به طور کلي ، گذراندن مايعات از غشاهاي نيمه تراوا(فيلتراسيون) که تنها اجازه عبور به بعضي از مولکول ها را مي دهند، در قرن اخير پديده شناخته شده اي است . البته ، اين فرآيند تا قبل از ساخت اولين غشاهاي استات سلولزي نيمه تراواي متقارن علي رغم تلاشهايLeob و Sourirajan در سال ١٩٥٩ استفاده تجاري نداشت .اولين کاربردهاي آن در صنعت لبني در اواسط دهه ١٩٦٠ معمول شد، اما استفاده موفق از آن تا اوايل دهه ١٩٧٠ ميسر نگرديد. در حال حاضر، اولتراسيون غشايي به عنوان يک واحد بهرهبرداري استاندارد در صنعت لبني تلقي شده است [١]
.پيشرفت هاي قابل توجهيدر طراحي غشاها با تجهيزات بهتر صورت گرفت ، که جداسازي مولکولها يا ذرات مبتني بر اختلاف اندازه از جمله اين موارد است . در گذشته بيشترين کاربرد ميکروفيلتراسيون در صنايع نوشيدني ٠.٤٥ ميکرومتر، استريليزاسيون تجاري سرد براي مصارف دارويي ٠.٢ ميکرومترو تامين آب خالص در فرآيندهاي نيمه رسانايي ٠.١ ميکرومتر بود . تا سال ١٩٦٠ با وجود درک اصول اساسي غشاهاي مدرن صنايع مهمي در اين زمينه وجود نداشت تا اينکه به تدريج با رفع برخي از معايب آنها نظير قيمت بالا ، فرآيندهاي کند و زمان بر ، غير انتخابي بودن و غيره غشاها از آزمايشگاه به صنعت راه يافتند.
اساس فرآيندهاي غشايي عبور مواد از ميان صافي است ، که اين امر توسط يک نيروي رانشي صورت مي گيرد. اين رانش در فرآيندهاي غشايي به چهار دسته تقسيم مي شود که شامل موارد زير مي باشد:
. اختلاف فشار : در فرآيندهاي غشايي ميکروفيلتراسيون ، اولترافيلتراسيون ، نانوفيلتراسيون و اسمز معکوس
. اختلاف پتانسيل الکتريکي : نظير الکترودياليز و الکتروليز غشايي
. اختلاف دما : مانند membrane distillation
. اختلاف غلظت : نظير gas separation[٢].