دکتــر غلامحســین یوســفی نیــز در کتــابی کــه در شــرح حــال و زنــدگی فرخــی سیســتانی نگاشــته اســت بــه ایــن نــوع مــدایح اشــاره کــرده اســت : شــاعران در هــر عیــد و روز فرخنــده ی اشــعاری در تهنیــت مــی ســرودند و ســلطان و دیگــر ممــدوحان را مــی ســتودند در دیــوان عنصــری ، فرخــی و منــوچهری قصــایدی از ایــن دســت دیــده مــی شــود بــه طــور کــل چــون ایــن قصــاید مــوجبی بــرای گــرفتن پــاداش و تقــرب بــه دربــار بــود، اغلــب شــاعران و گوینــدگان بــه ایــن کــار تمایــل داشــتند.(ر.ک، یوســفی ، ب، 369 ،ص ( 406 – 405
بیهقی نیز در تاریخ خود به شعر خوانی در حضور شاه در جشن نوروز اشاره کرده است:
»و روز پنجشــنبه هــژدهم مــاه جمــادی الاخــری امیــر بــه جشــن نــوروز بنشســت و هدیــه هــا بســیار آورده بودنــد و تکلــف بســیار رفــت و شـــعر شـــنود از شـــعرا ، کـــه شـــادکام بـــود دریـــن روزگـــار زمســـتان و فـــارغ دل و فترتـــی نیفتـــاد وصـــلت فرمـــود و مطربـــان را نیـــز فرمود.)«بیهقی، 1387، ص( 941
فرخــی در چنــد بیــت دیگــر نیــز ( اغلــب در پایــان قصــاید ) از نــوروز یــاد کــرده و بــه ممــدوح تهنیــت گفتــه یــا جــاودانگی و عــزت و سعادت ممدوح را آرزو کرده است.
جشن مهرگان:
» دردورانهای اولیه ی تمدنی، مردم دو فصل را مورد نظر قرار داده بودند : یکـی بهـار و دیگـری پـاییز ؛ ایـن دو فصـل در سـاز و کارهـای زندگی انسانها موثرترین فصـل هـا بـوده اسـت و بـه تـدریج بـرای اولـی » نـوروز « و بـرای دومـی عیـد » مهرگـان « ترتیـب یافتـه و شـکل گرفت.)«پورداوود ، نقل از : بیانی،1383،ص( 91
مهرگان تاریخی چهار هزار ساله و بیش تـر دارد کـه در راه تکامـل خـود فـراز و نشـیب هـای زیـادی بـه خـود دیـده اسـت.(ر.ک.رجبی، 1387،ص (103