همچنانکه اشاره شد، یافتن برابر و معادل، برای لغات و اصطلاحات و تعبیرات، از مراحلی دشوار ترجمه است. مترجم هرچه ادیب تر و پر مطالعه تر باشد، به لحاظ وسعت دایرهٔ معلوماتش بهتر و دقیقتر می تواند معادل یابی کند. گاهی در متن، کلمه ای به کار رفته است که با مراجعه به لغت، میبینیم به چندین معناست. در ترجمه کدام یک را باید آورد؟ هم باید دید کدام معنی با سیاق جمله و مطلب سازگار است، و هم از میان معادلهای نزدیک به هم، آنچه را که دقیقتر، نزدیکتر و مصطلحتراست باید برگزید. اینجاست. که تسلط و مهارت مترجم در این سه زمینه کارساز است:
الف - معادل یابی
ب - معادل گزینی
ج - معادل سازی
معنای ویژهای دارد به کار میرود. مترجم باید هم اصطلاحات خاصی «زبان مبدأ» را بداند، هم اصطلاحات معادل آن را در «زبان مقصد» یا زبان دوم. مثلاً تعبیر «التمییز العناصری» اصطلاحاً به جای «تبعیض نژادی» است و من الانتاج إلى الاستهلاک » اصطلاح عربی «از تولید به مصرف» است و «تقریز یومی »، یعنی «گزارش روزانه». ندانستن اصطلاحات، کار ترجمه را مشکل میسازد؛ زیرا این کار، تنها از «کتاب لغت» برنمیآید. ضرب المثلها، طنز، کنایات و... نیز در همین مقوله است و دانستن معادل آنها در زبان دوم، بسیار کارساز است. از این رو آشنایی با فرهنگ دو زبان و دو ملت و ویژگیهای دستوری و ادبی و بلاغی زبان مبدأ و مقصد، لازم است.
*- آشنایی با موضوع مورد ترجمه صرف دانستن یک زبان، نباید سبب شود که در هر موضوعی انسان دست به ترجمه بزند. رشته ها و علوم مختلف، گاهی از مباحث، موضوعات و اصطلاحات خاضی برخوردار است که اگر مترجم با آن موضوع آشنا نباشد، بخوبی از عهدهٔ ترجمه برنمیآید؛ مثلا اگر موضوع متن، فلسفی، طبی، معماری، هنری، بازرگانی یا فقهی باشد، بدون آشنایی با فلسفه، طب، هنر، فقه و... یا نمی توان از عهدهٔ ترجمه برآمد، یا ترجمه ای غلط و یا نارسا و گنگ و غیر استاندارد ارائه خواهد شد.
* امانت و بی طرفی علاوه بر تخضص و مهارت مترجم، باید نسبت به محتوا یا مؤلف متن یا موضوع خاصی، نظرگاه شخصی خود را اعمال نکند و «متعهد» به متن باشد. دخالت دادن دیدگاهها و پیشفرضهای شخصی در ترجمه، از اعتبار آن میکاهد.