اما علي رغم تمام مزايايي که در ذيل ذکر خواهد شد تغييرات کالبدي، اجتماعي و اقتصادي در بافت هاي مرکزي شهر معايبي هم دارد:
- مهمترين انتقاد وارد بر فرآيند اعيان سازي، جابجايي ساکنان قديمي محله است . افزايش قيمت مسکن و اجاره بها براي ساکنان قبلي محله قابل پرداخت نيست ولي براي ساکنان جديد که وضعيت اقتصادي بهتري دارند، مناسب است . بنابراين ساکنان قبلي به سمت محلاتي نقل مکان ميکنند که مسکن مطابق با توان اقتصادي آنها در آنجا يافت ميشد.
- امکان بروز تنش ميان ساکنان قديمي و جديد همواره وجود دارد.
- خانواده هايي که ديگر قادر به ادامه سکونت در محله خود نيستند، ممکن است در ساير محلات شهر نيز نتوانند مسکن متناسب با توان اقتصادي خود بيابند و در نتيجه بيخانمان شوند.
- تحميل هزينه هاي اقتصادي جابجايي به ساکنان که تعداد کمي قادرند از عهدة آن برآيند ؛
- گسيختگي سازمان هاي اجتماعي در محلات مسکوني ؛
- وادار کردن مردم به جابجايي ، دور از سازمان هاي اجتماعي که توسط خودشان براي رفع نيازهايشان ساخته شده بود(CURL,٢٠٠٢٦)
- افزايش تضاد نژادي و اقتصادي در طول دورة گذر يا جايگزيني :اعيان سازي در بافت هاي مرکزي شهر باعث يک هجوم اکولوژيکي به اين منطقه از شهر مي شود، در واقع هجوم اکولوژيکي در شرايط خاص و تحت عواملي صورت مي گيرد که يک عامل آن سرمايه گذاري است(شکوئي،٣٠ :١٣٦٥).
- افزايش تراکم شهري و مشکلات ترافيک و پارکينگ در محلات مسکوني .