نتیجه گیری اغلب اگر شنوندگان دریابند که گوینده درصدد القای مطلبی به آنان است، تأثیر پذیری کمتر می شود. در اینگونه موارد، بهتر است ناطق به نحوی گفته های خود را آرایش دهد که بطور غیر مستقیم، مطلب را انتقال دهد و گفتار، خود به خود به «نتیجه گیری» منتهی شود، بیآنکه گوینده تصریح کند «پس نتیجه می گیریم که ....» گاهی هم شنوندگان یا بحث، بگونه ای است که نتیجه گیری و جمع بندی مطالب توسط سخنران را میطلبد. در اینگونه موارد، خطیب باید از مجموعه مباحث خود، به نحوی به پایان برسد که مستمعین، نتیجه روشن و جمع بندی کاملی داشته باشند و بدانند که مطلب چه بود و چه شد.
کیفیت به پایان رساندن سخن نیز مهم است. «دیل کارنگی» توصیه می کند که سخنرانی خود را با یکی از این هفت راه می توان خاتمه داد:
الف - خلاصه مطالبی که گفتهاید، بگویید.
ب - شنوندگان را به فعالیت وادارید.
ج - شنوندگان را تعریف و تمجید کنید.
د - با مطلب شیرین و خنده داری، نطق خود را خاتمه دهید.
ه - نکته شاعرانهای بگویید.
و - منطق خود را با ذکر جمله ای از یک کتاب مقدس خاتمه دهید.
ز - در خاتمه سخنرانی اوج بگیرید و مطالب و نکات مؤثر بگویید.
از مهمترین عوامل توفیقی در سخنرانی، داشتن «اعتماد به نفس» است. هم به معنای شناخت توان و استعداد خود برای سخنرانی، هم به کارگیری این استعداد. اینها زمینه خجالت نکشیدن می شود. به نکاتی در این زمینه توجه کنید:
۱- مخاطبان را، باید چنان فرض کرد که نسبت به موضوع، چیزی نمیدانند و مشتاق شنیدن اند و جمع شدهاند تا از زبان شما بشنوند.
۲- اگر درباره موضوعی مطالعه کرده و مطالب کافی داشته باشیم،