایل و یا به وسیله پیک به پیام گیرنده