منطقه گرایی انتزاعی (Abstract Regionalism)
عناصر انتزاع شده از گذشته به منظور شکل دادن فرم هاي ساختمانی از آن ها ، آن چیزي را بیان می کند، که ما آن را منطقه گرایی انتزاعی می نامیم. این یک مسیر بسیار مشکل و عالی براي ادامه دادن است. آناساساً کیفیت هاي انتزاعی یک ساختمان براي مثال: حجم ، فضاي پر و خالی، تناسبات ، حس مکان ، کاربرد نور و اصول سازه اي در فرم دوباره تفسیر شده (بازنگري شده) را ترکیب می کند.
همچینی تلاش می کند تا حیات را به موضوعات فرهنگی برگرداند. تلاشی به منظور تعریف عناصر طراحی فرهنگ رایج انجام شده است. این امر، یک جانبداري دراز مدت، ملال آور و گهگاهی بی پایان براي رسیدن به یک (نتیجه) ایده آل است خطی که دستاوردهاي منطقه گرا، قابل ستایش و رسمی را از یک تقلید بی ارزش یا یک مخلوط در هم و بر هم از گذشته جدا می کند، بسیار ظریف و حساس است. در تقسیم این دو ماه هیج معیار دیگري نسبت به آن چه در مدرنیزم خلق کرده ایم نداریم. به همین علل بسیاري در تلاش هاي منطقه گرا شرکت نمودند. این یاري رسانندگان به مدرنیزم منطقه گرا بر بسیاري از جنبه هاي منطقه گرایی تأکید نموده و آن ها را خلق نموده اند. (Oskan, 1987)
منطقه گرایی پاسخده (Responsive)
برگرفته از اقلیم
با آغاز دهه 90، ضرورت ادامه موضوع منطقه گرایی در چارچوب توجه به بهره گیري از فناوري هاي پیشین در قالب تکنولوژي مدرن مطرح گردید. توجه به معماري پایدار و رابطه متقابل میان ساختمان و محیط مصنوع (اعم از طبیعت) بحث استفاده از انرژي هاي پاك و سایر موضوعات زیست محیطی محورهاي رویکرد منطقه گرا در کشورهاي مختلف شد. (حبیب و حسینی، (1389
راجت (1971) اقلیم را به عنوان یکی از عوامل اصلی توجه معماران غربی به معماري منطقه می داند. به عقیده وي بناها، باید سکنه را با محدود کردن پنجره ها، ایجاد سایه و تهویه مناسب در برابر خورشید محافظت کنند.