مرحوم صاحب جواهر فرموده است: »الاصل احترام مال المسلم کدمه و عرضه«(نجفی،1404ق.،ج27، ص(195؛ »احترام مال مسلمان مثل حرمت خون و آبروی او میباشد.« صاحب جواهر فرموده: »ما یجوز له القطع ثلاثه اشیاء: دفع الضرر عن النفس و عن الغیر و عن المال« ؛
»قطع نماز برای سه چیز جایز است: (1 دفع ضرر از نفس، (2 دفع ضرر از غیر، (3 دفع ضرر از مال.« و این روایت بیان میدارد که مال انسان به قدری اهمیت دارد که برای حفظ آن قطع کردن نماز جایز است. (نجفی، 1404ق.، ج11، ص.(123
مال مؤمن دارای احترام ذاتی و بالاصاله است ولی اموال انسان های دیگر در سایه قرار دارد یا ذمه یا معاهده یا امان یا صلح احترام عرضی پیدا می کند اگر چه از نظر ضامن بودن تلف کننده تفاوتی بین محترم ذاتی و عارضی نیست. (بحرانی، 1405ق.، ج19، ص.(460
با بیان این روایت و مشخص شدن ارزش و اهمیت مال در اسلام، به این نتیجه میرسیم که مال در اسلام نه هدفی ذاتی بلکه هدفی وسیلهای است و تا زمانی ثابت است که سبب زندگی مردم و قوام آن باشد، نه سبب نابودی اجتماع و بیچارگی آن، در نظام اسلامی انسان مقیاس و معیار سنجش است و مال تا زمانی که در خدمت انسان باشد محترم شمرده میشود.
اموال سبب قوام و قیام زندگی امام باقر علیه السلام: می فرماید: هی»(الدنانیر و الدراهم) خواتیم االله فی ارضه، جعلها االله مصحّه لخلقه،
و بها تستقیم شؤونهم و مطالبهم« (طوسی، 1414ق.، ص(520 ؛ »این درهم و دینار، مهرها و سکههای (خاتمهای) خداست در زمین، خداوند آنها را وسیله سامانیابی زندگی خلق (و گذران امور مردم) قرار داده است، با این سکههاست که کار مردم رو به راه میشود ونیازهای آنان برآورده می گردد.«