می دانیم که سازمان ها ناگزیر به ارضای نیازمندی های کیفیت، اعتبار و امنیت اطلاعـات خـود در رابطـه بـا همـه دارایـی هایشـان هسـتند. همچنین مدیریت سازمان باید به صورت بهینـه از منـابع در دسـترس فناوری اطلاعات، شامل برنامه های کـاربرد ی، اطلاعـات، زیرسـاخت و نیروی انسانی، استفاده نماید .[3] برای انجام یـا ن مسـئولیت هـا و بـه منظور دستیابی به اهداف مورد نظر، مدیریت سازمان ناگزیر اسـت کـه به وضعیت معماری سازمان خود از منظر فناوری اطلاعات واقف بـوده، در مورد حاکمیت و کنترل مورد نیاز، تصمیم گیری کند. موارد زیـ ر را می توان جزء دلایل اهمیت بحث در زمینه حاکمیت فناوری اطلاعـات دانست :[6]
با توجه به شکل1 ابعادی برای حاکمیت فناوری اطلاعات درنظر گرفته شده است که در ادامه به تعریف مختصری از هر یک از این ابعـاد مـی پردازیم [10]،.[11]
حاکمیت فناوری اطلاعات سازمان را در دستیابی به سه هدف حیـاتی،
همسوئی استراتژیک: اطمینان از پیوند کسب و کار و برنامه هـای IT، تعریــف، نگهــداری و معتبــر ســازی گــزاره ارزش IT، همســو ســازی عملکردهای IT با عملکرد های سازمان.
ارائه ارزش: IT مزایای استراتژیک وعده داده شده را ارائه می دهد و نیز اجرای گزاره ارزش سرتاسر چرخه تحویل، تمرکز بر بهینه سازی هزینه ها و اثبات ارزش ذاتی .IT